تنها به شوق لمس شما ابر بی‌امان
یک شهر را به وسعت باران نَمور کرد
#سیدحمیدرضابرقعی

به رودی خشک می‌مانم که جامانده‌ست از دریا
#سیدحمیدرضابرقعی

من استغفار کردم از نگاه تو ، نمی‌دانم
اجابت می‌شود این توبه‌کردن‌های با اکراه
#سیدحمیدرضابرقعی

دوباره راه مرا نیمه‌های شب بستند
خدا به خیر کند چشم‌های او مستند
#سیدحمیدرضابرقعی

من آن انار که با دست یک فرشته‌ی مغرور
از این بهشتِ خزان دیده چیده می‌شوم امشب
#سیدحمیدرضابرقعی

و شاید من سر از کاخ عزیزی در می‌آوردم 
اگر تشخیص می‌دادم چو یوسف راه را از چاه
#سیدحمیدرضابرقعی

نسیمی آشنا از سوی گیسوی تو می‌آید
نفس‌هایم گواهی می‌دهد بوی تو می‌آید‌
#سیدحمیدرضابرقعی

شبی در عرش از تسبیح او افتاد یک دانه
از آن دانه بهشت آغاز شد ریحانه ریحانه
#سیدحمیدرضابرقعی

نگاه کن! که نگاهت روایت فتح است
سپاه چشم تو کرده است فکه را مجنون
#سیدحمیدرضابرقعی