This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Versagt!
شکست خوردى!
(du hast versagt)
Habe ich nicht!
نه، نخوردم!
Die Waffe ist in meiner Hand.
اسلحه در دست من است.
Ich dachte, ich hatte sie. Tut mir leid Vater, nächstes Mal schaffe ich es.
فکر کردم موفق شدم. متاسفم پدر، دفعه بعد موفق ميشم.
Nimm niemals etwas für selbstverständlich hin, Gott wird es dir wegnehmen.
هیچ چیز را بدیهی نپندار، خداوند آن را از تو خواهد گرفت.
Ist Gott böse?
آیا خداوند بدجنس است؟
Gott ist fair!
خداوند منصف است!
شکست خوردى!
(du hast versagt)
Habe ich nicht!
نه، نخوردم!
Die Waffe ist in meiner Hand.
اسلحه در دست من است.
Ich dachte, ich hatte sie. Tut mir leid Vater, nächstes Mal schaffe ich es.
فکر کردم موفق شدم. متاسفم پدر، دفعه بعد موفق ميشم.
Nimm niemals etwas für selbstverständlich hin, Gott wird es dir wegnehmen.
هیچ چیز را بدیهی نپندار، خداوند آن را از تو خواهد گرفت.
Ist Gott böse?
آیا خداوند بدجنس است؟
Gott ist fair!
خداوند منصف است!
Wenn jemand terroristische Straftaten ausübe und zwei Pässe habe, "dem muss man den deutschen Pass entziehen, damit man ihn ausweisen kann", sagte Linnemann.
اگر کسی مرتکب جرایم تروریستی شود و دو گذرنامه داشته باشد، “باید گذرنامه آلمانيش را از او گرفت تا بتوان او را اخراج کرد”، لينمان تاكيد كرد.
سوال ١:
Bist du dafür oder dagegen? موافقى يا مخالف؟
سوال ٢:
چرا بخشى از جمله توى گيومه هست؟
اگر کسی مرتکب جرایم تروریستی شود و دو گذرنامه داشته باشد، “باید گذرنامه آلمانيش را از او گرفت تا بتوان او را اخراج کرد”، لينمان تاكيد كرد.
سوال ١:
Bist du dafür oder dagegen? موافقى يا مخالف؟
سوال ٢:
چرا بخشى از جمله توى گيومه هست؟
شما جز كدوم دسته ايد؟🥴
1
Es gibt solche, die nicht wissen und die nicht wissen, dass sie nicht wissen. Sie sind wie unschuldige Kinder, und es ist an uns, sie zu nähren und zu pflegen. Sie zu ermuntern.
برخی هستند که نمیدانند و نمیدانند که نمیدانند. آنها مانند کودکان معصوم هستند و این وظیفه ماست که آنها را غذا دهیم و مراقبت کنیم. آنها را تشویق کنیم
2
Dann gibt es jene, die nicht wissen und die wissen, dass sie nicht wissen. Sie sind willig und bereit, lehrt sie.
سپس کسانی هستند که نمیدانند و میدانند که نمیدانند. آنها آماده و مایل به یادگیری هستند، به آنها آموزش دهید
3
Dann gibt es solche, die nicht wissen, die aber denken, dass sie wissen. Diese sind gefährlich! Geht ihnen aus dem Weg.
و سپس کسانی هستند که نمیدانند اما فکر میکنند که میدانند. این افراد خطرناک هستند! از آنها دوری کنید.
4
Es gibt dann auch jene, die wissen, aber nicht wissen, dass sie wissen. Sie schlafen, weckt sie auf!
همچنین کسانی هستند که میدانند، اما نمیدانند که میدانند. آنها در خواب هستند، بیدارشان کنید
5
Schließlich gibt es jene, die wissen und die sich dessen bewusst sind, dass sie wissen. Werdet nicht ihre Anhänger! Denn wenn sie wissen, dass sie wissen, wollen sie nicht, dass ihr ihnen folgt.
Hört aber achtsam darauf, was sie euch zu sagen haben, denn sie könnten etwas sagen, was euch an das erinnert, was ihr bereits wisst.
در نهایت، کسانی هستند که میدانند و آگاه هستند که میدانند. پیرو آنها نشوید! زیرا وقتی آنها میدانند که میدانند، نمیخواهند که شما از آنها پیروی کنید.
اما با دقت به آنچه میگویند گوش دهید، زیرا ممکن است چیزی بگویند که شما را به چیزی که از پیش میدانید، یادآوری کند
1
Es gibt solche, die nicht wissen und die nicht wissen, dass sie nicht wissen. Sie sind wie unschuldige Kinder, und es ist an uns, sie zu nähren und zu pflegen. Sie zu ermuntern.
برخی هستند که نمیدانند و نمیدانند که نمیدانند. آنها مانند کودکان معصوم هستند و این وظیفه ماست که آنها را غذا دهیم و مراقبت کنیم. آنها را تشویق کنیم
2
Dann gibt es jene, die nicht wissen und die wissen, dass sie nicht wissen. Sie sind willig und bereit, lehrt sie.
سپس کسانی هستند که نمیدانند و میدانند که نمیدانند. آنها آماده و مایل به یادگیری هستند، به آنها آموزش دهید
3
Dann gibt es solche, die nicht wissen, die aber denken, dass sie wissen. Diese sind gefährlich! Geht ihnen aus dem Weg.
و سپس کسانی هستند که نمیدانند اما فکر میکنند که میدانند. این افراد خطرناک هستند! از آنها دوری کنید.
4
Es gibt dann auch jene, die wissen, aber nicht wissen, dass sie wissen. Sie schlafen, weckt sie auf!
همچنین کسانی هستند که میدانند، اما نمیدانند که میدانند. آنها در خواب هستند، بیدارشان کنید
5
Schließlich gibt es jene, die wissen und die sich dessen bewusst sind, dass sie wissen. Werdet nicht ihre Anhänger! Denn wenn sie wissen, dass sie wissen, wollen sie nicht, dass ihr ihnen folgt.
Hört aber achtsam darauf, was sie euch zu sagen haben, denn sie könnten etwas sagen, was euch an das erinnert, was ihr bereits wisst.
در نهایت، کسانی هستند که میدانند و آگاه هستند که میدانند. پیرو آنها نشوید! زیرا وقتی آنها میدانند که میدانند، نمیخواهند که شما از آنها پیروی کنید.
اما با دقت به آنچه میگویند گوش دهید، زیرا ممکن است چیزی بگویند که شما را به چیزی که از پیش میدانید، یادآوری کند
Letzte Nacht hatte ich einen Albtraum.
Anonymous Quiz
13%
Ich hatte einen schönen Traum
57%
Ich hatte einen schlimmen Traum
13%
Ich hatte weder einen schönen noch einen schlimmen Traum
17%
Ich hatte sowohl einen schönen als auch einen schlimmen Traum
Nochmal bitte! Ich habe Sie … nicht verstanden.
Anonymous Quiz
10%
visuell
60%
akustisch
17%
haptisch
13%
emotional
Er hat mich nur 15 Minuten therapiert und mir dafür 100 € …
Anonymous Quiz
15%
verlangt
38%
in Rechnung gestellt
48%
Beides Richtig
Der Preis Ihres alten Autos wird auf den Kaufpreis des neuen Autos … (B2-C1)
Anonymous Quiz
21%
berechnet
31%
aufgerechnet
27%
angerechnet
21%
zusammengerechnet
اگر سيب خودش بيفته:
Der Apfel ist gefallen
اگر من بندازمش يعنى ولش كنم بيفته:
Ich habe den Apfel …?
Der Apfel ist gefallen
اگر من بندازمش يعنى ولش كنم بيفته:
Ich habe den Apfel …?
Ich kann später leider nicht mehr. Aber wir können den Termin …
Anonymous Quiz
44%
vorlegen
40%
vorverlegen
16%
vorstellen
Denk an …, zweifle nicht an ….
Anonymous Quiz
23%
ihn - ihn
18%
ihm - ihm
43%
ihn - ihm
16%
ihm - ihn
اگر موقع صحبت كردن يا گوش دادن به زبان خارجى، نوشتار كلمات توى مغزت رژه ميرن، نشون ميده زيادى متنى كار كردى و به اصوات توجه كافى نداشتى.
در مورد زبان آلمانى هم اگر بعد از ٤-٥ سال يادگيرى هنوز موقع صحبت بيش از اندازه به پايانه صفتها و آكوزاتيف و داتيف … فكر ميكنى، بايد روشتو عوض كنى و بيشتر روى صوت تمركز كنى.
بيش از اندازه: يعنى اينكه خودت حس كنى روان صحبت نميكنى و خيلى به گرامر فكر ميكنى
در مورد زبان آلمانى هم اگر بعد از ٤-٥ سال يادگيرى هنوز موقع صحبت بيش از اندازه به پايانه صفتها و آكوزاتيف و داتيف … فكر ميكنى، بايد روشتو عوض كنى و بيشتر روى صوت تمركز كنى.
بيش از اندازه: يعنى اينكه خودت حس كنى روان صحبت نميكنى و خيلى به گرامر فكر ميكنى
فرض کنید کسی وارد طبقهای شده که شما کار میکنید و دنبال یکی از همکارانتان میگردد. اما اتاق همکارتان در طبقهای بالاتر یا پایینتر است. در این صورت میتوانید بگویید:
✅ Eine Etage höher (یک طبقه بالاتر)
✅ Eine Etage tiefer (یک طبقه پایینتر)
اگر بخواهید از فعل استفاده کنید:
✔ Er/Sie sitzt eine Etage höher/tiefer.
✔ یا حتی سادهتر: Er/Sie ist eine Etage höher/tiefer.
اگر دو طبقه بالاتر یا پایینتر باشد:
✔ Zwei Etagen höher/tiefer.
معمولاً اختلاف بیش از دو طبقه نیست. اما اگر بیشتر باشد، بهتر است مستقیماً شماره طبقه را بگویید:
✔ Er sitzt auf der 8. Etage. (او در طبقه هشتم است.)
اعداد ترتیبی به این شکل هستند:
▪ 8. achten
▪ 7. siebten
اگر اصلاً در آن ساختمان نباشد:
✔ Er sitzt nicht in diesem Gebäude.
(او در این ساختمان نیست.)
در چنین مواردی، Haus هم به جای Gebäude زیاد استفاده میشود:
✔ Er sitzt nicht in diesem Haus.
اگر همکار شما بهطور موقت بیرون باشد:
✔ Er ist zurzeit nicht im Haus.
(او در حال حاضر در ساختمان نیست.)
✅ Eine Etage höher (یک طبقه بالاتر)
✅ Eine Etage tiefer (یک طبقه پایینتر)
اگر بخواهید از فعل استفاده کنید:
✔ Er/Sie sitzt eine Etage höher/tiefer.
✔ یا حتی سادهتر: Er/Sie ist eine Etage höher/tiefer.
اگر دو طبقه بالاتر یا پایینتر باشد:
✔ Zwei Etagen höher/tiefer.
معمولاً اختلاف بیش از دو طبقه نیست. اما اگر بیشتر باشد، بهتر است مستقیماً شماره طبقه را بگویید:
✔ Er sitzt auf der 8. Etage. (او در طبقه هشتم است.)
اعداد ترتیبی به این شکل هستند:
▪ 8. achten
▪ 7. siebten
اگر اصلاً در آن ساختمان نباشد:
✔ Er sitzt nicht in diesem Gebäude.
(او در این ساختمان نیست.)
در چنین مواردی، Haus هم به جای Gebäude زیاد استفاده میشود:
✔ Er sitzt nicht in diesem Haus.
اگر همکار شما بهطور موقت بیرون باشد:
✔ Er ist zurzeit nicht im Haus.
(او در حال حاضر در ساختمان نیست.)
قیدهای مکانی بدون اسم در زبان آلمانی
قیدهای مکانی بهتنهایی استفاده میشوند و پس از آنها اسم نمیآید. يعنى صرف نميشوند و این ویژگی باعث میشود که استفاده از آنها سادهتر شود.
🤓🥳
قیدهای مکانی مهم
oben → بالا (بدون اشاره به یک جسم خاص)
unten → پایین
hinten → عقب، پشت
vorne → جلو
✅ نکته: سه قید اول یعنی oben, unten, hinten همگی به ”-en” ختم میشوند، اما در مورد “جلو”، حروف جابهجا شده و بهجای “-en” به “-ne” تغییر مییابد: vorne.
استفاده در جملهها
Das Bild hängt oben. (تابلو بالا آویزان است.)
Die Schuhe stehen unten. (کفشها پایین هستند.)
Der Parkplatz ist hinten. (پارکینگ پشت است.)
قیدهای مکانی با افعال حرکتی
وقتی از افعالی که نشاندهنده حرکت هستند، مانند gehen (رفتن) یا fahren (رانندگی کردن)، استفاده میکنیم، باید از جهت نیز استفاده کنیم. در این حالت، این قیدها معمولاً همراه با “nach” به کار میروند:
nach oben → به بالا
nach unten → به پایین
nach hinten → به عقب
nach vorne → به جلو
مثالها
Fahr bitte ein bisschen nach vorne.
(لطفاً کمی به جلو برو.)
Er geht nach oben.
(او به بالا میرود.)
Sie springt nach unten.
(او به پایین میپرد.)
✅ نکته:
اگر جملهای بدون فعل حرکتی باشد، فقط از قیدهای مکانی ساده استفاده میکنیم:
❌ Ich bin nach oben. (نادرست)
✅ Ich bin oben. (درست)
اما اگر حرکت وجود داشته باشد، از فرم “nach + قید” استفاده میکنیم:
✅ Ich gehe nach oben. (من به بالا میروم.)
قیدهای مکانی بهتنهایی استفاده میشوند و پس از آنها اسم نمیآید. يعنى صرف نميشوند و این ویژگی باعث میشود که استفاده از آنها سادهتر شود.
🤓🥳
قیدهای مکانی مهم
oben → بالا (بدون اشاره به یک جسم خاص)
unten → پایین
hinten → عقب، پشت
vorne → جلو
✅ نکته: سه قید اول یعنی oben, unten, hinten همگی به ”-en” ختم میشوند، اما در مورد “جلو”، حروف جابهجا شده و بهجای “-en” به “-ne” تغییر مییابد: vorne.
استفاده در جملهها
Das Bild hängt oben. (تابلو بالا آویزان است.)
Die Schuhe stehen unten. (کفشها پایین هستند.)
Der Parkplatz ist hinten. (پارکینگ پشت است.)
قیدهای مکانی با افعال حرکتی
وقتی از افعالی که نشاندهنده حرکت هستند، مانند gehen (رفتن) یا fahren (رانندگی کردن)، استفاده میکنیم، باید از جهت نیز استفاده کنیم. در این حالت، این قیدها معمولاً همراه با “nach” به کار میروند:
nach oben → به بالا
nach unten → به پایین
nach hinten → به عقب
nach vorne → به جلو
مثالها
Fahr bitte ein bisschen nach vorne.
(لطفاً کمی به جلو برو.)
Er geht nach oben.
(او به بالا میرود.)
Sie springt nach unten.
(او به پایین میپرد.)
✅ نکته:
اگر جملهای بدون فعل حرکتی باشد، فقط از قیدهای مکانی ساده استفاده میکنیم:
❌ Ich bin nach oben. (نادرست)
✅ Ich bin oben. (درست)
اما اگر حرکت وجود داشته باشد، از فرم “nach + قید” استفاده میکنیم:
✅ Ich gehe nach oben. (من به بالا میروم.)
دو قيد مكان
rechts راست
links چپ
را در نظر بگيريد.
دقت كنيد چون اينها قيد هستند بعدشون اسم نمياد و صرفى صورت نميگيره🥳
وقتى ميگيم قيد مكان يعنى جا را مشخص ميكنند:
Du darfst rechts parken
ميتونى (سمت) راست پارك كنى
اينجا منظور سمت راست يه چيزى هست، مثلا سمت راست خيابان. اگر كلمه سمت Seite را كه اسم هست اضافه كنيم ديگه صفت داريم و صرف صورت مي گيره:
Du darf auf der rechten/linken Seite parken
ميتونى سمت راست/چپ پارك كنى
ديديد كه s حذف شده و صفت link/recht پس از صرف به rechten/linken تبديل شدن چون حالت داتيف است.
در حالت قيد links/rechts اگر تغيير جهت داشته باشيم، از حرف اضافه nach استفاده ميشه
Hier darfst du nicht nach rechts fahren/abbiegen
اينجا مجاز نيستى به راست برونى يا بپيچى.
تمرين
links? nach links? Oder link (Adjektiv)?
1- Das Auto steht ___ auf dem Parkplatz.
2- An der nächsten Ampel musst du ___ abbiegen.
3- Mein ___ Schuh ist schmutzig.
4- Schau bitte zuerst ___ und dann nach rechts, bevor du die Straße überquerst.
5- Das Geschäft ist gleich ___ neben der Bäckerei.
6- Er trägt seine Uhr immer am ___ Handgelenk.
rechts راست
links چپ
را در نظر بگيريد.
دقت كنيد چون اينها قيد هستند بعدشون اسم نمياد و صرفى صورت نميگيره🥳
وقتى ميگيم قيد مكان يعنى جا را مشخص ميكنند:
Du darfst rechts parken
ميتونى (سمت) راست پارك كنى
اينجا منظور سمت راست يه چيزى هست، مثلا سمت راست خيابان. اگر كلمه سمت Seite را كه اسم هست اضافه كنيم ديگه صفت داريم و صرف صورت مي گيره:
Du darf auf der rechten/linken Seite parken
ميتونى سمت راست/چپ پارك كنى
ديديد كه s حذف شده و صفت link/recht پس از صرف به rechten/linken تبديل شدن چون حالت داتيف است.
در حالت قيد links/rechts اگر تغيير جهت داشته باشيم، از حرف اضافه nach استفاده ميشه
Hier darfst du nicht nach rechts fahren/abbiegen
اينجا مجاز نيستى به راست برونى يا بپيچى.
تمرين
links? nach links? Oder link (Adjektiv)?
1- Das Auto steht ___ auf dem Parkplatz.
2- An der nächsten Ampel musst du ___ abbiegen.
3- Mein ___ Schuh ist schmutzig.
4- Schau bitte zuerst ___ und dann nach rechts, bevor du die Straße überquerst.
5- Das Geschäft ist gleich ___ neben der Bäckerei.
6- Er trägt seine Uhr immer am ___ Handgelenk.
مفهوم كدام فعل با بقيه فرق دارد؟
Anonymous Quiz
8%
durchhalten
12%
weiterkämpfen
62%
resignieren
18%
am Ball bleiben
Die Reichen…, während die Armen hungern.
Anonymous Quiz
29%
prasseln
27%
prassen
20%
pressen
24%
preisen