امیر طاهری: اُپرای غمانگیز و سازهای ناکوک، تحلیلی بر طرح انگلیسیِ…
امیر طاهری: اُپرای غمانگیز و سازهای ناکوک، تحلیلی بر طرح انگلیسیِ بخشیدن از کیسهی خلیفه
صد سال پس از قرارداد لوزان، مردم خاورمیانه همچنان بهای بخشیدن از کیسه خلیفه را میپردازند. از دید تاریخی، البته گناه این فاجعه بر گردن امپریالیستهای بریتانیایی و فرانسوی است. اما نباید فراموش کرد آن امپریالیستها بدون نوکران و چاکران محلی ممکن نبود بتوانند نقشه سه قاره اروپا و آسیا و و آفریقا را بهآسانی تغییر دهند.
بر اساس تحلیلی از امیر طاهری روزنامهنگار و تحلیلگر برجسته بین المللی در ایندیپندنت فارسی
#تحلیل_سیاسی
#امیر_طاهری
فایل صوتی
@AmirTaheri4
صد سال پس از قرارداد لوزان، مردم خاورمیانه همچنان بهای بخشیدن از کیسه خلیفه را میپردازند. از دید تاریخی، البته گناه این فاجعه بر گردن امپریالیستهای بریتانیایی و فرانسوی است. اما نباید فراموش کرد آن امپریالیستها بدون نوکران و چاکران محلی ممکن نبود بتوانند نقشه سه قاره اروپا و آسیا و و آفریقا را بهآسانی تغییر دهند.
بر اساس تحلیلی از امیر طاهری روزنامهنگار و تحلیلگر برجسته بین المللی در ایندیپندنت فارسی
#تحلیل_سیاسی
#امیر_طاهری
فایل صوتی
@AmirTaheri4
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
استاد #امیر_طاهری:
«عشق به ایران شما را جوان نگه می دارد.»
#آرمیتا_گراوند
#مهسا_امینی
#آیدا_رستمی
——
@AmirTaheri4
(شعر از مصطفی بادکوبه ای)
HosseinHVJ)
@AmirTaheri4
«عشق به ایران شما را جوان نگه می دارد.»
#آرمیتا_گراوند
#مهسا_امینی
#آیدا_رستمی
——
@AmirTaheri4
(شعر از مصطفی بادکوبه ای)
HosseinHVJ)
@AmirTaheri4
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
امیر طاهری: تیترهای شوم از گذشته
صفحاتی که در روزنامههای سال ۵۷ ارائه میشد، تصویری تقریباً سورئالیستی یا همان فراواقعی از آنچه قرار بود برای ایران اتفاق بیفتد، بود. از این رو اگر تاریخنگاری بخواهد برای ثبت وقاع و رویدادهای تاریخی به آنها مراجعه کند و به آنها وابسته باشد به مسیر اشتباه هدایت خواهد شد. با این حال، تصویر انباشتهای که صفحات اول این روزنامهها ارائه میدهند، خوانشی جایگزین و شاید هوشیارکنندهتر از انقلابی است که تقریباً به طور کامل بر اساس فریب و حیله بنیان نهاده شد.
برگردان فارسی تحلیلی از امیر طاهری، روزنامهنگار و تحلیلگر ارشد بینالمللی با عنوان اصلی زیر در در نشریه چند زبانه شرق الاوسط:
Haunting Headilines from the Past
#امیر_طاهری
#تحلیل_سیاسی
#ما_ملت_کبیریم_ایران_را_پس_میگیریم
===================
#ایران
#یونیکا
#خبر_یونیکا
@AmirTaheri4
امیر طاهری: تیترهای شوم از گذشته
امیر طاهری: تیترهای شوم از گذشته
صفحاتی که در روزنامههای سال ۵۷ ارائه میشد، تصویری تقریباً سورئالیستی یا همان فراواقعی از آنچه قرار بود برای ایران اتفاق بیفتد، بود. از این رو اگر تاریخنگاری بخواهد برای ثبت وقاع و رویدادهای تاریخی به آنها مراجعه کند و به آنها وابسته باشد به مسیر اشتباه هدایت خواهد شد. با این حال، تصویر انباشتهای که صفحات اول این روزنامهها ارائه میدهند، خوانشی جایگزین و شاید هوشیارکنندهتر از انقلابی است که تقریباً به طور کامل بر اساس فریب و حیله بنیان نهاده شد.
برگردان فارسی تحلیلی از امیر طاهری، روزنامهنگار و تحلیلگر ارشد بینالمللی با عنوان اصلی زیر در در نشریه چند زبانه شرق الاوسط:
Haunting Headilines from the Past
#امیر_طاهری
#تحلیل_سیاسی
#ما_ملت_کبیریم_ایران_را_پس_میگیریم
===================
#ایران
#یونیکا
#خبر_یونیکا
فایل صوتی
@AmirTaheri4
صفحاتی که در روزنامههای سال ۵۷ ارائه میشد، تصویری تقریباً سورئالیستی یا همان فراواقعی از آنچه قرار بود برای ایران اتفاق بیفتد، بود. از این رو اگر تاریخنگاری بخواهد برای ثبت وقاع و رویدادهای تاریخی به آنها مراجعه کند و به آنها وابسته باشد به مسیر اشتباه هدایت خواهد شد. با این حال، تصویر انباشتهای که صفحات اول این روزنامهها ارائه میدهند، خوانشی جایگزین و شاید هوشیارکنندهتر از انقلابی است که تقریباً به طور کامل بر اساس فریب و حیله بنیان نهاده شد.
برگردان فارسی تحلیلی از امیر طاهری، روزنامهنگار و تحلیلگر ارشد بینالمللی با عنوان اصلی زیر در در نشریه چند زبانه شرق الاوسط:
Haunting Headilines from the Past
#امیر_طاهری
#تحلیل_سیاسی
#ما_ملت_کبیریم_ایران_را_پس_میگیریم
===================
#ایران
#یونیکا
#خبر_یونیکا
فایل صوتی
@AmirTaheri4
سرتیپ سپاه علی بلالی: موشک زمین به هوای جدیدی به نام سوم خرداد برای ضربه زدن به هواپیماهای جنگی آمریکایی تولید کردیم. این یک ارتقاء نسبت S-300 و S-400 ساخت روسیه است که بسیار پیچیده هستند، پنهان کردن آنها سخت و بهرهبرداری از آنها دشوار است.
(پس چرا جنسهای روسی را خریدید؟)
@AmirTaheri4
(پس چرا جنسهای روسی را خریدید؟)
@AmirTaheri4
روحانی رئیسجمهور سابق اسلامی امروز: «رئیسجمهورهای آینده (در صورت باقی ماندن چنین منصبی) متوجه خواهند شد که با تصمیمات شورای نگهبان حتی آنها نیز آزادی سیاسی ندارند.
(چهل و پنج سال طول کشید آنچه را بفهمد که خیلیها از روز پا گذاشتن خمینی به ایران، فهمیدند).
@AmirTaheri4
(چهل و پنج سال طول کشید آنچه را بفهمد که خیلیها از روز پا گذاشتن خمینی به ایران، فهمیدند).
@AmirTaheri4
ایستگاه سوم : گفتگوی ویژه با امیر طاهری- واکنش امیر طاهری به بازداشت…
ایستگاه سوم : گفتگوی ویژه با امیر طاهری- واکنش امیر طاهری به بازداشت صادق زیبا کلام
فایل صوتی
@AmirTaheri4
فایل صوتی
@AmirTaheri4
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
برنامه زنده تلویزیون جهانی پارس
برنامه یاران با علیرضا میدی
-------------------------------------------------
دکتر امیر طاهری
دکتر اسماعیل نوری علا
دکتر بشیرتاش
فواد پاشایی
--------------------------------
اعلام اتحاد در روز پرچم
@AmirTaheri4
برنامه زنده تلویزیون جهانی پارس
برنامه زنده تلویزیون جهانی پارس
برنامه یاران با علیرضا میدی
-------------------------------------------------
دکتر امیر طاهری
دکتر اسماعیل نوری علا
دکتر بشیرتاش
فواد پاشایی
--------------------------------
اعلام اتحاد در روز پرچم
فایل صوتی
@AmirTaheri4
برنامه یاران با علیرضا میدی
-------------------------------------------------
دکتر امیر طاهری
دکتر اسماعیل نوری علا
دکتر بشیرتاش
فواد پاشایی
--------------------------------
اعلام اتحاد در روز پرچم
فایل صوتی
@AmirTaheri4
گفتکوی تلویزیون پارس با آقای امیر طاهری نقش و جایگاه شاهزاده رضا…
گفتکوی تلویزیون پارس با آقای امیر طاهری نقش و جایگاه شاهزاده رضا پهلوی
#جنگ
#ایران
#إسرائیل
فایل صوتی
@AmirTaheri4
#جنگ
#ایران
#إسرائیل
فایل صوتی
@AmirTaheri4
Forwarded from Amir Taheri امیر طاهری
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چهل سال کیهان لندن؛گفتگوی نازنین انصاری و امیر طاهری و یادی ازآنانکه کیهان لندن را زنده نگهداشتهاند
@AmirTaheri4
@AmirTaheri4
چهل سال کیهان لندن؛گفتگوی نازنین انصاری و امیر طاهری و یادی ازآنانکه…
KAYHAN.LONDON ONLINE
چهل سال کیهان لندن؛گفتگوی نازنین انصاری و امیر طاهری و یادی ازآنانکه کیهان لندن را زنده نگهداشتهاند
فایل صوتی
@AmirTaheri4
فایل صوتی
@AmirTaheri4
@sadeghZibakalam @AmirTaheri4 #صادق_زیباکلام #امیر_طاهری #جاويدشاه_رمز_پيروزى
ویدئوی کوتاه زیر را صادق زیبا کلام، آن کلینکس مصرف مچاله و دوراندخته شده نظام جمهوری اسلامی، هزار بار ببیند و منت بار باشد.
صادق به اصطلاح زیباکلام وانابی Wannabe را که زمانی ساسبند به شلوارش دگمه میکرد و میخواست لاری کینگ ایران شناخته شود، استاد امیر طاهری آقایی کرده و آبرویی برایش خریده با گفتن اینکه، نقل به مضمون، حالا صادق یه گوهی خورد در باره آمادگیش برای برداشتن اسلحه و کشتن براندازان نظام ولایی مورد حمایتش در موقعی،
ولی حالا که تو زندانه، اولا مظلومه و ثانیا، حتی در تزاوی با و برحسب فهم و ادراک موجود از اصول فیزیک کوانتومی، نمیشه عوض نشده باشه چرا که خود خُلّص اصل حقیقت است اینکه همهمان در همه آن، در قیاس با آن پیشترمان، در حال تغییر هستیم و پیر شدن.
حرف استاد من و ما امیر طاهری، منطقا و حقوقا، درزی ندارد که این گردن نازکتر از موی بتواند مویی از لایش بگذراند. پس این شاگردشان را فرمودهشان قبول جان است.
لذا ما هم میگوییم چشم، استاد حکیم فضیل خاک پای سرمه چشممان. انشالاه گربه است و آن تغییرصادق که منکرش نتوان بود، تغییریست به نیکی و نه صرفا تغییری فزونی در حجم زمانی که گودوخ متوهم بوده و باقی مانده و پیر آنگونه شده.
ولی آرزو و انتظار من و ما اکنون با صادق تابحال مزخرف گوی این است که اگر، به عبارتی اکبر گنجی وار و صوری زندانی شده و یکی دو هفته دیگر قرار است سر و پایش در برون مرز پیدا شود، لازم نیست بیرون از ایران مثل گنجی رفتار پیشه کند و گفتار نیک و حقیقت را پیش نگرفته، و وحشتناکتر از آن، به جااندازی رژیم همت بگذارد. یعنی به عبارتی دیگر:
هر جا که خواهی بود، ای صادق ناصادق، بیاد داشته باش که ورق برگشته. بیرون که آمدی و دوباره میکروفون جلویت دیدی، و یا دوباره به اکس بازی و کلام پردازی پشت لپتاپت نشستی، اگر در باره سرنوشت سیاسی نظام و اصلا ایران، چون همه حرفهایت را زدهای و خود و اعتبار و آبرویت را سوزاندهای، فقط خفه خون بگیری، خیلی خوب خواهد بود. از دهان گشاد و ایگوی فراختر از دهانت انتظار خیری نیست؛ شر مرسان.
شاهد ایستادهایم...
Pialechi
@AmirTaheri4
ویدئوی کوتاه زیر را صادق زیبا کلام، آن کلینکس مصرف مچاله و دوراندخته شده نظام جمهوری اسلامی، هزار بار ببیند و منت بار باشد.
صادق به اصطلاح زیباکلام وانابی Wannabe را که زمانی ساسبند به شلوارش دگمه میکرد و میخواست لاری کینگ ایران شناخته شود، استاد امیر طاهری آقایی کرده و آبرویی برایش خریده با گفتن اینکه، نقل به مضمون، حالا صادق یه گوهی خورد در باره آمادگیش برای برداشتن اسلحه و کشتن براندازان نظام ولایی مورد حمایتش در موقعی،
ولی حالا که تو زندانه، اولا مظلومه و ثانیا، حتی در تزاوی با و برحسب فهم و ادراک موجود از اصول فیزیک کوانتومی، نمیشه عوض نشده باشه چرا که خود خُلّص اصل حقیقت است اینکه همهمان در همه آن، در قیاس با آن پیشترمان، در حال تغییر هستیم و پیر شدن.
حرف استاد من و ما امیر طاهری، منطقا و حقوقا، درزی ندارد که این گردن نازکتر از موی بتواند مویی از لایش بگذراند. پس این شاگردشان را فرمودهشان قبول جان است.
لذا ما هم میگوییم چشم، استاد حکیم فضیل خاک پای سرمه چشممان. انشالاه گربه است و آن تغییرصادق که منکرش نتوان بود، تغییریست به نیکی و نه صرفا تغییری فزونی در حجم زمانی که گودوخ متوهم بوده و باقی مانده و پیر آنگونه شده.
ولی آرزو و انتظار من و ما اکنون با صادق تابحال مزخرف گوی این است که اگر، به عبارتی اکبر گنجی وار و صوری زندانی شده و یکی دو هفته دیگر قرار است سر و پایش در برون مرز پیدا شود، لازم نیست بیرون از ایران مثل گنجی رفتار پیشه کند و گفتار نیک و حقیقت را پیش نگرفته، و وحشتناکتر از آن، به جااندازی رژیم همت بگذارد. یعنی به عبارتی دیگر:
هر جا که خواهی بود، ای صادق ناصادق، بیاد داشته باش که ورق برگشته. بیرون که آمدی و دوباره میکروفون جلویت دیدی، و یا دوباره به اکس بازی و کلام پردازی پشت لپتاپت نشستی، اگر در باره سرنوشت سیاسی نظام و اصلا ایران، چون همه حرفهایت را زدهای و خود و اعتبار و آبرویت را سوزاندهای، فقط خفه خون بگیری، خیلی خوب خواهد بود. از دهان گشاد و ایگوی فراختر از دهانت انتظار خیری نیست؛ شر مرسان.
شاهد ایستادهایم...
Pialechi
@AmirTaheri4
Telegram
attach 📎
اردن باند قاچاق اسلحه مرتبط با جمهوری اسلامی در ایران را درهم شکست.
برنامه این بود که از طریق عراق و اردن برای افراد مسلح حماس در کرانه باختری اسلحه ارسال شود.
شبه نظامیان عراقی دست داشتند.
ماه گذشته، رهبر جمهوری اسلامی، خامنهای خواستار «گشودن یک جبهه جدید» در کرانه باختری شد.
@AmirTaheri4
برنامه این بود که از طریق عراق و اردن برای افراد مسلح حماس در کرانه باختری اسلحه ارسال شود.
شبه نظامیان عراقی دست داشتند.
ماه گذشته، رهبر جمهوری اسلامی، خامنهای خواستار «گشودن یک جبهه جدید» در کرانه باختری شد.
@AmirTaheri4
Forwarded from Amir Taheri امیر طاهری
ایران و سونامی کلیشههای مبتذل
خمینیگرایان میخواستند و کوشیدند تا هویت میهنی ایرانیان را از میان ببرند و امروز ایرانیان نشان میدهند که میخواهند از هر زمان دیگر ایرانیتر باشند
امیر طاهری جمعه ۱۱ فروردین ۱۴۰۲ برابر با ۳۱ مارس ۲۰۲۳ ۱۸:۳۰
در حالی که جنبش آزادیخواهی ایرانیان نفس تازه میکند تا مرحله بعدی نبرد را آغاز کند، شاید لازم باشد که ضرورت پاکسازی گفتمان سیاسیمان را از مبتذلات گمراهکننده یادآور بشویم. نگاهی به آنچه در فضای مجازی و نشستهای منشورنویسی در ایالات متحده میگذرد شماری روزافزون از کلیشههای مبتذل را در برابر ما قرار می دهد؛ دمکراسی، اتنیک، لاییک، سکولاریسم، پلورالیست و از همه فراوانتر فدرالیسم.
چرا این کلیشهها را در شرایط امروز ایران، مبتذل میخوانیم؟ ابتذال از مصدر بذل میآید و بذل بهمعنای پراکندن چیزی یا فکری بدون توجه به عواقب کار و نیازهای احتمالی است. سمر، یعنی آنچه همگان میگویند- البته همگان به معنای عده زیادی- یک نمونه از این نوع ابتذال است.
ناصرخسرو میگوید:
سمر درست بود، نادرست نیز بود
تو چون درست ندانی، سمر مکن باور!
نوع دیگر ابتذال عملی است که با یک نیت مشخص صورت میگیرد اما کمترین تاثیری در مسیر ایفای آن نیت ندارد.
سعدی میگوید:
پیرمردی ز نزع مینالید
پیرزن صندلش همی مالید!
از هر زاويه که بنگریم پخش یا بذل کلیشههای مذکور در بالا ربطی به بحران کنونی ایران - بحران ناشی از شکست ایدئولوژی خمینیگرا و شعلهور شدن آتش عشق به ایران- ندارد. خمینیگرایان میخواستند و کوشیدند تا هویت میهنی ایرانیان را از میان ببرند و امروز ایرانیان نشان میدهند که میخواهند از هر زمان دیگر ایرانیتر باشند.
در یک مقاله نمیتوان به حساب همه کلیشههای مد روز پرداخت. در اینجا، میپردازیم به یکی از ان مبتذلات: فدرالیسم.
این کلیشه ورد زبان کسانی است که از نام ایران مانند جن از بسمالله میترسند. اما کسانی نیز هستند که به ایران عشق میورزند، اما معنای واقعی این کلیشه شیکوپیک را نمیدانند. کسانی نیز هستند که برای جدا کردن حساب خود از تجزیهطلبان واقعی یا تصوری از کلیشههای دیگری همانند عدم تمرکز و تمرکززدایی بهره میگیرند. آنان نیز بار منفی، اگر نخواهیم بگوییم تخریبگر این کلیشهها را در نظر نمیگیرند. عدم یعنی نابودی- ریشه اعدام- و در نتیجه، معنایی جز نابودی دولت مرکزی ایران- شاید به امید بازگشت نظامهای خانخانی، اقطاعی و ملوکالطوایفی- ندارند. زدایی- از مصدر زدودن، به معنی پاک کردن یا تطهیر یک نجاست است. به عبارت دیگر دولت مرکزی ایران نجاستی است که باید پاک شود.
از هر دید که بنگریم برافراشتن پرچمهای دروغین فدرالیسم، تمرکز نداشتن و تمرکززایی نشانه ضدیت با موجودیت ایران بهعنوان یک ملت-دولت واحد و تجزیهناپذیر است.
بعضی پیلهگران کلیشههای مورد بحث ایالات متحده را بهعنوان الگویی از یک ملت- دولت فدرال و متکی بر عدم تمرکز عرضه میکنند. اما آنان دو واقعیت را نادیده میگیرند، نخست، ایالات متحده از جمله ۱۳ مستعمره انگلیس در آمریکای شمالی تشکیل شد و به عبارت دیگر، موجودیت خود را از آغاز بر فدرالیسم پی نهاد. تازه این پایهگذاری نیز پس از نزدیک به یک قرن و با عبور از یک جنگ داخلی- جنگی که از نظر شمار کشتگان در تاریخ ایالات متحده هنوز هم در صدر جدول است- کموبیش شکل گرفت. دوم، شعار ملی ایالات متحده این است: یک ملت زیر (سایه) خدا (One Nation Under God).
مقایسه ایالات متحده- کشوری جدیدالتاسیس و مرکب از تکههای مجزا که در طی دو قرن به اشکال مختلف - گاه با خرید از قدرتهای بیگانه مانند خرید لوئیزیانا از فرانسه و آلاسکا از روسیه و گاه با رشوه دادن به سران قبایل بومی مانند هوایی و گاه با فتح در جنگ با همسایگان مانند کالیفرنیا که از مکزیک جدا شد و بخشهایی از کانادا - قیاسی معالفارق است.
پیلهوران فدرالیسم برای آنکه فدراسیون آرمانی خود را بسازند، میبایستی ایران را، آنچنان که امروز هست - تجزیه کنند و سپس تکههای تجزیهشده را دوباره در چارچوب فدراسیون به هم بچسبانند.
در حال حاضر، دستکم ۳۰ کشور نظام فدرال دارند. همه آنان با چسباندن تکههای مجزا و پس از قرنها تسلط استعمار شکل گرفتهاند. اما فدراسیونسازی، دستکم در دوران معاصر، غالبا با شکست یا حتی تراژدی همراه بوده است. در سالهای ۱۹۵۰ میلادی، بریتانیا پس از ۱۱ سال جنگ چریکی در جنگلهای مالای تصمیم گرفت که فدراسیون مالزیا را در مجموعه مالایا، سنگاپور، صباح و ساراواک روی نقشه قرار دهد. اما در کمتر از یک دهه، نخست صباح و ساراواک حذف شدند و سپس سنگاپور استقلال خود را اعلام کرد در حالی که برونئی به صورت یک پادشاهی مستقل ظاهر شد.
ایران و سونامی کلیشههای مبتذل →
@AmirTaheri4
خمینیگرایان میخواستند و کوشیدند تا هویت میهنی ایرانیان را از میان ببرند و امروز ایرانیان نشان میدهند که میخواهند از هر زمان دیگر ایرانیتر باشند
امیر طاهری جمعه ۱۱ فروردین ۱۴۰۲ برابر با ۳۱ مارس ۲۰۲۳ ۱۸:۳۰
در حالی که جنبش آزادیخواهی ایرانیان نفس تازه میکند تا مرحله بعدی نبرد را آغاز کند، شاید لازم باشد که ضرورت پاکسازی گفتمان سیاسیمان را از مبتذلات گمراهکننده یادآور بشویم. نگاهی به آنچه در فضای مجازی و نشستهای منشورنویسی در ایالات متحده میگذرد شماری روزافزون از کلیشههای مبتذل را در برابر ما قرار می دهد؛ دمکراسی، اتنیک، لاییک، سکولاریسم، پلورالیست و از همه فراوانتر فدرالیسم.
چرا این کلیشهها را در شرایط امروز ایران، مبتذل میخوانیم؟ ابتذال از مصدر بذل میآید و بذل بهمعنای پراکندن چیزی یا فکری بدون توجه به عواقب کار و نیازهای احتمالی است. سمر، یعنی آنچه همگان میگویند- البته همگان به معنای عده زیادی- یک نمونه از این نوع ابتذال است.
ناصرخسرو میگوید:
سمر درست بود، نادرست نیز بود
تو چون درست ندانی، سمر مکن باور!
نوع دیگر ابتذال عملی است که با یک نیت مشخص صورت میگیرد اما کمترین تاثیری در مسیر ایفای آن نیت ندارد.
سعدی میگوید:
پیرمردی ز نزع مینالید
پیرزن صندلش همی مالید!
از هر زاويه که بنگریم پخش یا بذل کلیشههای مذکور در بالا ربطی به بحران کنونی ایران - بحران ناشی از شکست ایدئولوژی خمینیگرا و شعلهور شدن آتش عشق به ایران- ندارد. خمینیگرایان میخواستند و کوشیدند تا هویت میهنی ایرانیان را از میان ببرند و امروز ایرانیان نشان میدهند که میخواهند از هر زمان دیگر ایرانیتر باشند.
در یک مقاله نمیتوان به حساب همه کلیشههای مد روز پرداخت. در اینجا، میپردازیم به یکی از ان مبتذلات: فدرالیسم.
این کلیشه ورد زبان کسانی است که از نام ایران مانند جن از بسمالله میترسند. اما کسانی نیز هستند که به ایران عشق میورزند، اما معنای واقعی این کلیشه شیکوپیک را نمیدانند. کسانی نیز هستند که برای جدا کردن حساب خود از تجزیهطلبان واقعی یا تصوری از کلیشههای دیگری همانند عدم تمرکز و تمرکززدایی بهره میگیرند. آنان نیز بار منفی، اگر نخواهیم بگوییم تخریبگر این کلیشهها را در نظر نمیگیرند. عدم یعنی نابودی- ریشه اعدام- و در نتیجه، معنایی جز نابودی دولت مرکزی ایران- شاید به امید بازگشت نظامهای خانخانی، اقطاعی و ملوکالطوایفی- ندارند. زدایی- از مصدر زدودن، به معنی پاک کردن یا تطهیر یک نجاست است. به عبارت دیگر دولت مرکزی ایران نجاستی است که باید پاک شود.
از هر دید که بنگریم برافراشتن پرچمهای دروغین فدرالیسم، تمرکز نداشتن و تمرکززایی نشانه ضدیت با موجودیت ایران بهعنوان یک ملت-دولت واحد و تجزیهناپذیر است.
بعضی پیلهگران کلیشههای مورد بحث ایالات متحده را بهعنوان الگویی از یک ملت- دولت فدرال و متکی بر عدم تمرکز عرضه میکنند. اما آنان دو واقعیت را نادیده میگیرند، نخست، ایالات متحده از جمله ۱۳ مستعمره انگلیس در آمریکای شمالی تشکیل شد و به عبارت دیگر، موجودیت خود را از آغاز بر فدرالیسم پی نهاد. تازه این پایهگذاری نیز پس از نزدیک به یک قرن و با عبور از یک جنگ داخلی- جنگی که از نظر شمار کشتگان در تاریخ ایالات متحده هنوز هم در صدر جدول است- کموبیش شکل گرفت. دوم، شعار ملی ایالات متحده این است: یک ملت زیر (سایه) خدا (One Nation Under God).
مقایسه ایالات متحده- کشوری جدیدالتاسیس و مرکب از تکههای مجزا که در طی دو قرن به اشکال مختلف - گاه با خرید از قدرتهای بیگانه مانند خرید لوئیزیانا از فرانسه و آلاسکا از روسیه و گاه با رشوه دادن به سران قبایل بومی مانند هوایی و گاه با فتح در جنگ با همسایگان مانند کالیفرنیا که از مکزیک جدا شد و بخشهایی از کانادا - قیاسی معالفارق است.
پیلهوران فدرالیسم برای آنکه فدراسیون آرمانی خود را بسازند، میبایستی ایران را، آنچنان که امروز هست - تجزیه کنند و سپس تکههای تجزیهشده را دوباره در چارچوب فدراسیون به هم بچسبانند.
در حال حاضر، دستکم ۳۰ کشور نظام فدرال دارند. همه آنان با چسباندن تکههای مجزا و پس از قرنها تسلط استعمار شکل گرفتهاند. اما فدراسیونسازی، دستکم در دوران معاصر، غالبا با شکست یا حتی تراژدی همراه بوده است. در سالهای ۱۹۵۰ میلادی، بریتانیا پس از ۱۱ سال جنگ چریکی در جنگلهای مالای تصمیم گرفت که فدراسیون مالزیا را در مجموعه مالایا، سنگاپور، صباح و ساراواک روی نقشه قرار دهد. اما در کمتر از یک دهه، نخست صباح و ساراواک حذف شدند و سپس سنگاپور استقلال خود را اعلام کرد در حالی که برونئی به صورت یک پادشاهی مستقل ظاهر شد.
ایران و سونامی کلیشههای مبتذل →
@AmirTaheri4
Forwarded from Amir Taheri امیر طاهری
دومین فدراسیون ساخته بریتانیا در غرب آفریقا با ادغام سرزمینهای فولانی (Fulani)، هاوسا (Hausa)، ایبو (Ibo)، و اوروبا (Uruba)، تحت عنوان «نیجریه» به نام وامگرفته از رودخانه نیجر- در سال ۱۹۶۰ میلادی زاده شد. اما این بار نیز، فدرالیسم نخست به یک جنگ داخلی چهارساله - با یک میلیون تلفات- انجامید و سپس محملی شد برای ۳۰ سال حکومت نظامی. در تمامی آن مدت، قدرت در دست قبال مسلمان فولانی و هاوسا بود. (دو ماه پیش نخستین رئیسجمهوری یوروبا انتخاب شد.)
فدراسیون شکستخورده دیگر در آفریقای جنوبی-مرکزی با انضمام مالوی (Malawi) به رودزیای جنوبی و رودزیای شمالی- البته با رهبری ارکستر بریتانیا شکل گرفت. در آنجا نیز سالها جنگ قبیلهای، دیکتاتوری نژادی و سرانجام جدایی مالوی و رودزیای شمالی و پیدایش زیمبابوه - تحت سلطه یک رژیم به اصطلاح مارکیستی (Markist) شکست فدرالیسم را رقم زد.
دو قدرت بزرگ آسیایی- چین کمونیست و هند- نیز ظاهرا معرف نظام فدرالیاند. جمهوری خلق، پس از پیروزی ارتش آزادیبخش مائوزدونگ- توانست میچوری، مغولستان داخلی، ترکستان خاوری و، سرانجام، تبت را زیر پرچم سرخ با پنج ستاره به نشانه وحدت فدرالی پنج قوم متحد کند. اما کمتر ترکمنی میتواند تصور کند که جمهوری خلق یک فدراسیون است در حالی که پکن جنبش حتی یک پشه را روی یک خاشاک در کاشغر یا لهاسا زیر نظر دارد.
هند- شاید از آنجا که بدون جنگ داخلی متولد شد، نسبت به چین مائو، چهره بهتری از فدرالیسم عرضه میکند. اما هند نیز از آفات اجتنابناپذیر فدرالیسم مصون نمانده است. چهار جنگ با پاکستان- برای خنثی کردن تقسیم شبهقاره و سپس دخالت نظامی برای ایجاد بنگلادش فصلهای خونباری در تاریخ هند به شمار میروند. در هفت دههای که از پیدایش هند میگذرد، آن کشور با جنگهای داخلی در سطح محلی - مانند کشمیر، ناگالند و شورشهای مذهبی در چند استان شمالی و غربی روبرو بوده است.
برزیل نیز دارای یک نظام به ظاهر فدرال است که با بههم چسباندن ۱۳ ولایت دوران استعمار پرتغال و سپس پادشاهی نیمهمستقل شکل گرفته است. اما اینجا نیز تاریخ این فدراسیون زاده استعمار پر است از نبردهای داخلی و حکومتهای نظامی و امروز نیز گروههای تجزیهطلب در چند نقطه، بهویژه پورتوالگره - با توسل به حربههای نژادپرستانه در پی به هم زدن بازی نظام فدرالاند.
فدراليسم در مکزیک نیز سرنوشتی مشابه دارد: نبرد برای رهایی از استعمار اسپانیا، تحمیل رژیم سلطنتی با کمک ارتش فرانسه، شورشهای علیه رهبری زاپاتا، تحمیل نظام تکحزبی برای ۶۰ سال و باختن دو جنگ علیه ایالات متحده داستانی دردناک را شکل میدهند.
در سالهای ۱۹۵۰ میلادی، فرانسه کوشید تا سه بخش از مستعمرات خود را در هندوچین، ویتنام، آنام و کوچین چین - در چارچوب یک نظام فدرال بازسازی کند. پایان دادن به نظام پادشاهی در آنام - حکومت بائودای (Baodai)- گامی در آن مسیر بود. اما همانطور که میدانید، فدرالیسم ساختهشده در پاریس نتیجهای جز ۳۰ سال جنگ، توام با دخالت نظامی آمریکا - و سرانجام استقرار یک نظام کمونیست فوقالعاده متمرکز در هانوی- نداشت.
در سده جاری یک فدراسیون دیگر با شکست پایان یافت، این بار، خوشبختانه، بدون جنگ داخلی: چکسلواکی. این پایان مسالمتآمیز البته، با توجه به تجربه چکها و اسلواکیها بهعنوان اتباع امپراتوری اتریش میسر شد.
از سالهای ۱۹۸۰ میلادی، گرایش برتر در سطح سیاسی بینالمللی به سوی فدرالیسم تحت عناوین گوناگون بود: اتحادیه اروپا، آفریقای متحد، سازمان کشورهای آمریکایی، سازمان ملل آسیای جنوب خاروی، گروه کشورهای اوراسیا و غیره. این گرایش از ظهور گلوبالیسم و جهانگرایی بهعنوان گفتمان سیاسی برتر در میان زبدگان اقتصادی و سیاسی، بهویژه در کشورهای سرمایهداری، نیرو میگرفت. اما در دهه اخیر تجربه دو بحران بزرگ اقتصادی، تجربه کرونایی همهگیر و وحشتپراکنی پیرامون خطرات محیط زیستی، گفتمان جهانگرایی را همراه با دوقلوی آن - یعنی فدارسیونهای عینی اما اعلامشده زیر سوال برده است.
امروز، گرایش روبهرشد در سطح گفتمان سیاسی جهانی بر بازگشت ملت-دولت بهعنوان بهترین، موثرترین و منطقیترین شیوه سازماندهی جوامع انسانی است. انقلاب ناشی از وسایل ارتباط جمعی امروزی به کارآیی بیشتر دولتهای مرکزگرا - در سطوح اداری و تشکیلاتی- و انعکاس خواستهای مردمی از پایین به بالا کمک میکند. امروز، دیگر لازم نیست که برای گرفتن یک رونوشت شناسنامه از مارسی به پاریس بروید. همچنین، تصمیمگیران پاریسنشین که گزیده مردماند، لازم نیست در مارسی آبگوشت ماهی سفارش دهند تا از نظریات مردم محلی آگاه شوند.
از سوی دیگر، تنها یک دولت نیرومند و متکی به مردم میتواند کشور را حفظ کند و با همکاری با دول مشابه - برابری حقوق و احترام مساوی و متقابل - در حل مشکلات فراسرزمینی نقش داشته باشد.
@AmirTaheri4
فدراسیون شکستخورده دیگر در آفریقای جنوبی-مرکزی با انضمام مالوی (Malawi) به رودزیای جنوبی و رودزیای شمالی- البته با رهبری ارکستر بریتانیا شکل گرفت. در آنجا نیز سالها جنگ قبیلهای، دیکتاتوری نژادی و سرانجام جدایی مالوی و رودزیای شمالی و پیدایش زیمبابوه - تحت سلطه یک رژیم به اصطلاح مارکیستی (Markist) شکست فدرالیسم را رقم زد.
دو قدرت بزرگ آسیایی- چین کمونیست و هند- نیز ظاهرا معرف نظام فدرالیاند. جمهوری خلق، پس از پیروزی ارتش آزادیبخش مائوزدونگ- توانست میچوری، مغولستان داخلی، ترکستان خاوری و، سرانجام، تبت را زیر پرچم سرخ با پنج ستاره به نشانه وحدت فدرالی پنج قوم متحد کند. اما کمتر ترکمنی میتواند تصور کند که جمهوری خلق یک فدراسیون است در حالی که پکن جنبش حتی یک پشه را روی یک خاشاک در کاشغر یا لهاسا زیر نظر دارد.
هند- شاید از آنجا که بدون جنگ داخلی متولد شد، نسبت به چین مائو، چهره بهتری از فدرالیسم عرضه میکند. اما هند نیز از آفات اجتنابناپذیر فدرالیسم مصون نمانده است. چهار جنگ با پاکستان- برای خنثی کردن تقسیم شبهقاره و سپس دخالت نظامی برای ایجاد بنگلادش فصلهای خونباری در تاریخ هند به شمار میروند. در هفت دههای که از پیدایش هند میگذرد، آن کشور با جنگهای داخلی در سطح محلی - مانند کشمیر، ناگالند و شورشهای مذهبی در چند استان شمالی و غربی روبرو بوده است.
برزیل نیز دارای یک نظام به ظاهر فدرال است که با بههم چسباندن ۱۳ ولایت دوران استعمار پرتغال و سپس پادشاهی نیمهمستقل شکل گرفته است. اما اینجا نیز تاریخ این فدراسیون زاده استعمار پر است از نبردهای داخلی و حکومتهای نظامی و امروز نیز گروههای تجزیهطلب در چند نقطه، بهویژه پورتوالگره - با توسل به حربههای نژادپرستانه در پی به هم زدن بازی نظام فدرالاند.
فدراليسم در مکزیک نیز سرنوشتی مشابه دارد: نبرد برای رهایی از استعمار اسپانیا، تحمیل رژیم سلطنتی با کمک ارتش فرانسه، شورشهای علیه رهبری زاپاتا، تحمیل نظام تکحزبی برای ۶۰ سال و باختن دو جنگ علیه ایالات متحده داستانی دردناک را شکل میدهند.
در سالهای ۱۹۵۰ میلادی، فرانسه کوشید تا سه بخش از مستعمرات خود را در هندوچین، ویتنام، آنام و کوچین چین - در چارچوب یک نظام فدرال بازسازی کند. پایان دادن به نظام پادشاهی در آنام - حکومت بائودای (Baodai)- گامی در آن مسیر بود. اما همانطور که میدانید، فدرالیسم ساختهشده در پاریس نتیجهای جز ۳۰ سال جنگ، توام با دخالت نظامی آمریکا - و سرانجام استقرار یک نظام کمونیست فوقالعاده متمرکز در هانوی- نداشت.
در سده جاری یک فدراسیون دیگر با شکست پایان یافت، این بار، خوشبختانه، بدون جنگ داخلی: چکسلواکی. این پایان مسالمتآمیز البته، با توجه به تجربه چکها و اسلواکیها بهعنوان اتباع امپراتوری اتریش میسر شد.
از سالهای ۱۹۸۰ میلادی، گرایش برتر در سطح سیاسی بینالمللی به سوی فدرالیسم تحت عناوین گوناگون بود: اتحادیه اروپا، آفریقای متحد، سازمان کشورهای آمریکایی، سازمان ملل آسیای جنوب خاروی، گروه کشورهای اوراسیا و غیره. این گرایش از ظهور گلوبالیسم و جهانگرایی بهعنوان گفتمان سیاسی برتر در میان زبدگان اقتصادی و سیاسی، بهویژه در کشورهای سرمایهداری، نیرو میگرفت. اما در دهه اخیر تجربه دو بحران بزرگ اقتصادی، تجربه کرونایی همهگیر و وحشتپراکنی پیرامون خطرات محیط زیستی، گفتمان جهانگرایی را همراه با دوقلوی آن - یعنی فدارسیونهای عینی اما اعلامشده زیر سوال برده است.
امروز، گرایش روبهرشد در سطح گفتمان سیاسی جهانی بر بازگشت ملت-دولت بهعنوان بهترین، موثرترین و منطقیترین شیوه سازماندهی جوامع انسانی است. انقلاب ناشی از وسایل ارتباط جمعی امروزی به کارآیی بیشتر دولتهای مرکزگرا - در سطوح اداری و تشکیلاتی- و انعکاس خواستهای مردمی از پایین به بالا کمک میکند. امروز، دیگر لازم نیست که برای گرفتن یک رونوشت شناسنامه از مارسی به پاریس بروید. همچنین، تصمیمگیران پاریسنشین که گزیده مردماند، لازم نیست در مارسی آبگوشت ماهی سفارش دهند تا از نظریات مردم محلی آگاه شوند.
از سوی دیگر، تنها یک دولت نیرومند و متکی به مردم میتواند کشور را حفظ کند و با همکاری با دول مشابه - برابری حقوق و احترام مساوی و متقابل - در حل مشکلات فراسرزمینی نقش داشته باشد.
@AmirTaheri4
Forwarded from Amir Taheri امیر طاهری
البته هنوز کسانی هستند که وجود یک ایران بزرگ با یک دولت نیرومند را مغایر منافع و مطامع خود میدانند. ویلیام سالیوان، سفیر رئیسجمهوری جیمی کارتر در سال ۱۳۵۷ در خاطرات خود مینویسد: «ایران پس از تسلط اعراب در قرن هفتم به صورت واحدهایی که کوچکتر از آنچه قبلا بود، اداره میشده است و غیرعادی نخواهد بود اگر در آینده نیز وضعی غیر از این نداشته باشد. با در نظر گرفتن امکان تجزیه این کشور، وسوسه دخالت کشورهایی که در این منطقه منافع مهم دارند، اجتنابناپذیر است.»
خوب، کدام کشورها در این منطقه منافع مهم دارند؟ حدس بزند.
اما ایران تجزیهناپذیر است و نیازی به کلیشههای مبتذل وامگرفته از بیگانه ندارد. ملت ایران امروز ترجیح میدهد که به فرزند برومند خود رضاشاه کبیر گوش فرادهد. او برنامه کارش را در ِآغاز و بر صحنه سیاسی ایران چنین بیان کرد: «این جانب هیچوقت معتقد به اظهار یک سلسله الفاظ بارونق ولی غیرمتعقب به عمل، عاری از حقیقت و جملات مشعشع نبودهام و پیوسته عقیده داشتهام که بهواسطه عمل بهتر میتوان حقایق را گفت تا بهواسطه الفاظ. بدون ترتیب برنامه خود را در دو بند اعلام میکنم: « ۱- حفظ حقوق مملکت یا یک دولت نیرومند ۲- اجرای قانون.»
رضاشاه کبیر فرانسه و انگلیسی نمیدانست و نمیخواست مثل جعفرخان از فرنگ برگشتههای زمان خود یا جعفرخانهای نشست برگزارکننده امروز در ینگه دنیا، از کلیشههای مبتذل شیکوپیک استفاده کند. او فارسی حرف می زد و آنچه را میخواست با صراحت میگفت: «همین یک ایران را داریم و به همین یک ایران عشق میورزیم و برای حفظ و پیشرفت آن میکوشیم.»
@AmirTaheri4
خوب، کدام کشورها در این منطقه منافع مهم دارند؟ حدس بزند.
اما ایران تجزیهناپذیر است و نیازی به کلیشههای مبتذل وامگرفته از بیگانه ندارد. ملت ایران امروز ترجیح میدهد که به فرزند برومند خود رضاشاه کبیر گوش فرادهد. او برنامه کارش را در ِآغاز و بر صحنه سیاسی ایران چنین بیان کرد: «این جانب هیچوقت معتقد به اظهار یک سلسله الفاظ بارونق ولی غیرمتعقب به عمل، عاری از حقیقت و جملات مشعشع نبودهام و پیوسته عقیده داشتهام که بهواسطه عمل بهتر میتوان حقایق را گفت تا بهواسطه الفاظ. بدون ترتیب برنامه خود را در دو بند اعلام میکنم: « ۱- حفظ حقوق مملکت یا یک دولت نیرومند ۲- اجرای قانون.»
رضاشاه کبیر فرانسه و انگلیسی نمیدانست و نمیخواست مثل جعفرخان از فرنگ برگشتههای زمان خود یا جعفرخانهای نشست برگزارکننده امروز در ینگه دنیا، از کلیشههای مبتذل شیکوپیک استفاده کند. او فارسی حرف می زد و آنچه را میخواست با صراحت میگفت: «همین یک ایران را داریم و به همین یک ایران عشق میورزیم و برای حفظ و پیشرفت آن میکوشیم.»
@AmirTaheri4