انسان و تغییر: چرا الگوی کاگب مخدوش است؟
پرسش اساسی در این زمینه این است که آیا انسان میتواند در ساحتهای گوناگون، در زمانهای مختلف، ظاهر شود یا برای تمام عمر، زندانی هویتی است که در یک مرحله خاص از زندگی شکل میگیرد؟
امیر طاهری جمعه ۲۱ مهر ۱۴۰۲ برابر با ۱۳ اُکتُبر ۲۰۲۳ ۱۶:۰۰
در ماههای اخیر تقریبا هیچ هفتهای نگذشته است بیآنکه «دلسوزان» ناشناس «پرونده محرمانه» یکی از فعالان سیاسی سرشناس را به بهانه «هشدار علیه دشمنان ایران» برای ما نفرستند. چه کسی این پروندهها را میسازد نمیدانیم. میتوان دید که تهیهکنندگان، یعنی پروندهسازان، هم کارشان را بلدند و هم از امکانات فنی لازم برای سیاهنمایی دشمنان واقعی یا خیالی برخوردارند.
هدف از این پروندهسازی ایجاد شک و تردید و سوءظن میان کسانی است که امروز هر یک از دید خود، در راه بیرون کشاندن ایران از بنبست نظام مشروعهــولایتی میکوشند. الگوی این پروندهسازی را میتوان در بایگانی کاگب، سازمان امنیتی اتحاد شوروی سابق، پیدا کرد. بر اساس این الگو، سه ادعا با قوت تمام مطرح میشود: نخست، فردی که هدف گرفته شده است، به عنوان یک «عامل نفوذی» دشمن معرفی میشود. دوم، فرد موردهدف متهم میشود به اینکه حضورش در محل مبارزان سیاسی صرفا برای تامین منافع مادی است. سرانجام، آنجا که دو اتهام ذکرشده ممکن است جدی گرفته نشوند، ادعای دیگری عرضه میشود: فرد موردبحث قبلا در صف مقابل نبرد قرار داشته است و اکنون میکوشد خود را کاتولیکتر از پاپ جلوه دهد.
بر اساس این الگو بود که از ۱۶ عضو دفتر سیاسی حزب بلشویک در اکتبر ۱۹۱۷، فقط دو تن به مرگ طبیعی درگذشتند: لنین و استالین. دیگران از جمله کامنف و زینوویف به اتهام توطئه علیه انقلاب اعدام شدند و تروتسکی، بنیانگذار ارتش سرخ، در تبعید در مکزیک، به قتل رسید.
پرسش اساسی در این زمینه این است که آیا انسان میتواند در ساحتهای گوناگون، در زمانهای مختلف، ظاهر شود یا برای تمام عمر، زندانی هویتی است که در یک مرحله خاص از زندگی شکل میگیرد؟ به بیان دیگر، آیا آدمیان قابل تغییر هستند یا نه؟ و اگر قابل تغییرپذیری هستند، آیا هویت آنان در هر مرحله از زندگی را باید به قول عکاسان با منجمد کردن کادر (فریز فریم) تعیین کرد.
از دید فلاسفه خودمان، بودن و نبودن پرسش اساسی نیست؛ پرسش اساسی چگونه بودن است. از این دید، انسان در یک روند «شدن» استــ یعنی موجودی که از نظر فیزیکی مدام تغییر میکند و در نتیجه، برخلاف جانوران دیگر که قوه تمییز و اختیار ندارند، زیرا زندانی غرایز خویشاند، میتواند خود را تغییر دهد. ارجاع به اسلاف، نیاکان و پدران تنها نقطه آغاز شکلگیری یک هویت انسانی است. همانطور که فرزند الزاما از فضل پدر بهره نمیبرد، پاسخگوی عذر پدر نیز نیست.
تاریخ سرشار است از موارد تغییرپذیری آدمیان. تمیستوکلس، مردی که به گفته تاریخنویسان کلاسیک، درخشانترین بخش از یونان باستان را رهبری کرد و فرمانده یکی از بزرگترین پروژههای نظامی یونانی علیه «مهاجران ایرانی» بود، در دهه آخر زندگیاش به عنوان یک مشاور شاهنشاهی هخامنشی در شوش مشغول کار بود. پیش از آن، نفرت تمیستوکلس از ایرانیان به حدی بود که یک شهروند آتن را به اتهام مترجمی برای نیروهای ایرانی اعدام کرد. پیش از تمسیتوکلس، یک یونانی برجسته دیگر، میداس پادشاه فیدیه، به استخدام ایران درآمد و در طراحی نخستین نظام پولی بینالمللی از سوی هخامنشیان، نقش مهمی عهدهدار شد.
در عالم مسیحیت، شاید بهترین نمونه دگرگونی هویتی را در قدیس آگوستین مییابیم. آگوستین سالها عمر خودش را به لهوولعب گذرانده بود و رنجهای مسیح مصلوب را افسانه میپنداشت. در زندگینامه خود زیر عنوان «اعترافات»، آگوستین به یاد میآورد که هرگاه مرتکب گناهی میشد، گناه از دید مسیحیت، دعا میکرد: ای خدا! مرا از گناه دور بدار! اما نه حالا، کمی بعد!
همین آگوستین، بعدها از «پدران» مسیحیت شد و لقب «قدیس» گرفت و الگوی همه اساقفه به شمار میرفت. البته پیش از او قدیس پل را داشتیم که سالها عمر خود را صرف مبارزه با مسیحیت کرد اما ناگهان در حین سفر به دمشق، به دین مطرود دیروزش پیوست و به نظر بسیاری از کارشناسان، مسیحیت را جانی تازه بخشید.
در دنیای اسلام، بنیامیه که در آغاز سرسختترین دشمنان محمد و دین جدید او بودند، بهسرعت با کسب خلافت از سوی عثمان بن عفان، سکاندار همان دین شدند. معاویه و اخلاف او بزرگترین خلافت اسلامی را از شبهجزیره ایبریا در اروپا تا قلب آسیای مرکزی به وجود آوردند. هند، معروف به جگرخوار، از چهرههای برجسته بنیامیه بود که در ترور حمزه، عموی پیامبر، دست داشت (میگویند که جگر حمزه را بیرون آورد و بلعید!). چند سال بعد اما همین هند که شاعره خوشذوقی هم بود، لقب «مادر مومنان» را به دست آورد.
@AmirTaheri4
پرسش اساسی در این زمینه این است که آیا انسان میتواند در ساحتهای گوناگون، در زمانهای مختلف، ظاهر شود یا برای تمام عمر، زندانی هویتی است که در یک مرحله خاص از زندگی شکل میگیرد؟
امیر طاهری جمعه ۲۱ مهر ۱۴۰۲ برابر با ۱۳ اُکتُبر ۲۰۲۳ ۱۶:۰۰
در ماههای اخیر تقریبا هیچ هفتهای نگذشته است بیآنکه «دلسوزان» ناشناس «پرونده محرمانه» یکی از فعالان سیاسی سرشناس را به بهانه «هشدار علیه دشمنان ایران» برای ما نفرستند. چه کسی این پروندهها را میسازد نمیدانیم. میتوان دید که تهیهکنندگان، یعنی پروندهسازان، هم کارشان را بلدند و هم از امکانات فنی لازم برای سیاهنمایی دشمنان واقعی یا خیالی برخوردارند.
هدف از این پروندهسازی ایجاد شک و تردید و سوءظن میان کسانی است که امروز هر یک از دید خود، در راه بیرون کشاندن ایران از بنبست نظام مشروعهــولایتی میکوشند. الگوی این پروندهسازی را میتوان در بایگانی کاگب، سازمان امنیتی اتحاد شوروی سابق، پیدا کرد. بر اساس این الگو، سه ادعا با قوت تمام مطرح میشود: نخست، فردی که هدف گرفته شده است، به عنوان یک «عامل نفوذی» دشمن معرفی میشود. دوم، فرد موردهدف متهم میشود به اینکه حضورش در محل مبارزان سیاسی صرفا برای تامین منافع مادی است. سرانجام، آنجا که دو اتهام ذکرشده ممکن است جدی گرفته نشوند، ادعای دیگری عرضه میشود: فرد موردبحث قبلا در صف مقابل نبرد قرار داشته است و اکنون میکوشد خود را کاتولیکتر از پاپ جلوه دهد.
بر اساس این الگو بود که از ۱۶ عضو دفتر سیاسی حزب بلشویک در اکتبر ۱۹۱۷، فقط دو تن به مرگ طبیعی درگذشتند: لنین و استالین. دیگران از جمله کامنف و زینوویف به اتهام توطئه علیه انقلاب اعدام شدند و تروتسکی، بنیانگذار ارتش سرخ، در تبعید در مکزیک، به قتل رسید.
پرسش اساسی در این زمینه این است که آیا انسان میتواند در ساحتهای گوناگون، در زمانهای مختلف، ظاهر شود یا برای تمام عمر، زندانی هویتی است که در یک مرحله خاص از زندگی شکل میگیرد؟ به بیان دیگر، آیا آدمیان قابل تغییر هستند یا نه؟ و اگر قابل تغییرپذیری هستند، آیا هویت آنان در هر مرحله از زندگی را باید به قول عکاسان با منجمد کردن کادر (فریز فریم) تعیین کرد.
از دید فلاسفه خودمان، بودن و نبودن پرسش اساسی نیست؛ پرسش اساسی چگونه بودن است. از این دید، انسان در یک روند «شدن» استــ یعنی موجودی که از نظر فیزیکی مدام تغییر میکند و در نتیجه، برخلاف جانوران دیگر که قوه تمییز و اختیار ندارند، زیرا زندانی غرایز خویشاند، میتواند خود را تغییر دهد. ارجاع به اسلاف، نیاکان و پدران تنها نقطه آغاز شکلگیری یک هویت انسانی است. همانطور که فرزند الزاما از فضل پدر بهره نمیبرد، پاسخگوی عذر پدر نیز نیست.
تاریخ سرشار است از موارد تغییرپذیری آدمیان. تمیستوکلس، مردی که به گفته تاریخنویسان کلاسیک، درخشانترین بخش از یونان باستان را رهبری کرد و فرمانده یکی از بزرگترین پروژههای نظامی یونانی علیه «مهاجران ایرانی» بود، در دهه آخر زندگیاش به عنوان یک مشاور شاهنشاهی هخامنشی در شوش مشغول کار بود. پیش از آن، نفرت تمیستوکلس از ایرانیان به حدی بود که یک شهروند آتن را به اتهام مترجمی برای نیروهای ایرانی اعدام کرد. پیش از تمسیتوکلس، یک یونانی برجسته دیگر، میداس پادشاه فیدیه، به استخدام ایران درآمد و در طراحی نخستین نظام پولی بینالمللی از سوی هخامنشیان، نقش مهمی عهدهدار شد.
در عالم مسیحیت، شاید بهترین نمونه دگرگونی هویتی را در قدیس آگوستین مییابیم. آگوستین سالها عمر خودش را به لهوولعب گذرانده بود و رنجهای مسیح مصلوب را افسانه میپنداشت. در زندگینامه خود زیر عنوان «اعترافات»، آگوستین به یاد میآورد که هرگاه مرتکب گناهی میشد، گناه از دید مسیحیت، دعا میکرد: ای خدا! مرا از گناه دور بدار! اما نه حالا، کمی بعد!
همین آگوستین، بعدها از «پدران» مسیحیت شد و لقب «قدیس» گرفت و الگوی همه اساقفه به شمار میرفت. البته پیش از او قدیس پل را داشتیم که سالها عمر خود را صرف مبارزه با مسیحیت کرد اما ناگهان در حین سفر به دمشق، به دین مطرود دیروزش پیوست و به نظر بسیاری از کارشناسان، مسیحیت را جانی تازه بخشید.
در دنیای اسلام، بنیامیه که در آغاز سرسختترین دشمنان محمد و دین جدید او بودند، بهسرعت با کسب خلافت از سوی عثمان بن عفان، سکاندار همان دین شدند. معاویه و اخلاف او بزرگترین خلافت اسلامی را از شبهجزیره ایبریا در اروپا تا قلب آسیای مرکزی به وجود آوردند. هند، معروف به جگرخوار، از چهرههای برجسته بنیامیه بود که در ترور حمزه، عموی پیامبر، دست داشت (میگویند که جگر حمزه را بیرون آورد و بلعید!). چند سال بعد اما همین هند که شاعره خوشذوقی هم بود، لقب «مادر مومنان» را به دست آورد.
@AmirTaheri4
تاریخ روم باستان نیز سرشار است از دگرگونیهای هویتی. ماریوس و سولا، دو سرداری که بهاتفاق به اوج افتخار رسیده بودند، سرانجام در هیئت دشمنان خونی ظاهر شدند و نخستین جنگ داخلی آن سرزمین را به راه انداختند.
بیشتر بخوانید
مشروطه پادشاهی و بنبست خیالی
ایران و تجزیهطلبان: کی از کی طلبکار است؟
لائیسیته؛ تبادلنظری دوستانه با ژان پییر
یولیوس قیصر با ضربههای خنجر نزدیکترین دوست خود، بروتوس، به قتل رسید. در عوض مارکوس آنتونیوس که از کمک یولیوس برای ترفیع درجه محروم مانده بود، رهبری خونخواهان را به عهده گرفت تا اکتاویوس، پسرخوانده یولیوس، را در راس امپراتوری قرار دهد.
جامه عوض کردن البته منحصر به سیاستمداران و سرداران نظامی و چهرههای مذهبی نیست. ولتر، فیلسوف بزرگ فرانسوی که به عنوان قهرمان نبرد برای آزادی اندیشه و بیان شهرت دارد، سالها مشاور کاترین دوم، امپراتریس روسیه، بود؛ در زمانی که روسیه تزاری را نمیشد الگویی از آن آزادیها به شمار آورد.
یک مفهوم کلیدی برای قضاوت درباره تغییرکنندگان را روزبهان بقلی مطرح میکند: گناه را نباید بخشید، اما گناهکار را باید بخشید! در سنت ایرانیــاسلامی، توبه حتی تا دم آخر زندگی انسان، پذیرفتنی است. شبیه این مفهوم را در سنت «اعتراف کن و بخشوده شو» کلیسای کاتولیک مییابیم: خداوند از گناه خشمگین است، اما گناهکار را دوست دارد و گناهکار توبهکرده را باز هم بیشتر.
در دهههایی که مارکسیسمــ لنینیسمــ استالینیسم در میان «روشنفکران»، بهویژه در اروپا، مد بود، تعدادی شگفتآور از نویسندگان، شاعران و فلاسفه شیفته نظامی میشدند که یکی از سیاهترین فصلهای تاریخ انسان را رقم میزد. با این حال، بودند دوآتشههایی که ناگهان در جبهه مقابل «سوسیالیسم جهانی» قرار میگرفتند. آندره ژید، نویسنده فرانسوی، یکی از آنان بود که پس از سفری طولانی به اتحاد شوروی، مبارزه علیه کمونیسم را از وظایف خود قلمداد میکرد. در سالهای ۱۹۷۰ میلادی گروه بزرگی از روشنفکران چپگرای فرانسوی ناگهان با تغییر موضع، در نقش پیشقراول ضدکمونیسم ظاهر شدندــ با لقب «فلاسفه نو».
زندگی واقعی با زندگی مسلکی تفاوت دارد. زندگی واقعی، مدرسهای است که درهایش به روی جهان، به روی هوای تازه، به روی چهرهها و صداهای نو باز است. از سوی دیگر، زندگی مسلکی مانند خانههای دمشقی است؛ بناهایی با پنجرههایی که فقط به درون، از پس دیوارهای بلند، باز میشوند. ماکسیم گورکی پس از سالها زندگی در خانه دمشقی بلشوویسم، زیبایی زندگی واقعیــ دانشکده من، به قول خودشــ را کشف کرد.
جامه عوض کردن گاه به انتخاب بدتر در مقایسه با بد منجر میشود. بالدور فون شیراخ، یکی از رهبران برجسته حزب نازی آلمان، در جریان دادگاه نورنبرگ گفت: «الگوی من هنری فورد، مخترع آمریکایی اتومبیل فورد، بود که ملتها را در طبقه کارگر مجسم میدید.» آلفرد روزنبرگ، فرضیهساز و رهبر حزب سوسیالیست ملی کارگران، از طراحان برنامه «پاکسازی قومی» علیه یهودیان بود. اما در سال ۱۹۴۲ میلادی با رواج سوءظن درباره اصل یهودی خودشــ ظاهرا هشت نسل پیش خانوادهاشــ از شرکت در کنفرانس «وان زه» که طرح «راهحل نهایی» را تصویب کرد، محروم ماند.
روژه گارودی، فیلسوف حزب کمونیست فرانسه، پس از استعفا از کمیته مرکزی، نخست به کلیسای پروتستان پیوست، سپس مسلمان سنی و سرانجام مسلمان شیعه شد و مشاطهگر جمهوری اسلامی در تهران. پیش از او، یک فیلسوف دیگر حزب کمونیست فرانسه، آنری لوفور، به جمع مشاوران فلسفی شهبانو فرح پهلوی پیوسته بود تا به «گفتوگوی تمدنها» کمک کند.
تاریخ دوران پادشاهی محمدرضا شاه پر است از جامهعوضکردگان. علی دشتی با خروج از لباس روحانیت نقش دشمن شماره یک قشر آخوندان را بر عهده گرفت. شخصیتهای مذهبی دیگری نیز در همان مسیر قرار گرفتند، از جمله علامه وحیدی و شمس قناتآبادی. در ۱۳۵۷، ساواک به گفته منابع آن زمان، دستکم ۳۰ روحانی را در تهران و شهرستانها در فهرست حقوقبگیران خود داشت.
جامهعوضکردگان را در میان کمونیستهای آن زمان نیز میشد یافت. دکتر یزدی، عضو کمیته مرکزی حزب توده ایران، در نقش پرشورترین ضدکمونیست ایرانی زندگی تازهای برای خود رقم زد. انور خامهای، یکی از ۵۳ تن بنیانگذار حزب، به سردبیری «اطلاعات هفتگی» رسید و به دریافت نشان همایونی نائل شد. محمد باهری و هادی هدایتی با خروج از حزب، به وزارت رسیدند. محمود جعفریان در مقام معاونت رادیوــتلویزیون ملی، به مثابه یک مدافع پرشور و حقیقی مشروطه پادشاهی ظاهر شد. کوروش لاشایی، نخستین چهگوارای ایران، به دبیرکلی لژیون خدمتگزاران بشر رسید.
@AmirTaheri4
بیشتر بخوانید
مشروطه پادشاهی و بنبست خیالی
ایران و تجزیهطلبان: کی از کی طلبکار است؟
لائیسیته؛ تبادلنظری دوستانه با ژان پییر
یولیوس قیصر با ضربههای خنجر نزدیکترین دوست خود، بروتوس، به قتل رسید. در عوض مارکوس آنتونیوس که از کمک یولیوس برای ترفیع درجه محروم مانده بود، رهبری خونخواهان را به عهده گرفت تا اکتاویوس، پسرخوانده یولیوس، را در راس امپراتوری قرار دهد.
جامه عوض کردن البته منحصر به سیاستمداران و سرداران نظامی و چهرههای مذهبی نیست. ولتر، فیلسوف بزرگ فرانسوی که به عنوان قهرمان نبرد برای آزادی اندیشه و بیان شهرت دارد، سالها مشاور کاترین دوم، امپراتریس روسیه، بود؛ در زمانی که روسیه تزاری را نمیشد الگویی از آن آزادیها به شمار آورد.
یک مفهوم کلیدی برای قضاوت درباره تغییرکنندگان را روزبهان بقلی مطرح میکند: گناه را نباید بخشید، اما گناهکار را باید بخشید! در سنت ایرانیــاسلامی، توبه حتی تا دم آخر زندگی انسان، پذیرفتنی است. شبیه این مفهوم را در سنت «اعتراف کن و بخشوده شو» کلیسای کاتولیک مییابیم: خداوند از گناه خشمگین است، اما گناهکار را دوست دارد و گناهکار توبهکرده را باز هم بیشتر.
در دهههایی که مارکسیسمــ لنینیسمــ استالینیسم در میان «روشنفکران»، بهویژه در اروپا، مد بود، تعدادی شگفتآور از نویسندگان، شاعران و فلاسفه شیفته نظامی میشدند که یکی از سیاهترین فصلهای تاریخ انسان را رقم میزد. با این حال، بودند دوآتشههایی که ناگهان در جبهه مقابل «سوسیالیسم جهانی» قرار میگرفتند. آندره ژید، نویسنده فرانسوی، یکی از آنان بود که پس از سفری طولانی به اتحاد شوروی، مبارزه علیه کمونیسم را از وظایف خود قلمداد میکرد. در سالهای ۱۹۷۰ میلادی گروه بزرگی از روشنفکران چپگرای فرانسوی ناگهان با تغییر موضع، در نقش پیشقراول ضدکمونیسم ظاهر شدندــ با لقب «فلاسفه نو».
زندگی واقعی با زندگی مسلکی تفاوت دارد. زندگی واقعی، مدرسهای است که درهایش به روی جهان، به روی هوای تازه، به روی چهرهها و صداهای نو باز است. از سوی دیگر، زندگی مسلکی مانند خانههای دمشقی است؛ بناهایی با پنجرههایی که فقط به درون، از پس دیوارهای بلند، باز میشوند. ماکسیم گورکی پس از سالها زندگی در خانه دمشقی بلشوویسم، زیبایی زندگی واقعیــ دانشکده من، به قول خودشــ را کشف کرد.
جامه عوض کردن گاه به انتخاب بدتر در مقایسه با بد منجر میشود. بالدور فون شیراخ، یکی از رهبران برجسته حزب نازی آلمان، در جریان دادگاه نورنبرگ گفت: «الگوی من هنری فورد، مخترع آمریکایی اتومبیل فورد، بود که ملتها را در طبقه کارگر مجسم میدید.» آلفرد روزنبرگ، فرضیهساز و رهبر حزب سوسیالیست ملی کارگران، از طراحان برنامه «پاکسازی قومی» علیه یهودیان بود. اما در سال ۱۹۴۲ میلادی با رواج سوءظن درباره اصل یهودی خودشــ ظاهرا هشت نسل پیش خانوادهاشــ از شرکت در کنفرانس «وان زه» که طرح «راهحل نهایی» را تصویب کرد، محروم ماند.
روژه گارودی، فیلسوف حزب کمونیست فرانسه، پس از استعفا از کمیته مرکزی، نخست به کلیسای پروتستان پیوست، سپس مسلمان سنی و سرانجام مسلمان شیعه شد و مشاطهگر جمهوری اسلامی در تهران. پیش از او، یک فیلسوف دیگر حزب کمونیست فرانسه، آنری لوفور، به جمع مشاوران فلسفی شهبانو فرح پهلوی پیوسته بود تا به «گفتوگوی تمدنها» کمک کند.
تاریخ دوران پادشاهی محمدرضا شاه پر است از جامهعوضکردگان. علی دشتی با خروج از لباس روحانیت نقش دشمن شماره یک قشر آخوندان را بر عهده گرفت. شخصیتهای مذهبی دیگری نیز در همان مسیر قرار گرفتند، از جمله علامه وحیدی و شمس قناتآبادی. در ۱۳۵۷، ساواک به گفته منابع آن زمان، دستکم ۳۰ روحانی را در تهران و شهرستانها در فهرست حقوقبگیران خود داشت.
جامهعوضکردگان را در میان کمونیستهای آن زمان نیز میشد یافت. دکتر یزدی، عضو کمیته مرکزی حزب توده ایران، در نقش پرشورترین ضدکمونیست ایرانی زندگی تازهای برای خود رقم زد. انور خامهای، یکی از ۵۳ تن بنیانگذار حزب، به سردبیری «اطلاعات هفتگی» رسید و به دریافت نشان همایونی نائل شد. محمد باهری و هادی هدایتی با خروج از حزب، به وزارت رسیدند. محمود جعفریان در مقام معاونت رادیوــتلویزیون ملی، به مثابه یک مدافع پرشور و حقیقی مشروطه پادشاهی ظاهر شد. کوروش لاشایی، نخستین چهگوارای ایران، به دبیرکلی لژیون خدمتگزاران بشر رسید.
@AmirTaheri4
ابراهیم گلستان در یک قرن زندگی، جامههای گوناگون پوشید: خزانهدار حزب توده ایران، خبرنگار روزنامه شرکت نفت ایران و انگلیس، مترجم و مبلغ ادبیات آمریکا، فیلمبردار ویژه دربار شاهنشاهی و منتقد نظام مشروطه سلطنتی. رسول پرویزی، یکی دیگر از برجستگان حزب توده ایران، بخشی از زندگی خود را به عنوان دستیار امیراسدالله علم، وزیر دربار شاهنشاهی و نخستوزیر، گذراند.
در بسیاری از موارد بالا، تا آنجا که میتوانستیم از نزدیک شاهد باشیم، این تغییر جامه ظاهرسازی نبود. حتی سیدحسین نصر که اینک هدف انتقادهای بسیار است، احتمالا خواستار صدمه زدن به نظام پادشاهی که در چارچوب آن، اداره دفتر شهبانو فرح را بر عهده گرفته بود، نبود و در عالم تخیلی خود به ایجاد یک امپراتوری شیعه، احتمالا به رهبری محمدرضا شاه، میاندیشید.
دوران مشروعه نیز البته پر است از موارد تغییر جامه. میرحسین موسوی که روزی مدعی بود که مفاهیمی مانند ملت ایران و میهن را خارجیان برای مقابله با مفاهیم امت اسلام و دارالاسلام درست کردهاند، امروز از ملت ایران سخن میگوید و خواستار انحلال جمهوری اسلامی است. آیتالله مهدی کروبی که روزی در کنار اسامه بن لادن، گلبدین حکمتیار و حسن الترابی، عضو کمیته ۹ نفره «رهبری انقلاب اسلامی جهانی» بود، امروز به جرم ایستادن در برابر استبداد در منزل خویش زندانی است.
این فهرست میتواند بسیار طولانیتر باشد. روزی نمیگذرد که یکی از چهرههای نظام مشروعه از پیراستن کهنجامه ناامید نشود و جامه عاریتی نجوید. هم در داخل و هم در خارج، کسانی را داریم که طی دهههای اخیر و در دورهها مختلفی از زندگی، هم چریک بودهاند، هم تحلیلگر ویژه ساواک، هم مشاطهگر نظام خمینیگرا و هم در حال حاضر مبلغان تغییر رژیم.
این قابلیت برای تغییر مسیر، بازسازی فکری، پذیرفتن گناهان و جستوجو برای مسیر بهتر از زیباییهای انسانیت است، یا اگر دینی بیندیشیم، از نعمتهایی که خداوند به اشرف مخلوقات خود داده است. در میان جانوران، تنها انسان است که میتواند خود را تغییر دهد و در نتیجه بالقوه توانایی تغییر جهان را نیز دارد.
بعضی شاید این خوشبینی مرا سادهلوحانه بپندارند و شاید هم حق دارند. اما از دید من، هر انسانی در هر لحظه، آنچنان که هست، باید پذیرفته شود؛ با این امید که در دانشکده زندگی واقعی، مسیر تغییر را کشف کند.
در ۱۳۵۵، پس از مذاکرات طولانی با عفو بینالملل، همراه با رئیس دانشکده حقوق تهران، دبیر کمیته حقوق بشر ایران، رئیس انجمن حمایت از زندانیان و یک پزشک دولتی برای رسیدگی به وضع ۲۷ زندانی سیاسی که به ادعای عفو بینالملل شکنجه شده بودند، یک روز تمام را در زندان اوین گذراندیم. در این بررسی، همه زندانیان ذکرشده در فهرست به جز یک تن دوستانه با ما روبرو شدند و تاکید کردند که لااقل در آن زمان شکنجهای ندیدهاند، اما با این حال، هنوز خود را قربانی رژیمی میدانند که آنان را به دلیل فعالیتهای سیاسی به زندان افکنده است. این واقعیت که آنان آماده بودند در یک گفتوشنود شرکت کنند، حتی اگر اظهاراتشان نادرست یا اغراقآمیز باشد، نظر مرا که انسانها قابلتغییرند، تایید میکرد. در چهار دهه گذشته، تقریبا تمامی آنان این تغییر را در زندگی واقعی خود نشان دادهاند؛ غالبا با مبارزه علیه نظام خمینیگرا در تهران.
اما آن یک نفر که حاضر نشد حتی یک کلمه با ما حرف بزند، که بود؟ نمیخواهم نام او را بنویسم، زیرا احتمالا هنوز زنده است و در کانادا یا سوئد یا جای دیگر در پنهان، اشک پشیمانی میریزد. او دختری جوان بود؛ احتمالا بیستوچند ساله، که در تبادل آتش با ماموران کمیته مبارزه با خرابکاری، روی پشتبام یک خانه قدیمی گروه خود، کلاشنیکفبهدست دستگیر شده بود. این دختر کوچکاندام اما بسیار زیبا، مانند یک بمبساعتی جلوه میکرد. میشد دید که او اگر میتوانست، تمامی هیئت ما را به مسلسل میبست. برای نخستین و الحمدلله تاکنون آخرین بار، تجسم خشم در هیئت انسان را در آن دختر دیدم.
ممکن است بپرسید خوب! آیا فکر میکنید حتی او هم تغییر کرده است؟
جواب من آری است. اما جواب قطعی را خود او، هر جا که باشد، میتواند بدهد.
به گفته عبدالله وزیری، درباره هیچکس تا روز مرگ او داوری نکنید و البته پس از آن روز هم داوری کار تاریخنویسان است و به قول خودمانی، پشت سر مرده نباید حرف زد.
@AmirTaheri4
در بسیاری از موارد بالا، تا آنجا که میتوانستیم از نزدیک شاهد باشیم، این تغییر جامه ظاهرسازی نبود. حتی سیدحسین نصر که اینک هدف انتقادهای بسیار است، احتمالا خواستار صدمه زدن به نظام پادشاهی که در چارچوب آن، اداره دفتر شهبانو فرح را بر عهده گرفته بود، نبود و در عالم تخیلی خود به ایجاد یک امپراتوری شیعه، احتمالا به رهبری محمدرضا شاه، میاندیشید.
دوران مشروعه نیز البته پر است از موارد تغییر جامه. میرحسین موسوی که روزی مدعی بود که مفاهیمی مانند ملت ایران و میهن را خارجیان برای مقابله با مفاهیم امت اسلام و دارالاسلام درست کردهاند، امروز از ملت ایران سخن میگوید و خواستار انحلال جمهوری اسلامی است. آیتالله مهدی کروبی که روزی در کنار اسامه بن لادن، گلبدین حکمتیار و حسن الترابی، عضو کمیته ۹ نفره «رهبری انقلاب اسلامی جهانی» بود، امروز به جرم ایستادن در برابر استبداد در منزل خویش زندانی است.
این فهرست میتواند بسیار طولانیتر باشد. روزی نمیگذرد که یکی از چهرههای نظام مشروعه از پیراستن کهنجامه ناامید نشود و جامه عاریتی نجوید. هم در داخل و هم در خارج، کسانی را داریم که طی دهههای اخیر و در دورهها مختلفی از زندگی، هم چریک بودهاند، هم تحلیلگر ویژه ساواک، هم مشاطهگر نظام خمینیگرا و هم در حال حاضر مبلغان تغییر رژیم.
این قابلیت برای تغییر مسیر، بازسازی فکری، پذیرفتن گناهان و جستوجو برای مسیر بهتر از زیباییهای انسانیت است، یا اگر دینی بیندیشیم، از نعمتهایی که خداوند به اشرف مخلوقات خود داده است. در میان جانوران، تنها انسان است که میتواند خود را تغییر دهد و در نتیجه بالقوه توانایی تغییر جهان را نیز دارد.
بعضی شاید این خوشبینی مرا سادهلوحانه بپندارند و شاید هم حق دارند. اما از دید من، هر انسانی در هر لحظه، آنچنان که هست، باید پذیرفته شود؛ با این امید که در دانشکده زندگی واقعی، مسیر تغییر را کشف کند.
در ۱۳۵۵، پس از مذاکرات طولانی با عفو بینالملل، همراه با رئیس دانشکده حقوق تهران، دبیر کمیته حقوق بشر ایران، رئیس انجمن حمایت از زندانیان و یک پزشک دولتی برای رسیدگی به وضع ۲۷ زندانی سیاسی که به ادعای عفو بینالملل شکنجه شده بودند، یک روز تمام را در زندان اوین گذراندیم. در این بررسی، همه زندانیان ذکرشده در فهرست به جز یک تن دوستانه با ما روبرو شدند و تاکید کردند که لااقل در آن زمان شکنجهای ندیدهاند، اما با این حال، هنوز خود را قربانی رژیمی میدانند که آنان را به دلیل فعالیتهای سیاسی به زندان افکنده است. این واقعیت که آنان آماده بودند در یک گفتوشنود شرکت کنند، حتی اگر اظهاراتشان نادرست یا اغراقآمیز باشد، نظر مرا که انسانها قابلتغییرند، تایید میکرد. در چهار دهه گذشته، تقریبا تمامی آنان این تغییر را در زندگی واقعی خود نشان دادهاند؛ غالبا با مبارزه علیه نظام خمینیگرا در تهران.
اما آن یک نفر که حاضر نشد حتی یک کلمه با ما حرف بزند، که بود؟ نمیخواهم نام او را بنویسم، زیرا احتمالا هنوز زنده است و در کانادا یا سوئد یا جای دیگر در پنهان، اشک پشیمانی میریزد. او دختری جوان بود؛ احتمالا بیستوچند ساله، که در تبادل آتش با ماموران کمیته مبارزه با خرابکاری، روی پشتبام یک خانه قدیمی گروه خود، کلاشنیکفبهدست دستگیر شده بود. این دختر کوچکاندام اما بسیار زیبا، مانند یک بمبساعتی جلوه میکرد. میشد دید که او اگر میتوانست، تمامی هیئت ما را به مسلسل میبست. برای نخستین و الحمدلله تاکنون آخرین بار، تجسم خشم در هیئت انسان را در آن دختر دیدم.
ممکن است بپرسید خوب! آیا فکر میکنید حتی او هم تغییر کرده است؟
جواب من آری است. اما جواب قطعی را خود او، هر جا که باشد، میتواند بدهد.
به گفته عبدالله وزیری، درباره هیچکس تا روز مرگ او داوری نکنید و البته پس از آن روز هم داوری کار تاریخنویسان است و به قول خودمانی، پشت سر مرده نباید حرف زد.
@AmirTaheri4
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📹 انسان و تغییر: چرا الگوی «کاگب» مخدوش است؟ →
هدف از این پروندهسازی، ایجاد شک و تردید و سوءظن میان کسانی است که امروز، هر یک از دید خود، در راه بیرون کشاندن ایران از بنبست نظام مشروعه - ولایتی میکوشند. الگوی این پروندهسازی را میتوان در بایگانی کاگب، سازمان امنیتی اتحاد شوروی سابق، پیدا کرد.
✍️ استاد امیر طاهری (@AmirTaheri4)
نسخه کامل مقاله را در یوتیوب #ایندیپندنت_فارسی ببینید:
youtu.be/QNtNvhuMjMY
@AmirTaheri4
هدف از این پروندهسازی، ایجاد شک و تردید و سوءظن میان کسانی است که امروز، هر یک از دید خود، در راه بیرون کشاندن ایران از بنبست نظام مشروعه - ولایتی میکوشند. الگوی این پروندهسازی را میتوان در بایگانی کاگب، سازمان امنیتی اتحاد شوروی سابق، پیدا کرد.
✍️ استاد امیر طاهری (@AmirTaheri4)
نسخه کامل مقاله را در یوتیوب #ایندیپندنت_فارسی ببینید:
youtu.be/QNtNvhuMjMY
@AmirTaheri4
انسان و تغییر: چرا الگوی «کاگب» مخدوش است؟
indypersian
هدف از این پروندهسازی، ایجاد شک و تردید و سوءظن میان کسانی است که امروز، هر یک از دید خود، در راه بیرون کشاندن ایران از بنبست نظام مشروعه - ولایتی میکوشند. الگوی این پروندهسازی را میتوان در بایگانی کاگب، سازمان امنیتی اتحاد شوروی سابق، پیدا کرد.
✍️
فایل صوتی
@AmirTaheri4
✍️
فایل صوتی
@AmirTaheri4
فارسنیوزِ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، امروز: حزبالله لبنان، انصار در یمن، حشدالشعبی در عراق برای ورود به جنگی که #حماس علیه #اسرائیل به راه انداخته است، دست بر ماشه دارند.
یعنی فقط سپاه قصد دارد بیرون بماند و مزدوران عرب خود را به مسلخ بفرستد.
@AmirTaheri4
یعنی فقط سپاه قصد دارد بیرون بماند و مزدوران عرب خود را به مسلخ بفرستد.
@AmirTaheri4
با شکستن سالها سکوت، حسن روحانی، رئیسجمهور سابق اسلامی، بیانیهای به شدت ضد اسرائیلی صادر کرد که گویی حماس مطلقاً هیچ نقشی در ایجاد فاجعه کنونی در غزه نداشته است.
آیا حجتالاسلام برای برای خامنهای خودشیرینی میکند؟
@AmirTaheri4
آیا حجتالاسلام برای برای خامنهای خودشیرینی میکند؟
@AmirTaheri4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امیر طاهری: اشتباه مهلک آمریکا در پیشبردِ استراتژی بیتفاوتی به دوستان و امید به آغوش گرم دشمنان →
«در رویارویی با دشمن مهلک تنها آن را زخمی و سپس رهایش نکنید تا زنده بماند و بهبود یابد. یا آن را به دوست تبدیل کنید یا آن را بُکُشید.»
اتفاقات کنونی در منطقه خاور میانه، نشان از ناتوانی یا عدم تمایل دولت بایدن در کنار گذاشتن سیاست فاجعه بار رئیس جمهور اوباما در خاورمیانه است؛ سیاستی که بر بی تفاوتی نسبت به دوستان به امید دستیابی به آغوش گرم از سوی دشمنان استواربود. و اینجا یک جمله خطاب به جیک سالیوان: در خاورمیانه، زمانی که همه چیز بسیار خوب به نظر می رسد باید منتظر اخبار بد باشید.
برگردانِ فارسی تحلیل امیر طاهری، روزنامه نگارو تحلیلگر برجسته در رسانه چند زبانه شرق الاوسط با تیتر اصلی :
Hamas and Israel: What Next?
#امیر_طاهری
#شمشیرهای_آهنین
#اسرائیل
@Unikador
https://www.youtube.com/watch?v=Xwi83GI1EeM
@AmirTaheri4
«در رویارویی با دشمن مهلک تنها آن را زخمی و سپس رهایش نکنید تا زنده بماند و بهبود یابد. یا آن را به دوست تبدیل کنید یا آن را بُکُشید.»
اتفاقات کنونی در منطقه خاور میانه، نشان از ناتوانی یا عدم تمایل دولت بایدن در کنار گذاشتن سیاست فاجعه بار رئیس جمهور اوباما در خاورمیانه است؛ سیاستی که بر بی تفاوتی نسبت به دوستان به امید دستیابی به آغوش گرم از سوی دشمنان استواربود. و اینجا یک جمله خطاب به جیک سالیوان: در خاورمیانه، زمانی که همه چیز بسیار خوب به نظر می رسد باید منتظر اخبار بد باشید.
برگردانِ فارسی تحلیل امیر طاهری، روزنامه نگارو تحلیلگر برجسته در رسانه چند زبانه شرق الاوسط با تیتر اصلی :
Hamas and Israel: What Next?
#امیر_طاهری
#شمشیرهای_آهنین
#اسرائیل
@Unikador
https://www.youtube.com/watch?v=Xwi83GI1EeM
@AmirTaheri4
امیر طاهری: اشتباه مهلک آمریکا در پیشبردِ استراتژی بیتفاوتی به…
Unika
امیر طاهری: اشتباه مهلک آمریکا در پیشبردِ استراتژی بیتفاوتی به دوستان و امید به آغوش گرم دشمنان →
«در رویارویی با دشمن مهلک تنها آن را زخمی و سپس رهایش نکنید تا زنده بماند و بهبود یابد. یا آن را به دوست تبدیل کنید یا آن را بُکُشید.»
اتفاقات کنونی در منطقه خاور میانه، نشان از ناتوانی یا عدم تمایل دولت بایدن در کنار گذاشتن سیاست فاجعه بار رئیس جمهور اوباما در خاورمیانه است؛ سیاستی که بر بی تفاوتی نسبت به دوستان به امید دستیابی به آغوش گرم از سوی دشمنان استواربود. و اینجا یک جمله خطاب به جیک سالیوان: در خاورمیانه، زمانی که همه چیز بسیار خوب به نظر می رسد باید منتظر اخبار بد باشید.
برگردانِ فارسی تحلیل امیر طاهری، روزنامه نگارو تحلیلگر برجسته در رسانه چند زبانه شرق الاوسط با تیتر اصلی :
Hamas and Israel: What Next?
#امیر_طاهری
#شمشیرهای_آهنین
#اسرائیل
فایل صوتی
@AmirTaheri4
«در رویارویی با دشمن مهلک تنها آن را زخمی و سپس رهایش نکنید تا زنده بماند و بهبود یابد. یا آن را به دوست تبدیل کنید یا آن را بُکُشید.»
اتفاقات کنونی در منطقه خاور میانه، نشان از ناتوانی یا عدم تمایل دولت بایدن در کنار گذاشتن سیاست فاجعه بار رئیس جمهور اوباما در خاورمیانه است؛ سیاستی که بر بی تفاوتی نسبت به دوستان به امید دستیابی به آغوش گرم از سوی دشمنان استواربود. و اینجا یک جمله خطاب به جیک سالیوان: در خاورمیانه، زمانی که همه چیز بسیار خوب به نظر می رسد باید منتظر اخبار بد باشید.
برگردانِ فارسی تحلیل امیر طاهری، روزنامه نگارو تحلیلگر برجسته در رسانه چند زبانه شرق الاوسط با تیتر اصلی :
Hamas and Israel: What Next?
#امیر_طاهری
#شمشیرهای_آهنین
#اسرائیل
فایل صوتی
@AmirTaheri4
فارسنیوز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: رهبر انصارالله یمن به ایران اعلام کرد که نیروهایش آماده اعزام صدها هزار رزمنده برای کمک به #حماس هستند. سایر نیروهای مقاومت در لبنان، عراق و سوریه آماده هستند.
(فقط ایران قرار نیست هیچ کمکی بکند!)
@AmirTaheri4
(فقط ایران قرار نیست هیچ کمکی بکند!)
@AmirTaheri4
نقاب برداشته میشود
کیهان خامنهای در سرمقاله امروز خود میگوید #صهیونیست ها و یهودیها یکی هستند و از ابتدا با خدا مخالفت کردهاند.
از خمینی نقل میکند که همه یهودیان دشمن هستند.
(این ادعا که جمهوریاسلامی مخالف صهیونیسم است و نه یهودیت، به این صورت کنار گذاشته شده است.)
@AmirTaheri4
کیهان خامنهای در سرمقاله امروز خود میگوید #صهیونیست ها و یهودیها یکی هستند و از ابتدا با خدا مخالفت کردهاند.
از خمینی نقل میکند که همه یهودیان دشمن هستند.
(این ادعا که جمهوریاسلامی مخالف صهیونیسم است و نه یهودیت، به این صورت کنار گذاشته شده است.)
@AmirTaheri4
اگر «مبارزان مقاومت» به غزه بروند، جالب است که ببینیم حزبالله و حماس برای اولین بار در یک طرف میجنگند.
آنها در ۱۲ سال گذشته در جبهههای مخالف در سوریه میجنگند: حزبالله برای بشار اسد و حماس برای داعش و متحدانش.
@AmirTaheri4
آنها در ۱۲ سال گذشته در جبهههای مخالف در سوریه میجنگند: حزبالله برای بشار اسد و حماس برای داعش و متحدانش.
@AmirTaheri4
فرمانده ارتش اسلامی سرلشکر موسوی مقالهای گریان در مورد جنگ اسرائیل و غزه نوشته و آن را با حوادث عاشورا که حسین، امام سوم شیعیان، توسط نیروهای یزید محاصره شد، مقایسه میکند.
او فراموش میکند که #حماس یک گروه سنی است که یزید را خلیفه و حسین را شورشی علیه اسلام میداند.
@AmirTaheri4
او فراموش میکند که #حماس یک گروه سنی است که یزید را خلیفه و حسین را شورشی علیه اسلام میداند.
@AmirTaheri4
تحریک به ترور؟
سرمقاله کیهان که صهیونیسم و یهودیت یکی هستند باعث نگرانی در مورد امنیت جامعه یهودی ایران در جمهوری اسلامی میشود.
همچنین میتواند بهانهای برای حمله به یهودیان در هر نقطه از جهان توسط گروههای تندرو افراطی باشد.
@AmirTaheri4
سرمقاله کیهان که صهیونیسم و یهودیت یکی هستند باعث نگرانی در مورد امنیت جامعه یهودی ایران در جمهوری اسلامی میشود.
همچنین میتواند بهانهای برای حمله به یهودیان در هر نقطه از جهان توسط گروههای تندرو افراطی باشد.
@AmirTaheri4
خامنهای باید نوچههایش را که جنگ غزه و اسرائیل را درگیری بین اسلام و ملتهای «کافر» به رهبری آمریکا معرفی میکنند، پوزهبند بزند.
مسئله فلسطین به عنوان موضوع برخورد ملیگراییها با دوزی از ژئوپلیتیک آغاز شد و درباره سرزمین، دولت و امنیت است، نه روایتهای مذهبی رقیب.
@AmirTaheri4
مسئله فلسطین به عنوان موضوع برخورد ملیگراییها با دوزی از ژئوپلیتیک آغاز شد و درباره سرزمین، دولت و امنیت است، نه روایتهای مذهبی رقیب.
@AmirTaheri4
سرلشکر عبدالرحیم موسوی در مقاله اشکآلود خود: «برادر #حماس من! دیری نخواهد پایید،سرت را برای تسلای خاطرت بر شانههایم خواهم دید در حالیکه شهرکهای صهیونیستی به ویرانه تبدیل شدهاند»
(سؤال از سردار:برادر حماس چرا باید به تسلی نیاز داشته باشد اگر شهرکهای صهیونیستی همه ویران
شدند؟).
@AmirTaheri4
(سؤال از سردار:برادر حماس چرا باید به تسلی نیاز داشته باشد اگر شهرکهای صهیونیستی همه ویران
شدند؟).
@AmirTaheri4
خبر خوب: #فریبا_عادلخواه گروگان فرانسوی-ایرانی پس از ۱۲۰۰ روز در زندان اسلامی در تهران، آزادی خود را باز مییابد.
به نظر میرسد یکی از جناحهای خمینیگرا میخواست او را به خاطر دفاع پرشور از انقلاب ۵۷ خمینیگرا مجازات کند.
او بهای سنگینی پرداخت.
@AmirTaheri4
به نظر میرسد یکی از جناحهای خمینیگرا میخواست او را به خاطر دفاع پرشور از انقلاب ۵۷ خمینیگرا مجازات کند.
او بهای سنگینی پرداخت.
@AmirTaheri4
فرمانده #بسیج، سردار [غلامرضا] سلیمانی، امروز: وارد مرحله جدیدی از مبارزه اسلام با قدرتهای کفر شدهایم. نابودی رژیم #صهیونیستی مقدمهای برای بازپسگیری دیگر سرزمینهای از دست رفته اسلام از جمله اسپانیا و بخشهایی از فرانسه است.
(در مورد بخش بزرگی از روسیه و چین چطور؟)
@AmirTaheri4
(در مورد بخش بزرگی از روسیه و چین چطور؟)
@AmirTaheri4
رئیس سازمان بسیج اسلامی، غلامرضا سلیمانی، امروز:
یهودیان رنسانس را اختراع کردند تا از قدرتهای مسیحی علیه اسلام در جنگهای صلیبی استفاده کنند و از تنها ایمان واقعی برای نجات کل بشریت جلوگیری کنند. اکنون مردم به دنبال راهی برای نجات هستند و این چیزی است که اسلام ارائه میدهد.
@AmirTaheri4
یهودیان رنسانس را اختراع کردند تا از قدرتهای مسیحی علیه اسلام در جنگهای صلیبی استفاده کنند و از تنها ایمان واقعی برای نجات کل بشریت جلوگیری کنند. اکنون مردم به دنبال راهی برای نجات هستند و این چیزی است که اسلام ارائه میدهد.
@AmirTaheri4
سلیمانی رئیس بسیج اسلامی ادعای مودودی، اسلامگرای پاکستانی، را تکرار میکند که سرزمینی که اسلام حتی ۱ ساعت بر آن حکومت کند، نمیتواند توسط غیرمسلمانان اداره شود.
بنابراین بیشتر هند، روسیه، بخشهایی از چین، آفریقا و اروپا باید به حکومت اسلامی بازگردند.
(استرالیا مستثنی شده است.)
@AmirTaheri4
بنابراین بیشتر هند، روسیه، بخشهایی از چین، آفریقا و اروپا باید به حکومت اسلامی بازگردند.
(استرالیا مستثنی شده است.)
@AmirTaheri4
Forwarded from رسانه یونیکا Unika
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
امیر طاهری: تاکتیک تفرقه انگیزی برای طفره رفتن از حل بحران اصلی
مسائل تفرقه برانگیز، جدید نیستند. تاکتیک تفرقه انگیزی، از بررسی بی طرفانه ی مسائلی جلوگیری می کند که سزاوار توجه هستند. این امر، آن موضوعات را به حرکات خشونت آمیز در جامعه تقلیل می دهد. این امر به نوبه ی خود، به نخبگان حاکم کمک میکند تا با استراتژی تفرقه انگیزی، مسائل اصلی را پیچانده و از حل درست آن طفره روند. نتیجه ی نهایی، اغلب یک راه حل ساختگی یا مجموعه ای از وعده های پوشالی است.
برگردان فارسی تحلیل امیر طاهری، روزنامه نگار و تحلیلگر برجسته در نشریه چند زبانه شرق الاوسط
با تیتر اصلی:
Immigration; Europe’s New Wedge Issue
#امیر_طاهری
#تحلیل_سیاسی
@Unikador
مسائل تفرقه برانگیز، جدید نیستند. تاکتیک تفرقه انگیزی، از بررسی بی طرفانه ی مسائلی جلوگیری می کند که سزاوار توجه هستند. این امر، آن موضوعات را به حرکات خشونت آمیز در جامعه تقلیل می دهد. این امر به نوبه ی خود، به نخبگان حاکم کمک میکند تا با استراتژی تفرقه انگیزی، مسائل اصلی را پیچانده و از حل درست آن طفره روند. نتیجه ی نهایی، اغلب یک راه حل ساختگی یا مجموعه ای از وعده های پوشالی است.
برگردان فارسی تحلیل امیر طاهری، روزنامه نگار و تحلیلگر برجسته در نشریه چند زبانه شرق الاوسط
با تیتر اصلی:
Immigration; Europe’s New Wedge Issue
#امیر_طاهری
#تحلیل_سیاسی
@Unikador