Amir Taheri امیر طاهری
10.7K subscribers
3.15K photos
1.65K videos
1 file
1.44K links
معرفی دکتر امیر طاهری :
دارای دکترای اقتصاد از لندن، نویسنده ، مترجم و ژورنالیست بین الملل ، تنها شخصیت ایرانی که با رهبران بزرگی مانند گورباچف ،نیکسون ، کلینتون و #شاهنشاه_آریامهر به طور مستقیم گفتگو داشتند
Download Telegram
‏"من هر روز که به عنوان وزیر امور خارجه خدمت می‌کنم، یاد پدر ناتنی و خانواده‌اش و شش میلیون یهودی و میلیون‌ها نفر دیگر که در جریان هولوکاست کشته شدند را همراه خود دارم."
- وزیر امور خارجه آمریکا، آنتونی بلینکن در روز یادبود ‎#هولوکاست

@AmirTaheri4
⚡️جهانی‌سازی: جشن غم‌انگیز طلایی
تجربه جهانی‌سازی به پاییز خود رسیده و شمردن جوجه‌ها شروع شده است
در فرهنگ اروپایی، پنجاهمین سالگرد تولد یک انسان یا یک نهاد ساخته انسان‌ها را «جشن طلایی» می‌خوانند و با شور و شوق و دنگ و فنگ ویژه، گرامی می‌دارند. بدین‌سان، شگفتی‌آور نبود که باشگاه جهانی اقتصاد، معروف به داوس، دهکده‌ای که میزبان گردهمایی سالانه آن است، از چند سال پیش خود را برای «جشن طلایی» خود در سال جاری آماده کند.

امید برنامه‌ریزان این جشن این بود که بزرگترین گردهمایی سران کشورها را همراه با بزرگترین اجتماع مدیران، بزرگترین شرکت‌ها و بنیادهای جهانی برگزار کنند. اما افسوس! در سال ۲۰۲۰ میلادی، یک سال پیش از «جشن طلایی» یک مهمان ناخوانده خود را در مرکز ضیافت قرار داد: ویروس کرونا یا کووید-۱۹.

حضور این مهمان ناخوانده که معلوم نیست کی خواهد رفت، اعضای فرقه داوسیه، یعنی آن یک درصد «برگزیدگان» که دنیای اقتصاد و سیاست را زیر سلطه دارند، فراری داد.

در چند روز گذشته «جشن طلایی» به فضای مجازی پناهنده شد. اما فضای مجازی با فضای واقعی داوس در آلپ‌ سوئیس فرق دارد. در فضای واقعی «گزیدگان» و تصمیم‌گیران می‌توانستند در کنار شومینه‌ای با آتش شعله‌ور بنشینند، ریزش برف را بنگرند، قهوه و کنیاک بنوشند و در گوشی دور از اغیار، درد دل کنند. نه! داوس مجازی همان‌قدر دل‌نشین است که ...خودتان حدس بزنید!

به هم خوردن «جشن طلایی» تنها غصه فرقه داوسیه نیست. پنجاهمین سالگرد این فرقه همراه است با خبرهای بد درباره جنبش عالم‌گیری یا جهانی‌سازی (گلوبالیزم و موندیالیسم) که داوسیان در شکل دادن به آن نقش پیشرو داشتند.

مسئله جهانی‌سازی از نخستین گردهمایی داوس در ژانویه ۱۹۷۱ میلادی مطرح بود. نخستین گام در این مسیر، کوشش پروفسور کلاوس شواب، بنیانگذار باشگاه، برای هماهنگی شیوه‌های مدیریت در سطح بالای جهانی بر اساس الگوی آمریکایی بود.

گام بعدی کوشش برای بازتعریف اقتصاد بین‌المللی بود بر اساس تخصص و امتیازات محلی با هدف افزایش تولید، کاهش هزینه تولید و البته سود بیشتر برای سهامداران و مدیران و به‌طور غیرمستقیم، سیاستمدارانی که به ادامه این مسیر کمک می‌کردند.

آماده‌سازی حال و هوای بین‌المللی، با کمک وسایل ارتباط‌جمعی نو، به‌ویژه تلویزیون، جزو برنامه بود. در این مسیر، گردانندگان طرح جهانی‌سازی اندک‌اندک تقریباً تمامی روشنفکران، اقتصاددانان، آکادمیک‌ها، چهره‌های سینمایی و تلویزیونی و سلبریتی‌هایی که معلوم نیست چرا مشهورند را به خود جلب کردند.

در داوس می‌شد با وارن بیتی به اسکی رفت، با پائولو کوئیلو درباره فهم او از صوفی‌گری سخن گفت و با هوگو چاوز در تعریف «بولیواریسم» به بحث نشست. از آنجا که داوس اندک‌اندک رنگ سیاسی نیز گرفته بود، می‌شد نلسون ماندلا، فردریک دکلرک و بولتزی را در یک اتاق دور هم آورد تا آینده آفریقای جنوبی را ترسیم کنند. در یک اتاق دیگر، شیمون پرز و یاسر عرفات، مانند دو برادر که پس از سال‌ها جدایی به هم رسیده‌اند، از خاورمیانه جدید سخن می‌گفتند. در گوشه‌ای دیگر حجت‌الاسلام محمد خاتمی اردکانی با جورج سوروس، سرمایه‌گذار مجار-آمریکایی، سیمای تغییر «استحاله‌ای» در جمهوری اسلامی در ایران را ترسیم می‌کردند.

کمتر از دو دهه پس از نخستین گردهمایی در داوس، این مراسم سالانه به‌صورت یک «حتماً باید بود» موردقبول رهبران کشورهای نیرومند قرار گرفت. روسای جمهوری ایالات‌متحده، روسیه و فرانسه، نخست وزیران بریتانیا، صدراعظم‌های آلمان فدرال و پس ‌از آن آلمان متحد در مسلک مهمانان یا روضه‌خوانان دائمی داوس درآمدند.

به‌هم خوردن بعضی قراردادهای بعد از جنگ جهانی دوم، به‌ویژه تفاهم مالی برتون وودز و آهسته شدن روند مذاکرات بازرگانی و گمرکی (گات) بر اهمیت داوس به‌عنوان موتور اصلی جهانی‌سازی افزود. در طی ۳۰ سال سیمای اقتصادی-سیاسی جهان دگرگون شد.

در دو گردهمایی اول در ۱۹۷۱ و ۱۹۷۳ فقط ۱۵ تا ۳۰ کشور، غالباً در سطح مدیران شرکت‌های اروپایی حاضر بودند. ایران یکی از ۱۵ کشوری بود که از آغاز با شرکت هوشنگ انصاری، وزیر امور اقتصادی و دارایی، و مدیران چند شرکت و بانک حضور داشتند.

در نخستین گردهمایی‌ها، جهان شکل دیگری داشت. قدرت‌های اقتصادی نوظهور مانند جمهوری خلق چین، کره جنوبی، اندونزی، هند و برزیل غایب بودند. «جهان عرب» نیز نماینده‌ای نداشت و کل قاره آفریقا فقط با حضور دو سه شخصیت تبعیدی در اروپا نمایندگی می‌شد.

آمریکاییان نیز در آغاز، با سوءظن به داوس می‌نگریستند و فرقه داوسیه را نوعی «اسب تروآ» برای اروپاییان می‌دانستند. نظر آمریکاییان با ریاست جمهوری کلینتون عوض شد و داوس اندک‌اندک، در نقش یک کمک‌دهنده (نوعی جیمی برای تارزان) ایالت متحده قرار گرفت.

می‌توان گفت که داوس در گرایش‌گذاری در سطح جهانی و تشویق و هماهنگی در برنامه‌ریزی سیاسی و اقتصادی، دست‌کم در

@AmirTaheri4
‏یادی از شعاع الدین شفا، یکی از دیپلماتهای برتر ایران که در غربت در ایالات متحده درگذشت.
شعاع الدین آخرین سفیر ایران در ایتالیا قبل از به دست گرفتن قدرت توسط آخوندها در سال ۱۳۵۷، وی همچنین به عنوان مدیر بخش اقتصادی در وزارت امور خارجه خدمت کرده و به ۲ وزیر مشاوره داده است.

@AmirTaheri4
‏شعاع الدین شفا که در آمریکا درگذشت، برادر کوچکتر شجاع الدین شفا، یکی از برجسته ترین روشنفکران و کارمندان دولت ایران در دوران قبل از انقلاب بود.
هر دو مدافع سرسخت میهن پرستی ایران بودند، بخشی از میراث خانواده برجسته آنها.

@AmirTaheri4
‏امروز، دهمین روز از بهمن ماه تقویم پارسی، جشن سده، جشن باستانی همه ملت‌های ایرانی است.
با آواز و رقص و یک شام مجلل جشن گرفته می‌شود به این خاطر که به فروردین سال آینده نزدیک می‌شویم.
امسال، به دلیل محدودیت‌ها، ما فقط ۶ نفر هستیم که با هم در پاریس جشن می‌گیریم.

@AmirTaheri4
‏توئیت رابرت مالی، هماهنگ کننده جدید منصوب ‎#جو_بایدن برای ایران می‌گوید: "آمریكا آمادگی لغو تحریم‌های دوران ترامپ را زمانی که آژانس بین المللی انرژی هسته‌ای تأیید کند كه فعالیت هسته‌ای ایران كاملاً با تعهدات برجام سازگار است را دارد. طرفین می‌توانند مراحل را به طور متناوب انجام دهند."

@AmirTaheri4
‏مالی، مرد ایران ‎#جود_بایدن می‌گوید:
۱-اول پیروی کامل ایران از برجام
۲-تأیید آن توسط آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای
۳-آمریکا تحریم‌های اعمالی توسط ترامپ را بر می‌دارد (لغو نمی‌کند)
۴-بیش از ۸۰۰تحریم قبل از ترامپ می‌ماند.
۵-ایران باید به مذاکرات منطقه‌ای با آمریكا و متحدان منطقه‌ای بپیوندد.

@AmirTaheri4
جرج ‏سوروس می‌خواهد به "پسران نیویورک" کمک کند تا در انتخابات ریاست جمهوری در ماه خرداد همچنان مطرح باشند.
تاکنون ‎#جو_بايدن یک هویج سفت پیشنهاد کرده: برداشتن وتو آمریکا از وام ۵میلیارد دلاری صندوق بین المللی پول برای ایران جهت خرید دارو از جمله واکسن کرونا
سایر هویج‌ها بستگی به نتایج دارند.

@AmirTaheri4
‏بنظر می‌رسد تیم ‎#جو_بایدن تمایل دارد توان "پسران نیویورک" در تغییر مسیر جمهوری اسلامی برای دوری از بازی گرگ تنها، بسنجد.
#رابرت_مالی پیشنهاد كنفرانس منطقه‌ای با حضور ايران، آمريكا، اتحاديه اروپا و متحدان منطقه‌ای آمريكا (اسرائيل و عربستان؟) در مورد "ساير موضوعات"، با آغازِ پايان جنگ يمن داد

@AmirTaheri4
‌‎#جو_بایدن در تلاش برای اثبات ترامپ‌زدایی از سیاست آمریکا، احکام اجرایی را امضا می‌کند که ممکن است موثر واقع شوند یا نشوند.
اما او در حالی‌که عملیات تروریستی طالبان علیه افغان‌ها تشدید می‌شوند، همچنان به تأیید به اصطلاح "معامله صلح" که یکی از اشتباهات ترامپ است، پافشاری می‌کند.

@AmirTaheri4
‏برگرد ‎#ترامپ، همه چیز بخشیده شده است؟
رسانه‌های اسلامی ‎#جو_بایدن را برای برنامه آمریکا جهت ساخت پایگاه جدید در تل‌آلاو، شمال غربی البارابیا در منطقه الجزیره سوریه در مرز عراق نزدیک به پایگاه دیرالزور جمهوری اسلامی به باد انتقاد گرفتند.
ترامپ می‌خواست سوریه و افغانستان را ترک کند.

@AmirTaheri4
‏حسام‌الدین آشنا، مشاور رئیس جمهور اسلامی روحانی، از انتخاب رابرت مالی توسط ‎#جو_بایدن استقبال کرد.
"مرد ایران" می‌گوید "این نشان از آمادگی برای منسوخ کردن سریع تحریم‌ها است".
حاج حسام به فرهنگ لغت نیاز دارد.
"توقف"به معنای"منسوخ کردن" نیست.
ظریف نیز نمی‌دانست معنای "ماشه" چیست.

@AmirTaheri4
‏شرم بر مشاور امنیت اسلامی علی شمخانی به دلیل تمجید از تروریست‌های ‎#طالبان برای جهاد با "شیطان بزرگ" آمریکا.

از سال ۲۰۰۲ طالبان گلوله‌ای علیه نیروهای آمریکایی شلیک نکرده‌اند اما بیش از ۷۰۰۰ افغان را کشته‌اند.

آنها همچنین ۱۷ دیپلمات ایرانی را شکنجه و به قتل رساندند.

@AmirTaheri4
‏روشی که طالبان ۱۷دیپلمات که برای جمهوری اسلامی کار می‌کردند را شکنجه داد و کشت بسیار وحشتناک است که حتی نمی‌توان به آن اشاره کرد.
زمانی بود که طالبان در کابل "حکومت"داشت.
آیا به یادآوری کشتار شیعیان هزاره احتیاج است؟
خامنه‌ای ترسو همه را با ادعای جنگ طالبان با آمریکا فراموش کرده.

@AmirTaheri4
‏ترول‌های خمینیستی بدلیل انتقاد از ملاها در به آغوش گرفتن ‎#طالبان به من حمله می‌کنند.
می‌گویند: طالبان مناطق نزدیک مرز ایران را کنترل می‌کند و ما نمی‌توانیم آنها را نادیده بگیریم.
من هرگز نگفتم نادیده بگیرید اما تحسین یا كمک نكنید.
آیا نمی‌توانیم مرزها را بدون بغل کردن تروریست‌ها حفظ کنیم؟

@AmirTaheri4
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
امیر طاهری׀ تیم جدید در واشنگتن: ملاحظات سالادگونه و رنگین کمانِ ناموزون

برگردان فارسی تحلیلی به قلم استاد امیر طاهری با عنوان زیر در شرق الاوسط:
New Team in Washington: Beyond Tokenism

Salad-bar compositions cannot succeed even on their own stated terms. You bring in a Buddhist; why leave out Jehovah's Witnesses? You elevate a Tamil; why leave Bengalis sulking?

#تحلیل_سیاسی
#امیر_طاهری
#سالاد_سیاسی
@Unikador
https://www.youtube.com/watch?v=gVLN4UMQmng

@AmirTaheri4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مصاحبه تاریخی «امیر طاهری» با آریامهر پادشاه فقید ایران، «محمدرضا شاه پهلوی» - بخش پنجم

این گفتگو در آبان ماه ۲۵۳۵ شاهنشاهی برابر با آبان ماه ۱۳۵۵ انجام شده

بخش اول مصاحبه

بخش دوم مصاحبه

بخش سوم مصاحبه

بخش چهارم مصاحبه

@AmirTaheri4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مصاحبه تاریخی «امیر طاهری» با پادشاه فقید ایران، «محمدرضا شاه پهلوی» - بخش نخست

Unika News

@AmirTaheri4
Hamdam همدم
در صورت رسیدن به کاخ سفید، می‌تواند راه رسیدن به آن ارقام را برای جمهوری اسلامی باز کند. در آن صورت بحث «کلاه‌نظامی» یا «عمامه» بی‌معنا خواهد شد. اگر رژیم بماند، هرگز نخواهد توانست سیاست‌های کلان خود را به سود آمریکا، چه رسد به سود ملت ایران تغییر دهد. نیش کژدم نه از ره کین است.

Amir Taheri
http://hmnd.nl/2021/02/01/%d8%a7%d9%85%db%8c%d8%b1-%d8%b7%d8%a7%d9%87%d8%b1%db%8c-%d8%a7%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d8%a8%d8%ad%d8%ab-%da%a9%d9%84%d8%a7%d9%87%e2%80%8c%d9%86%d8%b8%d8%a7%d9%85%db%8c-%db%8c%d8%a7/


@AmirTaheri4
⚡️ایران: در جستجوی ناپلئون بناپارت

همه بناپارت‌ها نظامی نبودند و در ایران نیز نیازی به پریدن از نعلین به چکمه نیست


دلزده از شلپ‌شلپ نعلین آخوندها، بعضی ایرانیان سیاست‌شناس در انتظار شنیدن صدای چکمه‌های نظامیان هستند. این انتظار، این روزها، با سخن گفتن از بناپارتیسم در حلقه‌های سیاسی تهران مطرح می‌شود. بیست سال پیش کلیشه‌ محبوب این حلقه‌ها «ترمیدوریسم» بود، یعنی بستن پرونده انقلاب از طریق استحاله یا تغییر درونی. امروز، بناپارتیسم، اصطلاح دیگری که از واژگان انقلاب فرانسه وام گرفته شده، تازه‌ترین گیاهی است که انقلابیون غرق‌ شده ایران برای نجات به آن متوسل می‌شوند.

یکی از بدشانسی‌های ما ایرانیان، دست‌کم در عالم سیاست، همواره دست افکندن در چنین گیاهانی بوده است: ایسم‌هایی که معنایشان را درست نمی‌فهمیدیم. به همین سبب، کمونیسم ما قلابی از آب درآمد، درحالی‌که ناسیونالیسم‌مان درحد کاریکاتور شکل گرفت. اکنون که یک ایسم دیگر، یعنی بناپارتیسم، به‌عنوان راه نجات مطرح است، بد نیست بدانیم که از چه سخن می‌گوییم.

در حال حاضر، هم بناپارتیست‌ها و هم ضدبناپارتیست‌ها در تهران تصور می‌کنند که بناپارتیسم به معنای حکومت نظامیان است به رهبری چکمه‌پوشی که سوار بر اسب سفید از راه می‌رسد و درهای بسته امید را به روی یک جامعه انقلاب‌زده باز می‌کند.

اما باید دانست که هر حاکم نظامی بناپارت نیست و بناپارتیسم مقوله‌ای است فراتر از حکومت چکمه‌پوشان و شوشکه‌بندان. مفهوم بناپارتیسم، البته، از نام ناپلئون بناپارت گرفته شده است. بناپارت که در ۲۱ سالگی در ارتش انقلابی فرانسه به درجه ژنرالی رسید، پس از یک دوران پیروزی‌های نظامی زیر پرچم انقلاب، در لباس یک سیاستمدار وارد بالاترین نهاد حکومتی انقلاب، یعنی رهبری گروهی «مدیریت» شد. این نهاد در ماه اوت ۱۷۹۵ میلادی به ابتکار امانوئل-ژوزف سه‌یس (Sieyès)، یک روحانی رهاشده از کلیسا، شکل گرفت. هدف از تشکیل این نهاد که فصل «وحشت» یا «ترور» دوران روبسپیر را بست، پایان دادن به تجربه انقلاب و بازگرداندن فرانسه به حالت عادی بود.

گام بعدی در این راه تشکیل یک رهبری گروهی جمع‌وجورتر بود. این رهبری گروهی، زیرعنوان «کنسولگری» سه عضو داشت: سه‌یس، روژه دوکو (Ducos) و البته، ناپلئون بناپارت. چهار سال بعد وقت آن رسیده بود که آن سه نیز در یک تن خلاصه شوند: ناپلئون بناپارت.
بدین‌سان، بناپارت یک نظامی کودتاچی معمولی نبود- جانور سیاسی‌ که صدها نمونه آن را دیده‌ایم از عبدالکریم قاسم گرفته تا آگوستو پینوشه و معمر قذافی.
می‌توان گفت که ناپلئون بناپارت در صحنه تاریخ هنرپیشه‌ای بود که نقش او را دو کشیش سابق، سه‌یس و شارل-موریس تالیران نوشته بودند، اما این نقش چه بود؟ پاسخ روژه دوکو صریح بود: بستن فصل انقلاب و احیای دولت فرانسه.
هم سه‌یس و هم دوکو و احتمالاً حتی تالیران، در واقع، خواستار بازگشت سلطنت بودند و فکر می‌کردند که آونگ رفته به یک‌سو را می‌توان به‌زور به‌سوی مخالف بازگرداند.
بناپارت، اما، یک سیاستمدار گذشته‌گرا یا فسوسانی نبود. از دید او، مهم‌ترین نیاز فرانسه خون‌آلود از انقلاب و محاصره ‌شده ازسوی قدرت‌های دشمن، بازگرداندن دیسیپلین دولتی بود. کم‌تر از ۱۰ سال پس از ورود به صحنه سیاست، بناپارت توانست با کودتای ۱۸ برومر، نقش ناخدای کشتی طوفان‌زده فرانسه را به‌دست آورد. تجربه تلخ و شیرین ۱۰ سال بعد نشان داد که هدف بناپارت نه احیای نظام سلطنتی منسوخ بود و نه استقرار حکومت نظامی. هدف او تغییر توازن قوا بین انقلاب و دولت به‌سود دولت بود.
اگر لنینیسم (Leninism) حاضر است دولت را فدای انقلاب کند، بناپارتیسم انقلاب را فدای دولت می‌کند. انقلاب، در بهترین شکل خود، یک جامعه کوتاه‌مدت به‌وجود می‌آورد. بناپارت، اما، به‌دنبال ایجاد یک جامعه درازمدت بود. او جامعه‌ای می‌خواست که بتواند در یک ماراتن تاریخی شرکت کند درحالی‌که انقلاب هرگز نمی‌تواند از دو ۱۰۰ متر فراتر برود.
در دوران بناپارت نهادهای دولتی ناتوان‌ شده یا حتی له‌ولورده ‌شده در انقلاب بازسازی شدند و با نیرو و نشاطی تازه بازگشتند. بناپارتیسم با توسعه پایگاه تصمیم‌گیری توانست دولتی بسازد که نهادها، روش‌ها و منش‌های آن هنوز، دو قرن بعد، چارچوب زندگی سیاسی-اجتماعی و اقتصادی فرانسه را تشکیل می‌دهند.
در بناپارتیسم، توازن قوای جدید به کاهش بعضی آزادی‌های اجتماعی و سیاسی منجر می‌شود. اما این توازن قوای جدید به جامعه امکان می‌دهد که از تب و التهاب انقلابی به‌در آید و اندک‌اندک، با بازیافتن سلامت خود، به حالت عادی بازگردد. در انقلاب، جایی برای قانونمندی در مفهوم عرفی آن وجود ندارد. لنین با یک تلگرام به نماینده خود در آسیای مرکزی، میخائیل فرونزه، دستور داد که همه مردان کازاخ تیرباران شوند، زنان و کودکان کازاخ از خاک شوروی اخراج گردند و گاو و گوسفند و اسبان کازاخ به نفع انقلاب ضبط شوند.

@AmirTaheri4
‏فریدون عباسی، عضو مجلس رژیم اسلامی امروز: "‎#رئیس‌جمهور#روحانی ادعا کرد انگلیسی بلد است و از یک دانشگاه انگلیس دکترا دارد. پس چرا او نمی‌آید اینجا و ۵ دقیقه انگلیسی صحبت کند؟"
(گزارش مجلس اسلامی می‌گوید بیش از ۱۵۰۰ مقام عالی رژیم اسلامی دارای دکترای جعلی هستند.)

@AmirTaheri4