عتباتِ کلمات
1.83K subscribers
66 photos
34 videos
75 links
بسكه‌ دايم‌ حبّ اهل‌ بيت‌ دست ‌آويز ماست
در پی تسبيح‌ خاك‌ كربلا افتاده‌ایم ...

#فانی_كشميری
🔍اشعار کهن ، معاصر
:
💌 t.me/HidenChat_Bot?start=113357248
Download Telegram
چه جای صحبت سال و مه و بهار و خزان؟
که دل گرفته‌ام از روزگار دور از تو ...
#حسین_منزوی
چشماتو وا کن که سحر، تو چشم تو بیدار بشه
صدام بزن که از صدات، باغ دلم باهار بشه ...
#حسین_منزوی
آهای تو که یه «جونم»ت ،هزار تا جون‌ بها داره
بکُش منو با لبی که بوسه‌شو خون‌ بها داره ...
#حسین_منزوی
به خویش هم نتوانم گریخت ، از تو که عیب است
زِ آشناتری اکنون به آشنا ، بگریزم ...
#حسین_منزوی
با که خواهی باز کرد این در که بر من بسته‌ای؟
بر که خواهی بست دل را چون زِ من برداشتی؟
#حسین_منزوی
عتباتِ کلمات
#یارضاجان 🏴 به بام انس تو خو کرده‌ام چون کفتر جلدی که از هر گوشه‌ای پَر وا کنم پیش تو می‌آیم #حسین_منزوی
خورشیدِ من! برای تو یک ذرّه شد دلم
چندان که در هوای تو از خاک بگسلم
دل را قرار نیست مگر در کنارِ تو
کاین‌سان کِشد به سوی تو منزل به منزلم
#حسین_منزوی
خوش‌باد اگر که من تو شوم تا تو من شوی
عریان شوم زِ خود که توام پیرهن شوی ...
#حسین_منزوی
جدا از این من و ما و رها زِ چون و چرا
کسی نشسته در آنسوی ماجرا که تویی
#حسین_منزوی
عشق اگر نمی‌دَرَد پرده‌ی حائل از خِرد
عقل چگونه می‌بَرد پی به لطيفه‌های تو ؟
#حسین_منزوی
همه باغِ دلم آثار خزان دارد ، کو ؟
آن که سامان بدهد این همه ویرانی را
#حسین_منزوی
دورباد از تو دَمِ سردِ خزانم، کامروز
برگ‌ریزانِ من، آغاز گل‌افشانی توست
#حسین_منزوی
ما نیمه‌های ناقص عشقیم و تا هست
از نیمه‌های خویش دور افتادگانیم
#حسین_منزوی
با من بمان و سایه‌ی مِهر از سَرم مگیر
من زنده‌ام به مهرِ تو ای مهربان من
کی می‌رسد زمان عزیز یگانگی ؟
تا من از آن تو شوم و تو از آن من
#حسین_منزوی
آن دَم که بوسه دادی چشمِ مرا ، نگفتم
چشمم مبوس ای یار، کاین دوری آورد بار؟
#حسین_منزوی