🔴 برای استاد کریم کریم پور، مرد بی ادعا و پرتلاش فرهنگ کردی کلهری
✍ اسماعیل شمس
🔺استاد کریم کریم پور چهره نام آشنای فرهنگ کردی در دیار کرماشان هم از میان ما رفت.
نویسنده کتابهای مهم و خواندنی تقویم ایلیاتی کرمانشاه، فرهنگ خوەرهلات، لالایی در ادبیات کردی کلهری، گلاره و افسانه کلەوا،دستور زبان تطبیقی گویشهای زبان کردی و دستور زبان کردی کرمانشاهی( کلهری)، آرام و در سکوت از میان ما رفت.
🔺مرگ بزرگان و فرهیختگان، جملگی سخت است، اما داغ مرگ عاشقان بی ریایی که به دور از هیاهوی سیاست و ایدئولوژی و بری از سودای شهرت و ثروت و قدرت، در کنج خلوت، مشغول خدمت به زبان و فرهنگ ملت خود هستند،بسی اندوهناک تر است. ما دانشگاهیان و دانشجویان عادت کرده ایم که در کتابخانه یا کامپیوتر خود کتاب و مقاله بخوانیم و به آنها ارجاع دهیم و پژوهشی منتشر کنیم یا در فضای حقیقی و مجازی له یا علیه هم بنویسیم و از این غافلیم که منبع و خوراک خام پژوهش ما را مردان بی ادعا و گمنامی چون کریم کریم پور فراهم کردەاند.
زهی افسوس که او خیلی زود از میان ما رفت. کریم پور دیگر در میان نیست که ما را به اعماق فرهنگ کردی کلهری و فرهنگ گرمسیر کرد ببرد و به ما از افسانه پیرزنی بگوید که عزرائیل به قصد قبض جانش در فصل زمستان سراغ او میرود. پیرزن از او میخواهد که در فصل زمستان و یخبندان او را نکشد و او هم میپذیرد و بهار برمیگردد. پیرزن به او میگوید که فصل بهار است و مَشک پر از کره است و از عزرائیل میخواهد او را نکشد و او هم میپذیرد. در تابستان هم به بهانه رسیدن میوهها از عزرائیل مهلت میخواهد و هنگامی که عزرائیل در پاییز برمیگردد به او میگوید فرزندم پاییز است و خواب شیرین و عزیز،اما عزرائیل بهانه او را قبول نمیکند و جانش را در فصل پاییز میگیرد.
او دیگر نیست تا از «شرط شبان» در پاییز و آغاز «بهار کردی» کردان گرمسیر در ابتدای بهمن بگوید. به ما بگوید که در شب اول بهار کردی، تمام خانوادههای کلهر، پلو مخصوص «اول بهار» را درست می کردند و با خوردن آن، آمدن بهار را جشن میگرفتند. جوانان و چوپان های ایل نیز به صورت گروهی جمع می شدند و با کف زدن و کوبیدن ظروف به در منازل و سیاه چادرهای مردم میرفتند و با خواندن آواز «شلیملی» از صاحبخانه، خوراکی و شیرینی میخواستنند. کریم پور نیست تا از «دلینگه» بگوید که نانی از آرد و روغن و شکر بود و مردم بر این باور بودند که پیرزنی نامرئی آن را میچشد و اگر خوشمزه باشد برای اهل خانه، دعا میکند و در صورت بد مزه بودن، بالا پوشش را به در خانه میزند که نشانه بدیمنی و رفتن خیر و برکت است.او نیست تا از جن و پری (طایفه عمه برجم) بگوید که از گرمسیر میآیند و برای این که سردشان نشود از حلیم بهاری میخورند. کاشکی کریم پور بود تا دوباره به ما می گفت که 18روز اول بهار کردی را «سه شش»، یعنی 18روز می نامند که 6 روز بیوقفه باد، 6 روز باران و 6 روز آفتابی است. راستی اگر کریم پور نبود چند نفر از ما دانشگاهیان می دانستیم که در فولکلور کرد گرمسیر ،روز اول بهار کردی را روز «بز گوش تیز همیل» مینامیدند؛ بزی که در هنگام رقص و آوازخوانی مردم از غار یا طویلهاش خارج می شد و سرمای زمستان را با زبان طنز به سخره میگرفت، اما هنگام بازگشت به طویله بر اثر سرما میمرد .کدام یک از ما می دانستیم که در میان عشایر زنگنه رسم بود که در دوازدهمین روز بهار کردی، هیچ کس پیاده بیرون نرود، زیرا در گذشتههای دور، فردی به نام شیخ علی در زیر برف و بوران آن منطقه مرده است و این روز به نام او مشهور است؛ یا می دانستیم که سیزدهمین روز بهار کردی به نام خری که در رودخانه و میان آب سیلآسای بهاری گرفتار شده و چهاردهمین روز بهار به نام ریسنده دوکی است که در جنگل بلوط گرفتار تگرگ شدهاست . بیستمین روز بهار کردی هم به نام «پسر صیّاد» است که نماد نفس کشیدن زمین و خلاصی از سرمای زمستان است.
کریم پور از «پنجه و تار» ( 1 تا 5 فروردین) و در برخی جاها( 4 تا 8 این ماه) یا همان «خمسه مسترقه» به ما گفت و به یادمان آورد که ایلات کرمانشاه، این پنج روز را تاریک و تار و منحوس میدانستند و به سبب پشت سرگذاشتن آن جشن میگرفتند. آنان روی پیشانی گاوها و الاغها و پشت گوسفندان پنجه میزدند. برخی هم پنج انگشت خود را به خمیر زده و به در خانهها میزدند که اهالی خانه از بد یمنی این 5 روز در امان باشند.
🔺آری کریم پور بیشتر از هر چیز نماد بهار طبیعت و بهار فرهنگ کردی در اسلام آباد و کرماشان و دیار گرمسیر بود و ای دریغا در بهاری که بسیار دوستش داشت، «عزرائیل صیاد» او را از ما گرفت. روحش شاد و یادش گرامی باد.
@kurdistanname
T.me/allapress
✍ اسماعیل شمس
🔺استاد کریم کریم پور چهره نام آشنای فرهنگ کردی در دیار کرماشان هم از میان ما رفت.
نویسنده کتابهای مهم و خواندنی تقویم ایلیاتی کرمانشاه، فرهنگ خوەرهلات، لالایی در ادبیات کردی کلهری، گلاره و افسانه کلەوا،دستور زبان تطبیقی گویشهای زبان کردی و دستور زبان کردی کرمانشاهی( کلهری)، آرام و در سکوت از میان ما رفت.
🔺مرگ بزرگان و فرهیختگان، جملگی سخت است، اما داغ مرگ عاشقان بی ریایی که به دور از هیاهوی سیاست و ایدئولوژی و بری از سودای شهرت و ثروت و قدرت، در کنج خلوت، مشغول خدمت به زبان و فرهنگ ملت خود هستند،بسی اندوهناک تر است. ما دانشگاهیان و دانشجویان عادت کرده ایم که در کتابخانه یا کامپیوتر خود کتاب و مقاله بخوانیم و به آنها ارجاع دهیم و پژوهشی منتشر کنیم یا در فضای حقیقی و مجازی له یا علیه هم بنویسیم و از این غافلیم که منبع و خوراک خام پژوهش ما را مردان بی ادعا و گمنامی چون کریم کریم پور فراهم کردەاند.
زهی افسوس که او خیلی زود از میان ما رفت. کریم پور دیگر در میان نیست که ما را به اعماق فرهنگ کردی کلهری و فرهنگ گرمسیر کرد ببرد و به ما از افسانه پیرزنی بگوید که عزرائیل به قصد قبض جانش در فصل زمستان سراغ او میرود. پیرزن از او میخواهد که در فصل زمستان و یخبندان او را نکشد و او هم میپذیرد و بهار برمیگردد. پیرزن به او میگوید که فصل بهار است و مَشک پر از کره است و از عزرائیل میخواهد او را نکشد و او هم میپذیرد. در تابستان هم به بهانه رسیدن میوهها از عزرائیل مهلت میخواهد و هنگامی که عزرائیل در پاییز برمیگردد به او میگوید فرزندم پاییز است و خواب شیرین و عزیز،اما عزرائیل بهانه او را قبول نمیکند و جانش را در فصل پاییز میگیرد.
او دیگر نیست تا از «شرط شبان» در پاییز و آغاز «بهار کردی» کردان گرمسیر در ابتدای بهمن بگوید. به ما بگوید که در شب اول بهار کردی، تمام خانوادههای کلهر، پلو مخصوص «اول بهار» را درست می کردند و با خوردن آن، آمدن بهار را جشن میگرفتند. جوانان و چوپان های ایل نیز به صورت گروهی جمع می شدند و با کف زدن و کوبیدن ظروف به در منازل و سیاه چادرهای مردم میرفتند و با خواندن آواز «شلیملی» از صاحبخانه، خوراکی و شیرینی میخواستنند. کریم پور نیست تا از «دلینگه» بگوید که نانی از آرد و روغن و شکر بود و مردم بر این باور بودند که پیرزنی نامرئی آن را میچشد و اگر خوشمزه باشد برای اهل خانه، دعا میکند و در صورت بد مزه بودن، بالا پوشش را به در خانه میزند که نشانه بدیمنی و رفتن خیر و برکت است.او نیست تا از جن و پری (طایفه عمه برجم) بگوید که از گرمسیر میآیند و برای این که سردشان نشود از حلیم بهاری میخورند. کاشکی کریم پور بود تا دوباره به ما می گفت که 18روز اول بهار کردی را «سه شش»، یعنی 18روز می نامند که 6 روز بیوقفه باد، 6 روز باران و 6 روز آفتابی است. راستی اگر کریم پور نبود چند نفر از ما دانشگاهیان می دانستیم که در فولکلور کرد گرمسیر ،روز اول بهار کردی را روز «بز گوش تیز همیل» مینامیدند؛ بزی که در هنگام رقص و آوازخوانی مردم از غار یا طویلهاش خارج می شد و سرمای زمستان را با زبان طنز به سخره میگرفت، اما هنگام بازگشت به طویله بر اثر سرما میمرد .کدام یک از ما می دانستیم که در میان عشایر زنگنه رسم بود که در دوازدهمین روز بهار کردی، هیچ کس پیاده بیرون نرود، زیرا در گذشتههای دور، فردی به نام شیخ علی در زیر برف و بوران آن منطقه مرده است و این روز به نام او مشهور است؛ یا می دانستیم که سیزدهمین روز بهار کردی به نام خری که در رودخانه و میان آب سیلآسای بهاری گرفتار شده و چهاردهمین روز بهار به نام ریسنده دوکی است که در جنگل بلوط گرفتار تگرگ شدهاست . بیستمین روز بهار کردی هم به نام «پسر صیّاد» است که نماد نفس کشیدن زمین و خلاصی از سرمای زمستان است.
کریم پور از «پنجه و تار» ( 1 تا 5 فروردین) و در برخی جاها( 4 تا 8 این ماه) یا همان «خمسه مسترقه» به ما گفت و به یادمان آورد که ایلات کرمانشاه، این پنج روز را تاریک و تار و منحوس میدانستند و به سبب پشت سرگذاشتن آن جشن میگرفتند. آنان روی پیشانی گاوها و الاغها و پشت گوسفندان پنجه میزدند. برخی هم پنج انگشت خود را به خمیر زده و به در خانهها میزدند که اهالی خانه از بد یمنی این 5 روز در امان باشند.
🔺آری کریم پور بیشتر از هر چیز نماد بهار طبیعت و بهار فرهنگ کردی در اسلام آباد و کرماشان و دیار گرمسیر بود و ای دریغا در بهاری که بسیار دوستش داشت، «عزرائیل صیاد» او را از ما گرفت. روحش شاد و یادش گرامی باد.
@kurdistanname
T.me/allapress
Telegram
🗞📡 ... ”ئاڵا 🗞
ارتباط با مدیر کانال
https://t.me/AllaPress96
https://t.me/AllaPress96
🗞📡 ... ”ئاڵا 🗞 pinned «بسم الله الرحمن الرحیم بیانیه ی جمعی از علماء دینی و روحانیون اهل سنّت و فعالان مدنی در خصوص انتخابات شوراهای اسلامی شهر قال الله تبارک و تعالی: «إِنَّ اللَّهَ يَأمُرُكُم أَن تُؤَدُّوا الأَماناتِ إِلى أَهلِها وَإِذا حَكَمتُم بَينَ النّاسِ أَن تَحكُموا بِالعَدلِ…»
🗞📡 ... ”ئاڵا 🗞 pinned «🔴 برای استاد کریم کریم پور، مرد بی ادعا و پرتلاش فرهنگ کردی کلهری ✍ اسماعیل شمس 🔺استاد کریم کریم پور چهره نام آشنای فرهنگ کردی در دیار کرماشان هم از میان ما رفت. نویسنده کتابهای مهم و خواندنی تقویم ایلیاتی کرمانشاه، فرهنگ خوەرهلات، لالایی در ادبیات کردی…»
برای توسعە همە جانبە شهر و دیارمان کوشش کنیم.
"ئاڵا" بدون هیچ حب و بغضی عملکرد مدیران و مسئولین را دنبال می نماید.
اکنون بررسی عملکرد مدیریت شهری و پارلمان محلی در بیست سال اخیر(٥ دورە) با حضور شما همشهریان دلسوز ....
در کنار مجموعەی "ئاڵا" باشید تا جمعی رنگینتر پر بارتر برای روشنگری و ساماندهی داشتە باشیم.
@allapress
"ئاڵا" بدون هیچ حب و بغضی عملکرد مدیران و مسئولین را دنبال می نماید.
اکنون بررسی عملکرد مدیریت شهری و پارلمان محلی در بیست سال اخیر(٥ دورە) با حضور شما همشهریان دلسوز ....
در کنار مجموعەی "ئاڵا" باشید تا جمعی رنگینتر پر بارتر برای روشنگری و ساماندهی داشتە باشیم.
@allapress
🔺دیدگاه:
🔺ضرورت تغییر در قوانین و ترکیب شوراهای اسلامی
🖌دکتر امید رشیدی
+++++++++
🔹با بررسی فعالیت ۲۰ سال گذشته شوراهای اسلامی (شهر و شهرستان) و قوانین حاکم بر حدود اختیارات آنها، ایراد و چالش حقوقی مهم در این حوزه، مربوط به[ تحدید اختیارات شورا ]است.
🔹با توجه به تحولات و ضرورتهای اجتماعی و سیاسی ۲۰ سال اخیر، اختیارات شوراها باید در حدود یک (پارلمان محلی) گسترش یابد و حتی بتوانند در امور اجرایی تمام سازمانها و ادارات دولتی و بخش عمومی، اظهار نظر و نظارت مستقیم و موثر نمایند. این اهم اقتضا دارد تا قانون شوراها مورد اصلاح و بازنگری اساسی قرار گیرد.
🔹در خصوص ترکیب و اعضای شوراها نیز باید تغییراتی صورت گیرد. عدم حضور نخبگان جامعه در ترکیب شوراها و عدم ارائه دستاوردهای مکفی، مقبول، موثر و کارآمد توسط شوراهای اسلامی، اقتضا دارد در این خصوص نیز مطالعه ای جامع صورت گیرد.
🔹سوال اصلی این است که: چرا نخبگان جامعه و فعالان مدنی مشهور و متخصصین فاخر، کمتر به حضور در ترکیب شورا رغبت دارند؟؟ آیا عملکرد اعضای شوراها در ادوار مختلف، تاثیری در عدم رغبت متخصصین و نخبگان داشته است؟ چرا عملکرد شوراها، محل نقد و تامل است؟؟
🔸در این حوزه نیز دیدگاه ما این است که: باید در ترکیب شوراها، تغییراتی ابجاد شود و باید [چهره های جدید و متخصص و متعهد به جامعه] در این عرصه حضور پیدا کنند و همچنین باید شرایط حضور دمکراتیک در شورا (به صورت چرخشی) برای چهره های جدید فراهم گردد. زیرا ماندگاری طولانی یک یا چند شخص در یک سمت، منطبق با مصالح و نیازهای اجتماعی و اصول انتخابات های مردمی و دمکراتیک نیست.
۲۳ فروردین ۱۴۰۰سنندج
T.me/allapress
🔺ضرورت تغییر در قوانین و ترکیب شوراهای اسلامی
🖌دکتر امید رشیدی
+++++++++
🔹با بررسی فعالیت ۲۰ سال گذشته شوراهای اسلامی (شهر و شهرستان) و قوانین حاکم بر حدود اختیارات آنها، ایراد و چالش حقوقی مهم در این حوزه، مربوط به[ تحدید اختیارات شورا ]است.
🔹با توجه به تحولات و ضرورتهای اجتماعی و سیاسی ۲۰ سال اخیر، اختیارات شوراها باید در حدود یک (پارلمان محلی) گسترش یابد و حتی بتوانند در امور اجرایی تمام سازمانها و ادارات دولتی و بخش عمومی، اظهار نظر و نظارت مستقیم و موثر نمایند. این اهم اقتضا دارد تا قانون شوراها مورد اصلاح و بازنگری اساسی قرار گیرد.
🔹در خصوص ترکیب و اعضای شوراها نیز باید تغییراتی صورت گیرد. عدم حضور نخبگان جامعه در ترکیب شوراها و عدم ارائه دستاوردهای مکفی، مقبول، موثر و کارآمد توسط شوراهای اسلامی، اقتضا دارد در این خصوص نیز مطالعه ای جامع صورت گیرد.
🔹سوال اصلی این است که: چرا نخبگان جامعه و فعالان مدنی مشهور و متخصصین فاخر، کمتر به حضور در ترکیب شورا رغبت دارند؟؟ آیا عملکرد اعضای شوراها در ادوار مختلف، تاثیری در عدم رغبت متخصصین و نخبگان داشته است؟ چرا عملکرد شوراها، محل نقد و تامل است؟؟
🔸در این حوزه نیز دیدگاه ما این است که: باید در ترکیب شوراها، تغییراتی ابجاد شود و باید [چهره های جدید و متخصص و متعهد به جامعه] در این عرصه حضور پیدا کنند و همچنین باید شرایط حضور دمکراتیک در شورا (به صورت چرخشی) برای چهره های جدید فراهم گردد. زیرا ماندگاری طولانی یک یا چند شخص در یک سمت، منطبق با مصالح و نیازهای اجتماعی و اصول انتخابات های مردمی و دمکراتیک نیست.
۲۳ فروردین ۱۴۰۰سنندج
T.me/allapress
Telegram
🗞📡 ... ”ئاڵا 🗞
ارتباط با مدیر کانال
https://t.me/AllaPress96
https://t.me/AllaPress96
Forwarded from اتچ بات
ئاڵا، کەوتە بـەر دیـدەی خوێنەران
🔹دوو حەوتە نامەی فەرهەنگی کۆمەڵایەتی ئاڵا، خاکەلیێوەی ۱٤۰۰ چاپ و بڵاو کرایەوە.
"ئاڵا" بە کۆمەڵێک بابەتی جوان و تایبەت
__
شماره جدید دو هفته نامه فرهنگی-اجتماعی "ئاڵا"(فروردین ۱٤۰۰)منتشر شد.
✅ با آثاری از
🔻صلاح الدین خدیو
🔻اسماعیل شمس
🔻غفار مرادی
🔻آزاد ابراهیمی
🔻سعداللە نصیری
🔻 بهنام درودی
✅ اشعاری از
🔻مصطفی بلاغی
🔻توفیق محمودی
✅ بە بهانە ۱۲۳مین سالگرد انتشار نخستین روزنامە کوردی، یادی از خاندان بدرخان و روزنامە کُردستان / بازنشر مطلبی از کانال خانە کتاب کُردی
🔻 ناساندنی کتێبی
"دەروونشیکاریی جەستەی قوربانی، کە منم کە ژنم" / نوسینی بەیان عەزیزی،/ لە ماڵی کتێبی کوردی
🔻 گزارش و خبر از
میراث فرهنگی و گردشگری کردستان، نیروی انتظامی کردستان، علوم پزشکی کردستان، شرکت مخابرات کردستان، شرکت آب منطقەای کردستان، دانشگاە کردستان و کسب رتبە کشوری، شهرداری بیجار، تجلیل مدیر کل ادارە فرهنگ و ارشاد کردستان از مدیر مسئول سایت و کانال خانە کتاب کوردی و
نطق نمایندە مردم کردستان در مجلس شورای اسلامی ....
🔹دوو حەوتە نامەی فەرهەنگی کۆمەڵایەتی ئاڵا، خاکەلیێوەی ۱٤۰۰ چاپ و بڵاو کرایەوە.
"ئاڵا" بە کۆمەڵێک بابەتی جوان و تایبەت
__
شماره جدید دو هفته نامه فرهنگی-اجتماعی "ئاڵا"(فروردین ۱٤۰۰)منتشر شد.
✅ با آثاری از
🔻صلاح الدین خدیو
🔻اسماعیل شمس
🔻غفار مرادی
🔻آزاد ابراهیمی
🔻سعداللە نصیری
🔻 بهنام درودی
✅ اشعاری از
🔻مصطفی بلاغی
🔻توفیق محمودی
✅ بە بهانە ۱۲۳مین سالگرد انتشار نخستین روزنامە کوردی، یادی از خاندان بدرخان و روزنامە کُردستان / بازنشر مطلبی از کانال خانە کتاب کُردی
🔻 ناساندنی کتێبی
"دەروونشیکاریی جەستەی قوربانی، کە منم کە ژنم" / نوسینی بەیان عەزیزی،/ لە ماڵی کتێبی کوردی
🔻 گزارش و خبر از
میراث فرهنگی و گردشگری کردستان، نیروی انتظامی کردستان، علوم پزشکی کردستان، شرکت مخابرات کردستان، شرکت آب منطقەای کردستان، دانشگاە کردستان و کسب رتبە کشوری، شهرداری بیجار، تجلیل مدیر کل ادارە فرهنگ و ارشاد کردستان از مدیر مسئول سایت و کانال خانە کتاب کوردی و
نطق نمایندە مردم کردستان در مجلس شورای اسلامی ....
Telegram
attach 📎
🗞📡 ... ”ئاڵا 🗞 pinned « ئاڵا، کەوتە بـەر دیـدەی خوێنەران 🔹دوو حەوتە نامەی فەرهەنگی کۆمەڵایەتی ئاڵا، خاکەلیێوەی ۱٤۰۰ چاپ و بڵاو کرایەوە. "ئاڵا" بە کۆمەڵێک بابەتی جوان و تایبەت __ شماره جدید دو هفته نامه فرهنگی-اجتماعی "ئاڵا"(فروردین ۱٤۰۰)منتشر…»
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 مینیبوس حامل عوامل برگزاری انتخابات در دیواندره واژگون شد
🔸صبح امروز یک مینیبوس حامل عوامل برگزاری انتخابات در مسیر دیواندره به روستای خاکیبیگ در پیچ خطرناک این مسیر واژگون و به دره سقوط کرد که بر اثر آن یک نفر فوت و ۱۲ نفر زخمی شدهاند.
برخی رسانه های محلی از جمله سایت دیواندره تعداد کشته ها را ۲ نفر اعلام کرده اند.@kurdistan_today
@allapress
🔸صبح امروز یک مینیبوس حامل عوامل برگزاری انتخابات در مسیر دیواندره به روستای خاکیبیگ در پیچ خطرناک این مسیر واژگون و به دره سقوط کرد که بر اثر آن یک نفر فوت و ۱۲ نفر زخمی شدهاند.
برخی رسانه های محلی از جمله سایت دیواندره تعداد کشته ها را ۲ نفر اعلام کرده اند.@kurdistan_today
@allapress
🟤 صنعت در #سقز، پارادوکس مدیریت
«شهرک صنعتی سقز، نه شهرک است نه صنعتی»
⚙ به مناسبت روز صنعت
🖌بهنام نیک سرشت
🔸مدیریتهای دولتی در سقز در رکود وهمناکی به سر می برد، با آنکه تمامی زیرساختها و بسترساز توسعه جهت جذب سرمایه گذاری و ایجاد مراکز صنعتی در سقز فراهم است ولی سوءمدیریتها و ناکارآمدیها، فقدان تخصص و تعهد و صلاحیتها به وفور در حال رشد است، مدیر یا مسئولی که به حال وخامت این شهر برنامه ای مدون و کارا داشته باشد ریشه کن و مدفون شده است، سقز با داشتن بستر اشباع پتانسیلهای بالقوه و موقعیت استراتژیک مرزی نقش به سزایی را در بعد اقتصادی و تجاری و مبادلات ارزی در قالب بازارچه ای میتواند ایفا کند.
🔸 این شهر نگونبخت سزاوار و شایسته کارخانه های فرآوری معدنی و ذوب آهن، کشتارگاههای زنجیره ای دام و طیور و تقویت و تجهیز شهرک صنعتی در بیشتر صنایع میباشد، با آنکه سقز را در خور چنین فعالیتهایی نمیدانند کارخانه تولید قند غلامی که تنها امید عده کثیری از خانواده های سقزی بود به کلان شهرها انتقال دادند، حتی خرد صنایعی که در این شهرک صنعتی مدتی است به فعالیت صنعتی مشغولند و برای صدها نفر از شهروندان سقز اشتغال ایجاد کرده بود به علت عدم پشتوانه دولتی و بی توجهی مسئولین به صنعتی شدن شهر سقز، در آستانه سکون و کساد به سر میبرد.
🔸 مدیریتها در محاق، جو ناامید کننده و ناآرامی را در سقز به راه انداخته است، این شهر با آنکه در بستر توسعه محروم نیست در افول و رکود بی سامان مدیریتی قرار گرفته است.
رشد روزافزون بیکاری، تورم و گرانی در سقز که تبعات آن سرقت ، کلاهبرداری، اعتیاد، خودکشی، نزاع خیابانی تصادفات ناشی از حمل قاچاق، طلاق و اختلافات خانوادگی می باشد را چه کسی پاسخگوست؟!
🔸با نگاهی به چهره های خسته و فگار مردم به وضوح در می یابیم که جو ترس و وحشت و اضطراب و احتناق بر بوم و سیمای شهر حاکم است، جو ناآرام مردم ناشی از بی کاری و گرانی روح و جسم مردم را می خراشد.
کدام مسئول درک می کند که برخی خانوادهها سخت ترین بحران زندگی را تجربه می کنند؟!
کدامین مسئول درک میکند که برخی خانواده های این شهر برای چندین ماه حتی توانایی خرید یک کیلو گوشت را ندارند؟!
کدامین مسئول درک می کند آن سنگک فروشی که حواشی میدان آزادی مدتها بود از بیماری حادی که داشت زجر میکشید ولی لاجرم و به سختی به نان فروشیش ادامه داد، بیماری حادش را تحمل می کرد تا بتواند حداقل روزی خانواده اش را تأمین نماید، تا اینکه مدتی پیش از شدت بیماری، مرگ به سراغش آمد و به دیار باقی شتافت، چنین مواردی در بیشتر گوشه و کنار این شهر به وفور به چشم می خورد.
🔸هنر و خلاقیت، صلاحیت و تخصص مدیران در چنین برهه زمانی باید نمود عملی پیدا کند، چنین زمانی را برای مدیران باید به نوعی " جهاد " نامید، جهاد مدیریتی کاغذ و خودکار بازی نیست! موعظه و روضه خوانی نیست! صرفا نوشتن و صحبت کردن توخالی نیست! زمان وعده و وعید دادن نیست، زمان موج سواری تبلیغاتی نیست! زمان جناحگرایی و حزب بازی نیست! زمانیست برای مسجل و مسلم کردن قولها و وعده هایی که زمانی برای مردم فراخوان داده شد.
🔹صنعت، معدن یا صنایعی را اسم ببرید که امید بخش آلام و آمال مردم باشد، نقطه یا مراکز اشتغال پایداری را حدس بزنید که مردم لحظات آسودهای را بر بالین خود احساس نمایند.
دیر یازیست مردم سقز رؤیای داشتن کارخانه های سیمان، ذوب آهن یا هر واحد درآمدزایی را در ذهن خود می پرورانند، روح بیمار مردم با بیمارستان چند صد تختی نه تنها التیام نمی یابد با تصور چنین سازهای کلکسیونی از بیماریهای روحی و جسمی بیشتری را در ذهن خود تداعی میکنند.
🔸رؤیای فرودگاه سقز چندین دهه است بر سر زبانها می چرخد و شاید زمانی افتتاحیه آن فرا برسد که مردم نه اینکه خوشحال نخواهند شد با قلبی مملو از رنج و محنت احراز پرواز و فرودگاه را چون هالهای از ابهام یا ماه در محاق و در بهترین حالت، پرواز ملخ پهباد محتمل احساس می کنند.
🔸خروار خروار از معدنهای غنی از آهن و طلا و مس و سیلیس و ... در این شهر به غارت میرود، بیشتر کوههای غنی از مواد معدنی روستاهای این شهر در چنبرهی سرمایهداران خارج از این شهر و این استان قرار گرفته است و کانسنگها و کنستانتره معدنی راحت از این شهر با خودروهای سنگین به صورت خام خارج میشود و تاراج منابع این شهر را در روز روشن میبینیم، سوای سکوت مردم، مسئولین هم به خواب رفتهاند یا خود را به خواب میزنند.
t.me/allapress
«شهرک صنعتی سقز، نه شهرک است نه صنعتی»
⚙ به مناسبت روز صنعت
🖌بهنام نیک سرشت
🔸مدیریتهای دولتی در سقز در رکود وهمناکی به سر می برد، با آنکه تمامی زیرساختها و بسترساز توسعه جهت جذب سرمایه گذاری و ایجاد مراکز صنعتی در سقز فراهم است ولی سوءمدیریتها و ناکارآمدیها، فقدان تخصص و تعهد و صلاحیتها به وفور در حال رشد است، مدیر یا مسئولی که به حال وخامت این شهر برنامه ای مدون و کارا داشته باشد ریشه کن و مدفون شده است، سقز با داشتن بستر اشباع پتانسیلهای بالقوه و موقعیت استراتژیک مرزی نقش به سزایی را در بعد اقتصادی و تجاری و مبادلات ارزی در قالب بازارچه ای میتواند ایفا کند.
🔸 این شهر نگونبخت سزاوار و شایسته کارخانه های فرآوری معدنی و ذوب آهن، کشتارگاههای زنجیره ای دام و طیور و تقویت و تجهیز شهرک صنعتی در بیشتر صنایع میباشد، با آنکه سقز را در خور چنین فعالیتهایی نمیدانند کارخانه تولید قند غلامی که تنها امید عده کثیری از خانواده های سقزی بود به کلان شهرها انتقال دادند، حتی خرد صنایعی که در این شهرک صنعتی مدتی است به فعالیت صنعتی مشغولند و برای صدها نفر از شهروندان سقز اشتغال ایجاد کرده بود به علت عدم پشتوانه دولتی و بی توجهی مسئولین به صنعتی شدن شهر سقز، در آستانه سکون و کساد به سر میبرد.
🔸 مدیریتها در محاق، جو ناامید کننده و ناآرامی را در سقز به راه انداخته است، این شهر با آنکه در بستر توسعه محروم نیست در افول و رکود بی سامان مدیریتی قرار گرفته است.
رشد روزافزون بیکاری، تورم و گرانی در سقز که تبعات آن سرقت ، کلاهبرداری، اعتیاد، خودکشی، نزاع خیابانی تصادفات ناشی از حمل قاچاق، طلاق و اختلافات خانوادگی می باشد را چه کسی پاسخگوست؟!
🔸با نگاهی به چهره های خسته و فگار مردم به وضوح در می یابیم که جو ترس و وحشت و اضطراب و احتناق بر بوم و سیمای شهر حاکم است، جو ناآرام مردم ناشی از بی کاری و گرانی روح و جسم مردم را می خراشد.
کدام مسئول درک می کند که برخی خانوادهها سخت ترین بحران زندگی را تجربه می کنند؟!
کدامین مسئول درک میکند که برخی خانواده های این شهر برای چندین ماه حتی توانایی خرید یک کیلو گوشت را ندارند؟!
کدامین مسئول درک می کند آن سنگک فروشی که حواشی میدان آزادی مدتها بود از بیماری حادی که داشت زجر میکشید ولی لاجرم و به سختی به نان فروشیش ادامه داد، بیماری حادش را تحمل می کرد تا بتواند حداقل روزی خانواده اش را تأمین نماید، تا اینکه مدتی پیش از شدت بیماری، مرگ به سراغش آمد و به دیار باقی شتافت، چنین مواردی در بیشتر گوشه و کنار این شهر به وفور به چشم می خورد.
🔸هنر و خلاقیت، صلاحیت و تخصص مدیران در چنین برهه زمانی باید نمود عملی پیدا کند، چنین زمانی را برای مدیران باید به نوعی " جهاد " نامید، جهاد مدیریتی کاغذ و خودکار بازی نیست! موعظه و روضه خوانی نیست! صرفا نوشتن و صحبت کردن توخالی نیست! زمان وعده و وعید دادن نیست، زمان موج سواری تبلیغاتی نیست! زمان جناحگرایی و حزب بازی نیست! زمانیست برای مسجل و مسلم کردن قولها و وعده هایی که زمانی برای مردم فراخوان داده شد.
🔹صنعت، معدن یا صنایعی را اسم ببرید که امید بخش آلام و آمال مردم باشد، نقطه یا مراکز اشتغال پایداری را حدس بزنید که مردم لحظات آسودهای را بر بالین خود احساس نمایند.
دیر یازیست مردم سقز رؤیای داشتن کارخانه های سیمان، ذوب آهن یا هر واحد درآمدزایی را در ذهن خود می پرورانند، روح بیمار مردم با بیمارستان چند صد تختی نه تنها التیام نمی یابد با تصور چنین سازهای کلکسیونی از بیماریهای روحی و جسمی بیشتری را در ذهن خود تداعی میکنند.
🔸رؤیای فرودگاه سقز چندین دهه است بر سر زبانها می چرخد و شاید زمانی افتتاحیه آن فرا برسد که مردم نه اینکه خوشحال نخواهند شد با قلبی مملو از رنج و محنت احراز پرواز و فرودگاه را چون هالهای از ابهام یا ماه در محاق و در بهترین حالت، پرواز ملخ پهباد محتمل احساس می کنند.
🔸خروار خروار از معدنهای غنی از آهن و طلا و مس و سیلیس و ... در این شهر به غارت میرود، بیشتر کوههای غنی از مواد معدنی روستاهای این شهر در چنبرهی سرمایهداران خارج از این شهر و این استان قرار گرفته است و کانسنگها و کنستانتره معدنی راحت از این شهر با خودروهای سنگین به صورت خام خارج میشود و تاراج منابع این شهر را در روز روشن میبینیم، سوای سکوت مردم، مسئولین هم به خواب رفتهاند یا خود را به خواب میزنند.
t.me/allapress
Telegram
🗞📡 ... ”ئاڵا 🗞
ارتباط با مدیر کانال
https://t.me/AllaPress96
https://t.me/AllaPress96
🗞📡 ... ”ئاڵا 🗞 pinned «🟤 صنعت در #سقز، پارادوکس مدیریت «شهرک صنعتی سقز، نه شهرک است نه صنعتی» ⚙ به مناسبت روز صنعت 🖌بهنام نیک سرشت 🔸مدیریتهای دولتی در سقز در رکود وهمناکی به سر می برد، با آنکه تمامی زیرساختها و بسترساز توسعه جهت جذب سرمایه گذاری و ایجاد مراکز صنعتی در سقز فراهم…»
🌷دانشگاه آزاد...دور از آزاد اندیشی
📝 به بهانه اخراج استاد فلسفه دکتر بیژن عبدالکریمی و بازگرداندن او
🕯️خیر بازگشت دکتر عبدالکریمی مسرت آمیز بود... خبرگزاری ایسنا این خبر را اینطور گزارش میدهد
«دستور به بازگشت دکتر عبدالکریمی به دانشگاه آزاد عقبنشینی نیست؛ پاسداشتِ سرمایه و اعتبار و تکرارنکردن آن تجربه در دانشگاه مادر است. در غیر این صورت چه نیاز به اندیشیدن و فلسفیدن؟ یک جزوه به همه بدهید همان را از رو بخوانند.».
💡گزارشگر ایسنا شاید با زبان دیپلماتیک این را نوشته باشد ولی واکنش های زیاد حاکم بر فضای مجازی، این عقب نشینی و یو-ترن (U-Turn) را زودتر به ثمر رساند. دانشگاه آزاد و مدیریت آن از آزاداندیشی کمی فاصله دارند و این برخورد ناپسند با یک استاد را با این جزمیت نشاندهنده عمق تفکر قشریگری در این سیستم است.
💡حالا شاید بپرسد چطور با این قطعیت صحبت میکنم. قاعدتاً هر تصور و نظریه ای از عدم قطعیت ها برخوردار است.. ولی به قول ضرب المثل «به سر آمده حکیم است». بله چنین برخورد ناشایست و غیر اخلاقی توسط دانشگاه آزاد واحد سنندج و با دستور افرادی در تهران شامل این حقیر شد.
💡در سال ۱۳۸۴، دستور حذف همه ی کلاس های درسی بنده داده شد. و دلیل آن اینکه بنده به کمک برادر یکی (که رئیس دانشکده ای از دانشگاه آزاد در تهران بود و بعدا تا معاون رئیس جمهور پرواز کرد که بعداً مشخص شد نه مدرک دکترا دارد و زندانی هم شد...) نرفتم که در انتخابات مجلس پیروز بشود... رئیس وقت دانشگاه آزاد سنندج نامه ای از جاسبی رئیس دانشگاه آزاد ایران بهم نشان داده بود که در گزارشی که حراست دانشگاه در مورد مهمانان خارجی در سوله دانشگاه خبر داده بود که بنده برای فرقه ضاله قادریه تبلیغ میکنم ... بالاخره ایشان گفتند فقط حاجی که برادرش میخاست نماینده بشود میتواند کمک کند و دستور جاسبی را برگرداند.... ما رفتیم... و به قله های علمی بالاتری رسیدیم.. شکر خدا... اما یک مسأله برام جالب بود حتی یکنفر از اساتید دانشگاه که همکارم بودند کوچکترین اقدامی در دفاع از بنده نکردند .. بنده مطالبی را در روزنامه ها به چاپ رساندم در مورد عدم اخلاق حرفه ای در مدیریت دانشگاه آزاد ... مهم این است... اگر قدرت فضای مجازی نبود ... دکتر عبدالکریمی الان یک استاد فلسفه اخراجی بود
💡 اما حذف کلاس های بنده در دانشگاه آزاد سنندج سکوی پرتابی برای بنده شد. در دانشگاه نیوکاسل انگلستان برای دوره دکتری ثبت نام کردم و آغاز دوره علمی جدیدی بود برایم.. گر خدا خواهد، عدو سبب خیر شود. حذف در دانشگاه آزاد به معنای حذف در محافل علمی نبود.
T.me/allapress
📝 به بهانه اخراج استاد فلسفه دکتر بیژن عبدالکریمی و بازگرداندن او
🕯️خیر بازگشت دکتر عبدالکریمی مسرت آمیز بود... خبرگزاری ایسنا این خبر را اینطور گزارش میدهد
«دستور به بازگشت دکتر عبدالکریمی به دانشگاه آزاد عقبنشینی نیست؛ پاسداشتِ سرمایه و اعتبار و تکرارنکردن آن تجربه در دانشگاه مادر است. در غیر این صورت چه نیاز به اندیشیدن و فلسفیدن؟ یک جزوه به همه بدهید همان را از رو بخوانند.».
💡گزارشگر ایسنا شاید با زبان دیپلماتیک این را نوشته باشد ولی واکنش های زیاد حاکم بر فضای مجازی، این عقب نشینی و یو-ترن (U-Turn) را زودتر به ثمر رساند. دانشگاه آزاد و مدیریت آن از آزاداندیشی کمی فاصله دارند و این برخورد ناپسند با یک استاد را با این جزمیت نشاندهنده عمق تفکر قشریگری در این سیستم است.
💡حالا شاید بپرسد چطور با این قطعیت صحبت میکنم. قاعدتاً هر تصور و نظریه ای از عدم قطعیت ها برخوردار است.. ولی به قول ضرب المثل «به سر آمده حکیم است». بله چنین برخورد ناشایست و غیر اخلاقی توسط دانشگاه آزاد واحد سنندج و با دستور افرادی در تهران شامل این حقیر شد.
💡در سال ۱۳۸۴، دستور حذف همه ی کلاس های درسی بنده داده شد. و دلیل آن اینکه بنده به کمک برادر یکی (که رئیس دانشکده ای از دانشگاه آزاد در تهران بود و بعدا تا معاون رئیس جمهور پرواز کرد که بعداً مشخص شد نه مدرک دکترا دارد و زندانی هم شد...) نرفتم که در انتخابات مجلس پیروز بشود... رئیس وقت دانشگاه آزاد سنندج نامه ای از جاسبی رئیس دانشگاه آزاد ایران بهم نشان داده بود که در گزارشی که حراست دانشگاه در مورد مهمانان خارجی در سوله دانشگاه خبر داده بود که بنده برای فرقه ضاله قادریه تبلیغ میکنم ... بالاخره ایشان گفتند فقط حاجی که برادرش میخاست نماینده بشود میتواند کمک کند و دستور جاسبی را برگرداند.... ما رفتیم... و به قله های علمی بالاتری رسیدیم.. شکر خدا... اما یک مسأله برام جالب بود حتی یکنفر از اساتید دانشگاه که همکارم بودند کوچکترین اقدامی در دفاع از بنده نکردند .. بنده مطالبی را در روزنامه ها به چاپ رساندم در مورد عدم اخلاق حرفه ای در مدیریت دانشگاه آزاد ... مهم این است... اگر قدرت فضای مجازی نبود ... دکتر عبدالکریمی الان یک استاد فلسفه اخراجی بود
💡 اما حذف کلاس های بنده در دانشگاه آزاد سنندج سکوی پرتابی برای بنده شد. در دانشگاه نیوکاسل انگلستان برای دوره دکتری ثبت نام کردم و آغاز دوره علمی جدیدی بود برایم.. گر خدا خواهد، عدو سبب خیر شود. حذف در دانشگاه آزاد به معنای حذف در محافل علمی نبود.
T.me/allapress
Telegram
🗞📡 ... ”ئاڵا 🗞
ارتباط با مدیر کانال
https://t.me/AllaPress96
https://t.me/AllaPress96
Forwarded from اتچ بات
مسوول دبیرخانه شهر خلاق موسیقی سنندج:
تلاش برای حفظ سنندج در شبکه شهرهای خلاق یونسکو ضروری است
سنندج - ایرنا - مسوول دبیرخانه شهر خلاق موسیقی سنندج گفت: باید با بهره گیری از منابع و ظرفیتهای شهر سنندج کاری کنیم که پرونده شهر خلاق موسیقی مرکز استان در یونسکو تداوم داشته باشد.
به گزارش ایرنا، فرزاد حاجی میرزایی، روز پنج شنبه در اولین کارگروه رسانه شهر خلاق موسیقی سنندج اظهار داشت: سنندج، هشتم آبان ماه سال ۹۸ به عنوان «شهر خلاق موسیقی» در فهرست شهرهای خلاق جهان قرار گرفت و اکنون تلاش میکنیم که این عنوان جهانی برای این شهر حفظ شود.
وی افزود: شبکه شهرهای خلاق یونسکو در سال ۲۰۰۴ با هدف تقویت همکاری میان شهرهایی که خلاقیت را به عنوان راهبردی برای توسعه پایدار در نظر گرفتهاند و همچنین با درنظر داشتن جنبههای محیطی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی شکل گرفت.
مسوول دبیرخانه شهر خلاق موسیقی سنندج ادامه داد: این شبکه، متعهد به حمایت از چارچوبهای سازمان ملل برای توسعه پایدار و دستوراالعمل شهر جدید است و هفت زمینه خلاقیت شامل صنایع دستی و هنر محلی، طراحی، فیلم، غذا، ادبیات، هنر رسانه و موسیقی را شامل میشود.
وی اضافه کرد: همه لایههای جامعه باید نسبت به این مسئله حساسیت داشته باشند و هرکس نقش و مسوولیت خود را در این زمینه ایفا کند.
حاجی میرزایی، خواستار همکاری اهالی رسانه، هنرمندان، ادارات و دستگاههای مختلف با این دبیرخانه شد و گفت: باید منیتها کنار گذاشته شود و همه در راستای توسعه شهر سنندج گام بردارند.
عضو دبیرخانه شهر خلاق موسیقی سنندج هم در ادامه این جلسه اظهار داشت: یونسکو با راه اندازی شبکه شهرهای خلاق، امر توسعه را دنبال میکند که این مسئله با بهره گیری از داشتههای فرهنگی هر شهر میسر میشود.
محمد فرهادی، توسعه را تغییر در کیفیت زندگی مردم بیان کرد و افزود: گروههای مختلف جامعه باید در امر توسعه دخیل بوده و همه دغدغه آن را داشته باشند.
وی اضافه کرد: منابع فرهنگی اثربخشی بیشتری از منابع اقتصادی دارد که باید با هوشمندی و خلاقیت، از داراییهای شهر در جهت توسعه بهره گرفت.
عضو دبیرخانه شهر خلاق موسیقی سنندج، تقویت سرمایههای اجتماعی و بهرهگیری از ظرفیت هنرمندان، رسانهها و اقشار مختلف مردم را از جمله برنامههای این دبیرخانه برشمرد.
در ادامه این جلسه خبرنگاران، اصحاب رسانه و مطبوعات استان نظرات و پیشنهادهای خود را در راستای توسعه همکاری و پیشبرد اهداف دبیرخانه شهر خلاق موسیقی سنندج مطرح کردند.
شهر سنندج همواره خاستگاه هنرمندان نامی در حوزه موسیقی بوده که نام و آوازه آنها فراتر از مرزهای ایران درخشیده است. انتخاب سنندج به عنوان شهر خلاق موسیقی یکی از مهمترین رویداهای مهم فرهنگی بود که در هشتم آبان ماه سال ۹۸ به انجام رسید.
براساس آخرین سرشماری کشور، شهر سنندج دارای ۶۰۰ هزار نفر جمعیت است.
تلاش برای حفظ سنندج در شبکه شهرهای خلاق یونسکو ضروری است
سنندج - ایرنا - مسوول دبیرخانه شهر خلاق موسیقی سنندج گفت: باید با بهره گیری از منابع و ظرفیتهای شهر سنندج کاری کنیم که پرونده شهر خلاق موسیقی مرکز استان در یونسکو تداوم داشته باشد.
به گزارش ایرنا، فرزاد حاجی میرزایی، روز پنج شنبه در اولین کارگروه رسانه شهر خلاق موسیقی سنندج اظهار داشت: سنندج، هشتم آبان ماه سال ۹۸ به عنوان «شهر خلاق موسیقی» در فهرست شهرهای خلاق جهان قرار گرفت و اکنون تلاش میکنیم که این عنوان جهانی برای این شهر حفظ شود.
وی افزود: شبکه شهرهای خلاق یونسکو در سال ۲۰۰۴ با هدف تقویت همکاری میان شهرهایی که خلاقیت را به عنوان راهبردی برای توسعه پایدار در نظر گرفتهاند و همچنین با درنظر داشتن جنبههای محیطی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی شکل گرفت.
مسوول دبیرخانه شهر خلاق موسیقی سنندج ادامه داد: این شبکه، متعهد به حمایت از چارچوبهای سازمان ملل برای توسعه پایدار و دستوراالعمل شهر جدید است و هفت زمینه خلاقیت شامل صنایع دستی و هنر محلی، طراحی، فیلم، غذا، ادبیات، هنر رسانه و موسیقی را شامل میشود.
وی اضافه کرد: همه لایههای جامعه باید نسبت به این مسئله حساسیت داشته باشند و هرکس نقش و مسوولیت خود را در این زمینه ایفا کند.
حاجی میرزایی، خواستار همکاری اهالی رسانه، هنرمندان، ادارات و دستگاههای مختلف با این دبیرخانه شد و گفت: باید منیتها کنار گذاشته شود و همه در راستای توسعه شهر سنندج گام بردارند.
عضو دبیرخانه شهر خلاق موسیقی سنندج هم در ادامه این جلسه اظهار داشت: یونسکو با راه اندازی شبکه شهرهای خلاق، امر توسعه را دنبال میکند که این مسئله با بهره گیری از داشتههای فرهنگی هر شهر میسر میشود.
محمد فرهادی، توسعه را تغییر در کیفیت زندگی مردم بیان کرد و افزود: گروههای مختلف جامعه باید در امر توسعه دخیل بوده و همه دغدغه آن را داشته باشند.
وی اضافه کرد: منابع فرهنگی اثربخشی بیشتری از منابع اقتصادی دارد که باید با هوشمندی و خلاقیت، از داراییهای شهر در جهت توسعه بهره گرفت.
عضو دبیرخانه شهر خلاق موسیقی سنندج، تقویت سرمایههای اجتماعی و بهرهگیری از ظرفیت هنرمندان، رسانهها و اقشار مختلف مردم را از جمله برنامههای این دبیرخانه برشمرد.
در ادامه این جلسه خبرنگاران، اصحاب رسانه و مطبوعات استان نظرات و پیشنهادهای خود را در راستای توسعه همکاری و پیشبرد اهداف دبیرخانه شهر خلاق موسیقی سنندج مطرح کردند.
شهر سنندج همواره خاستگاه هنرمندان نامی در حوزه موسیقی بوده که نام و آوازه آنها فراتر از مرزهای ایران درخشیده است. انتخاب سنندج به عنوان شهر خلاق موسیقی یکی از مهمترین رویداهای مهم فرهنگی بود که در هشتم آبان ماه سال ۹۸ به انجام رسید.
براساس آخرین سرشماری کشور، شهر سنندج دارای ۶۰۰ هزار نفر جمعیت است.
Telegram
attach 📎
🗞📡 ... ”ئاڵا 🗞 pinned « مسوول دبیرخانه شهر خلاق موسیقی سنندج: تلاش برای حفظ سنندج در شبکه شهرهای خلاق یونسکو ضروری است سنندج - ایرنا - مسوول دبیرخانه شهر خلاق موسیقی سنندج گفت: باید با بهره گیری از منابع و ظرفیتهای شهر سنندج کاری کنیم که پرونده شهر خلاق موسیقی مرکز استان در یونسکو…»
Forwarded from اتچ بات
آزاد رفت تا همه بيايند
توفيق سرفراز
اين پرسش را بايد همواره از فضاي سياسي کردستان مطرح کنيم که چرا نبايد وقتي که آزاد بود، همه باشيم و توان تحمل افکار متعدد را بدون انگ و افترا داشته باشيم؟
انگار بايد آزاد ميرفت تا بخش عمدهاي از سلايق و موزاييک افکار متنوع در مراسم خاکسپاريش حضور داشته باشند. آنچه توجه مرا در اين آيين جلب نمود، نزديک شدن و همدلي کساني بود که در عالم واقع تمايلي به نزديکي دلها نداشتند. اما اجبار و علاقه شرکت در مراسم دکتر آزاد ما را براي چند ساعت هم که شده گرد هم جمع نمود. شايد در اين مقطع بيهوده و دور از دسترس باشد که دم از رواداري و دگر پذيري بزنم، اما در بزرگي مرحوم همين بس که همه آمدند. يک دغدغه، آنها را سبب حضور شد، بياييم اين سببها را بيابيم وآنرا دوام و قوام بخشيم.
در اين جغرافيا،تحمل نکردن هم و نارواداري و عدم پذيرش همديگر، بستري نگران کننده فراهم آورده، حال آنکه به گفت و گو و با هم بودن و مدارا به ضرورت نياز داريم. رد همديگر و فاصله و بلکه لعن و افترا و توهين بس نبود ،مباهته هم افزوده شد..!
روح بزرگ اين آزاديخواه، بستري فراهم نمود تا بدانيم ميشود بدون در نظر گرفتن سليقه و افکار متنوع، ليکن بخاطر هدفي بزرگتر دور همديگر جمع شويم. فقط کافي است باورکنيم هدفهاي مشترک ما بسيار بيشتر از تضادها است؛ همانگونه که آزادگي آزاد هدفي مشترک براي همه بود.
T.me/allapess
توفيق سرفراز
اين پرسش را بايد همواره از فضاي سياسي کردستان مطرح کنيم که چرا نبايد وقتي که آزاد بود، همه باشيم و توان تحمل افکار متعدد را بدون انگ و افترا داشته باشيم؟
انگار بايد آزاد ميرفت تا بخش عمدهاي از سلايق و موزاييک افکار متنوع در مراسم خاکسپاريش حضور داشته باشند. آنچه توجه مرا در اين آيين جلب نمود، نزديک شدن و همدلي کساني بود که در عالم واقع تمايلي به نزديکي دلها نداشتند. اما اجبار و علاقه شرکت در مراسم دکتر آزاد ما را براي چند ساعت هم که شده گرد هم جمع نمود. شايد در اين مقطع بيهوده و دور از دسترس باشد که دم از رواداري و دگر پذيري بزنم، اما در بزرگي مرحوم همين بس که همه آمدند. يک دغدغه، آنها را سبب حضور شد، بياييم اين سببها را بيابيم وآنرا دوام و قوام بخشيم.
در اين جغرافيا،تحمل نکردن هم و نارواداري و عدم پذيرش همديگر، بستري نگران کننده فراهم آورده، حال آنکه به گفت و گو و با هم بودن و مدارا به ضرورت نياز داريم. رد همديگر و فاصله و بلکه لعن و افترا و توهين بس نبود ،مباهته هم افزوده شد..!
روح بزرگ اين آزاديخواه، بستري فراهم نمود تا بدانيم ميشود بدون در نظر گرفتن سليقه و افکار متنوع، ليکن بخاطر هدفي بزرگتر دور همديگر جمع شويم. فقط کافي است باورکنيم هدفهاي مشترک ما بسيار بيشتر از تضادها است؛ همانگونه که آزادگي آزاد هدفي مشترک براي همه بود.
T.me/allapess
Telegram
attach 📎
🗞📡 ... ”ئاڵا 🗞 pinned « آزاد رفت تا همه بيايند توفيق سرفراز اين پرسش را بايد همواره از فضاي سياسي کردستان مطرح کنيم که چرا نبايد وقتي که آزاد بود، همه باشيم و توان تحمل افکار متعدد را بدون انگ و افترا داشته باشيم؟ انگار بايد آزاد ميرفت تا بخش عمدهاي از سلايق و موزاييک افکار…»
Forwarded from اتچ بات
🎯 عزّت ادبی ملکشا
✍علی سهرابی
خوشتر آن باشد کەسرِّ دلبران
گفتـە آیـد در حدیـث دیگـران
اکنون کە آن بزرگمردِ رنج دیدە از ناملایمات زمانە، در میانمان نیست، خاطرەای را ازایشان جهت شادی روحش و تنویرافکارعمومی بازگو نمایم. سال۹٥/۹٦کە کارگاەآموزشی زبان کوردی را برای جمعی ازدبیران و علاقەمندان در هنرستان فنی نمکی سنندج بر پا کردە بودیم. هرازچندگاهی ازشاعران و نامداران وادیبان جهت ایراد سخنرانی دعوت می نمودیم.در یکی از جلسات از استاد جلال ملکشا دعوت کردم وایشان هم با بزرگواری قبول زحمت نمودند. پس از ارائۀ مطلب، طبق روال جلسات، پرسش وپاسخ برپاگردید ودرپایان هم گرفتن عکس یادگاری و امضای کتاب و...
بندە درآن جلسە صراحتا از استاد پرسیدم کە نظرخودرا درقبال جملاتی منسوب بە شاملوبیان نمایند.کە گویا احمدشاملوشاعر نامدار،گفتە است : "اگرکسی درآیندە در شعر فارسی حرفی برای گفتن داشتە باشد،جلال ملکشاست."
زیرا درین سال های اخیر این جملات بسامد بالایی در نشریات و محافل مختلف داشتە است.
استاد بالبخندی گفت: "ازینکە شاملو شاعر بزرگیست شکی نیست.مراوداتی باایشان درسال های دور داشتەام.ولی چنین سخنی رادر مورد من بیان ننمودە، زیاد جدی نگیرید."این جملات شاعرکورد را،حاضران در آن جلسە شنیدند وتایید می کنند.هدف ازین مطلب نوعی روشنگری و بیان حقیقت است تا جملەای را سهواً بەکسی نسبت ندهیم وتحریف و شبهە در جامعەی ادبی ایجاد نشود. هرچندکە استاد ملکشا نیازی بە این تاییدات نداشتە و ردِّ این جملاتِ فخیم ازشاملو ،خود حکایت از عزت ادبی استاد ملکشاست. و ایشان مانا در آسمان ادب کوردی چون ستارۀ سهیل می درخشند... روحش شاد...
🌈 @hallvest
t.me/allapress
✍علی سهرابی
خوشتر آن باشد کەسرِّ دلبران
گفتـە آیـد در حدیـث دیگـران
اکنون کە آن بزرگمردِ رنج دیدە از ناملایمات زمانە، در میانمان نیست، خاطرەای را ازایشان جهت شادی روحش و تنویرافکارعمومی بازگو نمایم. سال۹٥/۹٦کە کارگاەآموزشی زبان کوردی را برای جمعی ازدبیران و علاقەمندان در هنرستان فنی نمکی سنندج بر پا کردە بودیم. هرازچندگاهی ازشاعران و نامداران وادیبان جهت ایراد سخنرانی دعوت می نمودیم.در یکی از جلسات از استاد جلال ملکشا دعوت کردم وایشان هم با بزرگواری قبول زحمت نمودند. پس از ارائۀ مطلب، طبق روال جلسات، پرسش وپاسخ برپاگردید ودرپایان هم گرفتن عکس یادگاری و امضای کتاب و...
بندە درآن جلسە صراحتا از استاد پرسیدم کە نظرخودرا درقبال جملاتی منسوب بە شاملوبیان نمایند.کە گویا احمدشاملوشاعر نامدار،گفتە است : "اگرکسی درآیندە در شعر فارسی حرفی برای گفتن داشتە باشد،جلال ملکشاست."
زیرا درین سال های اخیر این جملات بسامد بالایی در نشریات و محافل مختلف داشتە است.
استاد بالبخندی گفت: "ازینکە شاملو شاعر بزرگیست شکی نیست.مراوداتی باایشان درسال های دور داشتەام.ولی چنین سخنی رادر مورد من بیان ننمودە، زیاد جدی نگیرید."این جملات شاعرکورد را،حاضران در آن جلسە شنیدند وتایید می کنند.هدف ازین مطلب نوعی روشنگری و بیان حقیقت است تا جملەای را سهواً بەکسی نسبت ندهیم وتحریف و شبهە در جامعەی ادبی ایجاد نشود. هرچندکە استاد ملکشا نیازی بە این تاییدات نداشتە و ردِّ این جملاتِ فخیم ازشاملو ،خود حکایت از عزت ادبی استاد ملکشاست. و ایشان مانا در آسمان ادب کوردی چون ستارۀ سهیل می درخشند... روحش شاد...
🌈 @hallvest
t.me/allapress
Telegram
attach 📎