Alirezaei
7.37K subscribers
996 photos
157 videos
144 files
892 links
ارتباط با ادمين:
@MehdiAlirezaei
وبسایت:
www.M-Alirezaei.com
لينك كانال:
@AlirezaeiChannel
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/mehdi_alirezaei

لینک اولین مطلب:
https://t.me/AlirezaeiChannel/1
Download Telegram
⭕️ در حالتی که هیچ تغییر شکلی از سازه نشان داده نمی‌شود و دوره تناوب سازه خیلی زیاد است، احتمالا یک بخشی از سازه ناپایدار است. احتمال بیشتر شما یک گره بدون اینکه به جایی مقید باشد مدل نموده‌اید.
اگر نمی‌توانید به راحتی خطای مدلسازی را پیدا کنید، ابتدا کل سازه را با Ctrl+A انتخاب نمایید. حال از مسیر Select menu > Deselect > Object Type تیرها، ستون‌ها، کف‌ها، دیوارها و مهاربندها را از حالت انتخاب خارج نمایید. حال آنچه باقی مانده (تعدادی گره) را حذف کنید. آنهایی که مقید باشند، حذف نمی‌شوند و آنهایی که مقید نباشد، حذف می‌شوند. این روش تنها برای حالتی که گره‌هایی از سازه به اشتباه مدسازی شده باشد، می‌تواند کارساز باشد و برای دیگر حالت‌های ناپایداری کاربردی ندارد. جزئیات این روش در کلیپ زیر نشان داده شده است.
✔️ @AlirezaeiChannel
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ روشی ساده جهت برطرف کردن نوعی خطای مدلسازی در ETABS 2016
عضویت در کانال:
✔️ https://t.me/AlirezaeiChannel
Forwarded from Siavash Sedighi
پرسش اول: در خصوص اعمال بار باد بر دیوارهای محوطه آیا نیاز به اعمال همزمان (جمع کردن) فشار یک سمت و مکش سمت دیگر وجود دارد؟
⭕️ طبق متن آیین نامه باید با هم جمع شوند.
↙️ طبق آیین‌نامه NBCC داریم:
4.1.7.1.2) Specified Wind load
The net wind load for the building as a whole shall be the algebraic difference of the loads on the windward and leeward surfaces, and in some cases, may be calculated as the sum of the products of the external pressures or suctions and the areas of the surfaces over which they are averaged as provided in Sentence
↙️ طبق آیین‌نامه ASCE7-10 داریم:
26.4.2 Critical Load Condition
Values of external and internal pressures shall be combined algebraically to determine the most critical load.
↙️ طبق مبحث ششم داریم:
6-10-2 فشار ناشی از باد بر ساختمان‌های و سازه‌ها:
بار خالص باد براي كل ساختمان از جمع جبري بارهاي وارده بر سطوح رو و پشت به باد (فشار يا مكش) بدست مي‌آيد. در برخي موارد اين بار را مي‌توان از جمع حاصلضرب فشار يا مكش در مساحت سطوح كه فشار يا مكش ميانگين گيري شده باشد، محاسبه شود.
✔️ @AlirezaeiChannel
Forwarded from Maedeh Oqabi
سلام جناب دکتر روزتون بخیر. جزوه بارگذاریتون رو کامل مطالعه کردم. ممنون از زحماتتون. جزوه بسیار خوبی بود. در بحث بارگذاری شطرنجی متوجه شدم که چطور میشه نامناسب ترین وضعیت بارگذاری رو مشخص کرد. کامل روند رو فهمیدم. اما مشکلم اینجاست که شما گفتین که خطی که رسم میکنیم خط تاثیر هست اما این چیزی که ما رسم میکنیم با مواردی که در تحلیل داشتیم متفاوته.میشه یک مقدار در این مورد بیشتر توضیح بدین
⭕️ برای سازه‌های معین استاتیکی خط تاثیر بصورت خطی بوده ولیکن در سازه‌های نامعین استاتیکی خط تاثیر آنها بصورت غیرخطی است. این خطوط ممکن است برای نمایش تغییرات عکس‌العمل‌های تکیه‌گاهی با موقعیت بار واحد به کار روند. با استفاده از خطوط تاثیر مقدار تابع در یک نقطه برای سیستمی از بارهای طی کننده سازه، قابل محاسبه است. بدین منظور از اصل جمع آثار قوا استفاده می‌کنیم بنابراین سیستم‌های سازه‌ای که ما بررسی می‌کنیم باید الاستیک خطی باشند. برای ترسیم خط تاثیر بطور خیلی ساده، بصورت زیر عمل می‌شود:
الف) برای ترسیم خط تاثیر عکس‌العمل تکیه‌گاهی یا برش در یک نقطه از تیر: در آن نقطه از تیر برشی فرضی ایجاد نموده و چپ مقطع زده شده را بصورت فرضی به سمت پایین حرکت داده و سمت راست به بالا حرکت داده می‌شود. شکل تغییرشکل‌ یافته تیر در این حالت، معرف خط تاثیر سازه است. توجه نمایید که مقدار کل پایین‌ آمدن سمت چپ و بالا رفتن سمت راست باید برابر یک واحد باشد. لزوما مقداری که تیر بالا و پایین می‌آید با هم برابر نیست و با تشابه مثلثاتی باید مقدار آن تعیین شود.
ب) برای ترسیم خط تاثیر لنگر در یک نقطه از تیر: در آن نقطه از تیر مفصلی فرضی ایجاد نموده و یک لنگر پادساعتگرد به سمت چپ مفصل در نظر گرفته شده اعمال می‌نماییم. در سمت راست مفصل (یک اپسیلون بعد از مفصل) یک لنگر ساعتگرد اعمال می‌شود. شکل تغییرشکل‌ یافته تیر در این حالت، معرف خط تاثیر سازه است. توجه نمایید که مقدار کل تانژانت دوران سمت چپ و دوران سمت راست باید برابر یک واحد باشد. لزوما دوران دو سمت مفصل با هم برابر نیست و با تشابه مثلثاتی باید مقدار آن تعیین شود.
این موضوع و روش ساده شده برای تعیین خط تاثیر در کتاب تحلیل سازه‌های R.C. Hibbeler نشان داده شده است. این روش تحت عنوان روش Muller-Breslau مشهور است. برای جزئیات بیشتر به PDF زیر مراجعه نمایید:
http://nptel.ac.in/courses/105101085/downloads/lec-38.pdf
در کلیپ زیر نیز این مورد نشان داده شده است.
✔️ @AlirezaeiChannel
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ خط تاثیر تیر با استفاده از روش Muller-Breslau
✔️ @AlirezaeiChannel
Forwarded from رها پویا
سلام باتشکر از زحماتتان در نشر علم و پاسخ هایتان.
دکتر آیا می توان از دال در سازهای قاب خمشی استفاده کرد و آیا می توان از سقف کامپوزیت در سیستم های قاب خمشی و یل حداقل در یک جهت خمشی استفاده کردبا توجه به اینکه دال در برخی نقاط دارای لنگر منفی است.لطفا اگر در خصوص طراحی سقف کامپوزیت راهنمایی دارید در کانال قرار دهید.
همچنین در طراحی تیر دهانهای بلند از خرپاهایی با یالهای فوقانی و تحتانی یکسره استفاده می شود آیا این باعث گیردار شدن اتصال نمی شود و به نظر میرسد در اینجا با قاب مواجهه باشیم تا خرپا و آیا می توان این المانها را در قاب خمشی با اتصال گیردار استفاده کرد وآیا استفاده از دال کامپوزیت بالای آن اشکالی دارد.
ببخشید کمی طولانی شد باتشکر مجدد
⭕️ در صورتی که تیر مرکب تحت لنگر منفی (کشش در تارهای بالایی مقطع) قرار گیرند، بتن تحت کشش قرار گرفته و در محاسبات مربوط به مقطع مرکب شرکت داده نمی‌شود. طبق بند 10-2-8-3-3-ب تیر را اصلا نباید کامپوزیت طراحی نمود و بایستی آن را طبق الزامات اعضای خمشی (بند 10-2-5) طراحی نمود. مشروط به اینکه شرایط گفته شده در بند 10-2-8-3-3-ب تحقق یابد، می‌توان آنها را بصورت کامپوزیت طراحی نمود. در صورتی که تیر مرکب تحت لنگر منفی (کشش در تارهای بالایی مقطع) قرار گیرند، بتن تحت کشش قرار گرفته و در محاسبات مربوط به مقطع مرکب شرکت داده نمی‌شود. لیکن می‌توان میلگردهای دال بتنی (موجود در عرض موثر دال) را در تعیین ظرفیت خمشی تیر در نظر گرفت. برای دیدن جزئیات بیشتر می‌توانید به فصل دهم از کتاب تحلیل و طراحی سازه‌های فولادی اینجانب مراجعه نمایید.
https://t.me/AlirezaeiChannel/2646
بنابراین بایستی تیرهای گیردار را بصورت غیرمرکب طراحی نمود. در صورتی که منظورتان از خرپا، سیستم Special Truss Moment Frames باشد، که ضوابط طراحی لرزه‌ای این سیستم در AISC341 موجود است و در این سیستم با نوعی قاب خمشی مواجه هستیم که در صورت ایجاد لنگر منفی تنها باید تیرهای فرعی با اتصالات مفصلی را بصورت کامپوزیت طراحی نمود. بطور کلی نباید در نواحی حفاظت شده و در نقاطی که انتظار رفتار فراراتجاعی داریم، از مقطع مرکب استفاده شود. طبق بند 10-3-2-2 قرار دادن گل میخ در نواحی حفاظت شده تنها در صورت تامین الزامات بخش 10-3-13 مجاز است. در بخش اتصالات از پیش تایید شده نیز برای حالتی که شکل‌پذیری سازه ویژه باشد، بایستی از اتصال دال بتنی به بال ستون جلوگیری شود. به عنوان مثال طبق بند 10-3-13-4 داریم:
در قابهاي خمشی ویژه با دال بتنی سازه‌اي و داراي برشگیرهاي فولادي مدفون در بتن، در فاصلۀ حداقل برابر 25میلیمتر از طریق مصالح انعطافپذیر (نظیر یونولیت) باید از اتصال دال بتنی به هر دو طرف هر دو بال ستون جلوگیري به عمل آید.
✔️ @AlirezaeiChannel
Forwarded from Deleted Account
اقای دکتر سلام،شبتون بخیر
جسارتا در صورت امکان میشه لطف کنید فایل سمینار زلزله کرمانشاه رو ارسال بفرمایید.با تشکر
Kermanshah Earthquke Seminar.pdf
7.8 MB
⭕️ فایل ارائه سمینار جنبه های مختلف زلزله کرمانشاه
✔️ @AlirezaeiChannel
Forwarded from Deleted Account
سلام حالتون خوبه ؟
بابت کانال خوبتون و تلاش جهت بارعلمی هرچه بیشتر کانال تشکر میکنم


علت اینکه در زلزله اخیر کرمانشاه خرابی ها در ساختمان های چن طبقه بیشتر در طبقات پایین آن اتفاق افتاده بود و اکثرا طبقات بالا سالم مانده بودن؟
ممنون میشم به سوالم پاسخ بدید
⭕️ عمدتا به سبب اجرایی کردن کار و تیپ بندی، طراحان برای طبقات بالا مقاطعی بیشتر از نیاز استفاده می کنند. در این حالت ممکن است توزیع خسارت در ارتفاع یکسان نباشد. در طبقات بالا که از مقاطع سنگینی استفاده شده، خسارات کم شده و عمده خسارات در طبقات پایین متمرکز شود. در نرم افزار هم اگر سازه ای را مدلسازی نمایید و تحلیل غیرخطی انجام دهید. عمدتا طبقات پایین دچار آسیب میشوند.
✔️ @AlirezaeiChannel
Forwarded from Behzad kamali
سلام استاد وقتتون بخیر.اگه امکانش هست در مورد جهت تیر ریزی تیرچه ها در سقف تیرچه بلوک‌توضیح بفرمایین که تیرچه ها باید در جهت کوتاه قرار بگیرند یا در جهت بلند.
با تشکر از شما
⭕️ برای جهت تیرچه ریزی در سقف‌های تیرچه بلوک به چند نکته توجه شود: 1- نکات اجرایی 2- حداکثر طول محاسباتی
- در حالتی که چشمه‌های باربر کف مربعی باشند، بهترین حالت بصورت شطرنجی است تا تمام تیرها در باربری سهیم شوند.
- در حالتی که چشمه باربر مستطیلی باشند، در صورتی که طول دهانه بزرگتر از 7.2 بیشتر نشود (برای دهانه‌های بیشتر در صورت کنترل و استفاده از بلوک‌های با عمق 30 ممکن است بتوان جواب گرفت) بهتر است، جهت تیرچه ریزی در امتداد طول بیشتر باشد. در این حالت تیرچه‌ها روی تیر اصلی کوتاه‌تر قرار گرفته و از طرفی تعداد تیرچه‌های مورد استفاده کمتر می‌شود. در صورتی که دهانه تیرچه بیشتر می‌شود، بهتر است در امتداد دهانه کوتاه‌تر تیرچه‌ها قرار گیرد.
- در صورتی که یکی از اضلاع چشمه باربر کف کج باشد و با هم زاویه 90 درجه ایجاد نکنند، بهتر است، برای حفظ راحتی در حین اجرا، تیرچه‌ها بر روی ضلع کج قرار نگیرند. زیرا در این حالت هر یک از تیرچه‌ها دارای طول متفاوتی خواهد بود.
- اگر در ضلعی از چشمه باربر کف، دیوار برشی واقع شده، قرار دادن تیرچه‌ها بر روی دیوار، سبب سهولت انتقال بار زلزله دیافراگم به دیوار خواهد شد.
- اگر طول هر یک از ضلع‌ها بشکلی باشد، که طول میلگرد استفاده شده در آن مضربی از 12 شود (مثلا دهانه 6 متری) در اینصورت پرت مصالح به حداقل کاهش پیدا خواهد نمود. البته این مورد برای تیرچه‌های دستی مهم بوده و برای تیرچه‌های صنعتی اهمیتی ندارد.
✔️ @AlirezaeiChannel
Forwarded from Behzad kamali
سلام‌استاد.با تشکر از زحمات شما
طراحی بادبندها بر اساس فشار‌انجام میگیره یا کشش؟
و اینکه اگه مقطع بادبند به صورت دوبل ناودانی باشد بهتر‌است به صورت پشت به‌پشت به‌هم وصل شوند یا مقابل هم؟
⭕️ مهاربندهای همگرا را می‌توان بصورت صرفا کششی (براساس ظرفیت کششی) یا بصورت فشاری طراحی نمود. در صورتی که شکل‌پذیری قاب مهاربندی شده معمولی باشد، می‌توان آنها را بصورت صرفا کششی طراحی نمود. در لینک زیر نحوه طراحی مهاربند همگرای معمولی بصورت صرفاً کششی نشان داده شده است.
⭕️ طراحی مهاربند همگرای با شکل پذیری معمولی بصورت صرفاً کششی در ETABS 2016 👇
🎥 yon.ir/Gqxpm
در صورتی که مهاربند با شکل‌پذیری ویژه باشد، بایستی برای فشار طراحی گردند. با توجه به بسیج نیروی محوری در مهاربند، بیش از هر چیزی سطح مقطع آن مهم است. شکل قرار گیری پروفیل‌ها بر ظرفیت فشاری آن تاثیر گذار است. در صورتی که روبروی هم و با فاصله‌ای به میزان ورق اتصال بین آنها در کنار هم قرار گیرند، بیشتر ظرفیت فشاری ایجاد شده و با مقطع کمتری می‌توان آنها را بصورت فشاری طراحی نمود، لیکن اگر با پیچ بخواهیم آنها را به هم متصل نماییم، بایستی برای مقاطع ناودانی بصورت پشت به پشت قرار داده شوند. بطور کلی براساس آزمایش‌های تجربی، استفاده از مقطع تک برای مهاربند بهتر بوده و در صورتی مقطع دوبل استفاده شود، بایستی در فاصلی به هم دوخته شوند.
✔️ @AlirezaeiChannel
Forwarded from Deleted Account
سلام آقای دکتر وقت بخیر.
بسیار ممنون از زحماتتون.
در اتصالات گیردار پیچی مشاهده می شود که دو سوراخ در قسمت بالا و پایین جان تیر به علت دسترسی برای جوش بهتر و ایجاد تنش سه محوره ایجاد می شود. اگر امکان دارد علت تشکیل تنش سه محوره و خود تنش سه محوره در آن منطقه را توضیح دهید؟
در مورد فاصله تیر از ستون در انواع اتصالات که در برخی موارد مشاهده می شود یه فاصله چند سانتی متری قرار می دهند توضیح بفرمایین.آیا این کار مجاز است؟
ممنون از توجه شما
⭕️ ایجاد سوراخ دسترسی برای اتصالات مستقیم تیر به ستون (مثل اتصال WUF-W) استفاده می‌شود. وجود تنش سه محوره می‌تواند منجر به شکست ترد قطعه شود. اولین نوع این خرابی‌‌ها در حین جنگ جهانی دوم مشاهده شد که برخی از کشتی‌‌ها دچار خرابی‌‌های فجیعی شدند. می‌دانیم که تسلیم در فولاد هنگامی رخ می‌دهد که لغزش در صفحات آن ایجاد شود. این لغزش صفحات با زاویه 45 درجه رخ می‌دهند. بنابراین بایستی فضای کافی برای لغزش این صفحات وجود داشته باشد. وقتی که تنش کششی به حد تسلیم برسد لغزش رخ داده و اولین تسلیم رخ ایجاد می‌شود. به همین ترتیب لغزش در هزاران صفحه دیگر رخ داده و قطعه شکل پذیری خوبی از خود نشان می‌دهد. در صورتی که یک قطعه تحت کشش محوری باشد، به سبب نسبت پواسون به طول آن اضافه و از ابعاد دیگر آن کاسته می‌شود. در صورتی که به هر علت از کاهش طول ابعاد دیگر جلوگیری شده باشد، منجر به تولید تنش‌های سه محوری در آن شده و تردشکنی رخ می‌دهد.
به عبارتی وقتی بال بالا یا پایین تحت کشش قرار گرفته و تمایل به کاهش ضخامت در آن وجود دارد، در صورتی که جان زیر آن وجود داشته باشد، اجازه کاهش ضخامت به بال داده نشده و تنش سه محوره ایجاد خواهد شد.
مقدار گپ برای اتصالات BFP و WFP در حدود 1.5 تا 2 سانتیمتر پیشنهاد می‌شود. برای برخی دیگر از اتصالات گیردار تیر به ستون گپی وجود ندارد.
http://l1l.ir/3b0o
✔️ AlirezaeiChannel
Forwarded from Deleted Account
با سلام، استاد برای در نظر گرفتن اثر مولفه قائم بر سازه مقدار تقریبی 0.67 مولفه افقی استفاده می شود. حال اگر بخواهیم از شتاب نگاشت قائم استفاده کنیم همانند مولفه افقی براساس خاک مورد استفاده نیاز به اصلاح دارد. با توجه به این که در ایین نامه طیف قائمی ارائه نشده ایا می شود ضریب اصلاحی که برای مولفه افقی بدست امده را در مولفه قائم ضرب کنیم؟
⭕️ مولفه قائم زلزله با استفاده از تحلیل استاتیکی در نظر گرفته می‌شود. در ASCE7 نیز به همین صورت است. در استاندارد 2800 نیز نحوه اعمال آن بصورت یک بار استاتیکی در بند 3-3-9 داده شده است. مقدار 0.67 براساس مطالعات تئوریک و براساس مقالاتی بوده که بر روی تعدادی شتابنگاشت خاص انجام شده و آیین‌نامه‌ای نیست. لیکن به هر دلیل اگر نیاز به طیف مولفه قائم داشته باشید، به عنوان یک پیشنهاد می‌توانید از نشریه گ-430 تحت عنوان «طیف طرح زلزله برای ایران» انتشارات: مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن نوشته دکتر حمزه شکیب و همکاران استفاده نمایید که در آن طیف قائم زلزله پیشنهاد داده شده است. لینک های مرتبط:
https://t.me/AlirezaeiChannel/2232
https://t.me/AlirezaeiChannel/1957
https://t.me/AlirezaeiChannel/1562
https://t.me/AlirezaeiChannel/1460
https://t.me/AlirezaeiChannel/1072
https://t.me/AlirezaeiChannel/904
✔️ @AlirezaeiChannel