عتباتِ کلمات
1.86K subscribers
66 photos
34 videos
75 links
بسكه‌ دايم‌ حبّ اهل‌ بيت‌ دست ‌آويز ماست
در پی تسبيح‌ خاك‌ كربلا افتاده‌ایم ...

#فانی_كشميری
🔍اشعار کهن ، معاصر
:
💌 t.me/HidenChat_Bot?start=113357248
Download Telegram
یا رب امان دِه تا بازبیند
چشمِ محبّان روی حبیبان
#حافظ
به نوبت تو چنان تنگ گشته روزیِ عمر
که بوسه‌ای نتوان خواست از لب و دهنت
کسی چگونه تو را تنگ در بغل گیرد
که آب می‌شود از شرمِ پیرهن بدنت
#مشرقی_مشهدی
طبعم افسرده شد از فکر، حریفی خواهم
که کُند گرم به یک بیتِ گلوسوز مرا ...
#قدسی_مشهدی
زِ بس در هر دیاری یارِ دورافتاده‌ای دارم
به هر سو می‌پرد مرغی، زِ من مکتوب می‌خواهد
#سلیم_طهرانی
پیرهن می‌بدرم دم به دم از غایت شوق
که وجودم همه او گشت و من این پیرهنم
#سعدی
در گردنِ هزار تمنّا فکنده‌ای
ای شیخ شهر، دستِ زِ دنیا کشیده را
#کلیم_کاشانی
🤍
عشقت گرفته از دلِ ما اختیار را ...
#حسین_دهلوی
تا خود کجا رسد به قیامت نمازِ من
من روی در تو و همه‌ کَس روی در حجاز
#سعدی
🤍
صد قرصِ قمر کرد طلوع از دل "طالب"
اما همه از شعشعه‌ی رویِ تو گم شد
هنوز دوست نمی‌دارمت مگر به تمامی؟
که عشق را همه جان دادن است اوج و نهايت
#حسین_منزوی
#صلی‌الله‌علیک‌یااباعبدالله
به شوق گوشه‌ی چشم تو غوغایی‌ست در عالم
طبیبی چون تو را هر گوشه می‌خوانند بیماران
#سجاد_سامانی
تا مباد از پیشِ من بر هم خورد بازار ابر
گریه کمتر می‌کنم روزی که باران می‌شود
#قدسی_مشهدی
به سعیِ دیده نتوان جُست، راهِ راست را زیراک
میانِ حق و باطل اختلافی نیست در منظر ...
#حسین_جنتی
زِ دل تا لب رهِ گفتار را از گریه می‌بندم
که می‌ترسم حدیث عشقت از لب بر زبان آید
#کلیم_کاشانی
تو کمان‌کشیده و در کمین، که زنی به تیرم و من غمین
همهٔ غمم بود از همین، که خدا‌نکرده خطا کنی ...
#هاتف_اصفهانی
هرگز کسی زِ صحبت ما روزِ خوش ندید
تا شمع پا نهاد در این خانه، خون گریست
#مشرقی_مشهدی
چنان رسوای عالم گشته‌ام در عشقبازی‌ها
که گر آیم به خاطر یار را، آوازِ پا دارم ...
#حزین_لاهیجی
جوانی خود مرا تنها امید زندگانی بود
دگر من با چه امیدی توانم زندگانی کرد
#شهریار