#امیرالمومنین_علیه_السلام
فی الیل و النهار بگو یا علی مدد
با ابرها ببار...بگو یا علی مدد
دلداده گی به «میثم تمار» بودن است
یک بار روی دار بگو یا علی مدد
گاهی به جای نافله و گریه ی سحر
هر شب هزار بار بگو یا علی مدد
سینه سپر کن و به گدا بودنت بناز
یعنی به افتخار بگو یا علی مدد
اینبار شاعرانه به گنبد نگاه کن
از قولِ شهریار بگو یا علی مدد
هر جا که حرف خیبر و بی باکیِ علی ست
همراه ذوالفقار بگو یا علی مدد
وقتی دلت برای نجف تنگ می شود
از جورِ روزگار بگو یا علی مدد
آنجا که جز علی احدی نیست پای تو
هنگام احتضار بگو یا علی مدد
#احسان_نرگسی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
فی الیل و النهار بگو یا علی مدد
با ابرها ببار...بگو یا علی مدد
دلداده گی به «میثم تمار» بودن است
یک بار روی دار بگو یا علی مدد
گاهی به جای نافله و گریه ی سحر
هر شب هزار بار بگو یا علی مدد
سینه سپر کن و به گدا بودنت بناز
یعنی به افتخار بگو یا علی مدد
اینبار شاعرانه به گنبد نگاه کن
از قولِ شهریار بگو یا علی مدد
هر جا که حرف خیبر و بی باکیِ علی ست
همراه ذوالفقار بگو یا علی مدد
وقتی دلت برای نجف تنگ می شود
از جورِ روزگار بگو یا علی مدد
آنجا که جز علی احدی نیست پای تو
هنگام احتضار بگو یا علی مدد
#احسان_نرگسی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_صادق_ع
#مدح
#شهادت
آسمان در سجده افتاد است پیش پای تو
عرش آرام است زیر سایه ی طوبای تو
بادها را مسخ کرده عطر جان افزای تو
ماه،فانوسی برای شب نشینی های تو
تو تجلّی اصولی،تو بنای منطقی
تو امام راستینی،تو امام صادقی
از قنوت صبحگاهت تا دعایی می رسد
مستمند تو به یک نان و نوایی می رسد
پای درس ات روح آدم تا رهایی می رسد
جابرِ حیّان در این مکتب به جایی می رسد
طایر علم لدُنّی جلد بامِ صادق است
شیعه هرچه دارد از قالَ الامام صادق است
خط ابروی تو سرمشق شب هر فاضل است
خواندن املای گیسوی سیاهت مشکل است
کسب علم از غیر باغ دانشت بی حاصل است
طفل ابجدخوانِ دَرسَت هم فقیه کامل است
نور علم ات را به ژرفای جهان تابانده اند
بعد از آن مردم تو را شیخ الائمه خوانده اند
حال عاشق نیمه شب با چشم بارانی خوش است
پس سحر لطفی کنی من را بگریانی،خوش است
یک نظر تنها،به سمتم،سربگردانی خوش است
در تنور عشق من را هم بسوزانی،خوش است
خواب شیرینی به چشم خیسِ فرهادم بده
مثل "هارون" راه و رسم عاشقی یادم بده
می چکد عطر خدا از اَلسّلام آخرت
شش قدم می خواست تا معراج، چشمان ترت
جبرئیل افتاد وقتی باز شد بال و پرت
بندگی ات شیعه را انداخت یاد مادرت
اشک را مانند مادر می کنی آب وضو
آنقدر،مولای من،زهراخِصالی که نگو
فصل کوچ عاشقی دل را پرستو می کنم
شالِ ممسوسِ به اشک روضه را بو می کنم
دست چشمم را کنار قبر تو رو می کنم
بارگاه خاکی ات را آب و جارو می کنم
کاش در خاک بقیع تو حرم می ساختیم
چارتا گنبد در آنجا دسته کم می ساختیم
بارها گفتی که اشک روضه ها مشکلگشاست
دردمندان گریه بر هر در بی درمان دواست
ختم منبر هایت آغاز گریز کربلاست
قاتلِ جان تو آقا روضه ی طشت طلاست
اشک های گریه کن ها را شمارش کرده ای
گریه بر جدِّ غریبت را سفارش کرده ای
آه از آن شب که کوچه باز بوی غم گرفت
آسمان قلبش شکست و بارشی نم نم گرفت
روضه خوان"دیوار"شد "در" پا به پایش دم گرفت
دخترت از ترس دامان تو را محکم گرفت
نیمه شب بال و پر پروانه را آتش زدند
پیش چشم دختر تو خانه را آتش زدند
پیش پای ات اشک های همسرت افتاده است
جای جای این گذر بال و پرت افتاده است
تکه ای از شعله بر روی سرت افتاده است
رد میخ آیا به روی پیکرت افتاده است؟
ریسمانِ بی مروّتها اسیرت کرده است
ناسزای بی حیا در کوچه پیرت کرده است
بین این کوچه تو را در نیمه ی شب می کِشند
بی عمامه بی عبا در پشت مرکب می کشند
تا گذر از جمعیت می شد لبالب می کشند
ذهنِ ما را سمت شام و داغ زینب می کشند
سوخت در بین گذر بال و پر پروانه ها
عمه جانت سنگ خورد از پشت بام خانه ها
گیسوان کودکی با پنجه شانه می خورد
پیش چشمانش رقیه تازیانه می خورد
طفلکی از زجر سیلی بی بهانه می خورد
دست سنگینی به رویِ کودکانه می خورد
دور تو شکر خدا انبوه شامی ها نبود
معجر ناموس تو دست حرامی ها نبود
#بردیا_محمدی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#مدح
#شهادت
آسمان در سجده افتاد است پیش پای تو
عرش آرام است زیر سایه ی طوبای تو
بادها را مسخ کرده عطر جان افزای تو
ماه،فانوسی برای شب نشینی های تو
تو تجلّی اصولی،تو بنای منطقی
تو امام راستینی،تو امام صادقی
از قنوت صبحگاهت تا دعایی می رسد
مستمند تو به یک نان و نوایی می رسد
پای درس ات روح آدم تا رهایی می رسد
جابرِ حیّان در این مکتب به جایی می رسد
طایر علم لدُنّی جلد بامِ صادق است
شیعه هرچه دارد از قالَ الامام صادق است
خط ابروی تو سرمشق شب هر فاضل است
خواندن املای گیسوی سیاهت مشکل است
کسب علم از غیر باغ دانشت بی حاصل است
طفل ابجدخوانِ دَرسَت هم فقیه کامل است
نور علم ات را به ژرفای جهان تابانده اند
بعد از آن مردم تو را شیخ الائمه خوانده اند
حال عاشق نیمه شب با چشم بارانی خوش است
پس سحر لطفی کنی من را بگریانی،خوش است
یک نظر تنها،به سمتم،سربگردانی خوش است
در تنور عشق من را هم بسوزانی،خوش است
خواب شیرینی به چشم خیسِ فرهادم بده
مثل "هارون" راه و رسم عاشقی یادم بده
می چکد عطر خدا از اَلسّلام آخرت
شش قدم می خواست تا معراج، چشمان ترت
جبرئیل افتاد وقتی باز شد بال و پرت
بندگی ات شیعه را انداخت یاد مادرت
اشک را مانند مادر می کنی آب وضو
آنقدر،مولای من،زهراخِصالی که نگو
فصل کوچ عاشقی دل را پرستو می کنم
شالِ ممسوسِ به اشک روضه را بو می کنم
دست چشمم را کنار قبر تو رو می کنم
بارگاه خاکی ات را آب و جارو می کنم
کاش در خاک بقیع تو حرم می ساختیم
چارتا گنبد در آنجا دسته کم می ساختیم
بارها گفتی که اشک روضه ها مشکلگشاست
دردمندان گریه بر هر در بی درمان دواست
ختم منبر هایت آغاز گریز کربلاست
قاتلِ جان تو آقا روضه ی طشت طلاست
اشک های گریه کن ها را شمارش کرده ای
گریه بر جدِّ غریبت را سفارش کرده ای
آه از آن شب که کوچه باز بوی غم گرفت
آسمان قلبش شکست و بارشی نم نم گرفت
روضه خوان"دیوار"شد "در" پا به پایش دم گرفت
دخترت از ترس دامان تو را محکم گرفت
نیمه شب بال و پر پروانه را آتش زدند
پیش چشم دختر تو خانه را آتش زدند
پیش پای ات اشک های همسرت افتاده است
جای جای این گذر بال و پرت افتاده است
تکه ای از شعله بر روی سرت افتاده است
رد میخ آیا به روی پیکرت افتاده است؟
ریسمانِ بی مروّتها اسیرت کرده است
ناسزای بی حیا در کوچه پیرت کرده است
بین این کوچه تو را در نیمه ی شب می کِشند
بی عمامه بی عبا در پشت مرکب می کشند
تا گذر از جمعیت می شد لبالب می کشند
ذهنِ ما را سمت شام و داغ زینب می کشند
سوخت در بین گذر بال و پر پروانه ها
عمه جانت سنگ خورد از پشت بام خانه ها
گیسوان کودکی با پنجه شانه می خورد
پیش چشمانش رقیه تازیانه می خورد
طفلکی از زجر سیلی بی بهانه می خورد
دست سنگینی به رویِ کودکانه می خورد
دور تو شکر خدا انبوه شامی ها نبود
معجر ناموس تو دست حرامی ها نبود
#بردیا_محمدی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امیرالمومنین_علیه_السلام
از صحنِ علی گـــلاب میبارد
از هجرِ رُخاش عذاب میبارد
مستیم به دور مــرقدش گویا
از ابرِ نجف شـــــراب میبارد
#محمد_حقانی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
از صحنِ علی گـــلاب میبارد
از هجرِ رُخاش عذاب میبارد
مستیم به دور مــرقدش گویا
از ابرِ نجف شـــــراب میبارد
#محمد_حقانی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_صادق_ع
#مدح
در نطق تو تفسیر شد «والتین والزیتون»
شیعه به قالالصادقت تا حشر شد مدیون
وقت کرم از سائلانت میشود حاتم
در علم طفل مکتبت سقراط و افلاطون
هم قبله گاه عارفان محراب ابرویت
هم یک جهان لیلاست از لبخند تو مجنون
در کودکی هم وقت بازی با رفیقانت
هر بار بودی شد صداقت بینشان قانون
علامه ها هر روز دور منبرت جمعند
پروانهها جمعند وقتی شمع شد کانون
از ناله هایت درمیآمد اشک جمعیت
وقتی برایت روضهای میخواند «أبوهارون»
روضه رسید آنجا که آوردند در گودال
جد غریبت دست و پا میزد به خاک و خون
فریاد «هل من ناصر»ش در اوج غربت بود
وقتی نبود آن شاه را یاری به پیرامون
خنجر هزارونهصدوپنجاه تا بوسه
بر پیکرش زد، شد جراحت های گوناگون
ای کاش زینب زیر حلقش را نمیبوسید
یا حداقل کاش میشد پیکرش مدفون
#میثم_کاوسی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#مدح
در نطق تو تفسیر شد «والتین والزیتون»
شیعه به قالالصادقت تا حشر شد مدیون
وقت کرم از سائلانت میشود حاتم
در علم طفل مکتبت سقراط و افلاطون
هم قبله گاه عارفان محراب ابرویت
هم یک جهان لیلاست از لبخند تو مجنون
در کودکی هم وقت بازی با رفیقانت
هر بار بودی شد صداقت بینشان قانون
علامه ها هر روز دور منبرت جمعند
پروانهها جمعند وقتی شمع شد کانون
از ناله هایت درمیآمد اشک جمعیت
وقتی برایت روضهای میخواند «أبوهارون»
روضه رسید آنجا که آوردند در گودال
جد غریبت دست و پا میزد به خاک و خون
فریاد «هل من ناصر»ش در اوج غربت بود
وقتی نبود آن شاه را یاری به پیرامون
خنجر هزارونهصدوپنجاه تا بوسه
بر پیکرش زد، شد جراحت های گوناگون
ای کاش زینب زیر حلقش را نمیبوسید
یا حداقل کاش میشد پیکرش مدفون
#میثم_کاوسی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_صادق_ع
#مدح
پای درس چشم هایت جان دو زانو میزند
نزد انسانیتت انسان دو زانو میزند
در مدینه خطبه میخوانی چنان ملموس که؛
«جابر» از مستیش در ایران دو زانو میزند
حرف وقتی سبز شد در هیچ جا محدود نیست
باغ گاهی پیش یک گلدان دو زانو میزند
فقه در آینده میگویی و پای حرفهات؛
در گذشته حضرت سلمان دو زانو میزند
در مقام معرفت در پیش تو انسان که هیچ؛
رحل هم در محضر قرآن دو زانو میزند
مینشیند چار زانو هر که در دَرسَت نخست
سالها پیش تو بعد از آن دو زانو میزند
هرکه میبیند بقیع خاکیات را ناگهان
درمیان چشم او باران دو زانو میزند
#مهدی_رحیمی_زمستان
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#مدح
پای درس چشم هایت جان دو زانو میزند
نزد انسانیتت انسان دو زانو میزند
در مدینه خطبه میخوانی چنان ملموس که؛
«جابر» از مستیش در ایران دو زانو میزند
حرف وقتی سبز شد در هیچ جا محدود نیست
باغ گاهی پیش یک گلدان دو زانو میزند
فقه در آینده میگویی و پای حرفهات؛
در گذشته حضرت سلمان دو زانو میزند
در مقام معرفت در پیش تو انسان که هیچ؛
رحل هم در محضر قرآن دو زانو میزند
مینشیند چار زانو هر که در دَرسَت نخست
سالها پیش تو بعد از آن دو زانو میزند
هرکه میبیند بقیع خاکیات را ناگهان
درمیان چشم او باران دو زانو میزند
#مهدی_رحیمی_زمستان
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_صادق_ع
#شهادت #مدح
آنکه حکمت به لب او جریان داشت که بود
آنکه علم از نفس او فوران داشت که بود
آنکه اندیشه از او شیرهی جان داشت که بود
آنکه ایمان به وجودش ضربان داشت که بود
خانهای در حرم هر دل عاشق دارد
شیعه امروز از او وعدهی صادق دارد
همه جا سایه فیضاش به سرِ سرورها است
حُکمِ او حکمت او ژرفترین باوررها است
چقدر خطبهی او خط به خطِ دفترها است
قالَ صادق همهجا تاج سر منبرها است
از اشارات نگاهش لب ما جان دارد
از احادیث لبش مذهب ما جان دارد
آنقدر گفت علی روز و شب از حال علی
که جهان پُر شده از قالَ علی قال علی
فیض او بود که دل رفت به دنبال علی
که فقط آل علی آل علی آل علی
آنقدر گفت علی بر لب ما جام علیست
کوری دشمن مولا همهجا نام علیست
باده نوشان زِ دَمش راز مگو ساختهاند
خاک راهش همه بردند و سبو ساختهاند
کعبه را روز ازل از گل او ساختهاند
عالمان از لب این چشمه وضو ساختهاند
همهی اهل نظر بر درِ او رو زدهاند
انبیا محضر او آمده زانو زده اند
نفس اوست اگر گریهی ما طولانی است
نفس اوست اگر دیدهی ما بارانی است
مقتل اوست اگر حال جگر طوفانی است
مجلس صبح و شبش مجلس و رضه خوانی است
بی سبب نیست که سوزد جگرش گاه به گاه
حق بده کُنیهی او هست ابا عبدالله
بارها حرمتش از کینهی منصور شکست
دید بی حرمتیِ آنهمه مامور... شکست
آمدند و در این مقتلِ ماثور شکست
وایِ من از در این خانه که با زور شکست
وای از شیخ حرم هیچ کسی شرم نکرد
از سفیدی محاسن نفسی شرم نکرد
او که پیر است از این خانه به اجبار مبر
آبروی همهی ماست در انظار مبر
رسیمان شرم کن از کوچه به اصرار مبر
همه جا میروی اما سوی بازار مبر
مو سفید حرمم دست به دیوارش است
خاطرات بدی از کوچه و بازارش است
از روی شانه کشیدند عبایش اُفتاد
ناگهان آمد و هُل داد عصایش اُفتاد
ریسمان را که کشیدند به پایش، اُفتاد
فاطمه پشت سرش بود بجایش اُفتاد
او زمین خورد ولیکن زِ روی مرکب نه
از روی ناقه نه در خواب نه غرق تب نه
دخترک بود و شبی تار که مهتاب نداشت
دخترک بود و تب و آه ولی تاب نداشت
پای پُر آبله جز گریهی خوناب نداشت
دخترک بود ولی زجر که اعصاب نداشت
تا خودِ قافله او را به روی خار کشید
مثل آن در که به پهلو خط مسمار کشید
#حسن_لطفی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#شهادت #مدح
آنکه حکمت به لب او جریان داشت که بود
آنکه علم از نفس او فوران داشت که بود
آنکه اندیشه از او شیرهی جان داشت که بود
آنکه ایمان به وجودش ضربان داشت که بود
خانهای در حرم هر دل عاشق دارد
شیعه امروز از او وعدهی صادق دارد
همه جا سایه فیضاش به سرِ سرورها است
حُکمِ او حکمت او ژرفترین باوررها است
چقدر خطبهی او خط به خطِ دفترها است
قالَ صادق همهجا تاج سر منبرها است
از اشارات نگاهش لب ما جان دارد
از احادیث لبش مذهب ما جان دارد
آنقدر گفت علی روز و شب از حال علی
که جهان پُر شده از قالَ علی قال علی
فیض او بود که دل رفت به دنبال علی
که فقط آل علی آل علی آل علی
آنقدر گفت علی بر لب ما جام علیست
کوری دشمن مولا همهجا نام علیست
باده نوشان زِ دَمش راز مگو ساختهاند
خاک راهش همه بردند و سبو ساختهاند
کعبه را روز ازل از گل او ساختهاند
عالمان از لب این چشمه وضو ساختهاند
همهی اهل نظر بر درِ او رو زدهاند
انبیا محضر او آمده زانو زده اند
نفس اوست اگر گریهی ما طولانی است
نفس اوست اگر دیدهی ما بارانی است
مقتل اوست اگر حال جگر طوفانی است
مجلس صبح و شبش مجلس و رضه خوانی است
بی سبب نیست که سوزد جگرش گاه به گاه
حق بده کُنیهی او هست ابا عبدالله
بارها حرمتش از کینهی منصور شکست
دید بی حرمتیِ آنهمه مامور... شکست
آمدند و در این مقتلِ ماثور شکست
وایِ من از در این خانه که با زور شکست
وای از شیخ حرم هیچ کسی شرم نکرد
از سفیدی محاسن نفسی شرم نکرد
او که پیر است از این خانه به اجبار مبر
آبروی همهی ماست در انظار مبر
رسیمان شرم کن از کوچه به اصرار مبر
همه جا میروی اما سوی بازار مبر
مو سفید حرمم دست به دیوارش است
خاطرات بدی از کوچه و بازارش است
از روی شانه کشیدند عبایش اُفتاد
ناگهان آمد و هُل داد عصایش اُفتاد
ریسمان را که کشیدند به پایش، اُفتاد
فاطمه پشت سرش بود بجایش اُفتاد
او زمین خورد ولیکن زِ روی مرکب نه
از روی ناقه نه در خواب نه غرق تب نه
دخترک بود و شبی تار که مهتاب نداشت
دخترک بود و تب و آه ولی تاب نداشت
پای پُر آبله جز گریهی خوناب نداشت
دخترک بود ولی زجر که اعصاب نداشت
تا خودِ قافله او را به روی خار کشید
مثل آن در که به پهلو خط مسمار کشید
#حسن_لطفی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_صادق_ع
#مدح
به تعلیم بشر مولای مکتب هرزمان برخاست
به تاییدش خدا فرمود برپا پس جهان برخاست
شگفت انگیز توحید مفضل شعله ور می شد
که وقت خواندنش دود از سر افلاکیان برخاست
میان شیعیان با او حکومت فتنه می انداخت
تقیه نشر پیدا کرد و فتنه از میان برخااست
و مفتاح الحقیقه قفل های بسته را وا کرد
و مصباح الشریعه نور شد تا آسمان برخاست
چنان مور و ملخ عرفان کاذب رخنه در دین کرد
که صادق با لوای حق به جنگ غالیان برخاست
کسی که کربلا را در قیام علم او آموخت
در این مکتب همیشه سربلند از امتحان برخاست
زراره حمیری جابر امینی مجلسی طوسی
تبار دوستان در اصل از این دودمان برخاست
غبار قبر حیدر را نخستین بار او بوسید
پس از آن بوسه، در شهر نجف آن آستان برخاست
چو هارون در تنور امتحانش می توان افتاد
ولی از سفره مهرش چگونه می توان برخاست
پسر یک بار دیگر ارث غربت برد از مادر
دوباره در مدینه آتشی از آشیان برخاست
میان کوچه می افتاد و هی مگفت وااُماه
بمیرم من که از جانش نوای الامان برخاست
دل اولاد او خون شد که او در کاخ حمرا رفت
همینجا بود که آه از نهاد روضه خوان برخاست
گمانم روضه ی شیخ الائمه این سخن باشد
کجا در مجلس منصور چوب خیزران برخاست
امان از مجلس شام و امان از خاطرات تلخ
که طفلی بر زمین افتاد هرجا ساربان برخاست
.
.
رقیه گوشه ای زانو بغل کردو به خود می گفت
چرا بابا سرت آمد ولیکن بوی نان برخاست
#مجید_تال
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#مدح
به تعلیم بشر مولای مکتب هرزمان برخاست
به تاییدش خدا فرمود برپا پس جهان برخاست
شگفت انگیز توحید مفضل شعله ور می شد
که وقت خواندنش دود از سر افلاکیان برخاست
میان شیعیان با او حکومت فتنه می انداخت
تقیه نشر پیدا کرد و فتنه از میان برخااست
و مفتاح الحقیقه قفل های بسته را وا کرد
و مصباح الشریعه نور شد تا آسمان برخاست
چنان مور و ملخ عرفان کاذب رخنه در دین کرد
که صادق با لوای حق به جنگ غالیان برخاست
کسی که کربلا را در قیام علم او آموخت
در این مکتب همیشه سربلند از امتحان برخاست
زراره حمیری جابر امینی مجلسی طوسی
تبار دوستان در اصل از این دودمان برخاست
غبار قبر حیدر را نخستین بار او بوسید
پس از آن بوسه، در شهر نجف آن آستان برخاست
چو هارون در تنور امتحانش می توان افتاد
ولی از سفره مهرش چگونه می توان برخاست
پسر یک بار دیگر ارث غربت برد از مادر
دوباره در مدینه آتشی از آشیان برخاست
میان کوچه می افتاد و هی مگفت وااُماه
بمیرم من که از جانش نوای الامان برخاست
دل اولاد او خون شد که او در کاخ حمرا رفت
همینجا بود که آه از نهاد روضه خوان برخاست
گمانم روضه ی شیخ الائمه این سخن باشد
کجا در مجلس منصور چوب خیزران برخاست
امان از مجلس شام و امان از خاطرات تلخ
که طفلی بر زمین افتاد هرجا ساربان برخاست
.
.
رقیه گوشه ای زانو بغل کردو به خود می گفت
چرا بابا سرت آمد ولیکن بوی نان برخاست
#مجید_تال
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_صادق_ع
بود از نسل علی(ع)...حیف ولی دور و برش
قنبر و مالک و سلمانِ وفادار نداشت
#مرضیه_عاطفی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
بود از نسل علی(ع)...حیف ولی دور و برش
قنبر و مالک و سلمانِ وفادار نداشت
#مرضیه_عاطفی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امیرالمومنین_علیه_السلام
#مدح
به نام خدای هدف آفرین..
جنون آفرین و شعف آفرین
وقار آفرین و شرف آفرین
خداوند شاه نجف آفرین
خدای تبارک خدای جلی
خداوند مولی الموالی علی!
علی کیست مقصود احرام ماست
علی حجّ یک ماهه ی تام ماست
علی ابتدا و سرانجام ماست
علی ذوالجلال و الاکرام ماست
ز عارف ز فیلسوف مُنفَک علی ست
معظم مکرّم مبارک علی ست
بگو ربنا ربنا ربنا
بگو ایلیا ایلیا ایلیا
دو دل مانده ام موقع سجده ها
به او سجده باید کنم یا خدا
اگر بنده ی کردگار است علی
ولی باخدایش ندار است علی
علی حاصل جمع عقل و دل است
علی عرشِ سوی زمین نازل است
علی کل فضل ابوفاضل است
علی حقّ ما، غیر او باطل است
خلافت برازنده ی دزد نیست!
خلافت قواره به دوش علیست
زمانیکه میشد به دلدل سوار
قیامت به پا بود در کارزار
چنان دشمن از هیبتش زد هوار
که رفت آبرویش به وقت فرار
به یک چشمغرّه به لشکر زده
به یک ضربه بالای صد سر زده
برو در دو عالم رصد کن رصد
نداریم مثل علی تا ابد
نداریم اصلی چنین مستند
علی جان علی جان علی جان مدد
بقول همه لات های دیار..
علی "مشتی و خاکی و سفره دار"
رجب آمد و پاره شد خواب ما
سر کوزه قُل زد می ناب ما
به سمت نجف رفت محراب ما
خدا داد هدیه خودش را به ما
دلم را به توحید بخشیده ام
خدارا شب سیزده دیده ام
گهی بود استاد پیغمبران..
گهی بود همسفره ی نوکران
گهی بود مسند نشین سران
گهی بود عادی چنان دیگران
گهی نفس بر حق تعالی فروخت
گهی رفت بازار و خرما فروخت
درعالم یکی بود علی دو نداشت..
علی کار میکرد پادو نداشت!
دراین شش دهه جامه ی نو نداشت
به خورجین به جز لقمه ی جو نداشت
گرفتار شد رو به مردم نزد
ببین زهد را لب به گندم نزد..
عجب مردم و روزگار بدی
که بستند باهم قرار بدی
به خانه رسیده شرار بدی
گلش له شده از فشار بدی
نه تنها به او حرف بد میزند
به بانوی خانه لگد میزدند
#سید_پوریا_هاشمی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#مدح
به نام خدای هدف آفرین..
جنون آفرین و شعف آفرین
وقار آفرین و شرف آفرین
خداوند شاه نجف آفرین
خدای تبارک خدای جلی
خداوند مولی الموالی علی!
علی کیست مقصود احرام ماست
علی حجّ یک ماهه ی تام ماست
علی ابتدا و سرانجام ماست
علی ذوالجلال و الاکرام ماست
ز عارف ز فیلسوف مُنفَک علی ست
معظم مکرّم مبارک علی ست
بگو ربنا ربنا ربنا
بگو ایلیا ایلیا ایلیا
دو دل مانده ام موقع سجده ها
به او سجده باید کنم یا خدا
اگر بنده ی کردگار است علی
ولی باخدایش ندار است علی
علی حاصل جمع عقل و دل است
علی عرشِ سوی زمین نازل است
علی کل فضل ابوفاضل است
علی حقّ ما، غیر او باطل است
خلافت برازنده ی دزد نیست!
خلافت قواره به دوش علیست
زمانیکه میشد به دلدل سوار
قیامت به پا بود در کارزار
چنان دشمن از هیبتش زد هوار
که رفت آبرویش به وقت فرار
به یک چشمغرّه به لشکر زده
به یک ضربه بالای صد سر زده
برو در دو عالم رصد کن رصد
نداریم مثل علی تا ابد
نداریم اصلی چنین مستند
علی جان علی جان علی جان مدد
بقول همه لات های دیار..
علی "مشتی و خاکی و سفره دار"
رجب آمد و پاره شد خواب ما
سر کوزه قُل زد می ناب ما
به سمت نجف رفت محراب ما
خدا داد هدیه خودش را به ما
دلم را به توحید بخشیده ام
خدارا شب سیزده دیده ام
گهی بود استاد پیغمبران..
گهی بود همسفره ی نوکران
گهی بود مسند نشین سران
گهی بود عادی چنان دیگران
گهی نفس بر حق تعالی فروخت
گهی رفت بازار و خرما فروخت
درعالم یکی بود علی دو نداشت..
علی کار میکرد پادو نداشت!
دراین شش دهه جامه ی نو نداشت
به خورجین به جز لقمه ی جو نداشت
گرفتار شد رو به مردم نزد
ببین زهد را لب به گندم نزد..
عجب مردم و روزگار بدی
که بستند باهم قرار بدی
به خانه رسیده شرار بدی
گلش له شده از فشار بدی
نه تنها به او حرف بد میزند
به بانوی خانه لگد میزدند
#سید_پوریا_هاشمی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این کلیپ فقط و فقط ۶۰ ثانیه است، اما بیشتر از یک فیلم سینمایی میلیاردی و عالی تاثیر دارد!
حتما حتما کلیپ را ببینید و لذت ببرید!
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
حتما حتما کلیپ را ببینید و لذت ببرید!
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_معصومه_س
#ولادت
نور تو بر زمین اصابت کرد
عرش را غرق بُهت و حیرت کرد
باد با شاخه های سبز امید
کوچه ی شهر را نظافت کرد
بین " احساس" و "عقل" دعوا بود
این دو را " دل " به صلح دعوت کرد
صفحهی حُسن تو ورق می خورد...
دفترت عشق را روایت کرد
ابر ، دنبال تو به راه افتاد
آسمان در پی تو حرکت کرد
هر کجا حرف از بزرگی شد
باید از شوکتِ تو صحبت کرد
لایقِ جلوه ات نبوده کسی
حدِّ آن را خدا رعایت کرد
ماهبانوی مُلک ایرانی...
مِهر تو در دلم حکومت کرد
قم ، اگر عُشُّ آلِ احمد شد
خاکِ آن را دَم تو ، تُربت کرد
فاطمهبودنت مُسَجَّل شد
نامت این حُکم را کفایت کرد
وصف معصومه شرح عصمت توست
پاک شد هر که با تو بیعت کرد
یا رضا ، یا رضای هر شبهات
شیعه را غرق در رضایت کرد
با همان چادری که بر سر توست
می شود خلق را شفاعت کرد
قسمِ آخر دعای منی
" فاطمه؛ اِشْفَعیلَنای" منی
ای کریمه! کرامتت علنیست
همه جا از عنایتت سخنیست
هر که یکبار خورده نان تو را
گفته که سفرهداریات حسنیست
هیبتت ، آفتابِ ظلمت ماست
کار آئینهی تو شبشکنیست
عصرِ شعری که در حریم تو بود
خوشترین ساعت هر انجمنیست
سنگفرش حیاطِ صحن شدن
بهترین آرزوی هر بدنیست
کار من پیچ خورده..،کاری کن!
گره هر قَدر کور ، وا شدنیست
من به همسایگیت مفتخرم
همهی ذوق من به هموطنیست
نسل در نسل..،در جوار توایم
عجمیزادهی دیار توایم
مثل جَدَّم غلام خواهم شد
صاحبِ احترام خواهم شد
قالیات را به دوش من بگذار...
خادمی خوشمرام خواهم شد
پادشاهیست مُزد نوکری ات
با تو عالیمقام خواهم شد
قطره ، قطره به پات خواهم ریخت
رفته ، رفته تمام خواهم شد
کوه خضر تو ، کوه طور من است...
با خدا همکلام خواهم شد
با علیکت..،بریز خون مرا
کشتهی یک سلام خواهم شد
هرچه نَفْسم درندهخو باشد
در حریم تو رام خواهم شد
اذنِ گنبد به زاغ اگر بدهی
جَلد این پشتبام خواهم شد
طُعمه هایم اگر که گندم توست
عاشق هرچه دام خواهم شد
آهوی طوس یا کبوتر قم...
تو بگو هر کدام..، خواهم شد!
دمِ بابالجواد میافتم
فرش راه امام خواهم شد
با تو آن حاجتِ روا هستیم
زائر مشهدالرِّضا هستیم
فصل دلتنگیات زمستانیست
چشمهایت همیشه بارانیست
آسمانت اسیر شب شده است
گرچه دور و برت چراغانیست
آنقَدَر قلب تو پر از غم شد
قدر یک آه در دلت جا نیست
بی خبر بودن از پدر..،سخت است
نامه ات دلخوشی زندانیست
حسرتت ، دیدن برادر بود...
لحظهها،لحظه های پایانیست
سم به جانت نشسته بانوجان
چشم امّید تو به فردا نیست
باز هم شُکر ، خانه ات امن است
کُل قم در پی نگهبانیست
کافری با لگد نزد به دری...
رسم همشهریات مسلمانیست
" دُوُّمی داد زد سرِ زهرا "
نعرهاش،نعره های شیطانیست
پای نامحرمی به کوثر خورد
چکمه روی کلامِ قرآنیست
آه! با او چِقَدر بد کردند
چادرش را همه لگد کردند
#بردیا_محمدی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#ولادت
نور تو بر زمین اصابت کرد
عرش را غرق بُهت و حیرت کرد
باد با شاخه های سبز امید
کوچه ی شهر را نظافت کرد
بین " احساس" و "عقل" دعوا بود
این دو را " دل " به صلح دعوت کرد
صفحهی حُسن تو ورق می خورد...
دفترت عشق را روایت کرد
ابر ، دنبال تو به راه افتاد
آسمان در پی تو حرکت کرد
هر کجا حرف از بزرگی شد
باید از شوکتِ تو صحبت کرد
لایقِ جلوه ات نبوده کسی
حدِّ آن را خدا رعایت کرد
ماهبانوی مُلک ایرانی...
مِهر تو در دلم حکومت کرد
قم ، اگر عُشُّ آلِ احمد شد
خاکِ آن را دَم تو ، تُربت کرد
فاطمهبودنت مُسَجَّل شد
نامت این حُکم را کفایت کرد
وصف معصومه شرح عصمت توست
پاک شد هر که با تو بیعت کرد
یا رضا ، یا رضای هر شبهات
شیعه را غرق در رضایت کرد
با همان چادری که بر سر توست
می شود خلق را شفاعت کرد
قسمِ آخر دعای منی
" فاطمه؛ اِشْفَعیلَنای" منی
ای کریمه! کرامتت علنیست
همه جا از عنایتت سخنیست
هر که یکبار خورده نان تو را
گفته که سفرهداریات حسنیست
هیبتت ، آفتابِ ظلمت ماست
کار آئینهی تو شبشکنیست
عصرِ شعری که در حریم تو بود
خوشترین ساعت هر انجمنیست
سنگفرش حیاطِ صحن شدن
بهترین آرزوی هر بدنیست
کار من پیچ خورده..،کاری کن!
گره هر قَدر کور ، وا شدنیست
من به همسایگیت مفتخرم
همهی ذوق من به هموطنیست
نسل در نسل..،در جوار توایم
عجمیزادهی دیار توایم
مثل جَدَّم غلام خواهم شد
صاحبِ احترام خواهم شد
قالیات را به دوش من بگذار...
خادمی خوشمرام خواهم شد
پادشاهیست مُزد نوکری ات
با تو عالیمقام خواهم شد
قطره ، قطره به پات خواهم ریخت
رفته ، رفته تمام خواهم شد
کوه خضر تو ، کوه طور من است...
با خدا همکلام خواهم شد
با علیکت..،بریز خون مرا
کشتهی یک سلام خواهم شد
هرچه نَفْسم درندهخو باشد
در حریم تو رام خواهم شد
اذنِ گنبد به زاغ اگر بدهی
جَلد این پشتبام خواهم شد
طُعمه هایم اگر که گندم توست
عاشق هرچه دام خواهم شد
آهوی طوس یا کبوتر قم...
تو بگو هر کدام..، خواهم شد!
دمِ بابالجواد میافتم
فرش راه امام خواهم شد
با تو آن حاجتِ روا هستیم
زائر مشهدالرِّضا هستیم
فصل دلتنگیات زمستانیست
چشمهایت همیشه بارانیست
آسمانت اسیر شب شده است
گرچه دور و برت چراغانیست
آنقَدَر قلب تو پر از غم شد
قدر یک آه در دلت جا نیست
بی خبر بودن از پدر..،سخت است
نامه ات دلخوشی زندانیست
حسرتت ، دیدن برادر بود...
لحظهها،لحظه های پایانیست
سم به جانت نشسته بانوجان
چشم امّید تو به فردا نیست
باز هم شُکر ، خانه ات امن است
کُل قم در پی نگهبانیست
کافری با لگد نزد به دری...
رسم همشهریات مسلمانیست
" دُوُّمی داد زد سرِ زهرا "
نعرهاش،نعره های شیطانیست
پای نامحرمی به کوثر خورد
چکمه روی کلامِ قرآنیست
آه! با او چِقَدر بد کردند
چادرش را همه لگد کردند
#بردیا_محمدی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_معصومه_س
از ادب در حرمت قامت زوّار خم است
هر که زانو زده در محضر تو محترم است
قم بهشتی است که از لطف تو رونق دارد
هر کویری که بر آن پا بگذاری «ارم» است
«بهجت» از قلب ضریحت همه جا را پر کرد
آنچه در صحن تو هرگز نتوان یافت غم است
عالِمان ریزه خور سفرهی احسان توئند
عالَمی سائل و ایوان تو دارالکرم است
«مرعشی» وار شدم زائر زهرا در عرش
بین خاکی که در آن فاطمه صاحب حرم است
قصد قم میکنم از مشهد و در هر نفسم
یارضاجان دم و معصومه مدد بازدم است
شد پناهنده به منظومهی صحنت «پروین»
حرمت امن ترین خانهی اهل قلم است
وقت توصیف شکوه تو مضامین لال اند
شاعران مدح تو را هر چه بگویند کم است
#میثم_کاوسی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
از ادب در حرمت قامت زوّار خم است
هر که زانو زده در محضر تو محترم است
قم بهشتی است که از لطف تو رونق دارد
هر کویری که بر آن پا بگذاری «ارم» است
«بهجت» از قلب ضریحت همه جا را پر کرد
آنچه در صحن تو هرگز نتوان یافت غم است
عالِمان ریزه خور سفرهی احسان توئند
عالَمی سائل و ایوان تو دارالکرم است
«مرعشی» وار شدم زائر زهرا در عرش
بین خاکی که در آن فاطمه صاحب حرم است
قصد قم میکنم از مشهد و در هر نفسم
یارضاجان دم و معصومه مدد بازدم است
شد پناهنده به منظومهی صحنت «پروین»
حرمت امن ترین خانهی اهل قلم است
وقت توصیف شکوه تو مضامین لال اند
شاعران مدح تو را هر چه بگویند کم است
#میثم_کاوسی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_معصومه_س
#ولادت
شَانِ تو بالاتر از آن است، کز مَدحَت بگویم
قَدرِ تو والاتر از آن است، کز وصفت بگویم
نورِ تو پیداتر از آن است، کز نورت بگویم
حُسنِ تو افشاتر از آن است، کز حُسنت بگویم
میسِتایم با همین مدح و ثنای تو خدا را
کیست داند کیستی، ای نور چشمان پیمبر
حضرت زهرای ثانی، حضرت محبوبِ حیدر
حضرت بنتُ الخدیجه، دختر زهرای اطهر
همچو زینب، زینَتِ اَب، زادهی موسی بن جعفر
میشمارم با ثنایت، مدح و وصف انبیا را
از صفات فاطمه، داری تو اوصافی عظیمه
وَز وجودِ زینبی، در جانِ تو ذاتی حلیمیه
هم وقاری از سکینه داری و خویی رحیمه
هم حکیمه هستی و هم صاحب خُلقِ کریمه
میشناسم با تو ای بانو، تمام اولیا را
نور عالَم، جانِ احمد، عشقِ حیدر، دختِ زهرا
بنتِ موسی، اُختِ طاها، عمهی مهدیِ طاها
طاهره، بِرّه، حمیده، سیده، مرضیه، کبرا
مِهر تابان، ماهِ رخشان، ای تَوَلّایت گوارا
مَظهرِ عشق و ولایت، جانِ جانانی رضا را
ای سلامِ بی کران بر حضرتت، از سوی سرمد
وی مقامِ شامخَت، اعطایی از درگاه ایزد
ای وجودِ اعتقاداتِ تو، از ایمانِ بیحد
وی ترا تکریم و تمجید از همه آل محمد
واجبُ التعظیمی و داری مدیحِ مصطفا را
ای به زهرا آینه، هم در عیان هم در نهانی
نامِ نامیِ تو باشد حضرت زهرای ثانی
در مسیرِ فاطمی، خوش داری از مادر نشانی
کردهای قرآن و دین را، از دیار قم جهانی
مقدمَت خشنود کرده، صادق آل عبا را
در احادیث ولایت، خود سرآمد از رُواتی
هم فقیهی، هم ز عصمت نیز سرمشقِ صفاتی
پاسخِ هر پرسشی دانی، ولی را از وُلاتی
شبههها را برطرف سازی، که تو بابِ نجاتی
دادهای درسِ اطاعت از ولایت، خوب ما را
عالمان شاگردِ درسِ حوزهی علمیهی تو
نعمتِ علم و عمل، از فاطمه ارثیهی تو
از امامان یک یک آمد، رتبهی عالیهی تو
شیعه از خُمّ غدیر آگاه، با توصیهی تو
از علیِ عالیِ اعلا، چه خوش گفتی بقا را
مکتبِ صادق ز تو رایج شد ای بانوی عالَم
دین و مذهب از تو شد آباد ای فرزند خاتم
همچو زینب شد قیامِ فاطمی، با تو مُتَمَم
نهضت سرخِ حسینی، از تو شد تبیین مُسَلّم
با همین شیوه هدایت کردهای روح خدا را
از قُمَت، حتی مدینه کسبِ ایمان کرده بانو
انقلابت، تا یمن تا مکه طوفان کره بانو
حاکمان، حتی سعودی رو به ایران کرده بانو
در جهان، غوغا کنون خونِ شهیدان کرده بانو
میبرد رهبر، سوی قدس و فلسطین ماجرا را
آری اینگونه، قیامِ رهبرم رونق گرفته
از قیامش، هر حریمِ محترم رونق گرفته
از کراماتِ تو اینک، هر حرم رونق گرفته
کاش میگفتم، بقیعِ مادرم رونق گرفته
اینچنین کردی مزین، چند ایوانِ طلا را
ای قیامت عالمانه، ای حضور خواهرانه
عاقبت افشا کنی، جاه و جلالِ مادرانه
میرسد روزی که میگیرد، دعای دخترانه
میکند آنروز نهضت، بازتابی جاودانه
میشود کرب و بلاها، متصل کرب و بلا را
گرچه خود بودی تو، هرگونه مصیبت را گرفتار
عترتِ خود را ندیدی دست بسته، سوی بازار
ناسزا نشنیدی ای بانو، میانِ جمعِ حضار
تهمتِ سختِ کنیزی را تو نشنیدی ز کفار
منتقم گیرد تقاصِ سختِ آل مرتضا را
#محمود_ژولیده
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#ولادت
شَانِ تو بالاتر از آن است، کز مَدحَت بگویم
قَدرِ تو والاتر از آن است، کز وصفت بگویم
نورِ تو پیداتر از آن است، کز نورت بگویم
حُسنِ تو افشاتر از آن است، کز حُسنت بگویم
میسِتایم با همین مدح و ثنای تو خدا را
کیست داند کیستی، ای نور چشمان پیمبر
حضرت زهرای ثانی، حضرت محبوبِ حیدر
حضرت بنتُ الخدیجه، دختر زهرای اطهر
همچو زینب، زینَتِ اَب، زادهی موسی بن جعفر
میشمارم با ثنایت، مدح و وصف انبیا را
از صفات فاطمه، داری تو اوصافی عظیمه
وَز وجودِ زینبی، در جانِ تو ذاتی حلیمیه
هم وقاری از سکینه داری و خویی رحیمه
هم حکیمه هستی و هم صاحب خُلقِ کریمه
میشناسم با تو ای بانو، تمام اولیا را
نور عالَم، جانِ احمد، عشقِ حیدر، دختِ زهرا
بنتِ موسی، اُختِ طاها، عمهی مهدیِ طاها
طاهره، بِرّه، حمیده، سیده، مرضیه، کبرا
مِهر تابان، ماهِ رخشان، ای تَوَلّایت گوارا
مَظهرِ عشق و ولایت، جانِ جانانی رضا را
ای سلامِ بی کران بر حضرتت، از سوی سرمد
وی مقامِ شامخَت، اعطایی از درگاه ایزد
ای وجودِ اعتقاداتِ تو، از ایمانِ بیحد
وی ترا تکریم و تمجید از همه آل محمد
واجبُ التعظیمی و داری مدیحِ مصطفا را
ای به زهرا آینه، هم در عیان هم در نهانی
نامِ نامیِ تو باشد حضرت زهرای ثانی
در مسیرِ فاطمی، خوش داری از مادر نشانی
کردهای قرآن و دین را، از دیار قم جهانی
مقدمَت خشنود کرده، صادق آل عبا را
در احادیث ولایت، خود سرآمد از رُواتی
هم فقیهی، هم ز عصمت نیز سرمشقِ صفاتی
پاسخِ هر پرسشی دانی، ولی را از وُلاتی
شبههها را برطرف سازی، که تو بابِ نجاتی
دادهای درسِ اطاعت از ولایت، خوب ما را
عالمان شاگردِ درسِ حوزهی علمیهی تو
نعمتِ علم و عمل، از فاطمه ارثیهی تو
از امامان یک یک آمد، رتبهی عالیهی تو
شیعه از خُمّ غدیر آگاه، با توصیهی تو
از علیِ عالیِ اعلا، چه خوش گفتی بقا را
مکتبِ صادق ز تو رایج شد ای بانوی عالَم
دین و مذهب از تو شد آباد ای فرزند خاتم
همچو زینب شد قیامِ فاطمی، با تو مُتَمَم
نهضت سرخِ حسینی، از تو شد تبیین مُسَلّم
با همین شیوه هدایت کردهای روح خدا را
از قُمَت، حتی مدینه کسبِ ایمان کرده بانو
انقلابت، تا یمن تا مکه طوفان کره بانو
حاکمان، حتی سعودی رو به ایران کرده بانو
در جهان، غوغا کنون خونِ شهیدان کرده بانو
میبرد رهبر، سوی قدس و فلسطین ماجرا را
آری اینگونه، قیامِ رهبرم رونق گرفته
از قیامش، هر حریمِ محترم رونق گرفته
از کراماتِ تو اینک، هر حرم رونق گرفته
کاش میگفتم، بقیعِ مادرم رونق گرفته
اینچنین کردی مزین، چند ایوانِ طلا را
ای قیامت عالمانه، ای حضور خواهرانه
عاقبت افشا کنی، جاه و جلالِ مادرانه
میرسد روزی که میگیرد، دعای دخترانه
میکند آنروز نهضت، بازتابی جاودانه
میشود کرب و بلاها، متصل کرب و بلا را
گرچه خود بودی تو، هرگونه مصیبت را گرفتار
عترتِ خود را ندیدی دست بسته، سوی بازار
ناسزا نشنیدی ای بانو، میانِ جمعِ حضار
تهمتِ سختِ کنیزی را تو نشنیدی ز کفار
منتقم گیرد تقاصِ سختِ آل مرتضا را
#محمود_ژولیده
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
.
#حضرت_معصومه_س
جلوه چون مریم و انسیه ی حورا دارد
دخت موسی است، دم گرم مسیحا دارد
سایه ی رحمت او بر سر عالم جاریست
شهر قم از قدمش این همه شیدا دارد
او که در آل علی فاطمه ی ثانی شد
فضل خوبان جهان را همه یکجا دارد
خواهر شمس شموس و لقبش معصومه است
خط به خط جلوه ای از زینب کبری دارد
او علیمه است که هر سالک و علامه ی شهر
در کلاس ادبش مشق الفبا دارد
مست بین الحرمینیم ولی ایران هم
جاده ی مشهد و قم با دو حرم را دارد
آه... دلتنگ زیارت شده ام بانو جان
حرمت باز برای من بد جا دارد؟
#محمدجواد_منوچهری
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_معصومه_س
جلوه چون مریم و انسیه ی حورا دارد
دخت موسی است، دم گرم مسیحا دارد
سایه ی رحمت او بر سر عالم جاریست
شهر قم از قدمش این همه شیدا دارد
او که در آل علی فاطمه ی ثانی شد
فضل خوبان جهان را همه یکجا دارد
خواهر شمس شموس و لقبش معصومه است
خط به خط جلوه ای از زینب کبری دارد
او علیمه است که هر سالک و علامه ی شهر
در کلاس ادبش مشق الفبا دارد
مست بین الحرمینیم ولی ایران هم
جاده ی مشهد و قم با دو حرم را دارد
آه... دلتنگ زیارت شده ام بانو جان
حرمت باز برای من بد جا دارد؟
#محمدجواد_منوچهری
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_معصومه_س
#ولادت
نامه ی اعمال ما را از بدی عاری کند
او همیشه با کرامت آبروداری کند
چشمه های لطف را بر تشنگان جاری کند
روز محشر هیچ ما را هم خریداری کند
آینه با آینه در عرش صحبت میکند
مثل زهرا مادرش ما را شفاعت میکند
*
عشق را با یاعلی موسی الرضا آغاز کرد
در کویرستان قم ،باران شد و اعجاز کرد
رو به دنیا هشتمین باب جنان را باز کرد
عشق را در جان اینوادی طنین انداز کرد
قم بدون حضرت معصومه خاکی بیش نیست
از لب معصوم باید بشنوی معصومه کیست
*
عرشیان دست توسل رو به این بانو زدند
صحن هایش را ملائک نوبتی جارو زدند
پای درسش روز و شب علامه ها زانو زدند
حل شده کل مسایل تا به علمش رو زدند
چشمه ای از کوثر بابا بزرگش بوده است
آیه آیه نور بوده هرچه او فرموده است
*
سر پناه هر دل تنهاست مانند رضا
بین طوفان ساحل دریاست مانند رضا
او عصای حضرت موساست مانند رضا
نور چشم مادرش زهراست مانند رضا
حق، به ایران رحمت چندین برابر داده است
رزق ما را دست این خواهر برادر داده است
*
قم ندارد جا برای بندگی دور از حرم
حاصل ما میشود بازندگی دور از حرم
حالمان را نیست جز شرمندگی دور از حرم
مزه ای چون مرگ دارد، زندگی دور از حرم
در جهان بی لطف او قدر پشیزی نیستیم
ما بدون حضرت معصومه چیزی نیستیم
**
جمعیت دیده است اما غارت و کشتار نه
با کجاوه رفت اما بر سر بازار نه
گل نصیبش شد ولی رنجیدن و آزار نه
مجلسش بردند اما مجلس اغیار نه
عمه ی سادات بود و قسمتش سیلی نشد
فاطمه بوده است اما صورتش نیلی نشد
#مهدی_کبیری
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#ولادت
نامه ی اعمال ما را از بدی عاری کند
او همیشه با کرامت آبروداری کند
چشمه های لطف را بر تشنگان جاری کند
روز محشر هیچ ما را هم خریداری کند
آینه با آینه در عرش صحبت میکند
مثل زهرا مادرش ما را شفاعت میکند
*
عشق را با یاعلی موسی الرضا آغاز کرد
در کویرستان قم ،باران شد و اعجاز کرد
رو به دنیا هشتمین باب جنان را باز کرد
عشق را در جان اینوادی طنین انداز کرد
قم بدون حضرت معصومه خاکی بیش نیست
از لب معصوم باید بشنوی معصومه کیست
*
عرشیان دست توسل رو به این بانو زدند
صحن هایش را ملائک نوبتی جارو زدند
پای درسش روز و شب علامه ها زانو زدند
حل شده کل مسایل تا به علمش رو زدند
چشمه ای از کوثر بابا بزرگش بوده است
آیه آیه نور بوده هرچه او فرموده است
*
سر پناه هر دل تنهاست مانند رضا
بین طوفان ساحل دریاست مانند رضا
او عصای حضرت موساست مانند رضا
نور چشم مادرش زهراست مانند رضا
حق، به ایران رحمت چندین برابر داده است
رزق ما را دست این خواهر برادر داده است
*
قم ندارد جا برای بندگی دور از حرم
حاصل ما میشود بازندگی دور از حرم
حالمان را نیست جز شرمندگی دور از حرم
مزه ای چون مرگ دارد، زندگی دور از حرم
در جهان بی لطف او قدر پشیزی نیستیم
ما بدون حضرت معصومه چیزی نیستیم
**
جمعیت دیده است اما غارت و کشتار نه
با کجاوه رفت اما بر سر بازار نه
گل نصیبش شد ولی رنجیدن و آزار نه
مجلسش بردند اما مجلس اغیار نه
عمه ی سادات بود و قسمتش سیلی نشد
فاطمه بوده است اما صورتش نیلی نشد
#مهدی_کبیری
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_معصومه_س
میون شلوغی شهر
تا دلی دوباره گم شد
یادش افتاد که تو هستی
پا شد و راهی قم شد
رو به روی گنبد تو
قلبامون میشن کبوتر
تشنهی یه جرعه نوریم
فاطمه! دختر کوثر
سلام ای خواهر خورشید
سلام ای حضرت بارون
به شوق مهربونیهات
دوباره اومده مهمون
گنبد طلایی تو
به دل همه نشسته
با چه امیدی رسیدن
زائرای دلشکسته
چه غریبونه یه زائر
پیش تو رضا، رضا کرد
گرههاشو دستای تو
چقد عاشقونه وا کرد
سلام ای خواهر خورشید
سلام ای حضرت بارون
به شوق مهربونیهات
دوباره اومده مهمون
حالا که مدینه دوره
تو بیا و مادری کن
با نگات، ملیکهی قم
این دلا رو کوثری کن
از حرم تا جمکرانم
جادهای چشم انتظاره
تا همین روزا رو خاکش
آقامون قدم بذاره
#قاسم_صرافان
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
میون شلوغی شهر
تا دلی دوباره گم شد
یادش افتاد که تو هستی
پا شد و راهی قم شد
رو به روی گنبد تو
قلبامون میشن کبوتر
تشنهی یه جرعه نوریم
فاطمه! دختر کوثر
سلام ای خواهر خورشید
سلام ای حضرت بارون
به شوق مهربونیهات
دوباره اومده مهمون
گنبد طلایی تو
به دل همه نشسته
با چه امیدی رسیدن
زائرای دلشکسته
چه غریبونه یه زائر
پیش تو رضا، رضا کرد
گرههاشو دستای تو
چقد عاشقونه وا کرد
سلام ای خواهر خورشید
سلام ای حضرت بارون
به شوق مهربونیهات
دوباره اومده مهمون
حالا که مدینه دوره
تو بیا و مادری کن
با نگات، ملیکهی قم
این دلا رو کوثری کن
از حرم تا جمکرانم
جادهای چشم انتظاره
تا همین روزا رو خاکش
آقامون قدم بذاره
#قاسم_صرافان
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_رضا_ع
#حضرت_معصومه_س
#دهه_کرامت
عرض و سما حیران این خواهر برادر
دنیاست در دستان این خواهر برادر
اولاد موسی صاحب این خانه هستند
هستیم ما مهمان این خواهر برادر
جان جهان در مشهد و در قم نهان است
پس جان ما قربان این خواهر برادر
شکر خدا یک عمر رزق ما رسیده است
از سفره احسان این خواهر برادر
این سرزمین همواره غرق عشق و شور است
از لطف بیپایان این خواهر برادر
محتاج این و آن نخواهد شد کسی که
شد دست بر دامان این خواهر برادر
ای کاش بنویسند روز حشر ما را
در زمره یاران این خواهر برادر
#محمود_یوسفی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_معصومه_س
#دهه_کرامت
عرض و سما حیران این خواهر برادر
دنیاست در دستان این خواهر برادر
اولاد موسی صاحب این خانه هستند
هستیم ما مهمان این خواهر برادر
جان جهان در مشهد و در قم نهان است
پس جان ما قربان این خواهر برادر
شکر خدا یک عمر رزق ما رسیده است
از سفره احسان این خواهر برادر
این سرزمین همواره غرق عشق و شور است
از لطف بیپایان این خواهر برادر
محتاج این و آن نخواهد شد کسی که
شد دست بر دامان این خواهر برادر
ای کاش بنویسند روز حشر ما را
در زمره یاران این خواهر برادر
#محمود_یوسفی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110