عتباتِ کلمات
1.86K subscribers
66 photos
34 videos
75 links
بسكه‌ دايم‌ حبّ اهل‌ بيت‌ دست ‌آويز ماست
در پی تسبيح‌ خاك‌ كربلا افتاده‌ایم ...

#فانی_كشميری
🔍اشعار کهن ، معاصر
:
💌 t.me/HidenChat_Bot?start=113357248
Download Telegram
Forwarded from علی مقدم
شد شامشان ز کوفه بتر ، کوفه شان ز شام
ز احوال شام و کوفه شمارم کدامشان؟

#وصال_شیرازی
دیدم که دیدن رخت از دور بهتر است
صحبت گذاشتم زِ تماشائیان شدم ...
#محتشم_کاشانی
ما را نگهِ چشمِ تو از چشمِ تو خوشتر
بادام ، صفایِ گُل بادام ندارد ...
#صامت_اصفهانی
تیره روزیم ، ولی شب همه شب می‌سوزد
شمع کافوری مهتاب به ویرانهٔ ما .....
#صائب_تبریزی
خاکسترِ وجودِ مرا گر دهی به باد
از اشتیاق رو به رهِ کربلا کند ...
#زمانی_یزدی
مستی عشق تو را هشیاری از دنبال هست
برنمی‌خیزد زِ خواب آن سر که بالینش تویی
#فروغی_بسطامی
راندی از خویشم و من مردن خود را دیدم
کاش تشییع من اینقدر غریبانه نبود ...
#فاضل_نظری
#یارقیه‌جان 🖤
ای روشن از فروغ تو ویران سرای شام
چون شمع آتشم مزن از خوش‌زبانی‌ات
#حبیب‌الله‌چایچیان
بسیار گذشتی که نکردی سوی ما چشم
یک دم ننشستم که به خاطر نگذشتی
#سعدی
شب که از سوز درون چون شمع می‌افروختم
دیگران روی تو می‌دیدند و من می‌ســــوختم
#درویش_دهکی
زمزم لطف ترا آن تشنه‌ام کز بیخودی
در میان دجله جان می‌داد و خوش می‌گفت آب
#فیاض_لاهیجی
بیدل! به هرکجا رگ ابری نشان دهند
در ماتم حسین و حسن ‌گریه می‌کند
می‌نوازد شیشهٔ ما را فلک امّا به سنگ
#راقم_مشهدی
چرا نسـیم سر زلف در دل شبها
مرا به خاطر آن بی‌وفا نمی‌آرد؟
#صائب_تبریزی
درد دل پوشیده مانی تا جگر پُرخون شود
بِه که با دشمن نمایی حال زار خویش را
#سعدی
در آغوش خیالت جذبه‌ای می‌خواهد این مخمور
که چون آید به خود دست خود اندر گردنت بیند
#محتشم_کاشانی
تا آنکه مگر ره به دهان تو بَرَد دل
عمریست که چون خالِ لبت گوشه‌نشین است
#صغیر_اصفهانی
جای دل در سینه‌ی صدپاره دارم آتشی
شعله را چون گُل درون پیرهن پیچیده‌ام
#رهی_معیری
ما تشنگان زِ شیشه می آب می‌خوریم
چون این فرات بسته شود ، کربلای ماست
#طغرای_مشهدی
تا به کنار بودیَم بود به جا قرار دل
رفتی و رفت راحت از خاطر آرمیده‌ام
#رهی_معیری