هر که زِ قبله پُرسدم روی کُنم بروی دوست
سوی جمال او شوم قبله‌نما که همچنین ...
#فیض_کاشانی

یاد آن زمان که گر بدو ابرو زدیی گره
از کار بسته هم گرهی میگشاد از او
#شهریار

کجاست بارشی از اَبر مهربان صدایت ؟
که تشنه مانده دلم در هوای زمزمه‌هایت
#حسین_منزوی

بی‌تو دانی روز من در کنج غم چون می‌رود؟
خنده می‌آید به حالم ، گریه بیرون می‌رود
#واعظ_قزوینی

دل از درد جدایی می‌کشد آهی و می‌گوید
که تنهایی عجب دردیست! داد از دست تنهایی!
#هلالی_جغتایی

تویی که عزّت ما می‌بری به کم‌محلی
وگرنه خواری عشقت هلاکِ صحبت ماست
#وحشی_بافقی

خوش آن زمان که سرم در پناهِ بالِ تو بود ...
#هوشنگ_ابتهاج

بعد ازین لطف کُن و در دلِ تنگم بنشین
تا نشستن نتواند دگری پهلویت ...
#هلالی_جغتایی

#صلی‌الله‌علیک‌یااباعبدالله
هر کس که نیست کشته عشقت هلاک به
هر کس که نیست خاک رهت زیر خاک به
#هلالی_جغتایی

تا نه تصوّر کنی که بی‌تو صبوریم
گر نفسی می‌زنیم بازپسینست ...
#سعدی

به چشم لطف اگر بینی گرفتاران رسوا را
به ما هم گوشهٔ‌ چشمی که رسوا کرده‌ای ما را
#هلالی_جغتایی

از دیر اگر رمیدیم در کعبه سرکشیدیم
ازخود برون نرفتن ما را هزارجا برد
#بیدل_دهلوی

زِ ناتوانی خود اینقدر خبر دارم
که از رخش نتوانم که دیده بردارم
#کلیم_کاشانی

زِ چاک دانهٔ خرما ، شد اینقدر معلوم
که از وفا دلِ سخت شکرلبان خالی‌ست
#بیدل_دهلوى

لبریز گفتن‌ است دلت ، گوشِ خویش باش
دنبال دیگران نرو ، آغوشِ خویش باش
#سجاد_شهیدی

خواهم تنِ شکسته سپارم به ارضِ توس
گردد چو خاک ، خاکِ در بوالحسن شود
#حزین_لاهیجی

تمام مهربانان را به خود نامهربان کردم
به امیدی که سازم مهربان، نامهربانی را
#هاتف_اصفهانی

نظر زِ دیده بدزدم چو بنگرم رویش
که دیده نیز نخواهم که بنگرد سویش
#امیرخسرودهلوی

کجا روم که نه در حلقه‌ی نگین تو باشد؟
مگر به ساحتی از سایه‌ی شما بگریزم ...
#حسین_منزوی