Amir Taheri امیر طاهری
10.7K subscribers
3.16K photos
1.67K videos
1 file
1.46K links
معرفی دکتر امیر طاهری :
دارای دکترای اقتصاد از لندن، نویسنده ، مترجم و ژورنالیست بین الملل ، تنها شخصیت ایرانی که با رهبران بزرگی مانند گورباچف ،نیکسون ، کلینتون و #شاهنشاه_آریامهر به طور مستقیم گفتگو داشتند
Download Telegram
امیر طاهری - تهران باید بپرسد: بعد چه؟
https://persian.aawsat.com/node/2679001

در داستان «هزار و یک شب» هر سه فرمانروای سرندیپ یک میل مشترک‌ دارند: به همه آرزوها با یک بار تاس انداختن برسند. در حقیقت چنین میلی به جهان داستان شرق محدود نمی‌شود. و در سراسر تاریخ چه بسیار حوادث فاجعه آفرین و مضحک و برخی هم آمیزه‌ای از تراژدی و کمدی که از زهدان این رؤیا بیرون نیامده‌اند.
نوظهورترین رؤیای «یک تاس انداختن» را این روزها می‌توان در تهران دید، جایی که سران جمهوری اسلامی تلاش می‌کنند نسخه‌ای تراژیک و یک نسخه مضحک از این رؤیا ارائه کنند.
در واکشن به کشته شدن ژنرال قاسم سلیمانی و سرتیپ فخری زاده، «متفکران» نظام وعده «انتقام» دادند و به این اشاره کردند که این را می‌توان از طریق زدن ضربه‌ای ویرانگر به «دشمن» محقق ساخت.
از جهتی دیگر روزنامه «جوان» که منعکس کننده دیدگاه‌های «سپاه پاسداران» ایران است، اصرار دارد که بگوید، بیش از این عقب انداختن انتقام با حکمت همخوانی ندارد و «دشمن» را می‌توان با یک ضربه شکست داد تا برای همیشه نتواند کمر راست کند. نیاز به گفتن نیست که وقتی خمینی‌منشان سخن از «دشمن» می‌گویند، منظورشان ایالات متحده، «شیطان بزرگ» و متحد آن اسرائیل است. کار به جایی رسید که فیلسوف خمینی‌مسلک رحیم پور ازغدی گفت، اگر از او خواسته شود آمادگی دارد همان ضربه ویرانگر را وارد ‌سازد.
از جهتی دیگر، دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی ایران سعید جلیلی گفت، جمهوری اسلامی هشت سال پیش به پیروزی زدن یک ضربه مهلک نزدیک شد، اما به دلیل منازعات داخلی آن را از دست داد.
همیچنی دکتر حسن عباسی ملقب به «کسینجر اسلام» اظهار داشت، « یک تاس انداختن» استراتژی آرمانی در «جهاد برای محو اسرائیل از روی نقشه و به دنبال آن ویران کردن ایالات متحده»است.
سردار حسین سلامی«فرمانده سپاه پاسداران» ایران با او هم نظراست و با این ادعا از او فراتر رفت که «هزاران گردان» آماده برای انجام هجوم«آرماگدون» است؛ یعنی نبرد نهایی حق و باطل درآخرالزمان.
وزیر سابق دفاع سرتیپ حسین دهقان که اکنون نامزد ریاست جمهوری است، گفت محو اسرائیل از روی نقشه از همان ابتدای انقلاب اسلامی هدف بود. گفتنی است دهقان یکی از «دانشجویان»ی است که نوامبر سال 1979 به سفارت امریکا در تهران یورش بردند. دهقان اظهار داشت، او باور دارد به گروگان‌ گرفتن امریکایی‌ها نشان داد سیاست «یک ضربه» در ناکارآمد ساختن «دشمن» چقدر اثرگذاراست.
حتی غلام اسماعیلی، سخنگوی قوه قضائیه اسلامی با پیشنهاد « نابودی ایالات متحده و اسرائیل» با یک ضربه، به کارشناسان استراتژیست پیوست.
با این حال، طرح واقع‌گرایانه‌تر «یک بار تاس انداختن » از روزنامه کیهان که بیانگر نظرات رهبر علی خامنه‌ای است عنوان شد. در سرمقاله‌ای با عنوان «تأخیر نابخشودنی»، این روزنامه نوشت، «یک ضربه» باید به شکل طوفان درهم کوبنده موشک‌ها بر بندر حیفای اسرائیل باشد. این روزنامه تأکید کرد، این حمله نباید صرفاً هجومی نمادین باشد بلکه باید موجب ویرانی بسیار بشود و قربانیان زیادی بگیرد. گفتنی است که اینجا حیفا به عنوان یک هدف دارای جذابیت‌های بسیاری است چرا که گذشته از اینکه در اسرائیل است مرکز بهائی‌هاست، که ملاها در طول دو قرن از آنها کینه به دل دارند.
همچنانکه در طول تاریخ، استراتژی « آخرین تاس انداختن» استراتژیست‌های خبره‌تر از خامنه‌ای و سلامی را فریب داد. برای نمونه سال 54 پیش از میلاد، مارکوس لیسینیوس کراسوس که عضوی سه‌گانه حاکم در رم بود، مجلس سنا را متقاعد ساخت تا به او اجازه دهند به شرق برود و امپراطوری پارت را با یک ضربه نابود سازد. و در عمل، ارتش بزرگی با هدف زدن این یک ضربه نابود کننده تدارک دید تا رم را از آخرین دشمن خطرناک خلاص سازد و همزمان خزانه آن را پر از غنیمت و اموال غارت شده کند، اما انداختن آخرین تاس علیه او برگشت و کراسوس روز 9 ژوئن در یکی از درگیری‌ها در شهر کارای کشته شد.
همین طور ناپلئون بناپارت هوس کرد فکر «آخرین تاس انداختن» را به نمایش بگذارد و موجب شعله‌ور شدن جنگ لوبک درسال 1806 شد که با هدف نابود ساختن «دشمن» پروسی برای همیشه روی داد.
واقعاً روز 6 نوامبر پیروز جنگ شد و بزرگ‌ترین فرمانده پروسی گرهارد بلوچر را خوارساخت. با این حال پروسی‌ها پس از نه سال این بار با اتحاد با انگلیس و روس برگشتند تا امپراطوری ناپلئونی را نابود کنند و او را به تبعید بفرستند.
بلوچر در واترلو برگشت و خنده آخر از آن او بود.
همچنین ناپلئون تلاش کرد «انداختن تاس آخر» را علیه روس‌ها تجربه کند و موفق شد مسکوی پایتخت را به آتش بکشد، اما این بار باز نرد علیه او پرت شد و ارتش بزرگش ناچار شد پس از تحمل خسارت‌های سهمگین، خوارترین عقب‌نشنی تاریخ را انجام دهد.


Amir Taheri

@AmirTaheri4
سال 1941 آدولف هیتلر تلاش کرد سیاست «انداختن آخرین تاس» را در «عملیات بارباروسا» انجام دهد که شاهد سریع‌ترین پیشروی بزرگ‌ترین قدرت نظامی در تاریخ بود. پیش از آنکه استالین بتواند آخرین جرعه‌ شیشه ودکا را بنوشد، ژنرال فردریش وان پاولوس به دروازه‌های قفقاز رسید. با این حال همه ما می‌دانیم پاسخ سئوال«بعد چه» چه شد، که هیتلر و پیروانش از خود نپرسیده بودند.
در چنین روندی، فرماندهی عالی نیپون نیز با دست زدن به حمله علیه پرل هاربر در روز 7 دسامبر 1941 فراموش کردند از خود بپرسند:«بعد چه؟». «تنها تاس انداختن » این بار برای بیرون کشاندن ایالات متحده از رقابت برسر رهبری جهان و تبدیل هاوایی به «کابان» منطقه اقیانوس آرام بود(واژه‌ای ژاپنی به معنای مرکز پلیس محلی است).
باردیگر قطعه نرد به شکلی متفاوت از آنچه امید می‌رفت افتاد.
درماه مه 1967 نقش رئیس جمهوری عبدالناصر برای برانگیختن جنگی که نیازی به آن نبود، افتادنش در تور توهم « انداختن آخرین تاس» بود بی آنکه از خود بپرسد: «بعد چه؟».
در محدوده‌ای کوچک‌تر، گروه «القاعده» همان استراتژی را در حملات 11 سپتامبر به کار بست، در زمانی که رهبر آن اسامه بن لادن امید به « بیرون راندن امریکایی‌ها برای همیشه» داشت، همان کاری که مجاهدین با شوروی کردند.
و باز جوان پولدار نازپروده صاحب ایدئولوژی بیمار فراموش کرد از خود بپرسد:«بعد چه؟».
از سویی دیگر، ای ام فورستر در کتابش پیرامون چگونه نوشتن رمان به کسانی که می‌خواهند نویسندگی ادبی را به عنوان حرفه درپیش بگیرند، توصیه می‌کند همیشه از خود بپرسند:«بعد چه؟»، پیش از آنکه دست به آفرینش حلقه جدیدی در زنجیره روایتگری بزنند.
از طرفی دیگر، فرد می‌تواند پرسش درست را پیش بکشد و با این حال شاید به پاسخ‌های نادرست برسد. این دقیقاً همان چیزی است که برای سردبیر «کیهان» اتفاق افتاد که به حمله به حیفا ترغیب می‌کند؛ او نوشت با توجه به اینکه جمهوری اسلامی «همه پایگاه‌های امریکایی را در تیررس سلاح خود دارد، امریکایی‌های بزدل به هیچ حمله ویرانگری به اسرائیل پاسخ نمی‌دهند». اگر چنین کردند، به گفته او، تهران می‌تواند« موشک‌هایی به پایگاه‌های امریکایی در عراق، امارات متحده عربی، مقر ناوگان پنجم دریایی امریکا در بحرین، مرکز فرماندهی درقطر و پایگاه‌های امریکا در بخش عمانی شبه جزیره مسندم شلیک کند». سرمقاله نویس کیهان می‌افزاید ایالات متحده در همان ترس خود سنگرمی‌گیرد و تن به هرهجومی می‌دهد.
و اکنون اجازه بدهید امیدوار باشیم که مغزهایی با هوشی بالاتر در تهران وجود داشته باشند که خود را در چنین فاجعه‌ای نیفکنند بی آنکه از خود بپرسند:«بعد چه؟».

@AmirTaheri4
امیر طاهری - نمایش انتخابات ریاست جمهوری تهران؛ بازی حذف
https://persian.aawsat.com/node/2760586

شاید در تلاشی برای دور ساختن نگاه‌ها از اوضاع کنونی و مشکلات سنگینی همچون ویرانی که مصیبت بزرگ ویروس «کووید-19»، پیامدهای اقتصادی آن و تورم مفرط و گسترش فساد، نخبگان حاکم در تهران تصمیم گرفتند فصل انتخابات ریاست جمهوری را زود هنگام آغاز کنند درحالی که انتظار می‌رود انتخابات در ماه ژوئن آینده برگزار شود.
اما آهنگ اصلی که بر رسانه‌های رسمی حاکم شد پیرامون این نکته می‌چرخد که این انتخابات آخرین مواجهه میان دو جریان «اصلاح‌طلب» و «محافظه‌کار» خواهد بود که به جمهوری اسلامی چهره تصنعی نمایشی دموکراتیک بخشیدند.
موضوع دیگری نیز که برای آن تبلیغ می‌شود درجریان است؛ شایعاتی که نشان می‌دهند «رهبر معظم» تصمیم گرفته از رئیس جمهوری نظامی در کنار خود استفاده کند. و تاکنون واقعاً دو نفر از دست‌کم هزار سردار کنونی و بازنشسته به سمت رینگ مسابقه قدم پیش گذاشته‌اند.
و در نهایت ایده سومی وجود دارد که برای آن تبلیغ می‌شود و سعی می‌کند مخاطبان را قانع سازد «رهبر معظم» علاقمند به ایجاد تغییر در نسل‌هاست، در زمانی که دیده می‌شود همه پست‌های بالای جمهوری اسلامی که دچار فرتوتی شده، منحصر به افرادی است که هفتاد سال یا بیشتر عمرکرده‌اند.
با این حال براساس شرایط سخت جدید که برای علاقمندان به نامزدی برای ریاست جمهوری به تصویب رسید، اگر محال نباشد شاید یافتن نامزدی که با معیارهای مطلوبی که «رهبر معظم» تعیین کرده دشوار باشد. در حقیقت به نظرمی‌رسد معیارهایی که هفته پیش منتشر شدند به گونه‌ای طراحی شده‌اند تا نشان دهند چه کسی نمی‌تواند نامزد بشود تا اینکه چه کسی می‌تواند در رقابت شرکت کند.
و اینجا به نظر می‌رسد هدف حذف است و نه توضیح صلاحیت‌ها.
البته این حذف در مقام اول شامل حال زنان ایرانی می‌شود که حدود 52 درصد از جمعیت آن را تشکیل می‌دهند. حذف دوم شامل حال ایرانیان غیرمسلمان می‌شود که بین 2 تا 4 درصد از جمعیت را تشکیل می‌دهند. همچنین دایره حذف شامل ایرانیان مسلمان غیر شیعه می‌شود، کسانی که12 درصد جمعیت کشور را تشکیل می‌دهند. با این حال اینکه شخص مرد، مسلمان و شیعه باشد کفایت نمی‌کند تا شایستگی او برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری تضمین بشود، حتی اگر شیعه باشد، باید از فرزندان فرقه «اثنی عشری» باشد تا به او اجازه بدهند نامزد بشود. مسئله دراینجا تمام نمی‌شود، با مرد، مسلمان، شیعه و «اثنی عشری» بودن باید «اصولی» باشی؛ مسئله‌ای که موجب حذف ده‌ها فرقه دیگر مانند «اخباری‌ها»، «شیخی‌ها»، صوفیه و غیره می‌شود.
آیا گمان می‌کنید ماجرا تمام شد؟ اشتباه می‌کنید.
حتی اگر مرد، مسلمان، شیعه، اصولی و «اثنی عشری» باشی کافی نیست تا درجمهوری اسلامی به تو اجازه بدهند نامزد ریاست جمهوری بشوی و باید مؤمن به امامت باشی و این اصطلاحی است که ملاها ساختند که نشان می‌دهد، مفهوم درست اسلام بدون باور به امامت ناقص است.
با این حال ماجرا در مسئله ایمان به امامت ختم نمی‌شود و تو هنوز نیاز داری به اصل «ولایت فقیه» به عنوان تنها الگوی مشروع قدرت باور داشته باشی.
آیا این همه چیز است؟ نه به هیچ وجه، ایمان به اصل «ولایت فقیه» نیز کافی نیست و باید به شکل مطلق آن ایمان داشته باشی.
و در نهایت، وقتی همه این شرایط در تو جمع بشوند باید با شرط دیگری موافقت بکنی و آن (ولای مطلق به «رهبر معظم» آیت الله سید علی «حسنی خامنه‌ای») است که درآرامش خواسته او را به «امام» ملقب کنند. در کنار این شرط‌های اساسی که برای احراز شایستگی نامزدی ریاست جمهوری لازم است، یک شرط اساسی دیگر وجود دارد که سن نباید کمتر از 30سال باشد که با آن بیش از 50درصد ایرانی‌ها را استثنا می‌کند و اینکه سنش باید از 70سال کمترباشد که 5درصد جمعیت کشور را استثنا می‌کند.
نیازی به گفتن نیست که حدود 8میلیون ایرانی ساکن خارج ازکشور اجازه نامزدی ندارند. علاوه براین شرط‌های جدید بر لزوم داشتن مدرک دانشگاهی یا معادل آن از مراکز دینی یا نظامی تأکید می‌کنند.
اما این مسئله به این آسانی که تصور می‌شود نیست. به عنوان نمونه گزارشی که مجلس درسال 2018 منتشر کرد خبر از هزاران مدرک دکترای تقلبی در جمهوری اسلامی می‌داد که افرادی آنها را دارند و در پست‌های خیلی بالای دولتی نشسته‌اند. با توجه به عطش شدید نسبت به القاب، ایرانی‌ها عاشق این هستند که به آنها لقب «دکتر» یا «مهندس» بدهند وقتی که نمی‌توانند از لقب «سید» یا آیت الله یا دست‌کم حجت الاسلام استفاده کنند. البته اوج شکوه در داشتن چندین لقب با هم نمودار می‌شود مانند وضعیت آیت الله العظمی سید دکتر محمد بهشتی، یکی از اولین افرادی که در محکم ساختن قبضه خمینی بر قدرت درسال 1979 کمک کرد. جای تعجب ندارد که می‌بینیم همه فرماندهان رده بالای «سپاه پاسداران» از لقب «دکتر» استفاده می‌کنند،
Amir Taheri

@AmirTaheri4
براساس مدرک دکترای حقیقی یا تقلبی که توسط دانشگاه‌های موجود یا برخی که فقط نامی ازآنها وجود دارد صادر شده است.
از میان عناوین دانشگاه‌های تقلبی، عنوان دانشگاهی در جزیره سابا در کارائیب است که درمقابل 25 هزار دلار برای یک مدرک، بیش از 500 مدرک دکترا به مقامات ایرانی فروخت.
صلاحیت‌های دینی خود نیز با اندکی شک و شبهه و پیش‌گویی روبه روست، چرا که مراکز سنتی دینی(حوزه‌ها) در قم و مشهد مراکزی را که نظام با مدیریت ملاهایی که حقوق از حکومت می‌گیرند تأسیس کرده به رسمیت نمی‌شناسند. درمقابل مراکز دینی که از حمایت مالی حکومت برخوردارند مدارک اجتهاد حوزه‌های سنتی را قبول ندارند.
و بازهم، جدای از زنان و غیرمسلمانان و غیر شیعیان، این شرط 80درصد از کسانی را که علاقمند به نامزدی‌اند استثنا می‌کند.
آنچه مسائل را پیچیده‌تر می‌کند اینکه شرط‌های تحمیلی نیازمند صلاحیت‌های دیگری نیز هست که اندازه‌گیری آنها اگر محال نباشد بسی دشوار است.
برای نمونه، فرد چگونه می‌تواند اثبات کند که «ایمان صادق به ضرورت دین» یا «دشمنی ویژه با غرب» یا «مخالفت با همه فتنه‌ها» که علیه انقلاب صورت گرفته دارد؟
از میان شرط‌هایی که اثبات‌شان دشوار است« مقدم دانستن منافع نظام بر منافع شخصی» است، در حالی که شرط «داشتن شناخت عمیق از امور داخلی و سیاست‌های منطقه‌ای و اوضاع جهانی» نیازمند گذراندن دوره‌ است که آزمون‌هایی را به دنبال دارد.
مسئله وقتی پیچیده‌تر می‌شود که ازعلاقمندان به نامزدی خواسته شود ولایی بودن خود را نه تنها به نظام و سیاست‌هایی که در پیش می‌گیرد ثابت کند، بلکه به استمرار همه نهادهای کنونی جمهوری اسلامی باور داشته باشد و این بدین معناست که کسانی که رؤیای اصلاح دارند، بگذریم از حذف شورای نگهبان یا ادغام «سپاه پاسداران» در ارتش نمی‌توانند نامزد بشوند.
از میان شرط‌هایی که شاید برای حذف حلقه معروف به «جوانان نیویورک» نزدیک به رئیس جمهوری حسن روحانی طراحی شده، این است که هرکسی که دارای تابعیت دوگانه باشد یا مدرک اقامت دائمی در کشور خارجی داشته باشد نمی‌تواند نامزد ریاست جمهوری بشود. مسئله در همین جا محدود نمی‌شود، بلکه همچنین کسانی که در یک کشور خارجی به دنیا آمده‌اند یا والدین‌شان مقیم کشور خارجی باشند یا یکی از فرزندان‌شان یا هریک از بستگان درجه یک‌شان مقیم کشور خارجی باشند نمی‌توانند نامزد بشوند.
سال 2018 «مجلس اسلامی»، پارلمان ساختگی، در گزارشی اعلام کرد، بیش از 1500 مقام عالیرتبه از جمله برخی اعضای هیئت دولت که نام‌شان فاش نشد و استانداران دارای تابعیت دوگانه‌اند که اغلب آنها امریکایی یا کانادایی‌اند یا فرزندان آنها در مدارس اروپای غربی و امریکای شمالی تحصیل می‌کنند.
هفته گذشته، «مجلس اسلامی» به «شورای نگهبان» قدرت به کارگیری حق «وتو» علیه کسانی را داد که می‌خواهند براساس برنامه خود نامزد بشوند.
حتی اگر همه این شرایط در تو احراز بشود، درخواست نامزدی تو با مخالفت «شورای نگهبان» روبه رومی‌شود به دلایلی که هرگز اعلام نمی‌شوند.
این درحالی است که موافقت «شورای نگهبان» گام آخر نیست، چرا که «رهبر معظم» حق دارد کلمه «وتو» را علیه نامزدی تو به کار ببرد و ازآنجا که تو به عصمت او ایمان داری هرگز نمی‌توانی ایرادی بر تصمیم او وارد کنی.
هیچ نامزدی وجود ندارد که این صلاحیت‌ها را داشته باشد و مطمئن بشود که موافقت «رهبر معظم» را به دست می‌آورد جز یک نفر: میژر ژنرال قاسم سلیمانی- اما مشکل این است که او دیگر نمی‌تواند چنین پستی را بگیرد.

@AmirTaheri4
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Ramze Pirouzi 03 15 21 رمز پیروزی
با امیر طاهری

لینک مشاهده در یوتیوب

@AmirTaheri4
‏با وجود محدودیت‌های ‎#کرونا، شب گذشته جشن‌های بزرگ ‎#چهارشنبه_سوری در سراسر ایران برگزار شد.
بزرگترین آنها در اهواز، اصفهان، تبریز، تهران و مهاباد بود.
واحدهای امنیت اسلامی نتوانستند مردم را دلسرد کنند.
متاسفانه ۹ نفر در انفجار مواد آتش‌بازی ناایمن جان خود را از دست دادند.

@AmirTaheri4
‏جالب توجه:
کنفرانس مسکو در مورد افغانستان شامل ۲ جمهوری اسلامی ایران و پاکستان، طرفداران اصلی طالبان نیست.
بدون حمایت آخوندها در تهران و نظامیان در اسلام آباد، طالبان نمی‌توانند زنده بمانند.
ویروس طالبان نباید در بدنه سیاست افغانستان پذیرفته شود.

@AmirTaheri4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
"محمدرضا شاه، ایران را ترک نکرده و همچنان جزء مهمی از تاریخ معاصر ایران است"

@AmirTaheri4
‏"پسران نیویورک" در داخل‌ و خارج با نامه‌هایی ‎#جوبایدن را بمباران می‌کنند که از او می‌خواهد تحریم‌ها را برای‌ کمک به "میانه.روها" در انتخابات‌ ریاست‌جمهوری خردادماه کاهش‌ دهد
پیام مشابه در سرمقاله وزیر‌خارجه اسبق انگلیس‌ جک‌استراو و بوستون گلوب.
آیا جو رئیس‌جمهوراسلامی را انتخاب می‌کند؟

@AmirTaheri4
‌‎#جو_بایدن به ‎#ولادیمیر_پوتین برچسب "قاتل" زد.
وزیر امور خارجه ایالات متحده، بلینکن، می‌گوید روسیه در صلح افغانستان شریک است.
وزیر امورخارجه روسیه سرگئی لاوروف سفیر روسیه را از واشنگتن فراخواند.
صلح بین ایالات متحده و روسیه قبل از استقرار صلح در افغانستان، چطور؟

@AmirTaheri4
‏ما سالگرد ملی شدن صنعت نفتی ایران را چشن می‌گیریم.
پیش نویس قانون توسط ۶ نماینده مجلس به رهبری حسین مکی و مظفر بقایی در ۲۲ اسفند ارائه شد.
مجلس آن را در ۲۴ اسفند ۱۳۲۹ تصویب کرد.
شاه در ۲۶ اسفند آن را امضا کرد.
در اسفند در روزنامه ملی ۲۷ منتشر شد.

@AmirTaheri4
‏رسانه‌های اسلامی برای ثبت اعتبار ملی شدن نفت به نام آیت‌الله کاشانی تاریخ را تغییر می‌دهند
اما،کاشانی در موقعیتی نبود که در آن درگیر باشد
مجلس قانون را تصویب کرد
شاه پذیرفت
شاه،مصدق كه عضو مجلس نبود،تعیین کرد تا بعنوان نخست وزیر قانون را اجرا کند
آخوندها برای عزت، فاحشگی می‌کنند؟

@AmirTaheri4
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
گفتگو با امیر طاهری:درآستانه‌ نوروز۱۴۰۰و تولدی دیگر؛ موضوع روشن است:طرفدار این رژیم هستید یا نیستید؟

@AmirTaheri4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بقول استاد طاهری شیرین زبان :ولی اما را بگذارید کنار بگوئید کی هستید چی هستید از کجا میاید به کجا میروید برگردید به هویت تان ایرانی بودن . موضوع روشن است:طرفدار این رژیم هستید یا نیستید؟
#No2IR
#جاوید_شاه
#بازگشت_به_مشروطه @AmirTaheri4

Hamdam همدم

@AmirTaheri4
⚡️توطئه «صلح» در مسکو: خطری برای منطقه
جایزه دادن به طالبان یادآور گفته مشهور حسن البنا، بنیان‌گذار اخوان المسلمین و رهبر و الهام‌دهنده فداییان اسلام در ایران خواهد بود: «ای مؤمن! تسبیح خود را بفروش و یک تپانچه بخر!»


«دم ماهی»! این اصطلاحی است که دیپلمات‌ها برای توصیف برنامه‌ای که به نتیجه مشخص نمی‌رسد، به کار می‌برند. بدین‌سان می‌توان گفت که آنچه «کنفرانس صلح افغانستان» خوانده ‌شده است، نتیجه‌ای جز یک «دم ماهی» عرضه نمی‌کند.



پیش از هر چیز باید گفت که انتخاب مسکو، پایتخت روسیه، برای برگزاری این کنفرانس، نمایانگر بدسلیقگی سیاسی دولت جدید آمریکا بود. افغانان به دلایلی که همه می‌دانیم خاطره خوشی از دخالت روسیه هم در دوران تزاری و هم در پرانتز اتحاد شوروی ندارند.



از دید آنان، آخرین چیزی که می‌توان از مسکو توقع داشت صلح است. از این گذشته، کنفرانس مسکو که به ابتکار جو بایدن، رئیس‌جمهور جدید ایالات‌متحده، برگزار شد، درست در زمانی آغاز به کار کرد که بایدن در یک مصاحبه زنده تلویزیونی همتای روس خود ولادیمیر پوتین را یک «آدمکش» خواند. در چنین وضعی آیا دو قدرت که روابط خودشان صلح‌آمیز نیست، می‌توانند افغانستان را در مسیر صلح قرار دهند؟



آقای بایدن از «دیپلماسی چندجانبه» سخن می‌گوید و سلف خود، دونالد ترامپ را به یک‌جانبه‌گرایی متهم می‌کند. بااین‌حال نمی‌توان از یاد برد که این مقوله یعنی خروج نیروهای آمریکایی در ازای یک قولنامه از سوی طالبان ساخته ‌و پرداخته آقای ترامپ بود که به گمان من یکی از اشتباهات مهم او درصحنه سیاست خارجی به شمار می‌آید.



چند جانبه‌گرایی آقای بایدن نیز، دست‌کم در این مورد خاص جای حرف دارد. مثلاً چرا هند که دومین کمک دهنده بزرگ به افغانستان است به مسکو دعوت نشد؟ آیا علت این نادیده گرفتن هند دوستی نارندرا مودی با ترامپ بود؟ آیا بایدن می‌خواهد بدین‌سان خشم خود را به نخست‌وزیر هند نشان بدهد؟



حضور پاکستان نیز جنبه سمبولیک دارد درحالی‌که اسلام‌آباد می‌تواند با خودداری از کمک به طالبان و با تکیه به حضور ۴۰ میلیون شهروند پشتون، خود در کشاندن افغانستان به‌سوی صلح نقش اساسی داشته باشد.



آیا می‌توان حضور قطر را بدون حضور عربستان سعودی و امارات متحده عربی توجیه کرد؟ البته قطر در ۳۰ سال گذشته همواره پناهگاه طالبان بوده است و در موارد گوناگون بین آنان و ایالات‌متحده میانجیگری کرده است؛ اما عربستان سعودی و امارات سابقه طولانی‌تری از درگیری در امور افغانستان دارند. آن‌ها برای بیش از یک دهه تنها کشورهایی بودند که رابطه دیپلماتیک خود را با کابل در دوران حکومت طالبان حفظ کردند.



تصمیم بایدن برای سپردن نقش مهم به ترکیه بیشتر متکی بر محاسبات سیاسی واشنگتن است تا واقعیات افغانستان. آقای آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه جدید آمریکا، از نقش تاریخی ترکیه در افغانستان سخن می‌گوید. باید پرسید کدام نقش؟



ترکیه برای مدتی میزبان عبدالرشید دوستم رهبر تبعیدی چریک‌های ازبک بود و با بخش‌هایی از قوم چهاراویماق افغانستان نیز ارتباط داشته است؛ اما به‌هیچ‌وجه نمی‌توان گفت که در صحنه سیاسی افغان وزنی دارد.



تشکیل کنفرانس بدوی در استانبول به‌جای تهران یا اسلام‌آباد تنها نشانه یک‌چیز است: آقای بایدن می‌کوشد تا ترکیه را بار دیگر به‌سوی واشنگتن بکشاند و به‌عنوان اهرمی در برابر روسیه و جمهوری اسلامی آن به کار گیرد.



این برنامه ممکن است از زوایای گوناگون با منافع آمریکا منطبق باشد اما ربط دادن آن به مسئله صلح در افغانستان نشانه‌ای از سردرگمی دولت بایدن است.



از بازیگران خارجی که بگذریم، کنفرانس مسکو از دیدگاه بازیگران افغان نیز پرسش انگیز است. چگونه می‌توان دولت اشرف غنی رئیس‌جمهوری را که درهرحال گزیده مردم افغانستان است با گروه طالبان که یکی از پنج یا شش گروه تروریستی فعال در افغانستان است هم‌وزن دانست؟



اگر مسئله اصلی خروج نیروهای آمریکایی است، هرگونه توافقی در این زمینه می‌بایستی بین دولت‌ها در واشنگتن و کابل موردبحث قرار گیرد. از سوی دیگر اگر در پی پایان دادن به حملات تروریستی هستید، چگونه می‌توانید دیگر گروه‌های تروریستی مانند شبکه حقانی، دولت اسلامی و دسته‌های کوچک‌تر را نادیده بگیرید؟

اوضاع وقتی از این هم پیچیده‌تر می‌شود که آقای بلینکن می‌گوید هدف تشکیل یک دولت انتقالی است. انتقال از چه چیز به چه چیز؟ واشنگتن جوابی ندارد. زلمی خلیلزاد نماینده ویژه بایدن در کنفرانس، از حضور طالبان در یک دولت ائتلافی سخن می‌گوید، اما معلوم نیست توجیه سیاسی و قانونی چنین حضوری کدام است.

در افغانستان بعد از سقوط طالبان، این اصل پذیرفته ‌شده است که مشروعیت دولتی را فقط از طریق انتخابات آزاد می‌توان کسب کرد. بدین‌سان اگر گروه مسلح، اگر نخواهیم بگوییم تروریست، بدون گذر از بوته آزمون انتخابات، وارد دولت شود، اصل مهمی را که

@AmirTaheri4
‏بهترین آرزوها برای سال نو و تبریک ‎#نوروز به هموطنان ایرانی و دوستان در جوامع پارسی زبان و ۱۸ کشور دیگر که ‎#نوروز ۲۵۸۰ شاهنشاهی را جشن می‌گیرند.
ایرانیان در حالی که برای آزادی و عزت ملی می‌جنگند یک سال پرچالش اما امیدوار کننده در پیش رو دارند.
کار سختی پیش رو است، اما باید پیروز شویم.

@AmirTaheri4
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
گفتگوی جمعه (۱۹ مارس) شهرام همایون با امیر طاهری

مشاهده این برنامه در یوتیوب

@AmirTaheri4
‏شتر در خواب بیند پنبه دانه...

خبرگزاری رسمی اسلامی ایرنا امروز: "ایران و چین قصد دارند برای به چالش کشیدن دوگانه آمریکا و هند در رهبری جهان در فناوری پیشرفته اتحاد دو نفره تشکیل دهند."
۳ سوال:
۱-آیا چین از این موضوع اطلاع دارد؟
۲-روسیه "متحد استراتژیک" شما چطور؟
۳-فناوری اسلامی؟

@AmirTaheri4
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Video 526, March 21, 2021, Amir TAHERI, Iman ANSARI

1 – تاریخ حاکمیت ایران بر جزایر ایرانی خلیج فارس.
2 – برنامه تشکیل بازار مشترک کشورهای اقیانوس هند، توسط محمد رضا شاه پهلوی.
3- بررسی روابط کشورهای خلیج فارس.
4- سرمایه گذاری خصوصی 700 میلیارد دلاری سران رژیم در دبی.
5 – احتمال جنگ بنام حاکمیت بر جزایر سه گانه با حمایت اسرائیل در خلیج فارس.

مشاهده در یوتیوب

@AmirTaheri4
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
امیر طاهری: توطئه‌ای در مسکو؛ خطر در کمین منطقه

استاد امیر طاهری در یادداشت خود کنفرانس مسکو که ظاهرا برای روند صلح در افغانستان تشکیل شده را توطئه ای میخواند که آتش آن نه تنها افغانستان بلکه دامن تمام کشور‌های منطقه از جمله ایران را فرا خواهد گرفت...
** پادکست صوتی تحلیلی به قلم استاد امیر طاهری در ایندپندنت فارسی
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#امیر_طاهری
#تحلیل_سیاسی
@Unikador
https://www.youtube.com/watch?v=HXrdd7i5tM8

@AmirTaheri4