یا جعفر بن محمد علیه السلام🌼
مردم شهر را دعا می کرد
ذکر حق بود، لب که وا می کرد
عمر خود، خرج مکتبِ حق کرد
نفسش ظرفِ مس طلا می کرد
تا که می گفت شیعه جان ندهد
محتضر را ملک رها می کرد
دمِ او صد مسیح زنده کند
نگهش دردها دوا می کرد
حرکتِ کوه در تصرف داشت
بی عصا بحر را دوتا می کرد
خود خلیل است او که می بینید
بین آتش برو بیا می کرد
قدرِ او را کسی ندانست و
شکوه از قوم بی وفا می کرد
نیمه شب بود حمله ور گشتند
در قنوتش خدا خدا می کرد
پا برهنه، بدون عمامه
طلب چند آشنا می کرد
پیش چشم عیال و فرزندش
شرم از فحش و ناسزا می کرد
پشتِ مرکب دواند آقا را
کاش از سن او حیا می کرد
مچ پایش سر گذر پیچید
استخوان تنش صدا می کرد
پشت مرکب نفس زنان یادِ
دختر شاه کربلا می کرد
اثر پیری است یا اینکه
داغ عمه قدش دوتا می کرد؟
یاد عمه رقیه اش کرده
نذر مویش چه گریه ها می کرد
جانم عمه فدای یک مویت
چه کسی طعنه زد به گیسویت؟!
#محمد جواد شیرازی
کانال شعر و مدح
☆ میکــــ 🍇 ــــــــده ابوتراب " علیه السلام " ☆
🍇 @Aliabotorab110
مردم شهر را دعا می کرد
ذکر حق بود، لب که وا می کرد
عمر خود، خرج مکتبِ حق کرد
نفسش ظرفِ مس طلا می کرد
تا که می گفت شیعه جان ندهد
محتضر را ملک رها می کرد
دمِ او صد مسیح زنده کند
نگهش دردها دوا می کرد
حرکتِ کوه در تصرف داشت
بی عصا بحر را دوتا می کرد
خود خلیل است او که می بینید
بین آتش برو بیا می کرد
قدرِ او را کسی ندانست و
شکوه از قوم بی وفا می کرد
نیمه شب بود حمله ور گشتند
در قنوتش خدا خدا می کرد
پا برهنه، بدون عمامه
طلب چند آشنا می کرد
پیش چشم عیال و فرزندش
شرم از فحش و ناسزا می کرد
پشتِ مرکب دواند آقا را
کاش از سن او حیا می کرد
مچ پایش سر گذر پیچید
استخوان تنش صدا می کرد
پشت مرکب نفس زنان یادِ
دختر شاه کربلا می کرد
اثر پیری است یا اینکه
داغ عمه قدش دوتا می کرد؟
یاد عمه رقیه اش کرده
نذر مویش چه گریه ها می کرد
جانم عمه فدای یک مویت
چه کسی طعنه زد به گیسویت؟!
#محمد جواد شیرازی
کانال شعر و مدح
☆ میکــــ 🍇 ــــــــده ابوتراب " علیه السلام " ☆
🍇 @Aliabotorab110
یاد آقـا نیستیم و غرق دنیـا گشته ایم
زندگیهای بدون رنگ و بو یعنی همین
#محمد_جواد_شیرازی
#مــــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
زندگیهای بدون رنگ و بو یعنی همین
#محمد_جواد_شیرازی
#مــــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
هویاعلــــــے.مدد
قبل از سخن و هر عملی سینه دریده
حتی خود حق بهر علی سینه دریده
سر را نشکسته است ولی سینه دریده
امروز اگر ربّ جلی سینه دریده
معشوق رسیده است، پس این شوق از این است
تا بوده همین بوده و تا هست همین است
هم رتبه ی آب آمده از عالم بالا
بابای تراب آمده از عالم بالا
پرسید: شراب آمده از عالم بالا؟
فی الفور جواب آمده از عالم بالا:
در عشق، شرابِ علوی ناب ترین است
تا بوده همین بوده و تا هست همین است
او یاور یکتای هو الله احد شد
در کعبه ی حق مظهر الله صمد شد
خشنود دل مادر او تا به ابد شد
چون بنت اسد بود و دگر ام اسد شد
او قبله و مقصود همه اهل یقین است
تا بوده همین بوده و تا هست همین است
گشتند ملائک همه خرسند به دورش
عشاق رسیدند چو اسپند به دورش
حجاج همه وقت طوافند به دورش
قبل از همه چرخید خداوند به دورش
"حق است علی" حک شده بر عرش برین است
تا بوده همین بوده و تا هست همین است
قطره همه ی عمر نگاهش پیِ نهر است
هر نهر امیدش همه در وصلتِ بحر است
"دریاست علی" زمزمه ی صاحب دهر است
بر طبق حدیثِ نبوی علم چو شهر است
فرمود که من شهر و علی باب مدینه است
تا بوده همین بوده و تا هست همین است
تا دید علی دست گدا گشته مشخص
انگشترش از زیر عبا گشته مشخص
پس معنی آیات ولا گشته مشخص
با نور علی نور خدا گشته مشخص
خورشیدِ سماواتیِ ربُ الارضین است
تا بوده همین بوده و تا هست همین است
حیدر که رجز خواند عدو بی خبر افتاد
در معرکه دیدند هزاران سپر افتاد
با تیغ دو سر، سر پیِ سر ضربدر افتاد
با شیر خدا هر که در افتاد ور افتاد
پس خصم علی تا به ابد نقش زمین است
تا بوده همین بوده و تا هست همین است
تنها اسدالله به خیبر شده فائق
مبهوت شدند آن دو فراری منافق
از واهمه گشتند به هر سو متفرق
جا داشت همان لحظه که طاغوت کند دق
نفرین خدا پشت سر آن دو لعین است
تا بوده همین بوده و تا هست همین است
تا هست علی هیبت اسلام بماند
اوهام شیاطین همه ناکام بماند
میخواست دل فاطمه آرام بماند
نگذاشت علی فاطمه گمنام بماند
حیدر همه ی دغدغه اش ماندن دین است
تا بوده همین بوده و تا هست همین است
بی مهرِ علی کل عبادات تلف شد
امشب دلم از حب علی پر ز شعف شد
پابوسی سلطان نجف باز هدف شد
هرکس که شبی داخل ایوان نجف شد
با مهرِ علی داخل در حصن حصین است
تا بوده همین بوده و تا هست همین است
من زار علیاً بنجف صار سعیدا
و مَضْجَعُهُ لیس مِنَ العرش بعیدا
جِبْریٖلُ یُنادِی بِنِدٰاءٍ لَنْ یَبِیٖدَا:
من مات على حبّ علی مات شهیدا
با حب علی هر جگر پاک عجین است
تا بوده همین بوده و تا هست همین است
از شهر نجف راهی دربارِ حسینیم
دیوانه و آواره ی بین الحرمینیم
در کرب و بلا غرق غم و شیون و شینیم
مبهوت نظر بر حرم نور دوعینیم
خاک حرم کرب و بلا نقش جبین است
تا بوده همین بوده و تا هست همین است
گفتند حسین از کمرش تیر کشیده
گفتند که از پشت سرش تیر کشیده
قطعا همه ی بال و پرش تیر کشده
زینب به روی تل جگرش تیر کشیده
از قتل حسین است که این داغ به سینه است
تا بوده همین بوده و تا هست همین است
#محمد_جواد_شیرازی
#مــــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
قبل از سخن و هر عملی سینه دریده
حتی خود حق بهر علی سینه دریده
سر را نشکسته است ولی سینه دریده
امروز اگر ربّ جلی سینه دریده
معشوق رسیده است، پس این شوق از این است
تا بوده همین بوده و تا هست همین است
هم رتبه ی آب آمده از عالم بالا
بابای تراب آمده از عالم بالا
پرسید: شراب آمده از عالم بالا؟
فی الفور جواب آمده از عالم بالا:
در عشق، شرابِ علوی ناب ترین است
تا بوده همین بوده و تا هست همین است
او یاور یکتای هو الله احد شد
در کعبه ی حق مظهر الله صمد شد
خشنود دل مادر او تا به ابد شد
چون بنت اسد بود و دگر ام اسد شد
او قبله و مقصود همه اهل یقین است
تا بوده همین بوده و تا هست همین است
گشتند ملائک همه خرسند به دورش
عشاق رسیدند چو اسپند به دورش
حجاج همه وقت طوافند به دورش
قبل از همه چرخید خداوند به دورش
"حق است علی" حک شده بر عرش برین است
تا بوده همین بوده و تا هست همین است
قطره همه ی عمر نگاهش پیِ نهر است
هر نهر امیدش همه در وصلتِ بحر است
"دریاست علی" زمزمه ی صاحب دهر است
بر طبق حدیثِ نبوی علم چو شهر است
فرمود که من شهر و علی باب مدینه است
تا بوده همین بوده و تا هست همین است
تا دید علی دست گدا گشته مشخص
انگشترش از زیر عبا گشته مشخص
پس معنی آیات ولا گشته مشخص
با نور علی نور خدا گشته مشخص
خورشیدِ سماواتیِ ربُ الارضین است
تا بوده همین بوده و تا هست همین است
حیدر که رجز خواند عدو بی خبر افتاد
در معرکه دیدند هزاران سپر افتاد
با تیغ دو سر، سر پیِ سر ضربدر افتاد
با شیر خدا هر که در افتاد ور افتاد
پس خصم علی تا به ابد نقش زمین است
تا بوده همین بوده و تا هست همین است
تنها اسدالله به خیبر شده فائق
مبهوت شدند آن دو فراری منافق
از واهمه گشتند به هر سو متفرق
جا داشت همان لحظه که طاغوت کند دق
نفرین خدا پشت سر آن دو لعین است
تا بوده همین بوده و تا هست همین است
تا هست علی هیبت اسلام بماند
اوهام شیاطین همه ناکام بماند
میخواست دل فاطمه آرام بماند
نگذاشت علی فاطمه گمنام بماند
حیدر همه ی دغدغه اش ماندن دین است
تا بوده همین بوده و تا هست همین است
بی مهرِ علی کل عبادات تلف شد
امشب دلم از حب علی پر ز شعف شد
پابوسی سلطان نجف باز هدف شد
هرکس که شبی داخل ایوان نجف شد
با مهرِ علی داخل در حصن حصین است
تا بوده همین بوده و تا هست همین است
من زار علیاً بنجف صار سعیدا
و مَضْجَعُهُ لیس مِنَ العرش بعیدا
جِبْریٖلُ یُنادِی بِنِدٰاءٍ لَنْ یَبِیٖدَا:
من مات على حبّ علی مات شهیدا
با حب علی هر جگر پاک عجین است
تا بوده همین بوده و تا هست همین است
از شهر نجف راهی دربارِ حسینیم
دیوانه و آواره ی بین الحرمینیم
در کرب و بلا غرق غم و شیون و شینیم
مبهوت نظر بر حرم نور دوعینیم
خاک حرم کرب و بلا نقش جبین است
تا بوده همین بوده و تا هست همین است
گفتند حسین از کمرش تیر کشیده
گفتند که از پشت سرش تیر کشیده
قطعا همه ی بال و پرش تیر کشده
زینب به روی تل جگرش تیر کشیده
از قتل حسین است که این داغ به سینه است
تا بوده همین بوده و تا هست همین است
#محمد_جواد_شیرازی
#مــــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
امام زمان (عج) !
حضرت زینب (س) !
کسی که از امام عصر خود خواهد وصالش را
کسی که آرزو دارد نظاره بر جمالش را
ندارد چاره ای جز این که بشناسد در این دنیا
صراط مستقیمش را، حرامش را، حلالش را
خیالِ معصیت، معصیت است و منتظر باید
نگه دارد از اوهام خطا فکر و خیالش را
تعجب می کنم از عاشقی که بهر یک لذت
به آتش می کشد سرمایه ی هفتاد سالش را
چگونه ادعای بنده بودن می کند، آن که
نمی پردازد از مازاد مالش، خمس مالش را
چه حیف است اشک آقا خرج رسوایی ما گردد
روان می سازد این اعمال ما اشک زلالش را
محب آل حیدر لحظه هایش مملو از ذکر است
همیشه مغتنم می داند از دنیا مجالش را
شهید از کل دنیایش برید و در ازای آن
از این ترک تعلق یافته راه کمالش را
بسوز ای دل برای غصه های عمه ی سادات
که روی نیزه ای کامل شده بیند هلالش را
امان از چوبه ی محمل، بگو یک زن در این محفل
ببندد بر سر خونی زینب تکه شالش را
#محمد_جواد_شیرازی
#مــــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
حضرت زینب (س) !
کسی که از امام عصر خود خواهد وصالش را
کسی که آرزو دارد نظاره بر جمالش را
ندارد چاره ای جز این که بشناسد در این دنیا
صراط مستقیمش را، حرامش را، حلالش را
خیالِ معصیت، معصیت است و منتظر باید
نگه دارد از اوهام خطا فکر و خیالش را
تعجب می کنم از عاشقی که بهر یک لذت
به آتش می کشد سرمایه ی هفتاد سالش را
چگونه ادعای بنده بودن می کند، آن که
نمی پردازد از مازاد مالش، خمس مالش را
چه حیف است اشک آقا خرج رسوایی ما گردد
روان می سازد این اعمال ما اشک زلالش را
محب آل حیدر لحظه هایش مملو از ذکر است
همیشه مغتنم می داند از دنیا مجالش را
شهید از کل دنیایش برید و در ازای آن
از این ترک تعلق یافته راه کمالش را
بسوز ای دل برای غصه های عمه ی سادات
که روی نیزه ای کامل شده بیند هلالش را
امان از چوبه ی محمل، بگو یک زن در این محفل
ببندد بر سر خونی زینب تکه شالش را
#محمد_جواد_شیرازی
#مــــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#فاطمیه
#خیبر_شکن مقابل زهرا نشست و گفت:
در بستری و حال سرایم عوض شده
زهرا تمام قوّت جان منی، #بخند😫
با گریه ات زمانه برایم عوض شده
#محمد_جواد_شیرازی
#مــــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#خیبر_شکن مقابل زهرا نشست و گفت:
در بستری و حال سرایم عوض شده
زهرا تمام قوّت جان منی، #بخند😫
با گریه ات زمانه برایم عوض شده
#محمد_جواد_شیرازی
#مــــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
همه ساقیانی که صاحب سبویند
دخیل خرابات ام البنین اند
#محمد_جواد_شیرازی
#مــــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
دخیل خرابات ام البنین اند
#محمد_جواد_شیرازی
#مــــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
هویاعلــــــے.مدد
مخمسی تضمینی با تضمین از غزل جناب استاد لطیفیان
بسم حق... بسم محمد... بسم سلطان نجف
سینه ام آتش گرفت از داغ هجران نجف
تشنه ام من تشنه ی خورشید تابان نجف
"گر زبانزد هست گرمای بیابان نجف
می دمد خورشید از چاک گریبان نجف"
مرتضی انداخت با یاری زهرا سفره ای
بین صحرا، بین دریا، در ثریا سفره ای
پهن شد در عرش، نزد حق تعالی سفره ای
"سفره مولاست گر پهن است هر جا سفرهای
عرش هم باشیم اگر هستیم مهمان نجف"
تشنه ایم و دست از کوزه کشیدن کار ماست
صبح تا شب سختی روزه کشیدن کار ماست
از طعام دیگران پوزه کشیدن کار ماست
"دور تا دور حرم زوزه کشیدن کار ماست
میشود نوح نبی وقتی نگهبان نجف"
بی ولای مرتضی نیت نکردم هیچ وقت
جز برای مرتضی خدمت نکردم هیچ وقت
در نجف احساس غم... غربت... نکردم هیچ وقت
"آرزوی دیدن جنت نکردم هیچوقت
من خوشم با دیدن ریگ بیابان نجف"
می شود ذکر قنوتش یا علی و فاطمه
منتهای حاجتش تنها علی و فاطمه
کار دارد در دو عالم با علی و فاطمه
"نیست مدیون کسی الا علی و فاطمه
هرکسی که رفت زیر دین ایوان نجف"
در قنوتم، در میان ربنا اغفرلنا
دیده ام افتاد بر انگشترم بین دعا
زیر لب با چشم تر خواندم همین یک بیت را
"به قنوت ما نمیآید عقیق هیچ جا
میخرم انگشتر از ملک سلیمان نجف"
در دو عالم عبد دربار بتول و حیدریم
سالیانی هست سربار بتول و حیدریم
شاکر الطاف بسیار بتول و حیدریم
"ما سر و جانی بدهکار بتول و حیدریم
سر به قربان مدینه جان به قربان نجف"
هستی الله در هست حسین است و علی
خلقت عالم همه پست حسین است و علی
هر دل آزاده ای مست حسین است و علی
"رزق آب و نان ما دست حسین است و علی
سالها خوردیم آبِ کربلا... نانِ نجف"
از نفس هایم دوباره آه دارد می رسد
وقت دیدار گدا و شاه دارد می رسد
بوی عطر سیب ثارالله دارد می رسد
"نیمه ی ماه رجب از راه دارد میرسد
کربلای ما چه شد دستم به دامان نجف"
#محمد_جواد_شیرازی
🍇 @Aliabotorab110
مخمسی تضمینی با تضمین از غزل جناب استاد لطیفیان
بسم حق... بسم محمد... بسم سلطان نجف
سینه ام آتش گرفت از داغ هجران نجف
تشنه ام من تشنه ی خورشید تابان نجف
"گر زبانزد هست گرمای بیابان نجف
می دمد خورشید از چاک گریبان نجف"
مرتضی انداخت با یاری زهرا سفره ای
بین صحرا، بین دریا، در ثریا سفره ای
پهن شد در عرش، نزد حق تعالی سفره ای
"سفره مولاست گر پهن است هر جا سفرهای
عرش هم باشیم اگر هستیم مهمان نجف"
تشنه ایم و دست از کوزه کشیدن کار ماست
صبح تا شب سختی روزه کشیدن کار ماست
از طعام دیگران پوزه کشیدن کار ماست
"دور تا دور حرم زوزه کشیدن کار ماست
میشود نوح نبی وقتی نگهبان نجف"
بی ولای مرتضی نیت نکردم هیچ وقت
جز برای مرتضی خدمت نکردم هیچ وقت
در نجف احساس غم... غربت... نکردم هیچ وقت
"آرزوی دیدن جنت نکردم هیچوقت
من خوشم با دیدن ریگ بیابان نجف"
می شود ذکر قنوتش یا علی و فاطمه
منتهای حاجتش تنها علی و فاطمه
کار دارد در دو عالم با علی و فاطمه
"نیست مدیون کسی الا علی و فاطمه
هرکسی که رفت زیر دین ایوان نجف"
در قنوتم، در میان ربنا اغفرلنا
دیده ام افتاد بر انگشترم بین دعا
زیر لب با چشم تر خواندم همین یک بیت را
"به قنوت ما نمیآید عقیق هیچ جا
میخرم انگشتر از ملک سلیمان نجف"
در دو عالم عبد دربار بتول و حیدریم
سالیانی هست سربار بتول و حیدریم
شاکر الطاف بسیار بتول و حیدریم
"ما سر و جانی بدهکار بتول و حیدریم
سر به قربان مدینه جان به قربان نجف"
هستی الله در هست حسین است و علی
خلقت عالم همه پست حسین است و علی
هر دل آزاده ای مست حسین است و علی
"رزق آب و نان ما دست حسین است و علی
سالها خوردیم آبِ کربلا... نانِ نجف"
از نفس هایم دوباره آه دارد می رسد
وقت دیدار گدا و شاه دارد می رسد
بوی عطر سیب ثارالله دارد می رسد
"نیمه ی ماه رجب از راه دارد میرسد
کربلای ما چه شد دستم به دامان نجف"
#محمد_جواد_شیرازی
🍇 @Aliabotorab110
میڪ🍇ـــده ابوتراب"ع"
Photo
#یا_امام_رضا_ع
#سگ ولگرد در مشهد، نگاهش خورد بر گنبد
به یمن این نظر کردن، مقرّب تر ز طاووس است
#محمد_جواد_شیرازی
🍇 @Aliabotorab110
#سگ ولگرد در مشهد، نگاهش خورد بر گنبد
به یمن این نظر کردن، مقرّب تر ز طاووس است
#محمد_جواد_شیرازی
🍇 @Aliabotorab110
.
یاعَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى 🏴
ای باده ی طهور، از این باده سر نکش
آتش به حالِ درهم ماه صفر نکش
بال و پر هزار مَلک فرش راه توست
شمسُ الشموس، روی زمین بال و پر نکش
خواهر که نیست محضر تو، لااقل غریب
وقت وداع، دردِ فراق پسر نکش 😭
#آجرکاللهیابقیةالله
#محمد_جواد_شیرازی
🍇 @Aliabotorab110
یاعَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى 🏴
ای باده ی طهور، از این باده سر نکش
آتش به حالِ درهم ماه صفر نکش
بال و پر هزار مَلک فرش راه توست
شمسُ الشموس، روی زمین بال و پر نکش
خواهر که نیست محضر تو، لااقل غریب
وقت وداع، دردِ فراق پسر نکش 😭
#آجرکاللهیابقیةالله
#محمد_جواد_شیرازی
🍇 @Aliabotorab110
#مولاناعلـــــــــــــــــــے❤️
با حُبّ علی(ع) هر جگرِ پاک عجین است
تا بوده همین بوده و تا هست همین است
#محمد_جواد_شیرازی
🍇 @Aliabotorab110
با حُبّ علی(ع) هر جگرِ پاک عجین است
تا بوده همین بوده و تا هست همین است
#محمد_جواد_شیرازی
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_زهرا_س
#مرثیه
مثل ابر بهار می بارم، رحم کن بر دل علی زهرا
چاره ی لحظه های دشوارم، رحم کن بر دل علی زهرا
اندکی تا دم سحر مانده، تازه آغاز دردسر مانده
لحظه ها را چگونه بشمارم؟! رحم کن بر دل علی زهرا
وقت تنگ است و کار بسیار است، غسلت ای باغ لاله دشوار است
گره افتاده است در کارم، رحم کن بر دل علی زهرا
وقت غسلت چقدر لرزیدم، خون تازه به پهلویت دیدم
ای زمین گیرِ زخمِ مسمارم، رحم کن بر دل علی زهرا
فاطمه جان مُحوّل الاحوال، بازویت... بازویت!!! زبانم لال
چه شد آخر شریک اسرارم؟! رحم کن بر دل علی زهرا
بین محراب زینب من را... فضه دریاب زینب من را...
جان این دختر عزادارم، رحم کن بر دل علی زهرا
غسل دادم تو را حسین افتاد، صورتت دیدم و حسن جان داد
نظری کن بر این دل زارم، رحم کن بر دل علی زهرا
به من مرده جان تازه بده، لااقل لحظه ای اجازه بده
سر روی شانه ی تو بگذارم ، رحم کن بر دل علی زهرا
با قد خم قدم قدم رفتم، زیر تابوت همسرم رفتم
کمرم تا شد ای هوادارم، رحم کن بر دل علی زهرا
رکن من یار و یاورم زهرا، من چگونه به دست خود حالا
هستی ام را به خاک بسپارم؟! رحم کن بر دل علی زهرا
وسط قبر بین این گودال، پدرت آمده است استقبال
چه کنم می روی و ناچارم... رحم کن بر دل علی زهرا
جان حیدر مرا حلالم کن، دم آخر مرا حلالم کن
خیلی آخر به تو بدهکارم، رحم کن بر دل علی زهرا
#محمد_جواد_شیرازی
#مــــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#مرثیه
مثل ابر بهار می بارم، رحم کن بر دل علی زهرا
چاره ی لحظه های دشوارم، رحم کن بر دل علی زهرا
اندکی تا دم سحر مانده، تازه آغاز دردسر مانده
لحظه ها را چگونه بشمارم؟! رحم کن بر دل علی زهرا
وقت تنگ است و کار بسیار است، غسلت ای باغ لاله دشوار است
گره افتاده است در کارم، رحم کن بر دل علی زهرا
وقت غسلت چقدر لرزیدم، خون تازه به پهلویت دیدم
ای زمین گیرِ زخمِ مسمارم، رحم کن بر دل علی زهرا
فاطمه جان مُحوّل الاحوال، بازویت... بازویت!!! زبانم لال
چه شد آخر شریک اسرارم؟! رحم کن بر دل علی زهرا
بین محراب زینب من را... فضه دریاب زینب من را...
جان این دختر عزادارم، رحم کن بر دل علی زهرا
غسل دادم تو را حسین افتاد، صورتت دیدم و حسن جان داد
نظری کن بر این دل زارم، رحم کن بر دل علی زهرا
به من مرده جان تازه بده، لااقل لحظه ای اجازه بده
سر روی شانه ی تو بگذارم ، رحم کن بر دل علی زهرا
با قد خم قدم قدم رفتم، زیر تابوت همسرم رفتم
کمرم تا شد ای هوادارم، رحم کن بر دل علی زهرا
رکن من یار و یاورم زهرا، من چگونه به دست خود حالا
هستی ام را به خاک بسپارم؟! رحم کن بر دل علی زهرا
وسط قبر بین این گودال، پدرت آمده است استقبال
چه کنم می روی و ناچارم... رحم کن بر دل علی زهرا
جان حیدر مرا حلالم کن، دم آخر مرا حلالم کن
خیلی آخر به تو بدهکارم، رحم کن بر دل علی زهرا
#محمد_جواد_شیرازی
#مــــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110