Amir Taheri امیر طاهری
10.7K subscribers
3.16K photos
1.67K videos
1 file
1.46K links
معرفی دکتر امیر طاهری :
دارای دکترای اقتصاد از لندن، نویسنده ، مترجم و ژورنالیست بین الملل ، تنها شخصیت ایرانی که با رهبران بزرگی مانند گورباچف ،نیکسون ، کلینتون و #شاهنشاه_آریامهر به طور مستقیم گفتگو داشتند
Download Telegram
‏امروز ۲۲۵امین سالگرد انتخاب تهران به عنوان پایتخت ایران است که ۲۰ هزار نفر جمعیت داشت.
ایران در آن زمان شامل ماورای قفقاز بعلاوه بخشهایی از افغانستان، عراق، ترکمنستان و بلوچستان پاکستان بود.
امروز تهران در ایران بسیار کوچکتر ۱۰ میلیون نفر جمعیت دارد.

@AmirTaheri4
‏آیا تیم بایدن در مورد افغانستان سیاست «هشتن و در رفتن» را در پیش گرفته است؟ بلینکن وزیر امور خارجه آمریکا در کنفرانس ناتو گفته است: «ما باهم وارد افغانستان شده‌ایم و باهم خارج خواهیم شد.» برای پایبندی بایدن به قولش، او موظف به خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان در ماه می است.

@AmirTaheri4
‏درحالیکه ‎#خامنه‌ای می‌گوید "توافق هسته‌ای" باید به نفع ایران تغییر کند،‎#روحانی آخرین شرط باقیمانده "مقام عظمی" برای رعایت کامل برجام را کنار می‌گذارد.
او می‌گوید: ما دیگر به دنبال جبران خسارت وارده به اقتصادمان بر اثر تحریمها، توسط آمریکا نیستیم.
(بالا بردن پرچم سفید؟)

@AmirTaheri4
هند بجای بدهی نفتی ۲۰ میلیارد دلاری حاصل از واردات نفت [دزدیده شده و فروخته شده توسط ملاها از ما ایرانیان] ،
پیشنهاد تبدیل مبلغ ابتدا به روپیه و سپس دریافت ما به ازای آن شکر، برنج و چای را داده است.
۲۰ میلیارد دلار شکر، برنج و چای از نظر مقدار بسیار زیاد است.

@AmirTaheri4
‏آب در برابر نفت

غنی، رئیس جمهور افغانستان، سد جدید رودخانه هیرمند را افتتاح کرد.
می‌گوید: از این به بعد، ایران مجبور است برای سهم خود از جریان آب، نفت بپردازد.
ما دو معاهده با کابل داریم که آب را یک منبع طبیعی مشترک در هیرمند، پریان‌رود و هریرود اعلام کرده و سهم آب را مشخص کرده.

@AmirTaheri4
‏شرط "آب در برابر نفت" رئیس‌جمهور غنی این واقعیت را پنهان نخواهد کرد که حتی در حال حاضر ایران پس از آمریکا و هند سومین اهدا کننده کمک به کابل است.
اینکه یک رژیم نالایق در تهران ما را به انزوا کشانده نباید مورد سوءاستفاده قرار گیرد.
غنی باید به روابط طولانی مدت بین ۲ ملت بیاندیشد.

@AmirTaheri4
‏با ما مانند مطرودین رفتار می‌کنید؟

#عراق نیاز دریافت ویزا برای ۳۷ کشور را برداشت، اما نه برای ایرانیان.
شهروندان ۱۰۲ کشور می‌توانند با ویزا فرودگاهی به روسیه بروند. اما نه ایرانیان
اتحادیه اروپا سهم محدودی برای ویزا ایرانیان در نظر گرفته
#چین فقط به تجار ایرانی اجازه ورود
می‌دهد.

@AmirTaheri4
‏"مقام رهبری" آیت‌الله علی خامنه‌ای: مشارکت ما در یمن کمک به مردم مسلمان رنج دیده در یمن است، به هر طریقی، که یکی از وظایف اسلامی ما است.
محمد عبدالسلام، سخنگوی حوثی‌های یمن: جمهوری اسلامی به هیچ وجه درگیر امور یمن نیست.
(حرف چه کسی را باید باور کرد؟)

@AmirTaheri4
‏سخنگوی وزارت بازرگانی چین، گو فنگ: "بایدن از ما نخواسته خرید نفت ایران را متوقف کنیم"
درست!
آمریکا می‌گوید که شما نمی‌توانید دلار پرداخت کنید در حالی‌ که ایران درخواست دریافت دلار را دارد.
در نتیجه، چین نفت ایران را دریافت اما پرداخت نمی‌کند. درآمد حاصل در یک حساب مسدود قرار می‌گیرد!

@AmirTaheri4
⚡️نوروز و موهومات «رهبر»
نظام خمینی‌گرا، مانند عشقه‌هایی است که یک درخت تنومند و شاداب را در آغوش می‌گیرند، مایه جان او را می‌مکند و به‌جایش زهر در وجود درخت تزریق می‌کنند


یکی از سنن نوروز باستانی ما «خانه‌تکانی» است. جنبه فیزیکی این سنت مربوط می‌شود به خانه و کاشانه ما. لازم است که هرچه را در خانه و کاشانه داریم از نو بنگریم و تصمیم بگیریم که آیا می‌خواهیم نگاهش داریم یا نه. اگر ارزش حفظ کردن دارد، تمیز و براق می‌کنیم و در محل مناسب قرارش می‌دهیم؛ اما «خانه‌تکانی» در وجه معنوی آن به‌مراتب مهم‌تر است. در این وجه، به آنچه در سال گذشته کرده یا اندیشیده‌ایم، خواهیم رسید. کجا اشتباه کردیم؟ کدام توفیق را به دست آوردیم؟ و از همه مهمتر چه برنامه‌هایی برای سال نو در نظر داریم؟

با توجه به این سنت، پیام نوروزی آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، در هفته‌ای که گذشت به‌راستی تاسف‌آور به نظر می‌رسد. «ولی‌فقیه» به‌جای بررسی واقع‌بینانه از سال گذشته، مشتی موهومات کلیشه‌ای عرضه کرد. او که سال گذشته را سال «جهش تولید» خوانده بود، پذیرفت که این هدف محقق نشده است؛ اما نگفت چرا و چه کسی مسئول این شکست است. بدین‌سان هیچ سیاست مشخصی را برای جلوگیری از شکست‌های آینده عرضه نکرد.

رهبر که در همه زمینه‌ها از ازدواج موفق گرفته تا آشپزی اسلامی و شو اسلامی، صاحب‌نظر و تألیفات است، در نقش اقتصاددان ظاهر می‌شود. او می‌گوید: «موانع تولید عبارت‌اند از واردات بی‌رویه، قاچاق گسترده و مقررات زائد؛ اما چگونه می‌توان با این موانع روبرو شد؟ جواب ایشان: لازم است که در صداوسیما تبیین شود!»

رهبر می‌پذیرد که فساد در سطوح اداری بانکی و گمرکی مانع تحول اقتصادی در ایران است، اما نمی‌گوید چه کسانی، یا چه نهادهایی یا چه سیاست‌های این فساد را به وجود آوردند و چگونه است که بعد از ۴۲ سال هنوز غرق در فساد هستیم.

با الهام از «کرامات شیخ ما» آقای خامنه‌ای چنین اظهار فضل می‌فرماید: «ایران با استفاده از ظرفیت‌های خود می‌تواند از شکوفاترین اقتصادهای منطقه و حتی جهان باشد.» به‌عبارت‌دیگر: دست را باز کرد و گفت: وجب!

برای تزریق اندکی امید در پیامی، آقای خامنه‌ای می‌گوید: بانک جهانی ایران را در مقام هجدهمین اقتصاد بزرگ جهان قرار داده است.

سپس ایشان ابراز امیدواری می‌کند که در آینده نامعلوم ایران به مقام دوازدهم برسد.

آقای خامنه‌ای شاید نداند که ایران در سال ۱۳۵۶ در مقام دوازدهم جدول بانک جهانی از نظر تولید ناخالص ملی قرار داشت. در همان سال بودجه ملی ایران هشتمین بودجه بزرگ، به نسبت جمعیت، در جهان بود.

برنامه اقتصادی ایران این بود که تا سال ۲۰۰۰ میلادی در جمع ۵ قدرت بزرگ اقتصادی جهان از نظر تولید ناخالص ملی و نه درآمد سرانه قرار گیرد.

رژیم پیشین برای تحقق آن هدف برنامه‌های اقتصادی مشخصی داشت و سیاست‌های روشنی را تعقیب می‌کرد. امروز اما از برنامه‌های راهبردی اقتصادی خبری هست، نه از سیاست‌های اجرایی لازم.

آقای خامنه‌ای می‌گوید، نجات اقتصاد ایران از رکود اگر نخواهیم بگوییم «سقوط‌ آزاد»، نیازمند «مدیریت قوی، بااحساس مسئولیت، ضد فساد و دارای برنامه جامع اقتصادی است.»

خوب چرا چنین مدیریتی نداشته‌ایم و نداریم؟ آقای خامنه‌ای پاسخی عرضه نمی‌کند و تنها وعده می‌دهد که انشا‌الله در ۳۰ سال آینده همه‌چیز روبه‌راه خواهد شد.


در زمینه‌هایی که راستی آزمایی دشوار است، آقای خامنه‌ای از کرکری خواندن استفاده می‌کند، مثلاً از «افزایش حیرت‌انگیز قدرت دفاعی جمهوری اسلامی» سخن می‌گوید. این «افزایش حیرت‌انگیز» در هیچ جنگی آزمایش نشده است و خدا کند آزمایش نشود؛ اما آنچه قابل چک کردن است، ناتوانی نیروهای نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی در تأمین امنیت مرزهای کشور است. در سالی که گذشت، جمهوری اسلامی با بیش از هشتاد «عملیات خرابکارانه و تروریستی» در مرزهای غربی و شرقی کشور روبه‌رو بوده است. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، حفظ مرز ایران و افغانستان را به ارتش محول کرده است و خود برای حفظ مرز با پاکستان خواستار ۴۰۰۰ نظامی دیگر و بودجه‌های بزرگ‌تر است.

در پیام نوروزی خود، آقای خامنه‌ای، حرفی درباره بلای کرونا ندارد و سکوت را بر ارائه گزارشی از آنچه گذشته است، ترجیح می‌دهد. آیا ایشان، مسئولیت دیر رساندن واکسن به کشور را می‌پذیرد؟ آیا اظهارات نامسئولانه ایشان در مورد مهم نبودن کرونا و خودداری از خرید واکسن‌های آمریکایی و انگلیسی صدها هزار ایرانی را در خطر نیفکند؟

ازآنجاکه ایشان خود را در برابر هیچ مرجعی پاسخگو نمی‌داند در این زمینه نیز از پاسخگویی می‌پرهیزد.

@AmirTaheri4
‏وزارت خارجه اسلامی نمایشگاه بزرگداشت روابط طلایی دیپلماتیک با چین کمونیست را افتتاح کرد.

نمایشگاه دیدارهای تاریخی شاهزاده اشرف، ملکه فرح و نخست وزیر هویدا به چین را در بر نمی‌گیرد.

سفر رسمی رئیس‌جمهور هوآ کو فنگ، در زمان شاه نیز کم اهمیت جلوه داده شده.

@AmirTaheri4
‏فارس‌نیوزِ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی امروز: برای ۳۳ سال افغانستان پیمان ۱۹۷۲ برای تقسیم آب‌های رودخانه هیرمند با ایران را نقض کرده است.
نقض معاهده به محیط زیست آسیب رسانده و تعداد بی‌شماری از کشاورزان ایرانی را از بین برده است.

و "مقام رهبری" مشغول "آزاد" کردن فلسطین بوده است.

@AmirTaheri4
‏رسانه‌های اسلامی دستور داده شده که دیگر از دریای عمان استفاده نکنند و دریای مکران را جایگزین آن کنید.
مکران نام خط ساحلی ایران در خلیج عمان است.
تغییر اصطلاحات جغرافیایی با ریشه‌های تاریخی احمقانه و خطرناک است.
آیا آخوندها می‌خواهند با عمان درگیر شوند؟

@AmirTaheri4
‏میهن پرستی جعلی؟

سعید جلیلی، مشاور خامنه‌ای، نامزدی ریاست جمهوری خود را با یک گروه اقدام سیاسی جدید آغاز می‌کند.
حدس بزنید چی شده! این گروه که خود را«انقلاب جدید برای احیای رویای ایرانی» می‌نامد، ناله‌های ناسیونالیستی می‌کِشد.
چه بر سر اسلام، امام و سایر مزخرفات این چنین آمده است؟

@AmirTaheri4
‏بیدار شدن از کابوس ۳۳ ساله؟

رسانه‌های اسلامی گزارش‌ها و تصاویری درباره آنچه آنها «تأثیر مخرب» تصمیم افغانستان مبنی بر تقسیم نکردن آب‌های هیرمند و رودخانه‌های دیگر با ایران بر اساس معاهده ۱۹۷۲ می‌خوانند، منتشر کردند.
سایت‌های خبری سپاه ادعا می‌کنند: «کابل ۳۳ سال عهدنامه را نقض کرده»

@AmirTaheri4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«انتخابات در جمهوری اسلامی، یک تئاتر و صحنه‌گردانی مبتذل است»
امیر طاهری، روزنامه نگار ارشد


@AmirTaheri4
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تفسیر خبر چهارشنبه ۱۱ فروردین - آیا توافقنامه چین و حکومت جمهوری اسلامی آینده‌ای دارد؟
گفتگو با امیر طاهری

مشاهده این برنامه در یوتیوب

@AmirTaheri4
«درگیر احساسات نشو!» این اولین درسی بود که باید می‌گرفتم و می‌آموختم وقتی که در دهه هفتاد قرن پیش خبرنگاری جوان بودم و برای پوشش «رویدادها» به کشورهای دور اعزام می‌شدم.

این گونه بیان‌ها احساسات جنگ‌ها، انقلاب‌ها، تصفیه‌های نژادی، گرسنگی‌ها و در نسخه کم ضررتر آن کودتاها را پوشاند که عاملی در جلب پوتین‌های نظامی بودند که عینک‌های آفتابی را به کرسی قدرت می‌رساندند.

یکی از اولین این «رویدادها» انتخابات عمومی پاکستان بود که درآن زمان کشوری یک‌پارچه بود.

اول شب به شهر دکا رسیدم و بعد به هتلی در اطراف پایتخت وسیع که آن زمان پاکستان شرقی خوانده می‌شد رفتم. بعد از دوشی مختصر به لابی هتل رفتم و ماشینی کرایه کردم تا به مرکز شهر بروم.

تحقیقات مطبوعاتی من سرو صدایی به راه انداخت. به من گفته شد« شاید درست نبود» بعد از غروب آفتاب به شهر بروم و بهتر است تا صبح روز بعد صبرکنم. به هرحال تاکسی‌های هتل پس از نماز عشا کار نمی‌کردند. صحبتم با کارمند هتل را مرد نحیف و بلند قامتی قطع کرد که به من پیشنهاد داد مرا با «ریکشا» برساند؛ یگ گاری کوچک سه چرخ.

برای من حسابی خوب بود و راه افتادیم. وقتی به اطراف شهر رسیدیم حس کردم غرق در جهان کاملاً متفاوتی شدم.

رو به رویم صحنه آشوبی ناب بود با تعداد بی‌شماری آدم که اکثرشان نیمه عریان و بدون لباس و تقریبا پا برهنه بودند و مشخص بود از کمبود تغذیه رنج می‌برند و میان گاری‌های ریکشا و سه چرخه‌ها می‌چرخیدند. در میان گروه زیادی از گدایان و کودکان بازیگوش و جوانان‌ ولگرد و مردانی با لباس‌های مختلف نظامی یا پلیس که از فضای تقریباً همیشه خاکی اطراف آلوده شده‌اند، شوال‌های سنگینی را به دوش می‌کشیدند.

چند ساعت دیدن آن صحنه کافی بود تا خسته و کوفته بشوم و لازم شد به سرعت به هتل فاخری که درآن ساکن بودم برگردم که حالا به نظر می‌رسید دروغ بزرگی است که حقیقت بی رحمی را پنهان می‌ساخت. احساس کردم خوش‌بینی‌ ترد و شکننده جوانانه‌‌ام درباره آینده بشریت رو به متلاشی شدن و نابودی می‌رود؛ چون هنوز براین باور بودم که شدیدترین درجات فقر ویرانگر را می‌توان شکست داد؛ با تکنولوژی یا ایدئولوژی. همان اولین رفتنم به قلب شهر دکا کافی بود تا کشیده‌ای به این تصور بخورد و خوش‌بینی‌ کاملاً ویران بشود. بعد با خویی خشمگین که رنگ و بوی بزدلی شدید داشت به این فکرکردم که با اولین هواپیما که کشور را ترک می‌کند فرارکنم.

بعد یاد موعد دو روز بعدی افتادم که برای مصاحبه با شیخ مجیب الرحمن داشتم، شخصیتی که رهبران پاکستان شرقی-که چند روز پیش ازآن با آنها دیدار کرده بودم- او را «شخصیت خطرناک و جنجالی» توصیف می‌کردند.

شیخ مجیب، آن طور که اینجا همه دوست دارند اینگونه بنامند، ماشین «استودبیکر» امریکایی عتیقه مدل1951 فرستاد تا مرا به خانه‌اش ببرد؛ یک ویلایی که با همه معیارهای معروف تا حدودی ساده بود، اما درآن لحظه‌ها مانند واحه‌ای از آرامش در میان باغی لطیف از گل‌ها و گیاهان زیبا به نظر رسید.

پس از چند فنجان بی انتهای چای و نیم دوجین شرینی خوشمزه که برای تازه وارد ناشناخته است، نتیجه گرفتن شیخ مجیب با توصیفات آدم جنجالی بسیار فاصله دارد؛ شیخ یکی از شخصیت‌های رؤیاداری بود که صحبت‌های طولانی و حرف‌های زیادی درباره تمایل مردمش برای دردست داشتن سرنوشت کشورشان می‌گفت، مسئله‌ای که به معنای تقسیم پاکستان بود.

چه کسی می‌تواند نهاد نظامی قوی پاکستانی را از کشور کنار بزند؟ آیا «قدرت‌های درگیر» با مسئله از جمله هند، چین، ایالات متحده، اتحاد جماهیر شوروی و ایران که شاه بسیار بلندپرواز برآن حکمرانی می‌کرد آیا اجازه می‌دادند یا با چنین زلزله ژئو-سیاسی قوی کنارمی‌آمدند؟

شیخ مجیب از من پرسید دوست دارم در بعضی سفرهای انتخاباتی با او همراه شوم تا فضاها را خوب لمس کنم.

در روزهای بعد دیدن راهپیمایی‌های انتخاباتی در دکا، بازار بزرگ کاکس و شهر چیتاگونگ حسابی مرا به هم ریخت؛ چرا که نیروی مثبتی که شیخ مجیب به جمعیت رأی دهندگان می‌داد واقعاً حیرت آور بود. جمعیت «هیکل‌های بزرگ ضعیف» مردم درآنجا به طور ناگهانی به توپ‌های بزرگ آتشین تبدیل شدند. با این وجود احساس عجیبی مرا فراگرفت که همه اینها به مصیبتی هولناک منتهی می‌شوند.

و واقعاً شیخ مجیب با اکثریت بسیار بالا پیروز انتخاباتی شد که در سراسر پاکستان برگزار شد حال آنکه از تشکیل دولت پاکستان متحد محروم شد. رهبری پاکستان تصمیم گرفت دست به حمله‌ای همه جانبه و بیرحمانه بزند که شامل به زندان انداختن شیخ مجیب و اعلام
https://persian.aawsat.com/home/article/2897771/%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1-%D8%B7%D8%A7%D9%87%D8%B1%DB%8C/%D9%85%D8%B4%DA%A9%D9%84-%D8%AE%D8%A8%D8%B1%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1-%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D9%86%D8%A7%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%AF%DB%8C-%D9%88-%D8%AA%D8%B5%D9%88%D8%B1-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86

@AmirTaheri4
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ نخستین پادکست ایندیپندنت فارسی با محوریت بررسی جنبه‌های مختلف روابط ایران و آمریکا منتشر شد.

♦️ در این پادکست کاملیا انتخابی فرد سردبیر ایندیپندنت فارسی همراه با امیر طاهری نویسنده و روزنامه‌نگار پیشکسوت، با نگاهی به فراز و نشیب‌های رابطه دو کشور ایران و آمریکا،موانع عادی سازی روابط این دو کشور را بررسی می‌کنند.

لینک پخش پادکست ایندیپندنت فارسی

@AmirTaheri4
Audio
در این گلچین و بازتاب ویژه ۱۰ دقیقه‌ای که از بیانات استاد طاهری برای لذت سمع (کی صدای گرم، گیرا، و آرامش دهنده‌ی ایشان را دوست ندارد؟…) و بسط معلوماتتان تهیه کرده‌ام و قصد دارم بیشتر هم بکنم، ایشان خیلی عالی و تاریخ بندی شده به روابط بین ایران و آمریکا می‌پردازند و بعد به همان جمهوری اسلامی.

پیاله‌چی نهایت تشکر و قدردانی را نه تنها از زحمات دکتر طاهری، بلکه همچنین از سایت ایندپندنت فارسی دارد که منبع این گلچین بود.

@AmirTaheri4
⚡️امیر طاهری - ایران در میان توهم و واقعیت

خامنه‌ای صحبت از «توطئه‌ای» می‌کند تا ایران به یک « کشور طبیعی» مانند همه کشورهای دیگر تبدیل بشود... او تعهد داد هرگز اجازه نمی‌دهد چنین اتفاقی بیفتد
متن قدیمی باز از میان پرونده‌های غبار گرفته بیرون آمد و دکورها به نظر درخشان و پرتلألؤ آمدند درحالی که مسئول شروع کرد به حرکت دادن عروسک‌ها تا نخ‌ها و خم و راست کردن انگشت‌هایش را امتحان کند. با این حال هنوز یک چیز کم است: عروسک جدید برای افزودن به جذابیت نمایش برای کسانی که پیش از این نمایش‌ را صدها بار دیده‌اند.
متوجه مسئله شدید؟ صحبت من اینجا از انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران است که قرار است ماه ژوئن آینده برگزار شود، اما تا بدین جا موفق به جلب توجه چندانی نشده است. در نسخه‌ها قبلی نمایش عروسکی انتخاباتی، توجه به نمایش از دو سال قبل روز انتخابات با تلاش گروه‌های رقیب درون نظام برای بسیج و کشاندن مردم برای رسیدن به جایزه مورد نظر یا دست‌کم گذاشتن اثر ملموس شروع می‌شد. دست‌کم در دو مناسبت شیره این مسخرگی گرفته شده است؛ یک بار در نتیجه‌ای که شگفتی مسرت بخشی آفرید و یک بار در نتیجه هولناکی که کسی انتظارش را نداشت. در مورد سوم هم این مسخرگی منشأ جنبشی در سطح کشور شد که نظام خمینی را تا لبه پرتگاه برد.
اما برای کسانی که همچنان این شکلک‌بازی انتخاباتی را توهینی به شعور انسان می‌دانند، به دو دلیل به آن اهمیت می‌دهند.
اول: تصویر مختصری از توازن جریان‌های درون اردوگاه خمینی ارائه می‌کند. دوم: انتخابات در لایه‌های خود نشانه‌های روشنی از قدرت نظام بر جذب شمار بسیاری از رأی دهندگان برای شرکت در رأی دادن دارد.
دوست دارم از طرف خود دلیل سومی اضافه کنم که از سوی برخی ناظران که شتابزده رأی صادر می‌کنند خیلی با مخالفت روبه رو شده: امکان -هرچند هم ضعیف- تصحیح مسیری که کشور به سمت آن حرکت می‌کند، اگرچه اندک باشد.
با این حال، به نظرنمی‌رسد هریک از این دلایل این بار اهمیت قابل ذکری داشته باشند.
آنچه روشن است اینکه توازن قوا به سود کسانی چرخید که چکیده چهاردهه تجربه انقلابی با آن آمیزه ایدئولوژیک از افکار مغلوط «شیعه» و تحریف شده از«کمونیسم» درستایشی که به مرز تقدیس خود آیت الله خامنه‌ای رسید را دارند که خود را به عنوان «رهبر معظم» منصوب کرد.
براین اساس، اتفاقی نیست که آیت الله خاتمی یکی از مشهورترین ملاهای داخل نظام تأکید می‌کند، انتخابات ژوئن آینده رأی دادن به «رهبر معظم» و نظام به طور کلی است.
امروز دیگر آن دوره گذشته که محمد جواد ظریف درآن توانست خود را وزیرخارجه ایران بدون نام بردن از «جمهوری اسلامی» یا حتی خود «اسلام» معرفی کند و با داستانی که برای اعضای بلند پایه «شورای روابط خارجه» درباره گروه «معتدل» طرفدار ایالات متحده که با گروه مخالف آن در ایران برسرقدرت رقابت می‌کند تسلی خاطر بدهد.
درباره آمار رأی دهندگان شرکت کننده در انتخابات اما، ما اکنون می‌دانیم نظام صحنه را برای یک «رویداد تاریخی» مهیا ساخته است. فرمانده «سپاه پاسداران» حسن سلامی اعلام کرد، «رهبر معظم» دستوراتی برای تحقق « استقال تاریخی» از سوی رأی دهندگان صادر کرد؛ مسئله‌ای که نیروی «سپاه پاسداران» در بسیج آن کمک می‌کند.
روشن به نظرمی‌رسد که «رهبر معظم» درمقابل کمترین انحراف از مسیری که برای انقلاب که ادعا می‌کند روز به روز قوی‌تر می‌شود تعیین کرده کوتاه نمی‌آید.
از سوی دیگر دکتر حسن عباسی که به او لقب «دکتر کسینجر اسلام» داده می‌شود گفت:« امروز ما قوی‌تریم و امریکا ضعیف‌تر است و امریکا تبدیل به قدرتی شده که خورشیدش رو به افول می‌رود درحالی که ما قدرتی هستیم که آفتابش درخشان است»!
سال گذشته، برخی پیش‌بینی‌ها درباره صدور دستور خامنه‌ای به راه افتاد که درآن اجازه داده یکی از ژنرال‌های جوان «سپاه پاسداران» ریاست جمهوری را به عهده بگیرد تا با این کار عمامه به سرها به جز خودش را به عقب بکشاند. با این حال شگفتی در این بود که کسی از فرماندهان برجسته «سپاه پاسداران» برای قبول این نقش پاپیش ننهاد.
از سوی دیگر، یکی از وزرای سابق دفاع بدون آنکه اکثریت توجهی به حضورش بکنند پا در رینگ گذاشت. دلیل اصلی که برای صلاحیت انقلابی خود ارائه می‌کند، دور این می‌چرخد که او یکی از «دانشجویانی» بود که دیپلمات‌های امریکایی را 41 سال پیش به گروگان گرفتند. یک بریگاد ژنرال کوچک‌تری هم به او پیوست که شهرتش در ساختن خطوط آهنی است که به جایی نمی‌رسند و پل‌هایی که پیش از افتتاح فرومی‌ریزند.
مسئول سومی در «سپاه پاسداران» به رینگ رقابت پرید که پیش از این ریاست سازمان رادیو و تلویزیون دولتی را به عهده داشت و در مدت مسئولیتش کارنامه تقریباً بی‌نظیری برجای گذاشت: در سایه مدیریت او شبکه‌ها دولتی 70 درصد از مخاطبان خود را از دست دادند.
از سوی



@AmirTaheri4