میڪ🍇ـــده ابوتراب"ع"
10.8K subscribers
6.55K photos
822 videos
48 files
612 links
•°|بنـــــ﷽ــــام نامے مولا|°•

مولاجانم ....

تو می آیی و از نزدیک میبینم تو را آخر
همان وقتی که میمیرم ،عجب میمیرم خوبی

#سید_حمید_رضا_برقعی
#فمن_یمت_یرنی🍇

ارسال شعر
@Ebi_1366_ghafari
Download Telegram
#امام_صادق_ع
#شهادت

گرفته ای ز خدایت مدال عصمت را
رهین امت خود کرده ای نجابت را
به شیعیان خودت داده ای صباحت را
اساس فقه تو پایان دهد جهالت را

به سجده ات ز خداوند دلبری کردی
برای اهل تشیع پیمبری کردی

شده ست جلوه گر نور حق بیاناتت
نشسته ایم سر سفره ی روایاتت
ملائکه همه مبهوت سِرّ آیاتت
فدای سوز دل و گریه و مناجاتت

“مسیر روشن تو از بهشت رد میشد
تجلیات الهی الی الابد میشد

کلام ناطق تو خطبه های مولا بود
فصاحتت چِقَدَر خوب و گرم و گیرا بود
کلاس درس تو آئینه ای ز دریا بود
همیشه آخر تدریس روضه بر پا بود

به یاد آتش و فرقِ امامِ سجادی
برای جد غریبت به هق هق افتادی

تورا اگرچه شبانه دوان دوان بردند
بدون هیچ ردایی کشان کشان بردند
مقابل نِگه اهل خاندان بردند
به زور عربده ها و به ریسمان بردند

هزار شکر که پهلو به میخ در نگرفت
کبوتری وسط آشیانه پر نگرفت

تو سال خورده ای و درد استخوان داری
ز غصه های زمانه،قدی کمان داری
به دیده های پر از اشک خود بیان داری
چقدر از همه ی بستگان نشان داری…

قد کمان تو چون عمه جانتان بوده
زبان ز غربت او قاصر از بیان بوده

عقیله را چه کسی دیده قد کمان باشد
میان جمعیتی پست و بد دهان باشد
به مجلسی برود که در آن سنان باشد
سنان به جای خودش..حرمله در آن باشد

به یاد عمه ی سادات و کوچه گردانیش
زدی به صورت خود..وای از پریشانیش

روایت است که ارباب ما چو تشنه شده
توان او ز کفش رفته و گرسنه شده
به روی خاک رها گشته و برهنه شده
شهیدِ بی کفنِ در میان صحنه شده

به قتل صبر سرش را ز تن جدا کردند
به روی پیکر پاکش برو و بیا کردند

#آرمان_صائمی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_صادق_ع

به یُمن هجر ز محصول اشک سرشارم
بدون گریه شبیه درختِ بی بارم

دعای ریگِ بیابان همیشه پشت من است
کویر ، معترف است اینکه خوب می بارم

غمِ فراق تو از جان من حساب کِشید
هزار بار بمیرم اگر ، بدهکارم

به غیر آه نمانده است در بساط گدا
برس به دادِ دلم..،جانِ تو گرفتارم!

منم که شُهره‌ی شَهرم به آبرو ریزی
منم که صدرِ خبرهای کوچه_بازارم

گناه ، بانیِ شرمندگیِ من شده است
چه حرص ‌ها که نخوردی برای رفتارم!

همیشه مشکل من را تو رفع می کردی...
ببخش ؛ زحمتِ محضم ، ببخش ؛ سربارم

بغل بگیر مرا..،کُلِّ خواهشم این است
شبیه کودکِ لجباز ، گرمِ اصرارم

به رغم این همه آلودگی، قبولم کن :
قسم به حضرتِ صدّیقه ، دوستت دارم

گِلِ وجود مرا وَرز داده شاه نجف
منم که حاصلِ دستِ امیرِ کرّارم

"علی امام من است و منم غلام علی"
تمام عُمر همین باور است معیارم

دلم برای حریمِ حـسـیـن لک زده است
چقدر دوریِ او داده است آزارم

تو را به روضه ی پیرِ امام‌ها ، برگرد
همان که منبر او کرده است بیدارم

نگو که شیخُ الاَئِمّه شهیدِ زهر شده...
هنوز داغِ ‌لبِ تشنه‌ای‌ست با یارم
▪️
▪️
بلند داد زد : ای قوم! جدِّ ما جان داشت
که نیزه را وسط سینه اش سنان می کاشت

#بردیا_محمدی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
میڪ🍇ـــده ابوتراب"ع"
Photo
#نجف


خاکش انگور است، حق دارند اطفالِ نجف
ناخودآگاه حینِ بازی جای زو، هو میکشند



🍃🌼
#امام_صادق_ع
#روضه

نور را در کوچه ی ظلمت کشیدن مشکل است
پا برهنه در پی مرکب دویدن مشکل است

آسمان گر بر زمین افتد ، قیامت میشود
آسمانی را به روی خاک دیدن مشکل است

خوشه ی انگور ، تیره چون دل منصور بود
دانه دانه مرگ را بر لب چشیدن مشکل است

خانه ی آتش گرفته ، روضه خوان مادر است
ناله ی زن را زپشت در شنیدن مشکل است

قاتلی برادشت یک شمشیر....پیغمبر رسید
ده نفر با اسب در مقتل رسیدن مشکل است

#میثم_مومنی_نژاد
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_صادق_ع
#شهادت
#روضه

پیرمردی بین آتش از نوا افتاده است
رهبری تنها میان کوچه ها افتاده است

با رخی نیلی به یاد مادرش فریاد زد
ماجرای کوچه بهرم خوب جا افتاده است

ضرب سیلی جای خود اما امان از حرف بد!
پور زهرا گیر مردی بی حیا افتاده است

دست بسته،مو پریسان،صورتش خاکی شده
با دلی پرغصه یاد کربلا افتاده است

دست بر زانو فقط میگفت: یازینب مدد
یاد آتش سوزیِ آن خیمه ها افتاده است

باز هم او مرد بودو هر دو دستش باز شد
یاد دسته بسته و شام بلا افتاده است

درد زینب این بُوَد در کل تاریخ بلا
کِی چهل منزل سر از پیکر جدا افتاده است

بنت حیدر دیدو کاری بر نمی آمد ز او
راس سلطان از سر نی زیر پا افتاده است

بی جهت سقا به نی سر برنمی گرداند چون
چشم نا محرم به ناموس خدا افتاده است

#قاسم_نعمتی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_صادق_ع
#شهادت

پابرهنه پشت مرکب می دویید
بی عبا در آن دل شب می دویید

زیر لب با روضه های کربلا
دست بسته همچو زینب می دویید


#ابوذر_رییس_میرزایی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#امیرالمومنین_علیه_السلام

فی الیل و النهار بگو یا علی مدد
با ابرها ببار...بگو یا علی مدد

دلداده گی به «میثم تمار» بودن است
یک بار روی دار بگو یا علی مدد

گاهی به جای نافله و گریه ی سحر
هر شب هزار بار بگو یا علی مدد

سینه سپر کن و به گدا بودنت بناز
یعنی به افتخار بگو یا علی مدد

اینبار شاعرانه به گنبد نگاه کن
از قولِ شهریار بگو یا علی مدد

هر جا که حرف خیبر و بی باکیِ علی ست
همراه ذوالفقار بگو یا علی مدد

وقتی دلت برای نجف تنگ می شود
از جورِ روزگار بگو یا علی مدد

آنجا که جز علی احدی نیست پای تو
هنگام احتضار بگو یا علی مدد

#احسان_نرگسی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_صادق_ع
#مدح
#شهادت

آسمان در سجده افتاد است پیش پای تو
عرش آرام است زیر سایه ی طوبای تو
بادها را مسخ کرده عطر جان افزای تو
ماه،فانوسی برای شب نشینی های تو

تو تجلّی اصولی،تو بنای منطقی
تو امام راستینی،تو امام صادقی

از قنوت صبحگاهت تا دعایی می رسد
مستمند تو به یک نان و نوایی می رسد
پای درس ات روح آدم تا رهایی می رسد
جابرِ حیّان در این مکتب به جایی می رسد

طایر علم لدُنّی جلد بامِ صادق است
شیعه هرچه دارد از قالَ الامام صادق است

خط ابروی تو سرمشق شب هر فاضل است
خواندن املای گیسوی سیاهت مشکل است
کسب علم از غیر باغ دانشت بی حاصل است
طفل ابجدخوانِ دَرسَت هم فقیه کامل است

نور علم ات را به ژرفای جهان تابانده اند
بعد از آن مردم تو را شیخ الائمه خوانده اند

حال عاشق نیمه شب با چشم بارانی خوش است
پس سحر لطفی کنی من را بگریانی،خوش است
یک نظر تنها،به سمتم،سربگردانی خوش است
در تنور عشق من را هم بسوزانی،خوش است

خواب شیرینی به چشم خیسِ فرهادم بده
مثل "هارون" راه و رسم عاشقی یادم بده

می چکد عطر خدا از اَلسّلام آخرت
شش قدم می خواست تا معراج، چشمان ترت
جبرئیل افتاد وقتی باز شد بال و پرت
بندگی ات شیعه را انداخت یاد مادرت

اشک را مانند مادر می کنی آب وضو
آنقدر،مولای من،زهراخِصالی که نگو

فصل کوچ عاشقی دل را پرستو می کنم
شالِ ممسوسِ به اشک روضه را بو می کنم
دست چشمم را کنار قبر تو رو می کنم
بارگاه خاکی ات را آب و جارو می کنم

کاش در خاک بقیع تو حرم می ساختیم
چارتا گنبد در آنجا دسته کم می ساختیم

بارها گفتی که اشک روضه ها مشکل‌گشاست
دردمندان گریه بر هر در بی درمان دواست
ختم منبر هایت آغاز گریز کربلاست
قاتلِ جان تو آقا روضه ی طشت طلاست

اشک های گریه کن ها را شمارش کرده ای
گریه بر جدِّ غریبت را سفارش کرده ای

آه از آن شب که کوچه باز بوی غم گرفت
آسمان قلبش شکست و بارشی نم نم گرفت
روضه خوان"دیوار"شد "در" پا به پایش دم گرفت
دخترت از ترس دامان تو را محکم گرفت

نیمه شب بال و پر پروانه را آتش زدند
پیش چشم دختر تو خانه را آتش زدند

پیش پای ات اشک های همسرت افتاده است
جای جای این گذر بال و پرت افتاده است
تکه ای از شعله بر روی سرت افتاده است
رد میخ آیا به روی پیکرت افتاده است؟

ریسمانِ بی مروّت‌ها اسیرت کرده است
ناسزای بی حیا در کوچه پیرت کرده است

بین این کوچه تو را در نیمه ی شب می کِشند
بی عمامه بی عبا در پشت مرکب می کشند
تا گذر از جمعیت می شد لبالب می کشند
ذهنِ ما را سمت شام و داغ زینب می کشند

سوخت در بین گذر بال و پر پروانه ها
عمه جانت سنگ خورد از پشت بام خانه ها

گیسوان کودکی با پنجه شانه می خورد
پیش چشمانش رقیه تازیانه می خورد
طفلکی از زجر سیلی بی بهانه می خورد
دست سنگینی به رویِ کودکانه می خورد

دور تو شکر خدا انبوه شامی ها نبود
معجر ناموس تو دست حرامی ها نبود

#بردیا_محمدی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امیرالمومنین_علیه_السلام

از صحنِ علی گـــلاب می‌بارد
از هجرِ رُخ‌اش عذاب می‌بارد

مستیم به دور مــرقدش گویا
از ابرِ نجف شـــــراب می‌بارد

#محمد_حقانی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_صادق_ع
#مدح

در نطق تو تفسیر شد «والتین والزیتون»
شیعه به قال‌الصادقت تا حشر شد مدیون

وقت کرم از سائلانت می‌شود حاتم
در علم طفل مکتبت سقراط و افلاطون

هم قبله گاه عارفان محراب ابرویت
هم یک جهان لیلاست از لبخند تو مجنون

در کودکی هم وقت بازی با رفیقانت
هر بار بودی شد صداقت بین‌شان قانون

علامه ها هر روز دور منبرت جمعند
پروانه‌ها جمعند وقتی شمع شد کانون

از ناله هایت درمی‌آمد اشک جمعیت
وقتی برایت روضه‌ای میخواند «أبوهارون»

روضه رسید آنجا که آوردند در گودال
جد غریبت دست و پا می‌زد به خاک و خون

فریاد «هل من ناصر»ش در اوج غربت بود
وقتی نبود آن شاه را یاری به پیرامون

خنجر هزارونهصدوپنجاه تا بوسه
بر پیکرش زد، شد جراحت های گوناگون

ای کاش زینب زیر حلقش را نمیبوسید
یا حداقل کاش میشد پیکرش مدفون

#میثم_کاوسی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_صادق_ع
#مدح

پای درس چشم هایت جان دو زانو میزند
نزد انسانیتت انسان دو زانو می‌زند

در مدینه خطبه می‌خوانی چنان ملموس که؛
«جابر» از مستیش در ایران دو زانو می‌زند

حرف وقتی سبز شد در هیچ جا محدود نیست
باغ گاهی پیش یک گلدان دو زانو می‌زند

فقه در آینده می‌گویی و پای حرفهات؛
در گذشته حضرت سلمان دو زانو می‌زند

در مقام معرفت در پیش تو انسان که هیچ؛ 
رحل هم در محضر قرآن دو زانو می‌زند

می‌نشیند چار زانو هر که در دَرسَت نخست
سال‌ها پیش تو بعد از آن دو زانو می‌زند

هرکه می‌بیند بقیع خاکی‌ات را ناگهان
درمیان چشم او باران دو زانو می‌زند

#مهدی_رحیمی_زمستان
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110