۳ دانشگاه اسلامی در تهران از دانشجویان آمریکایی حامی حماس که از دانشگاههای آمریکا اخراج شدهاند دعوت میکنند به ایران بیایند و در دورههای بدون شهریه ثبتنام کنند
این ۳ [دانشگاه] طیفی از رشتههای مهندسی، انسانی و فنی را همراه یک دوره ویژه در «اندیشههای امام خمینی» ارائه میدهند
@AmirTaheri4
این ۳ [دانشگاه] طیفی از رشتههای مهندسی، انسانی و فنی را همراه یک دوره ویژه در «اندیشههای امام خمینی» ارائه میدهند
@AmirTaheri4
سه دانشگاه اسلامی به دانشجویان اخراجی هاروارد و کلمبیا دورههای معاف از شهریه پیشنهاد کردهاند و یک کورس مجانی «اندیشههای امام خمینی» هم جایزه میدهند، غافل از اینکه مشابه همين مزخرفات با عناوینی متفاوت به دانشجویان رشتههای علوم انسانی هاروارد و کلمبیا تدریس میشوند!
@AmirTaheri4
@AmirTaheri4
#روز_جهانی_آزادی_مطبوعات
خبرگزاری رسمی اسلامی ایرنا میگوید جمهوریاسلامی یکی از ۱۰ کشوری است که «بهترین شرایط» را برای آزادی رسانه دارد.
لیست «بهترین شرایط»:
۱-جمهوری اسلامی ایران با ۵۳ روزنامهنگار در زندان یکی از ۳ زندانبان برتر روزنامهنگاران است.
۲-از زمانی که آخوندها
قدرت را به دست گرفتند، ۱۰۸ روزنامهنگار اعدام شده، در زندان به قتل رسیدهاند یا در تصادفات جادهای ساختگی «حسابرسی» شدهاند.
۳- بیش از ۹۰ درصد رسانهها متعلق به دولت و یا تحت کنترل سپاه و شرکای تجاری است.
۴-آخوندها دسترسی به اینترنت را مسدود میکنند تامردم را در تاریکی نگه دارند.
۵-سپاه برای ارعاب یا حتی حمله و ربودن روزنامهنگاران ایرانی شاغل در خارج از کشور، گروه ترور اجیر شده میفرستد.
۶-حتی خانوادههای روزنامهنگاران ایرانی تبعیدی توسط رژیم در داخل ایران دستگیر یا مرعوب میشوند
۷-ج.ا
از بدو پیدایش تاکنون ۴۴ خبرنگار از ۸ کشور را به گروگان گرفته است.
۸-جمهوری اسلامی حمله به روزنامهها و مجلات و ناشران کتاب در تعدادی از کشورهای خارجی از جمله عراق، فرانسه و نروژ را ستوده است.
۹-مراسم بزرگداشت #روز_جهانی_آزادی_مطبوعات مجاز نیست.😀
خبرگزاری رسمی اسلامی ایرنا میگوید جمهوریاسلامی یکی از ۱۰ کشوری است که «بهترین شرایط» را برای آزادی رسانه دارد.
لیست «بهترین شرایط»:
۱-جمهوری اسلامی ایران با ۵۳ روزنامهنگار در زندان یکی از ۳ زندانبان برتر روزنامهنگاران است.
۲-از زمانی که آخوندها
قدرت را به دست گرفتند، ۱۰۸ روزنامهنگار اعدام شده، در زندان به قتل رسیدهاند یا در تصادفات جادهای ساختگی «حسابرسی» شدهاند.
۳- بیش از ۹۰ درصد رسانهها متعلق به دولت و یا تحت کنترل سپاه و شرکای تجاری است.
۴-آخوندها دسترسی به اینترنت را مسدود میکنند تامردم را در تاریکی نگه دارند.
۵-سپاه برای ارعاب یا حتی حمله و ربودن روزنامهنگاران ایرانی شاغل در خارج از کشور، گروه ترور اجیر شده میفرستد.
۶-حتی خانوادههای روزنامهنگاران ایرانی تبعیدی توسط رژیم در داخل ایران دستگیر یا مرعوب میشوند
۷-ج.ا
از بدو پیدایش تاکنون ۴۴ خبرنگار از ۸ کشور را به گروگان گرفته است.
۸-جمهوری اسلامی حمله به روزنامهها و مجلات و ناشران کتاب در تعدادی از کشورهای خارجی از جمله عراق، فرانسه و نروژ را ستوده است.
۹-مراسم بزرگداشت #روز_جهانی_آزادی_مطبوعات مجاز نیست.😀
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پدر حقوق بشر و رابینسون کروزو
#ایندیپندنت_فارسی #حقوق_بشر #پادشاهی_مشروطه #مشروطه
در حالی که سخن از «تغییر در ایران» در کریدورهای قدرت و مجامع سیاسی داخل و خارج توسعه میگیرد، کوششهایی نیز برای هدایت این تغییر احتمالی، یا شاید فرضی، آغاز شده است. بعضی از این کوششها که غالبا از حمایت قدرتهای بیگانه یا گروههای فشار در ایالات متحده و اروپا برخوردارند، ایران را صفحه سفیدی میپندارند که میتوان ناکجا آباد دلخواه را بر آن رسم کرد.
اما این کوششها دیر یا زود با این واقعیت برخورد میکنند که در ایران امروز دو گفتمان سیاسی در برابر یکدیگر قرار دارند: گفتمان مشروعه ولایتی و گفتمان پادشاهی مشروطه که اولی در حال عقبنشینی و دومی در مسیر پیشرفت است. بدینسان مبلغان «صفحه سفید» با یک انتخاب روشن میان دو گزینه شناختهشده روبرو هستند. اما انتخاب هر یک از آن دو به معنای کنار گذاشتن آرمانهای ناکجاآبادی «لااقل برای دوران گذار از برزخ کنونی» استــ کاری دشوار و دردناک.
برای گریز ...
@AmirTaheri4
پدر حقوق بشر و رابینسون کروزو
پدر حقوق بشر و رابینسون کروزو
#ایندیپندنت_فارسی #حقوق_بشر #پادشاهی_مشروطه #مشروطه
در حالی که سخن از «تغییر در ایران» در کریدورهای قدرت و مجامع سیاسی داخل و خارج توسعه میگیرد، کوششهایی نیز برای هدایت این تغییر احتمالی، یا شاید فرضی، آغاز شده است. بعضی از این کوششها که غالبا از حمایت قدرتهای بیگانه یا گروههای فشار در ایالات متحده و اروپا برخوردارند، ایران را صفحه سفیدی میپندارند که میتوان ناکجا آباد دلخواه را بر آن رسم کرد.
اما این کوششها دیر یا زود با این واقعیت برخورد میکنند که در ایران امروز دو گفتمان سیاسی در برابر یکدیگر قرار دارند: گفتمان مشروعه ولایتی و گفتمان پادشاهی مشروطه که اولی در حال عقبنشینی و دومی در مسیر پیشرفت است. بدینسان مبلغان «صفحه سفید» با یک انتخاب روشن میان دو گزینه شناختهشده روبرو هستند. اما انتخاب هر یک از آن دو به معنای کنار گذاشتن آرمانهای ناکجاآبادی «لااقل برای دوران گذار از برزخ کنونی» استــ کاری دشوار و دردناک.
برای گریز ...
فایل صوتی
@AmirTaheri4
#ایندیپندنت_فارسی #حقوق_بشر #پادشاهی_مشروطه #مشروطه
در حالی که سخن از «تغییر در ایران» در کریدورهای قدرت و مجامع سیاسی داخل و خارج توسعه میگیرد، کوششهایی نیز برای هدایت این تغییر احتمالی، یا شاید فرضی، آغاز شده است. بعضی از این کوششها که غالبا از حمایت قدرتهای بیگانه یا گروههای فشار در ایالات متحده و اروپا برخوردارند، ایران را صفحه سفیدی میپندارند که میتوان ناکجا آباد دلخواه را بر آن رسم کرد.
اما این کوششها دیر یا زود با این واقعیت برخورد میکنند که در ایران امروز دو گفتمان سیاسی در برابر یکدیگر قرار دارند: گفتمان مشروعه ولایتی و گفتمان پادشاهی مشروطه که اولی در حال عقبنشینی و دومی در مسیر پیشرفت است. بدینسان مبلغان «صفحه سفید» با یک انتخاب روشن میان دو گزینه شناختهشده روبرو هستند. اما انتخاب هر یک از آن دو به معنای کنار گذاشتن آرمانهای ناکجاآبادی «لااقل برای دوران گذار از برزخ کنونی» استــ کاری دشوار و دردناک.
برای گریز ...
فایل صوتی
@AmirTaheri4
دیدگاهی از ✍️ امیر طاهری @AmirTaheri4
در حالی که سخن از «تغییر در ایران» در کریدورهای قدرت و مجامع سیاسی داخل و خارج توسعه میگیرد، کوششهایی نیز برای هدایت این تغییر احتمالی، یا شاید فرضی، آغاز شده است. بعضی از این کوششها که غالبا از حمایت قدرتهای بیگانه یا گروههای فشار در ایالات متحده و اروپا برخوردارند، ایران را صفحه سفیدی میپندارند که میتوان ناکجاآباد دلخواه را بر آن رسم کرد.
https://www.independentpersian.com/node/398681
independentpersian
@AmirTaheri4
در حالی که سخن از «تغییر در ایران» در کریدورهای قدرت و مجامع سیاسی داخل و خارج توسعه میگیرد، کوششهایی نیز برای هدایت این تغییر احتمالی، یا شاید فرضی، آغاز شده است. بعضی از این کوششها که غالبا از حمایت قدرتهای بیگانه یا گروههای فشار در ایالات متحده و اروپا برخوردارند، ایران را صفحه سفیدی میپندارند که میتوان ناکجاآباد دلخواه را بر آن رسم کرد.
https://www.independentpersian.com/node/398681
independentpersian
@AmirTaheri4
پدر حقوق بشر و رابینسون کروزو
ماه مه یادآور کنفرانسی است که در سال ۱۹۶۸ میلادی به مناسبت بیستمین سالگرد اعلامیه جهانی حقوق بشر به دعوت ایران در تهران برگزار شد
امیر طاهری
جمعه ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ برابر با ۳ مه ۲۰۲۴ ۲۰:۰۰
در حالی که سخن از «تغییر در ایران» در کریدورهای قدرت و مجامع سیاسی داخل و خارج توسعه میگیرد، کوششهایی نیز برای هدایت این تغییر احتمالی، یا شاید فرضی، آغاز شده است. بعضی از این کوششها که غالبا از حمایت قدرتهای بیگانه یا گروههای فشار در ایالات متحده و اروپا برخوردارند، ایران را صفحه سفیدی میپندارند که میتوان ناکجاآباد دلخواه را بر آن رسم کرد.
اما این کوششها دیر یا زود با این واقعیت برخورد میکنند که در ایران امروز دو گفتمان سیاسی در برابر یکدیگر قرار دارند: گفتمان مشروعه ولایتی و گفتمان پادشاهی مشروطه که اولی در حال عقبنشینی و دومی در مسیر پیشرفت است. بدینسان مبلغان «صفحه سفید» با یک انتخاب روشن میان دو گزینه شناختهشده روبرویند. اما انتخاب هر یک از آن دو به معنای کنار گذاشتن آرمانهای ناکجاآبادی «لااقل برای دوران گذار از برزخ کنونی» استــ کاری دشوار و دردناک.
برای گریز از این انتخاب، کوشندگان موردبحث گاهگاه گزینههای دیگری را مطرح میکنند. یک هممیهن مقیم اوکلاهما تشکیل یک مهستان (مجلس بزرگان قوم) را پیشنهاد میکندــ الگویی که در افغانستان نیز به شکل «لویه جرگه» آزموده شد و در عراق عنوان «ربطه» داشت. در این الگو نمایندگان عشایر و قبایل، اصناف، احزاب و گروههای سیاسی دور هم جمع میشوند تا برای ترسیم نقشی بر «صفحه سفید» به توافق برسند. البته مبلغان این «راهحل» فراموش میکنند که الگوی «مهستان»، «لویه جرگه» و «ربطه»، نیازمند اشغال نظامی کشور از سوی قدرت بیگانه استــ چیزی که هنوز در ایران اتفاق نیفتاده است.
بعضی مخالفان قانون اساسی مشروطه، از سوی دیگر میگویند: ما نیازی به قانون اساسی نداریم. مگر انگلستان و اسرائیل بدون قانون اساسی زندگی نمیکنند؟
گروهی دیگر از مخالفان مشروطه میگویند رضا شاه دومــ یا به قول آنان «والاحضرت» عدهای را مامور کند که یک قانون اساسی بنویسند یا حتی یک دولت موقت تشکیل بدهندــ به شرط آنکه قانون اساسی مشروطه کنار گذاشته شود. به عبارت دیگر رضا شاه دوم میبایستی مشروعیتی را که در چارچوب مشروطیت دارد رها کند و در پناه مشروعیتی که «فعالان سیاسی» به او میدهند، به عنوان «رهبر» به میدان بازگردد.
یکی از مخالفان مشروطه میگوید: قانون اساسی مشروطه به دیکتاتوری میانجامد. اما در همان حال از «رضا پهلوی» دعوت میکند که نقش دیکتاتور را برعهده گیرد. به عبارت دیگر، مسئله چیزی جز دشمنی با مفهوم پادشاهی آن هم خلاصهشده در دشمنی با محمدرضاشاه نیست.
او میافزاید: من به رضا پهلوی وکالت دادهام و هر کاری که بگوید خواهم کرد. به عبارت دیگر: ما چاکرتیم به شرط آنکه شاه نباشی و میراث فرهنگیــ سیاسی ملت ایران را که در انقلاب مشروطه و قانون اساسی آن تجلی یافت، کنار بگذاری.
در ماههای اخیر آنچه ریزش از نظام جمهوری ولایتی خوانده میشود، شدت گرفته است. اما این ریزشها نیز با مشکل بزرگی روبهرویند: پذیرفتن بازگشت به پادشاهی مشروطه برای دوران گذار یا عرضه یک چارچوب قانونی متفاوت برای گریز از تکرار تجربه مرگبار ۱۳۵۷ و ظهور یک «ولی فقیه» جدید در لباسی تازه.
بعضی ریزشیها، در چند گفتوگوی اخیر، پیشنهاد میکنند که اعلامیه جهانی حقوق بشر را به عنوان قانون اساسی برای دوران گذار بپذیریم.
این هممیهنان شاید نمیدانند که اعلامیه جهانی حقوق بشر از ۷۴ سال پیش با تصویب مجلس شورای ملی، جزو مجموعه قوانین نظام مشروطیت ایران بوده است و هنوز هست. گردانندگان جمهوری اسلامی بارها در مذمت این اعلامیهها سخن گفتهاند اما اقدامی برای لغو قانونی آن انجام ندادهاند.
دکتر منصور فرهنگ، نماینده آیتالله خمینی در سازمان ملل، این موضعگیری رژیم نوظهور را تاکید کرد. پس از او دکتر محمدجواد ظریف همان نظر را چنین عرضه داشت: «اعلامیه جهانی حقوق بشر یک تعبیر عرفی از سنن یهودیــمسیحی است و برای مسلمانان قابل اجرا نیست.»
با این حال علیرغم اظهارنظر دو دیپلمات اسلامی، اعلامیه جهانی حقوق بشر هنوز در ایران جنبه قانونی دارد، در حالی که هرگز اجرا نمیشود.
بر حسب تصادف، این ماه یعنی ماه مه جاری یادآور کنفرانسی است که در سال ۱۹۶۸ میلادی به مناسبت بیستمین سالگرد اعلامیه جهانی حقوق بشر به دعوت ایران در تهران برگزار شد. در آن کنفرانس با شرکت تمام اعضای سازمان ملل در آن زمان، بحثهای گسترده اما عمیقی درباره مفهوم حقوق بشر و پایائی اعلامیه از دید ارزشی صورت گرفت.
@AmirTaheri4
ماه مه یادآور کنفرانسی است که در سال ۱۹۶۸ میلادی به مناسبت بیستمین سالگرد اعلامیه جهانی حقوق بشر به دعوت ایران در تهران برگزار شد
امیر طاهری
جمعه ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ برابر با ۳ مه ۲۰۲۴ ۲۰:۰۰
در حالی که سخن از «تغییر در ایران» در کریدورهای قدرت و مجامع سیاسی داخل و خارج توسعه میگیرد، کوششهایی نیز برای هدایت این تغییر احتمالی، یا شاید فرضی، آغاز شده است. بعضی از این کوششها که غالبا از حمایت قدرتهای بیگانه یا گروههای فشار در ایالات متحده و اروپا برخوردارند، ایران را صفحه سفیدی میپندارند که میتوان ناکجاآباد دلخواه را بر آن رسم کرد.
اما این کوششها دیر یا زود با این واقعیت برخورد میکنند که در ایران امروز دو گفتمان سیاسی در برابر یکدیگر قرار دارند: گفتمان مشروعه ولایتی و گفتمان پادشاهی مشروطه که اولی در حال عقبنشینی و دومی در مسیر پیشرفت است. بدینسان مبلغان «صفحه سفید» با یک انتخاب روشن میان دو گزینه شناختهشده روبرویند. اما انتخاب هر یک از آن دو به معنای کنار گذاشتن آرمانهای ناکجاآبادی «لااقل برای دوران گذار از برزخ کنونی» استــ کاری دشوار و دردناک.
برای گریز از این انتخاب، کوشندگان موردبحث گاهگاه گزینههای دیگری را مطرح میکنند. یک هممیهن مقیم اوکلاهما تشکیل یک مهستان (مجلس بزرگان قوم) را پیشنهاد میکندــ الگویی که در افغانستان نیز به شکل «لویه جرگه» آزموده شد و در عراق عنوان «ربطه» داشت. در این الگو نمایندگان عشایر و قبایل، اصناف، احزاب و گروههای سیاسی دور هم جمع میشوند تا برای ترسیم نقشی بر «صفحه سفید» به توافق برسند. البته مبلغان این «راهحل» فراموش میکنند که الگوی «مهستان»، «لویه جرگه» و «ربطه»، نیازمند اشغال نظامی کشور از سوی قدرت بیگانه استــ چیزی که هنوز در ایران اتفاق نیفتاده است.
بعضی مخالفان قانون اساسی مشروطه، از سوی دیگر میگویند: ما نیازی به قانون اساسی نداریم. مگر انگلستان و اسرائیل بدون قانون اساسی زندگی نمیکنند؟
گروهی دیگر از مخالفان مشروطه میگویند رضا شاه دومــ یا به قول آنان «والاحضرت» عدهای را مامور کند که یک قانون اساسی بنویسند یا حتی یک دولت موقت تشکیل بدهندــ به شرط آنکه قانون اساسی مشروطه کنار گذاشته شود. به عبارت دیگر رضا شاه دوم میبایستی مشروعیتی را که در چارچوب مشروطیت دارد رها کند و در پناه مشروعیتی که «فعالان سیاسی» به او میدهند، به عنوان «رهبر» به میدان بازگردد.
یکی از مخالفان مشروطه میگوید: قانون اساسی مشروطه به دیکتاتوری میانجامد. اما در همان حال از «رضا پهلوی» دعوت میکند که نقش دیکتاتور را برعهده گیرد. به عبارت دیگر، مسئله چیزی جز دشمنی با مفهوم پادشاهی آن هم خلاصهشده در دشمنی با محمدرضاشاه نیست.
او میافزاید: من به رضا پهلوی وکالت دادهام و هر کاری که بگوید خواهم کرد. به عبارت دیگر: ما چاکرتیم به شرط آنکه شاه نباشی و میراث فرهنگیــ سیاسی ملت ایران را که در انقلاب مشروطه و قانون اساسی آن تجلی یافت، کنار بگذاری.
در ماههای اخیر آنچه ریزش از نظام جمهوری ولایتی خوانده میشود، شدت گرفته است. اما این ریزشها نیز با مشکل بزرگی روبهرویند: پذیرفتن بازگشت به پادشاهی مشروطه برای دوران گذار یا عرضه یک چارچوب قانونی متفاوت برای گریز از تکرار تجربه مرگبار ۱۳۵۷ و ظهور یک «ولی فقیه» جدید در لباسی تازه.
بعضی ریزشیها، در چند گفتوگوی اخیر، پیشنهاد میکنند که اعلامیه جهانی حقوق بشر را به عنوان قانون اساسی برای دوران گذار بپذیریم.
این هممیهنان شاید نمیدانند که اعلامیه جهانی حقوق بشر از ۷۴ سال پیش با تصویب مجلس شورای ملی، جزو مجموعه قوانین نظام مشروطیت ایران بوده است و هنوز هست. گردانندگان جمهوری اسلامی بارها در مذمت این اعلامیهها سخن گفتهاند اما اقدامی برای لغو قانونی آن انجام ندادهاند.
دکتر منصور فرهنگ، نماینده آیتالله خمینی در سازمان ملل، این موضعگیری رژیم نوظهور را تاکید کرد. پس از او دکتر محمدجواد ظریف همان نظر را چنین عرضه داشت: «اعلامیه جهانی حقوق بشر یک تعبیر عرفی از سنن یهودیــمسیحی است و برای مسلمانان قابل اجرا نیست.»
با این حال علیرغم اظهارنظر دو دیپلمات اسلامی، اعلامیه جهانی حقوق بشر هنوز در ایران جنبه قانونی دارد، در حالی که هرگز اجرا نمیشود.
بر حسب تصادف، این ماه یعنی ماه مه جاری یادآور کنفرانسی است که در سال ۱۹۶۸ میلادی به مناسبت بیستمین سالگرد اعلامیه جهانی حقوق بشر به دعوت ایران در تهران برگزار شد. در آن کنفرانس با شرکت تمام اعضای سازمان ملل در آن زمان، بحثهای گسترده اما عمیقی درباره مفهوم حقوق بشر و پایائی اعلامیه از دید ارزشی صورت گرفت.
@AmirTaheri4
یکی از بحثهای مهم دور این محور شکل گرفت: در زمانی که اعلامیه جهانی حقوق بشر نوشته میشد، سازمان ملل فقط ۵۸ عضو داشت. در کمیسیون حقوق بشر سازمان در آن زمان فقط ۱۸ کشور عضو بودند. سپس یک گروه ۱۰ نفره مامور نوشتن اعلامیه شدند. در آن گروه بریتانیا همراه با کانادا و استرالیا و آفریقای جنوبی (اعضای کامونولث یا اتحادیه کشورهای مشترکالمنافع) بزرگترین بلوک را داشت. ایالات متحده با تعیین خانم الینور روزولت به عنوان رئیس، رهبری ارکستر را به عهده گرفت. اتحاد شوروی یک حضور نمادین داشت و سرانجام نیز روشن کرد که مفهموم غربی «حقوق بشر» در نظام دمکراسی پرولتاریایی پذیرفتنی نیست. هند تازهاستقلالیافته با آنکه دومین کشور پرجمعیت دنیا بود، ناظری بیش به شمار نمیرفت. چین، پرجمعیتترین کشور جهان، در آن زمان درگیر جنگ داخلی بود و نمایندهاش دکتر چانگ از سوی دولت متزلزل ژنرال چیانگ کایشک تعیین شده بود. آمریکای مرکزی و جنوبی با نمایندهای از شیلی که در آن زمان زیر سلطه عملی واشینگتن بود، حضور داشت. نماینده کشورهای بهاصطلاح اسلامی دکتر شارل مالک، فقیه یسوعی، از لبنان بود.
فرد کلیدی جریان رنه کاسن، نماینده فرانسه، بود که متن کلیدی اعلامیه را نوشت. کاسن در کنفرانس تهران نیز حضور داشت. در آنجا بود که با او مصاحبه کردم. حقوقدان فرانسوی در جنگ جهانی اول مجروح شده بود و در جنگ جهانی دوم ۲۶ عضو خانوادهاش را در هولوکاست از دست داد. پس از جنگ به ریاست سازمان جهانی اسرائیلی برگزیده شد و «پدر حقوق بشر» لقب گرفت.
در مصاحبه، کاسن پذیرفت که کل روند اعلامیهنویسی نکات تاریکی داشت. نخست، آیا عضویت آفریقای جنوبی ــ کشور آپارتاید که البته در آن زمان هنوز رسمیت پیدا نکرده بود اما در عمل اجرا میشدــ شگفتآور نبود؟ کوششهای دکترین چونچانگ برای دادن یک طعم کنفسیوسی به اعلامیه نتیجهای جز لبخندهای تمسخرآمیز بهسختی پنهانشده نداشت. بر خلاف تصور آقای ظریف، کوشش دکتر مالک برای پررنگ کردن جنبه مسیحی اعلامیهــ با نقلقولهای فراوان از القدیس توماس آکویناســ نیز به جایی نرسید.
اما شاید داغترین بحث در کنفرانس تهران پیرامون این پرسش بود: آیا یک نظام حقوق بشری بدون یک نظام مسئولیتها یا وظایف بشری کامل خواهد بود. نظامی که خرد انسان را در متن جامعه انسانی، نه به عنوان یک موجود انتزاعی، قرار میدهد.
هواداران تز «وظایف بشری» این گفته جان کندی، رئیسجمهوری مقتول ایالات متحده را به شکلهای گوناگون عرضه میکردند: «نپرس که کشورت برای تو چه کرده است. بپرس تو برای کشورت چه کردهای؟» مخالفان این تز میگفتند: شعار جان کندی راه را برای دیکتاتوری باز میکند زیرا حق خرد انسانی را برای چالش حکومتــ در لباس کشورــ کنار میگذارد.
کاسن رابطه فرد و جامعه را پیچیده میدید و اعتقاد داشت که در نهایت امر آنچه اهمیت دارد، عزت و کرامت انسانی است نه شکل جامعه. خداوند آدم و سپس حوا را به عنوان افراد آفرید و در آن زمان جامعهای وجود نداشت. به عبارت دیگر، تعیین حقوق فرد مقدم بر تعیین وظایف او در قبال جامعه است.
این توضیح کاسن البته مسائل پیچیدهتری را مطرح میکند. آفریدگار حقوق آدم و حوا راــ صرفنظر از زندگی در بهشتــ تعیین نمیکند اما برعکس بر وظایف آنانــ بهویژه خودداری از خوردن میوه ممنوعــ تاکید دارد. آدم و حوا به جرم عدم اطاعت از آن وظایف به هبوط محکوم میشوند. از سوی دیگر شیطان به جرم اطاعت از فرمان الهیــ یعنی سرخم کردن در برابر هیچ موجودی مگر خالق متعالیــ محکوم و مجازات میشود.
بحث داغ دیگر پیرامون مسئولیت تامین و اجرای «حقوق» اعلامشده بود. رابینسون کروزو در جزیره خود از آزادی بیان، تشکیل اتحادیهها و احزاب، گزینش محل اقامت و در واقع تمام ۳۰ حق ارائهشده در اعلامیه برخوردار است اما او چگونه میتواند از این حقوق استفاده کند؟ استفاده از حقوقــ یعنی آرمانهای دلانگیز اعلامیهــ نیازمند یک چارچوب اجتماعی است که با خانواده آغاز میشود، از عشیره و قبیله میگذرد و به شهر و کشور میرسد. در اینجا به یک مشکل دیگر میرسیم: چگونه میتوان حقوق اعلامشده را «صرفنظر» از ساختار اجتماعی، میراث فرهنگی و تجربه تاریخی اقوام و ملل گوناگون به مرحله اجرا رساند؟ آیا عبارت «با در نظر گرفتن» ساختارها، میراثهای فرهنگی، تجربه تاریخی و در یک کلام، هویتها مناسبتر نیست؟
با پیام محمدرضاشاه به کنفرانس، هیئت ایرانی خواستار توجه به حقوق اقتصادی ملل شدــ بهویژه حق توسعه و تامین رفاه و امنیت مادی شهروندان. کاسن و دیگر کارشناسان حقوق بشری، احتمالا حتی اوتانت، دبیرکل وقت سازمان ملل متحد، مخالف این نظر بودند.
@AmirTaheri4
فرد کلیدی جریان رنه کاسن، نماینده فرانسه، بود که متن کلیدی اعلامیه را نوشت. کاسن در کنفرانس تهران نیز حضور داشت. در آنجا بود که با او مصاحبه کردم. حقوقدان فرانسوی در جنگ جهانی اول مجروح شده بود و در جنگ جهانی دوم ۲۶ عضو خانوادهاش را در هولوکاست از دست داد. پس از جنگ به ریاست سازمان جهانی اسرائیلی برگزیده شد و «پدر حقوق بشر» لقب گرفت.
در مصاحبه، کاسن پذیرفت که کل روند اعلامیهنویسی نکات تاریکی داشت. نخست، آیا عضویت آفریقای جنوبی ــ کشور آپارتاید که البته در آن زمان هنوز رسمیت پیدا نکرده بود اما در عمل اجرا میشدــ شگفتآور نبود؟ کوششهای دکترین چونچانگ برای دادن یک طعم کنفسیوسی به اعلامیه نتیجهای جز لبخندهای تمسخرآمیز بهسختی پنهانشده نداشت. بر خلاف تصور آقای ظریف، کوشش دکتر مالک برای پررنگ کردن جنبه مسیحی اعلامیهــ با نقلقولهای فراوان از القدیس توماس آکویناســ نیز به جایی نرسید.
اما شاید داغترین بحث در کنفرانس تهران پیرامون این پرسش بود: آیا یک نظام حقوق بشری بدون یک نظام مسئولیتها یا وظایف بشری کامل خواهد بود. نظامی که خرد انسان را در متن جامعه انسانی، نه به عنوان یک موجود انتزاعی، قرار میدهد.
هواداران تز «وظایف بشری» این گفته جان کندی، رئیسجمهوری مقتول ایالات متحده را به شکلهای گوناگون عرضه میکردند: «نپرس که کشورت برای تو چه کرده است. بپرس تو برای کشورت چه کردهای؟» مخالفان این تز میگفتند: شعار جان کندی راه را برای دیکتاتوری باز میکند زیرا حق خرد انسانی را برای چالش حکومتــ در لباس کشورــ کنار میگذارد.
کاسن رابطه فرد و جامعه را پیچیده میدید و اعتقاد داشت که در نهایت امر آنچه اهمیت دارد، عزت و کرامت انسانی است نه شکل جامعه. خداوند آدم و سپس حوا را به عنوان افراد آفرید و در آن زمان جامعهای وجود نداشت. به عبارت دیگر، تعیین حقوق فرد مقدم بر تعیین وظایف او در قبال جامعه است.
این توضیح کاسن البته مسائل پیچیدهتری را مطرح میکند. آفریدگار حقوق آدم و حوا راــ صرفنظر از زندگی در بهشتــ تعیین نمیکند اما برعکس بر وظایف آنانــ بهویژه خودداری از خوردن میوه ممنوعــ تاکید دارد. آدم و حوا به جرم عدم اطاعت از آن وظایف به هبوط محکوم میشوند. از سوی دیگر شیطان به جرم اطاعت از فرمان الهیــ یعنی سرخم کردن در برابر هیچ موجودی مگر خالق متعالیــ محکوم و مجازات میشود.
بحث داغ دیگر پیرامون مسئولیت تامین و اجرای «حقوق» اعلامشده بود. رابینسون کروزو در جزیره خود از آزادی بیان، تشکیل اتحادیهها و احزاب، گزینش محل اقامت و در واقع تمام ۳۰ حق ارائهشده در اعلامیه برخوردار است اما او چگونه میتواند از این حقوق استفاده کند؟ استفاده از حقوقــ یعنی آرمانهای دلانگیز اعلامیهــ نیازمند یک چارچوب اجتماعی است که با خانواده آغاز میشود، از عشیره و قبیله میگذرد و به شهر و کشور میرسد. در اینجا به یک مشکل دیگر میرسیم: چگونه میتوان حقوق اعلامشده را «صرفنظر» از ساختار اجتماعی، میراث فرهنگی و تجربه تاریخی اقوام و ملل گوناگون به مرحله اجرا رساند؟ آیا عبارت «با در نظر گرفتن» ساختارها، میراثهای فرهنگی، تجربه تاریخی و در یک کلام، هویتها مناسبتر نیست؟
با پیام محمدرضاشاه به کنفرانس، هیئت ایرانی خواستار توجه به حقوق اقتصادی ملل شدــ بهویژه حق توسعه و تامین رفاه و امنیت مادی شهروندان. کاسن و دیگر کارشناسان حقوق بشری، احتمالا حتی اوتانت، دبیرکل وقت سازمان ملل متحد، مخالف این نظر بودند.
@AmirTaheri4
کوشش ایران و تعداد دیگری از کشورهای «در حال رشد» سرانجام در متن زیر به عنوان «منشور تهران»عرضه شد. با اصرار کاسن، گروه حقوق بشری و مقامات سازمان ملل، برای این متن از واژه اعلامیه (Declaration) استفاده نکرد و به عنوان منشور محدود ماند. پس از آن نیز سازمان ملل به طور تلویحی «منشور تهران» را به بایگانی فرستاد زیرا بیآنکه هرگز آشکارا بپذیرد، آن را کوششی برای بازتعریف «اعلامیه جهانی حقوق بشر» میدانست.
با این حال «منشور تهران» بیانگر واقعیات، نیازها و خواستهای اکثریت کشورهایی است که تبیین حقوق ملل را مکمل «اعلامیه جهانی حقوق بشر» میدانند.
برگردیم به بحث امروز درباره ایران. هم «اعلامیه جهانی حقوق بشر» و هم «منشور تهران» جزو قوانین دوران مشروطیتاند و همراه قانون اساسی ۱۹۰۶ و متممهای آن، قانون جزای ایران و بیش از هفت دهه تجربه و خطا، چارچوبی نیرومند برای کمک به میهنمان برای دوران گذار با انتقال تاریخی عرضه میکنند.
دشمنی با محمدرضا شاه، خودبزرگبینیهای گاه مضحک، وسوسه ایسمها یا اسمها و موضعگیریهای شتابزده و غالبا ناشی از کمبود آگاهیهای تاریخی و سیاسی سبب میشود که نیروی خود را در مبارزه علیه مشروطه به کار گیریم. تورم در نوشتن «قانون اساسی» کل این مفهوم را بیارزش میکند. یک شاعر طنزسرای ما میگوید، اگر در گذشته از یک پیکان برای هر ایرانی میگفتند، حالا با یک قانون اساسی برای هر ایرانیــ البته در تبعیدــ روبهروییم.
سرانجام باز باید یادآور شد که در این مرحله حساس از نبرد مردم ایران برای آزادی و کرامت انسانی در چارچوب قانون انتخاب ما بین مشروعه و مشروطه است و مخالفت با هر کدام به معنای حمایت از گزینه دیگر است. تنها با بازگشت به مشروطه میتوان دیگر گزینهها را در متنی از آزادیهای سیاسی و ثبات نهادها مطرح کرد.
با این حال «منشور تهران» بیانگر واقعیات، نیازها و خواستهای اکثریت کشورهایی است که تبیین حقوق ملل را مکمل «اعلامیه جهانی حقوق بشر» میدانند.
برگردیم به بحث امروز درباره ایران. هم «اعلامیه جهانی حقوق بشر» و هم «منشور تهران» جزو قوانین دوران مشروطیتاند و همراه قانون اساسی ۱۹۰۶ و متممهای آن، قانون جزای ایران و بیش از هفت دهه تجربه و خطا، چارچوبی نیرومند برای کمک به میهنمان برای دوران گذار با انتقال تاریخی عرضه میکنند.
دشمنی با محمدرضا شاه، خودبزرگبینیهای گاه مضحک، وسوسه ایسمها یا اسمها و موضعگیریهای شتابزده و غالبا ناشی از کمبود آگاهیهای تاریخی و سیاسی سبب میشود که نیروی خود را در مبارزه علیه مشروطه به کار گیریم. تورم در نوشتن «قانون اساسی» کل این مفهوم را بیارزش میکند. یک شاعر طنزسرای ما میگوید، اگر در گذشته از یک پیکان برای هر ایرانی میگفتند، حالا با یک قانون اساسی برای هر ایرانیــ البته در تبعیدــ روبهروییم.
سرانجام باز باید یادآور شد که در این مرحله حساس از نبرد مردم ایران برای آزادی و کرامت انسانی در چارچوب قانون انتخاب ما بین مشروعه و مشروطه است و مخالفت با هر کدام به معنای حمایت از گزینه دیگر است. تنها با بازگشت به مشروطه میتوان دیگر گزینهها را در متنی از آزادیهای سیاسی و ثبات نهادها مطرح کرد.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
وقتی داستان ضحاک از شاهنامه فردوسی رو در قالب موسیقی از نسل جوان ایران شنیدم یاد این جمله از استاد #امیر_طاهری افتادم:
چیزی که برای من حیرت انگیز هست اینستکه این جوان های ایران با وجود همه محدودیت ها، فوق العاده اند یعنی کارهای شگفت انگیز می کنند. در خلاقیت در حال حاضر در دنیا، بی نظیرند.
#آرمیتا_گراوند
#مهسا_امینی
#آیدا_رستمی
@AmirTaheri4
هنرمند:
@TheMoonshid
HosseinHVJ
@AmirTaheri4
چیزی که برای من حیرت انگیز هست اینستکه این جوان های ایران با وجود همه محدودیت ها، فوق العاده اند یعنی کارهای شگفت انگیز می کنند. در خلاقیت در حال حاضر در دنیا، بی نظیرند.
#آرمیتا_گراوند
#مهسا_امینی
#آیدا_رستمی
@AmirTaheri4
هنرمند:
@TheMoonshid
HosseinHVJ
@AmirTaheri4
یورش نیروهای امنیتی اسلامی به مدرسه مسلمانان سنی در روستای پشامگ در راسک استان سیستان و بلوچستان.
تعداد نامعلومی از مردان دستگیر شدند.
سخنگوی امنیت اسلامی میگوید که آنها اعضای گروه تروریستی جیش العدل مستقر در پاکستان بودند.
مردم محلی میگویند که آنها فقط طلبهی مذهبی بودند.
@AmirTaheri4
تعداد نامعلومی از مردان دستگیر شدند.
سخنگوی امنیت اسلامی میگوید که آنها اعضای گروه تروریستی جیش العدل مستقر در پاکستان بودند.
مردم محلی میگویند که آنها فقط طلبهی مذهبی بودند.
@AmirTaheri4
معاون وزیر کشور امروز: ایران نمیتواند پناهجوی افغان بیشتری را بپذیرد.
وضعیت مانند گذشته نیست که افغانها مجبور به فرار از کشور خود شدند.سازمان ملل باید به ایران کمک کند تا افغانها را به خانههایشان بازگرداند.
(منظورش اینه که افغانستان تحت حکومت طالبان دارای سیستم مشابه ایران است)
@AmirTaheri4
وضعیت مانند گذشته نیست که افغانها مجبور به فرار از کشور خود شدند.سازمان ملل باید به ایران کمک کند تا افغانها را به خانههایشان بازگرداند.
(منظورش اینه که افغانستان تحت حکومت طالبان دارای سیستم مشابه ایران است)
@AmirTaheri4
رئیسجمهور رئیسی: «مصمم هستیم جمهوریاسلامی را در همه عرصههای جهان شماره یک کنیم.»
اما، حداقل در ۲ زمینه اینطور نیست:
۱- از نظر تعداد نویسندگان در زندان شماره ۲ است (چین شماره یک است)
۲- در تعداد اعدامها رتبه ۲ را دارد (باز هم چین شماره یک).
@AmirTaheri4
اما، حداقل در ۲ زمینه اینطور نیست:
۱- از نظر تعداد نویسندگان در زندان شماره ۲ است (چین شماره یک است)
۲- در تعداد اعدامها رتبه ۲ را دارد (باز هم چین شماره یک).
@AmirTaheri4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مصاحبه پورتا پورتا ایتالیا با رضاشاه دوم و والاحضرت یاسمینپهلوی.
سوال مجری پورتا پورتا ایتالیا از رضاشاه دوم
عشق به ایران و میهن پرستی در پهلوی موج میزند
#جاوید_شاه #رضاشاه_دوم #سال_پیروزی #همبستگی_ملی
@AmirTaheri4
#خامنهای ای خطاب به زائران ایرانی مکه امروز: #حج_۲۰۲۴ باید مظهر ایستادگی مومنان در مقابل کافر باشد.
(آیا او قصد دارد به سیاست اخلال در مناسب حج بازگردد - سیاستی که ۲۵ سال پیش با کشته شدن صدها نفر در مکه کنار گذاشته شد؟)
@AmirTaheri4
(آیا او قصد دارد به سیاست اخلال در مناسب حج بازگردد - سیاستی که ۲۵ سال پیش با کشته شدن صدها نفر در مکه کنار گذاشته شد؟)
@AmirTaheri4
Forwarded from Amir Taheri امیر طاهری
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امیر طاهری: ایدئولوژی و نه سرزمین؛ تهدید کشورهای یتیم برای نظم جهانی
در طول تاریخ، استبداد و سیهروزی زمانی به سراغ ملتها و کشورها رفته که به گفته استاد امیر طاهری آن ملت-دولتها «یتیم» شده باشند. خمینی هم هنگامی به قدرت رسید که با خروج پادشاه فقید از ایران؛ کشور یتیم مانده بود....
برگردان فارسی تحلیلی به قلم استاد امیر طاهری با عنوان زیر در شرق الاوسط:
The Threat of Orphan States to World Order
#امیر_طاهری
#یونیکا
#کشورهای_یتیم
@Unikador
https://www.youtube.com/watch?v=ABAgGVr1oPc
@AmirTaheri4
در طول تاریخ، استبداد و سیهروزی زمانی به سراغ ملتها و کشورها رفته که به گفته استاد امیر طاهری آن ملت-دولتها «یتیم» شده باشند. خمینی هم هنگامی به قدرت رسید که با خروج پادشاه فقید از ایران؛ کشور یتیم مانده بود....
برگردان فارسی تحلیلی به قلم استاد امیر طاهری با عنوان زیر در شرق الاوسط:
The Threat of Orphan States to World Order
#امیر_طاهری
#یونیکا
#کشورهای_یتیم
@Unikador
https://www.youtube.com/watch?v=ABAgGVr1oPc
@AmirTaheri4
امیر طاهری: ایدئولوژی و نه سرزمین؛ تهدید کشورهای یتیم برای نظم…
امیر طاهری: ایدئولوژی و نه سرزمین؛ تهدید کشورهای یتیم برای نظم جهان
در طول تاریخ، استبداد و سیهروزی زمانی به سراغ ملتها و کشورها رفته که به گفته استاد امیر طاهری آن ملت-دولتها «یتیم» شده باشند. خمینی هم هنگامی به قدرت رسید که با خروج پادشاه فقید از ایران؛ کشور یتیم مانده بود....
برگردان فارسی تحلیلی به قلم استاد امیر طاهری با عنوان زیر در شرق الاوسط:
The Threat of Orphan States to World Order
#امیر_طاهری
#یونیکا
#کشورهای_یتیم
فایل صوتی
@AmirTaheri4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
استاد #امیر_طاهری:
ما نیازمند «چشم طوفان» هستیم، چشم طوفان جایی است که هیچ خبری نیست یعنی طوفان دور آن شکل می گیرد. و یا در اصطلاح فلسفه بهش می گویند سُکْن، نقطه سکون. یعنی در حالی که همه چیز تغییر می کند یک نقطه سکونی هست که این تغییرات را بر می گرداند داخل یک سیستم.
@AmirTaheri4
ما نیازمند «چشم طوفان» هستیم، چشم طوفان جایی است که هیچ خبری نیست یعنی طوفان دور آن شکل می گیرد. و یا در اصطلاح فلسفه بهش می گویند سُکْن، نقطه سکون. یعنی در حالی که همه چیز تغییر می کند یک نقطه سکونی هست که این تغییرات را بر می گرداند داخل یک سیستم.
@AmirTaheri4