Amir Taheri امیر طاهری
10.7K subscribers
3.16K photos
1.67K videos
1 file
1.46K links
معرفی دکتر امیر طاهری :
دارای دکترای اقتصاد از لندن، نویسنده ، مترجم و ژورنالیست بین الملل ، تنها شخصیت ایرانی که با رهبران بزرگی مانند گورباچف ،نیکسون ، کلینتون و #شاهنشاه_آریامهر به طور مستقیم گفتگو داشتند
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
استاد @AmirTaheri4:

وقتی میبینیم شعار «آزادی» بیشتر از هر شعار دیگر روی زبان جوانان ما هست، این به معنای این است که کاری به کار ما نداشته باشید و تنها خواست ما این هست که به دشمنان ملیت ایرانی کمک نکنید. هیچ چیز دیگر از شما نمی خواهیم.

(۳/۳)

#مهسا_امینی

HosseinHVJ

@AmirTaheri4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
استاد #امیر_طاهری:

«بیاییم با مردم #ایران هم صدا باشیم.»

نکته اول: از این فرهنگ فرمایشی بیایم بیرون، یعنی اینکه از بالا یک عده دیکته کنند به پایین. جنبشی که در #ایران شروع شده جنبشی بوده از پایین به بالا. این جنبش آموزنده بوده برای همه ما، هم در خارج و هم در داخل. الان هم اولویت ما باید این باشد که ببینیم مردم #ایران بخصوص جوانان مون در چه مسیری قرار می گیرند، چه تاکتیک هایی را بکار می برند، و به آنها کمک کنیم، یعنی ما جنبه ی کمک دهنده داریم.

نکته دوم: از این طرز فکر «نو استعماری» که سالهاست بر ما سایه افکنده بیرون بیاییم، به این معنا که فکر کنیم که قدرت های خارجی می توانند برای ما کاری بکنند! مثلا اگر برویم با آقای مکرون عکس بگیریم، دیگه مسئله مون حل میشه و….

#مهسا_امینی
#آیدا_رستمی
@AmirTaheri4

HosseinHVJ

@AmirTaheri4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
استاد #امیر_طاهری:

مشروطه یک ایدئولوژی نیست، روش اداره یک کشور است. یعنی برای اینکه یک کشور ‌را اداره کنیم یک شرایطی دارد.

اول ببینیم قدرت برای کیست؟ در مشروطیت قدرت حکومتی مربوط به #ملت_ایران است.

دوم، تفکیک قوا هست.

در آغاز مشروطه هم ۳۱۸ گروه مختلف شرکت داشتند.

#مهسا_امینی
#آیدا_رستمی
@AmirTaheri4

HosseinHVJ

@AmirTaheri4
ایران: غریق و گیاهان روی آب
جمهوری اسلامی اسیر شعارهای توخالی آیت‌الله علی خامنه‌ای و هارت‌وپورت‌های او برای «اسقاط» تقریبا همه نظام‌های عالم - شاید به‌استثنای پوتین در روسیه – است
امیر طاهری جمعه ۳ شهریور ۱۴۰۲ برابر با ۲۵ اوت ۲۰۲۳ ۱۷:۴۵
مرد غرق‌گشته آهی می‌کشد/ دست را در هر گیاهی می‌کشد! تبلیغات جمهوری اسلامی در هفته گذشته مرا به یاد این بیت انداخت. رژیمی که در اقیانوسی از مشکلات داخلی و خارجی دست‌وپا می‌زند، به‌جای یافتن راهی برای رسیدن به ساحل نجات، از هر کف و پف روی آب یاری می‌طلبد.

تازه‌ترین نمونه این تقلای عاجزانه، کوشش رژیم برای بزرگ‌ نشان دادن سفر آقای حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه اسلامی، به ریاض و سفر آیت‌الله دکتر ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهوری اسلامی، به ژوهانسبورگ برای عرضه تقاضای عضویت در باشگاه بریکس (BRICS) است.

تبلیغات اسلامی سفر آقای عبداللهیان را «دوران‌ساز» خواند و در یکی دو مورد حتی از «همکاری نظامی» و «سرمایه‌گذاری سنگین سعودی» در ایران سخن گفت.

اما واقعیت این است که آقای امیرعبداللهیان چیزی جز فرصتی برای عکس گرفتن به دست نیاورد. در دوران طاغوت هرگاه وزیر امور خارجه ایران، اردشیر زاهدی یا عباسعلی خلعتبری، به ریاض می‌رفتند، با گارد احترام ویژه در فرودگاه استقبال می‌شدند. وزیر امور خارجه طاغوت حتما با ملک و پادشاه سعودی دیدار می‌کرد تا پیام ویژه شاه را به او برساند. در پایان سفر بیانیه مشترک صادر می‌شد تا بر دوستی دو کشور و احترام متقابل به استقلال و تمامیت ارضی دو طرف بار دیگر تاکید شود. از این گذشته هر سفر رسمی از هر دو طرف دارای برنامه‌ای مشخص بود، که پس از هفته‌ها مطالعه و رایزنی از سوی دیپلمات‌ها و کارشناسان تهیه می‌شد.

این بار اما خبری از همه آن ملاحظات و تدارکات نبود. باید پرسید چرا؟ مهم‌ترین دلیل، ناتوانی جمهوری اسلامی در تنظیم و اجرای یک سیاست خارجی منطقی و عاقلانه در خدمت منافع ملی ایران است. جمهوری اسلامی اسیر شعارهای توخالی آیت‌الله علی خامنه‌ای و هارت‌وپورت‌های او برای «اسقاط» تقریبا همه نظام‌های عالم - شاید به‌استثنای پوتین در روسیه – است.

به همین سبب، دیپلمات‌های جمهوری اسلامی در همه کوشش‌های خود برای دوست‌یابی شکست می‌خورند. این دیپلمات‌ها که بعضی از آنان ممکن است کاردان و دلسوز هم باشند، به سدی برمی‌خورند که ژئوپلیتیک نام دارد. مسائل ژئوپلیتیکی یا «سیاسی- سرزمینی» چهارچوب و حدود دیگر مسائل را ترسیم می‌کند. بدین‌سان جمهوری اسلامی، به‌طور مثال، نمی‌تواند مذاکره درباره نقش ویرانگر خود در یمن، سوریه، لبنان و عراق را خارج از دستور مذاکرات بداند و درعین‌حال بخواهد در زمینه‌های بازرگانی، سرمایه‌گذاری، همکاری در زمینه محیط‌زیست بهره‌برداری از منابع طبیعی مشترک و ... خواستار مذاکرات شود.

‌بدین‌سان شگفتی‌‌آور نبود که آقای امیرعبداللهیان حتی جرات نداشت مسئله میدان گازی آرش (دوره برای اعراب) را مطرح کند، یا خواستار توقف انتشار بیانیه‌هایی شود که تلویحا تمامیت ارضی ایران را زیر پرسش می‌برند.

البته در مذاکرات دیپلماتیک بین‌المللی گاهی می‌شود از مسائل کم‌اهمیت‌تر آغاز کرد و با ساختن زمینه‌ای از اعتماد متقابل در طول زمان، به مسائل سیاسی-سرزمینی که جنبه حیاتی دارند رسید. در دوران جنگ سرد ایالات متحده آمریکا و اتحاد شوروی با بهره‌گیری از این روش، توانستند طی سه دهه به تفاهم استراتژیک بر سر کنترل سلاح‌های دوربرد هسته‌ای برسند، و از تبدیل جنگ سرد به جنگ ولرم و سپس جنگ داغ جلوگیری کنند.

اما اوضاع امروز جمهوری اسلامی اجازه استفاده از این روش را نمی‌دهد. با هر دیپلمات خارجی، حتی روسی یا چینی، یا هر پژوهشگر امور ایران که صحبت کنید این سخن را خواهید شنید: «هیچ معلوم نیست که فردا یا پس‌فردا جمهوری اسلامی کجا خواهد بود؟ از این گذشته، هرگز معلوم نیست که طرفی که برای مذاکره می‌آید آیا واقعا اختیاری دارد یا خیر؟»

خبر دومی که به گفته تبلیغات اسلامی، استکبار جهانی را به لرزه درآورد، تقاضای جمهوری اسلامی برای عضویت در بریکس بود. می‌دانیم که جمهوری اسلامی پس از ۲۰ سال، سرانجام به عضویت گروه شانگهای به رهبری چین درآمد -‌گروهی که در هیچ زمینه سیاسی اقتصادی یا سرزمینی- سیاسی اهمیتی ندارد‌- اما آقایان خامنه‌ای و رئیسی عضویتشان در گروه شانگهای را نشانه‌ای از پایان انزوای دیپلماتیک نظام خود می‌دانند.

مهم نیست که جمهوری اسلامی از کمتر از یک درصد تجارت جهانی گروه شانگهای برخوردار است، مهم نیست که هیچ‌یک از اعضای گروه یک شاهی، ببخشید یک امامی، هم در ایران سرمایه‌گذاری نمی‌کنند، مهم این است که آیت‌الله دکتر در کنار پوتین و شی جین‌ پینگ بایستد و عکس بگیرد.

@AmirTaheri4
سراب عضویت در بریکس اگر روزی واقعیت یابد نیز چیزی جز فرصتی برای عکس گرفتن با «بزرگان» نخواهد بود. خود بریکس که مرکب است از برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی نیز چیزی جز شبحی از آرزوها نیست. اصطلاح بریک (BRIC) را ۲۲ سال پیش جیم اونیل، مشاور اقتصادی بانک آمریکایی گلدمن ساکز، پیشنهاد کرد.

بیشتر بخوانید

حجت‌الاسلام و «روسلان»های وفادار

سکولاریسم: بحث فردا و نیازهای امروز

از «مرد بیمار اروپا» تا «مرد بیمار خاورمیانه»
(با پیوستن آفریقای جنوبی در ۲۰۱۱ بریک شد بریکس.) اونیل بعدازآن چند کشور به‌اصطلاح در حال ظهور دیگر، ازجمله اندونزی، نیجریه، ویتنام و ترکیه را نیز صاحب لقب کرد، اما آن فرزندان خیالی اونیل همگی مرده به دنیا آمدند و فقط بریکس ماند.

در حال حاضر بریکس درمجموع نماینده نزدیک به ۲۰ درصد از تولید ناخالص ملی جهانی با نزدیک به ۴۰ درصد جمعیت جهان است. اما بازرگانی داخلی اعضای بریکس در حدود ۱/۵ درصد تولید ناخالص مجموع آنان است. به‌عبارت‌دیگر، بریکس بیشتر یک ژست سیاسی است تا واقعیت اقتصادی. بانک توسعه اقتصادی بریکس که در شانگهای مستقر است، در ۲۲ سال گذشته کمی بیش از ۳۲ میلیارد دلار در ۹۶ طرح در کشورهای عضو سرمایه‌گذاری کرده است - مبلغی ناچیز در مقایسه با سرمایه‌گذاری ایالات متحده، استرالیا، ژاپن و تایوان در کشورهای بریکس.

کشورهایی که خواستار پیوستن به بریکس‌اند این نکات را می‌دانند. علاقه آنان به عضویت، ناشی از علاقه‌شان به نشان دادن «استقلال» از کشورهای غربی به‌ویژه ایالات متحده است. هیچ‌یک از آنان نمی‌خواهند در برابر غرب بایستند، اما می‌خواهند این تصور را به وجود آورند که در برابر غرب ایستاده‌اند.

پیش از بریکس همین نمایش را البته با متنی سیاسی‌تر در جنبش کشورهای غیرمتعهد دیدیم. کشورهایی که تقریبا همگی در حالت نو- استعماری وابسته به غرب بودند، اما می‌خواستند ژست ضد غربی بگیرند.

بعضی کشورها پس از آن‌که ذات نمایشی جنبش معلوم شد، از آن دور شدند. یکی از آنان ایران زمان طاغوت بود که در کنفرانس باندونگ مقام معاونت جنبش را به دست آورده بود. (جلال عبده، دیپلمات ایرانی). کشور دیگر عربستان سعودی بود که نمی‌خواست در یک نمایش مزورانه شرکت کند.

در هر حال عضویت در سازمان‌های بین‌المللی چه جهانی چه منطقه‌ای به‌خودی‌خود به انزوای دیپلماتیک جمهوری اسلامی پایان می‌دهد. جمهوری اسلامی هنوز عضو سازمان ملل متحد است، اما کمترین نفوذی در آنجا ندارد. برای اولین بار پس از تاسیس سازمان ملل، هیچ دیپلمات ایرانی در راس یکی از شاخه‌های آن قرار ندارد.

جمهوری اسلامی عضو سازمان همکاری اسلامی نیز است. (البته طاغوت یکی از بنیان‌گذاران آن بود به اتفاق ملک فیصل از عربستان سعودی و ملک حسن از مراکش)، اما جمهوری اسلامی هرگز اجازه نخواهد یافت که دبیرکلی آن سازمان را به دست آورد. (ترکیه که در آنجا عضو ناظر بود، دبیرکلی را برای مدتی طولانی به دست آورد.)

ایران اولین و تا روی کار آمدن آقای خمینی، تنها کشوری بود که عملا از همه امتیازات عضویت در بازار مشترک (بعدها اتحادیه اروپا) برخوردار بود. (پس از آن اسرائیل نیز به امتیازات مشابهی دست یافت.)

اما امروز درهای اروپا بر روی جمهوری اسلامی بسته است - درهایی که رهبران نظام خمینی گرا با ندانم‌کاری، هارت‌وپورت و صدور ترور بر روی ایران بستند.

رهبران جمهوری اسلامی ممکن است خود را با سراب عضویت در بریکس و به چالش کشیدن غرب و «پایان دادن به تسلط دلاری» بفریبند. شگردی که شاید ۳۰ سال پیش بخشی از ایرانیان را ممکن بود بفریبد، دیگر کارا نیست. ساده شدن دسترسی به اطلاعات، مبادله اخبار و نظرها در سطح جهانی، و علاقه ایرانیان به زندگی در دنیای امروز، روش‌های بازاریابی خمینی‌‌گرایان را بی‌اثر کرده است.

ایرانیان امروز می‌دانند که اعضای بریکس همگی در‌پی یافتن یک صندلی یا لااقل یه سه پایه بر سر میز «استکبار جهانی» اند. رئیس‌جمهوری چین فرزندان خود را برای تحصیل به آمریکا می‌فرستد، نه به روسیه یا برزیل.

ایناسیو لولا دا سیلوا، رئیس‌جمهوری برزیل، جورج دبلیو بوش را «بهترین دوست» خطاب می‌کرد. ولادیمیر پوتین نیز پیش‌ازاین اشتباه تاریخی خود، یعنی حمله به اوکراین، با روسای جمهوری آمریکا و رهبران اروپای غربی، مغازله دیپلماتیک داشت و امروز نیز اگر او را بپذیرند و راهی برای خروج از اوکراین بدون آبروریزی نشان بدهند، نقش ۲۰ ساله خود را از سر خواهد گرفت.

از این گذشته ایالات متحده واتحادیه اروپا بزرگ‌ترین شرکان بازرگانی همه اعضای بریکس‌اند. چین بیش از یک تریلیون اوراق قرضه فدرال آمریکا و سهام شرکت‌های آمریکایی را خریده است. هند در حال شکل دادن به همکاری‌های فرابردی با ایالات متحده است و اخیرا نیز به‌جای خرید هواپیماهای جنگی از روسیه مشتری فرانسه شده است.

@AmirTaheri4
اقتصادهای اعضای بریکس غالبا رقیب یکدیگرند، نه مکمل یکدیگر. استانداردهای صنعتی، نظام حقوقی و قوانین اجتماعی آنان غالبا متفاوت یا حتی مخالف است. فکر راه انداختن پولی مشترک (ارز بریکس) اگر هم اجرا شود چیزی در حد تجربه شکست‌خورده «فرانک آفریقای غربی» خواهد بود - آن هم در زمانی که اقتصاد چین و بدتر از آن روسیه جنگ‌زده، به سوی شوک رکودی شدید در حرکت است.

از همه بدتر اعضای اصلی بریکس، چین، هند و روسیه، اختلافات ارزی و مرزی تاریخی با یکدیگر دارند. چین هنوز بخشی از خاک هند را در منطقه لاداخ- کشمیر در اشغال دارد.

بریکس حتی اجازه نمی‌دهد که این اختلافات مطرح شود، چه رسد به آنکه از طریق دیپلماتیک کنار گذاشته شود.

جمهوری اسلامی از آغاز دیپلماسی خود را در متنی از منفی‌بافی و ضدیت با دوستان پیشین ایران، بنا کرده است. دیپلماسی منفی هرگز نتیجه خوب به بار نمی‌آورد.

کیشی (Kishi) یکی از اولین نخست‌وزیران ژاپنی بعد از جنگ در دیداری در تهران درس خوبی به من داد: «ما آمریکا را دشمن می‌دانستیم و (بمباران اتمی) هیروشیما و ناکازاکی حق را به ما می‌داد. اما از خود پرسیدیم آیا می‌توانیم آمریکا را شکست بدهیم؟ جواب ما «نه» بود. فکر کردیم اگر نمی‌توانیم انتقام بگیریم، طوری عمل کنیم که هم‌تراز بشویم و در این راه از دشمن دیروز و دوست فردا کمک بگیریم.»

ژاپن ویران‌شده ۱۹۴۵ میلادی، امروز سومین قدرت بزرگ اقتصادی جهان است - متاعی که پس از ۴۰ سال کار و کوشش به دست آورد. نظام خمینی‌گرا پس از ۴۴ سال، هنوز همان صفحه خط‌خورده مرگ بر آمریکا را می‌گذارد و در حال غرق شدن، دست را در گیاه شانگهای یا بریکس می‌کشد. حیف از ایران با این نادانان.

@AmirTaheri4
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
‏امیر طاهری: حیف از ایران با این نادانان


ژاپن ویران‌شده ۱۹۴۵ میلادی، امروز سومین قدرت بزرگ اقتصادی جهان است - متاعی که پس از ۴۰ سال کار و کوشش به دست آورد. نظام خمینی‌گرا پس از ۴۴ سال، هنوز همان صفحه خط‌خورده مرگ بر آمریکا را می‌گذارد و در حال غرق شدن، دست را در گیاه شانگهای یا بریکس می‌کشد. حیف از ایران با این نادانان.

‏تبلیغات اسلامی سفر آقای عبداللهیان را «دوران‌ساز» خواند و در یکی دو مورد حتی از «همکاری نظامی» و «سرمایه‌گذاری سنگین سعودی» در ایران سخن گفت. اما واقعیت این است که آقای امیرعبداللهیان چیزی جز فرصت برای عکس گرفتن به دست نیاورد.


@AmirTaheri4
ایران: غریق و گیاهان روی آب
indypersian
‏امیر طاهری: حیف از ایران با این نادانان


ژاپن ویران‌شده ۱۹۴۵ میلادی، امروز سومین قدرت بزرگ اقتصادی جهان است - متاعی که پس از ۴۰ سال کار و کوشش به دست آورد. نظام خمینی‌گرا پس از ۴۴ سال، هنوز همان صفحه خط‌خورده مرگ بر آمریکا را می‌گذارد و در حال غرق شدن، دست را در گیاه شانگهای یا بریکس می‌کشد. حیف از ایران با این نادانان.

‏تبلیغات اسلامی سفر آقای عبداللهیان را «دوران‌ساز» خواند و در یکی دو مورد حتی از «همکاری نظامی» و «سرمایه‌گذاری سنگین سعودی» در ایران سخن گفت. اما واقعیت این است که آقای امیرعبداللهیان چیزی جز فرصت برای عکس گرفتن به دست نیاورد.

فایل صوتی


@AmirTaheri4
‏دستگاه تبلیغات رژیم اسلامی، پذیرش جمهوری اسلامی در به اصطلاح «بریکس» رایک دستاورد تاریخی توصیف می‌کند.
واقعیت این است که اقتصاد جمهوری اسلامی کمتر از نیمی از یک درصد تجارت جهانی ۵ عضو فعلی را تشکیل می دهد.
بخش اعظم آن نیم درصد هم فروش نفت ارزان قیمت به چین است.

@AmirTaheri4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بخش بزرگی از ایرانی ها از این رژیم بریدن
و این یک مرحله غیر قابل بازگشت هستش

بشنویم صحبت های @AmirTaheri4 ❤️
حکومت آینده ایران انحصار طلب نخواهد بود
یعنی تو مذهبی هستی نمیتونی کار کنی
تو مذهبی نیستی نمیتونی کار کنی
تو بهایی و زرتشتی و یهودی هستی نمیتونی نخست وزیر بشی
#جاویدشاه

👑GordAfarid

@AmirTaheri4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اول ببین خودت چه داری
ایراداتش رو اصلاح کن
ما سازنده تمدن در دنیا بودیم

چه نیازی داریم بریم از فیدل کاسترو و کره شمالی و حتی آمریکا جمهوری دموکراتیک شون رو یاد بگیریم.

بشنویم صحبت های @AmirTaheri4 💐
#جاویدشاه
#رضا_شاه_دوم ❤️

👑GordAfarid

@AmirTaheri4
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
استاد #امیر_طاهری: "مجموعه تجربه ملی ایران"

· فرهنگ ایرانی: فرهنگ خُسروانی،
· فرهنگ مشروطه،
· قانون اساسی مشروطه،
· ساخت و سازهای های یک دولت مدرن (دوران رضا شاه)،
· ساخت و سازهای های یک اقتصاد جدید (دوران محمد رضا شاه).

#مهسا_امینی
#آیدا_رستمی
@AmirTaheri4

Hossein


@AmirTaheri4
از نمایشگاه مینیاتورهای استاد فقید عباس معیری و شاگردان ایرانی و خارجی وی در ساختمان سنای فرانسه در پاریس دیدار کردم.
یک تجربه لذت بخش و فرصتی برای ادای احترام به یکی از بزرگترین هنرمندان معاصر ما.
نمایشگاه تا 4 شهریور ادامه دارد.

@AmirTaheri4
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
امیر طاهری: یتیم و رها شده در عناوین خبری | سوریه و جنگ ناتمام

https://www.youtube.com/watch?v=lNff39gtINg

جهان نباید فراموش کند که اگرچه سوریه در عناوین خبری یتیم و رها شده شده است، اما جنگ در آن همچنان ادامه دارد.
Syria: Orphan in News Headlines

نویسنده: امیر طاهری، روزنامه‌نگار و تحلیل‌گر ارشد بین‌المللی
منبع: شرق‌الاوسط

#امیر_طاهری
#تحلیل_سیاسی
@unikador

@AmirTaheri4
امیر طاهری: رها شده در عناوین خبری | سوریه و جنگ ناتمام
Unika
امیر طاهری: یتیم و رها شده در عناوین خبری | سوریه و جنگ ناتمام


جهان نباید فراموش کند که اگرچه سوریه در عناوین خبری یتیم و رها شده شده است، اما جنگ در آن همچنان ادامه دارد.
Syria: Orphan in News Headlines

نویسنده: امیر طاهری، روزنامه‌نگار و تحلیل‌گر ارشد بین‌المللی
منبع: شرق‌الاوسط


فایل صوتی


@AmirTaheri4
‏موج جدیدی از تظاهرات ضد بشار اسد وارد دومین هفته خود در سویدا و درعا شد.

اسد بخش قابل توجهی از نیروهایش را برای تحکیم موقعیتش در دمشق مستقر کرده است.

خروج نیروهای روسی و واگنر، رژیم اسد را در موقعیت آسیب پذیرای قرار داده است.


@AmirTaheri4
ایران و اسرائیل، دشمنی بی‌جهت
خامنه‌ای که از ۴۳ سال پیش در مذاکره مستقیم و غیرمستقیم با «شیطان بزرگ» بوده است و امروز هم سراب «برجام» را در مرکز جهان‌بینی خود قرار داده است، چرا نباید پس از افتادن ریگ نصرالله و عون، به افتادن ریگ خودش بیندیشد؟

امیر طاهری جمعه ۲۲ مهر ۱۴۰۱ برابر با ۱۴ اُکتُبر ۲۰۲۲ ۵:۴۵

در حالی که تعداد کشورهایی که با اسرائیل رابطه دارند افزایش یافته است، شمار کشورهایی که با جمهوری اسلامی قطع رابطه کرده‌اند نیز بالا رفته است-JACK GUEZ / AFP

در نخستین روزهای پیدایش جمهوری اسلامی، آیت‌الله روح‌الله خمینی, بنیانگذار آن، «محو اسرائیل» را سرلوحه برنامه خود برای ایجاد جهانی جدید زیر پرچم «اسلام ناب محمدی» اعلام کرد. در چارچوب آن برنامه، هرگونه رابطه و تماس عادی، چه رسد به دوستانه، با «دشمن صهیونی» حرام به شمار می‌رفت. بدین‌سان بود که آیت‌الله دستور قطع روابط ایران با مصر را اعلام کرد و هشدار داد که از آن پس، هر کشور دیگری نیز که اسرائیل را به رسمیت بشناسد از مناسبات دیپلماتیک با ایران محروم خواهد شد.

چهل‌و‌سه سال بعد، بیش از ۴۰ کشور دیگر، از جمله ۱۰ کشور عرب، یا رسما اسرائیل را شناختند یا به‌طور غیررسمی مناسبات تنگاتنگ سیاسی، بازرگانی و حتی امنیتی برقرار کرده‌اند. اما هیچ‌یک از موارد مذکور به قطع رابطه از سوی جمهوری اسلامی منجر نشده است. از این بدتر، در حالی که تعداد کشورهایی که با اسرائیل رابطه دارند افزایش یافته است، شمار کشورهایی که با جمهوری اسلامی قطع رابطه کرده‌اند نیز بالا رفته است. در سال ۱۳۵۷، سال روی کار آمدن خمینی، ایران تنها با یک کشور رابطه رسمی نداشت: لیبی. تازه این استثنا نیز در حال رفع شدن بود زیرا تهران و طرابلس با میانجی‌گری مصر زمینه را برای برقراری رابطه آماده می‌کردند. ناپدید شدن امام موسی صدر در لیبی و همزمان با آن آغاز شورش‌ها در ایران روند برقراری روابط را مخدوش کرد.

به‌خوبی می‌توان دید که سیاست ضداسرائیلی آیت‌الله خمینی و جانشین او، آیت‌الله علی خامنه‌ای، کمترین تاثیری در روند تاریخی عادی شدن مناسبات جهان با «دشمن صهیونی» نداشته است. در همان حال، جمهوری اسلامی هرگز جرات نکرده است که تهدیدها یا توپ زدن‌های خالی خود را به مرحله عمل درآورد. خامنه‌ای تهدید کرده بود که اگر اندونزی به «دشمن صهیونی» نزدیک شود، فورا روابط قطع خواهد شد. اما رئیس‌جمهوری وقت اندونزی، عبدالرحمن وحید، برای عمل جراحی چشم به اسرائیل رفت و سر‌و‌مر‌و‌گنده برگشت و رابطه‌ای هم قطع نشد.

پس از آن، کشورهایی مانند آلبانی, بوسنی و هرزگوین و کوزوو که اکثریت مردمشان مسلمان‌اند با «دشمن صهیونی» رابطه برقرار کردند. جالب این‌جا است که جمهوری اسلامی کوزوو، جدیدترین کشور مستقل مسلمان، را به رسمیت نمی‌شناسد زیرا ولادیمیر پوتین این کار را ممنوع کرده است. برقراری رابطه میان اسرائیل و امارات متحده عربی نیز به.قطع رابطه از سوی تهران منجر نشد. برعکس، بحرین، سودان، موریتانی و جیبوتی که همگی اکثریت مسلمان دارند، جمهوری اسلامی را طرد کردند.

اما شاید شگفتی‌آورترین رسوایی این سیاست شکست‌خورده در هفته گذشته اتفاق افتاد، هنگامی که اسرائیل و لبنان با میانجی‌گری آمریکا بر سر ترسیم مرزهای دریایی خود به توافق رسیدند. در چارچوب این توافق، دو همسایه بیش از ۸۶۰ کیلومتر مربع از آب دریای مدیترانه را بین خود تقسیم می‌کنند، زیرا در این آب‌ها دو حوزه بزرگ نفت و گاز به نام‌های کاریش و قانا قرار دارد. حوزه بزرگ‌تر یعنی کاریش صد درصد متعلق به اسرائیل می‌شود، در حالی که حوزه کوچک‌تر به لبنان تعلق می‌یابد، با این شرط که بخشی از درآمد آن به اسرائیل داده شود.

توافق اسرائیل و لبنان به یک علت دیگر اهمیت ویژه دارد: این دو همسایه از نظر حقوقی از سال ۱۹۴۸ تاکنون در حال جنگ به شمار می‌روند و تعیین مرزها بین دو کشور در حال جنگ امری است بی‌سابقه. به
همین سبب، ایالات متحده اکنون برنامه تکمیلی خود برای تعیین و تثبیت مرزهای خاکی لبنان و اسرائیل را نیز در دست تهیه دارد. اسرائیل همواره گفته است که برای تعیین مرز با لبنان در هر لحظه آماده است. هم‌اکنون نیز، در واقع، دو کشور یک مرز غیررسمی به نام «خط آبی» دارند که زیر نظر سازمان ملل متحد اداره می‌شود. در سال ۲۰۰۰، اسرائیل آمادگی خود را برای دائمی کردن این مرز اعلام کرد. این امر با مخالفت سوریه روبرو شد که مزارع شبعا راکه در اشغال اسرائیل است جزو خاک خود می‌داند.

در دیداری که من در سال ۲۰۰۹ از این مزارع داشتم، مردمی که ملاقات می‌کردیم همگی خود را لبنانی می‌دانستند و اصرار داشتند که روستاهایشان بایستی به لبنان پس داده شود. با این حال، کوفی عنان، دبیرکل وقت سازمان ملل، در سال ۲۰۰۰ نظر سوریه در مورد حاکمیت بر شبعا را تایید کرده بود. بدین‌سان، گیر کار بین سوریه و لبنان بود، نه بین اسرائیل و لبنان.

@AmirTaheri4
ماجرای شبعا با تهیه یک نقشه جغرافیایی ناقص از سوی فرانسه،که آن زمان قیمومیت سوریه و لبنان را بر عهده داشت، در سال ۱۹۲۰ آغاز شد. پس از آن، فرانسویان در سال ۱۹۴۵ پذیرفتند که شبعا متعلق به لبنان است اما اقدامی برای قانونی کردن این نظر انجام ندادند.

برگردیم به قرارداد جدید لبنان‌ـ‌اسرائیل. این قرارداد را دولت میشل عون، رئیس‌جمهوری که تهران تعیین کرده است، امضا کرد. این قرارداد از پشتیبانی کامل حزب‌الله، گروه شبه‌نظامی که تهران ایجاد کرد، برخوردار است. به عبارت دیگر، شاهد یک توافق غیر مستقیم بین آیت‌الله خامنه‌ای و «دشمن صهیونی» هستیم.

چه عواملی سبب شد که این رویداد شگرف شکل بگیرد؟ نخستین، اگر نخواهیم بگوییم مهم‌ترین، عامل پول است. لبنان به‌طور متوسط بین ۱.۵ تا ۲ میلیارد دلار در سال برای جمهوری اسلامی خرج دارد. تامین این مبلغ در شرایطی که نظام «اسلام ناب محمدی» با بحران نقدینگی، تورم و رکود اقتصادی روبرو است، کار آسانی نیست. با به راه افتادن حوزه گاز قانا در دو یا سه سال آینده، لبنان خواهد توانست بین ۱۰ تا ۱۵میلیارد دلار درآمد سالانه به دست آورد و بدین‌سان، باری را که بر دوش تهران است سبک‌تر کند.

عامل دوم این است که سونامی پول مورد انتظار حزب‌الله و دار‌و‌دسته عون و شرکای آنان را ثروتمندتر خواهد کرد. حتی اگر بخشی از این درآمد به اقتصاد نیمه‌مرده لبنان تزریق شود، امکان احیای سریع آن وجود خواهد داشت. سرمایه‌گذاری در طرح‌های زیربنایی، بازسازی بندر بیروت، ایجاد یک فرودگاه بین‌المللی در بعلبک با یک خط ‌آهن از شمال به جنوب جزو طرح بنایی‌اند که با کمک ایالات متحده شکل گرفته‌اند. حسن نصرالله، رهبر حزب‌الله، به‌سادگی می‌تواند ثروت هنگفت خود را چند برابر کند. بدیهی است که برای افرادی مانند نصرالله یا به قول اعراب، مرتزقه پول همواره مهم‌تر از مرام و مسلک است.

عامل سوم، توافقی است که در سطحی وسیع‌تر بین قدرت‌های بزرگ، از جمله روسیه، به‌رغم درگیری‌اش در اوکراین، برای برقراری حداقلی از ثبات در خاورمیانه در حال شکل گرفتن است. در این توافق هنوز ناکامل، ترکیه، ایالات متحده، کشورهای عرب، اتحادیه اروپا و البته اسرائیل نفع مستقیم دارند. خواسته همه آنان این است که لبنان نقش سنتی خود را به‌عنوان یک دولت حائل بازیابد‌ــ سرزمینی که به روی همه باز است و زیر سلطه انحصاری هیچ قدرتی نیست‌ــ چیزی مانند «سوییس خاورمیانه».

اگر لبنان بتواند نقش تاریخی خود را بازیابد، دیگر نمی‌تواند به‌عنوان «سنگر مقدم مقاومت» آن‌طور که آیت‌الله خامنه‌ای می‌خواهد، به شمار آید. ثبات سیاسی و بی‌طرفی به لبنان امکان خواهد داد که در برنامه بزرگ و اجتناب‌ناپذیر نوسازی سوریه ویران‌شده نقش مرکزی داشته باشد.

لبنان هر زمان که بی‌طرف و به روی همه باز بود، به‌سرعت پیشرفت کرد. در سال ۱۹۵۵، لبنان در نخستین آمارگیری بانک جهانی از کشورهای خاورمیانه، بالاترین درآمد سرانه سالانه را داشت. (لیبی در مقام آخر و ایران در مقام چهارم بودند.)

در سال‌های ۱۹۸۰ تا ۲۰۲۰ ، تزریق سرمایه از سوی لبنانی‌ها، به‌ویژه از آفریقای غربی و آمریکای لاتین، همراه با سیل پول ایرانی از طریق حزب‌الله و دیگر گروه‌های وابسته به تهران، اقتصاد محتضر لبنان را از مرگ حتمی نجات داد. اما اکنون پس از چهار سال رکود بی‌سابقه و فشار ناشی از حضور بیش از سه میلیون آواره سوری، لبنان بدون درآمد از گاز و نفت و از‌سرگیری سرمایه‌گذاری کشورهای عرب صادرکننده نفت، نخواهد توانست از سقوط به ژرفای فقر نجات یابد.

توافق غیرمستقیم تهران با تل‌آویو یک سوال مهم را مطرح می‌کند: آیا نمی‌توان تصور کرد که جمهوری اسلامی همان روشی را که نوکرانش در بیروت پذیرفته‌اند اتخاذ کند؟

ایران و اسرائیل هیچ‌گونه اختلاف ارضی و مرزی با یکدیگر ندارند. در همان حال، بین آن دو موضوع‌هایی هست که نیازمند مذاکره مستقیم، یا با میانجی‌گری، است‌ــ مثلا ۵۰۰ میلیارد دلاری که «دشمن صهیونی» با خرید نفت از ایران در سال‌های دهه ۱۹۷۰ بدهکار است. لوله نفت تیران‌ـاشدود (ایلات‌ـ‌اشکلون) نیز که با سرمایه‌گذاری ایران برای صدور نفت به مدیترانه، با دوری از کانال سوئز، ساخته شد نیز می‌تواند موضوع مذاکره باشد. در شرایطی که اروپا تشنه انرژی است، این شاه‌لوله می‌تواند بخشی از نفت مورد نیاز را با هزینه کمتر از خرج انتقال نفت دریای مازندران از طریق ترکیه تامین کند.

از این گذشته، با توجه به شمار ایرانیان یهودی و اسرائیلیان ایرانی‌الاصل زمینه‌ای جذاب برای داد‌و‌ستد فرهنگی، علمی و به‌طور کلی انسانی بین دو کشور وجود دارد.

@AmirTaheri4
یک ضرب‌المثل خودمانی می‌گوید: دوستی بی‌جهت قابل فهم است اما دشمنی بی‌جهت چرا؟ در ۴۳ سال گذشته هیچ‌یک از رهبران نهضت خمینی‌گرا نتوانسته‌اند کوچک‌ترین دلیل قابل فهمی برای دشمنی با اسرائیل عرضه کنند. سینه زدن مجازی برای فلسطین و کاسه داغ‌تر از آش بودن در مورد مسجد‌الاقصی، مسجدی که شیعیان حق نماز خواندن در آن را ندارند، عذرهای بدتر از گناه‌اند، در حالی که رهبران فلسطینی از یاسر عرفات گرفته تا محمود عباس در جنگ ایران و عراق طرف صدام حسین را گرفتند، آن هم زمانی که اسرائیل با قاچاق سلاح‌های ضدتانک آمریکایی کوشید به ایران کمک کند.

رژیم خمینی‌گرا یادآور آن خیاط ضرب‌المثل است که برای شمردن هر یک از رفتگان، یک ریگ در کوزه می‌انداخت تا روزی که خودش در کوزه افتاد و کسی نبود که برایش ریگی بیندازد.

خامنه‌ای که از ۴۳ سال پیش در مذاکره مستقیم و غیرمستقیم با «شیطان بزرگ» بوده است و امروز هم سراب «برجام» را در مرکز جهان‌بینی خود قرار داده است، چرا نباید پس از افتادن ریگ نصرالله و عون، به افتادن ریگ خودش بیندیشد؟

@AmirTaheri4