خوشم که شعله آهم به دوزخت کشد امّا
چه می‌کند به تو دوزخ که خود بهشت برینی
#شهریار

گوشِ مرا زِ نغمه‌ی شادی نصیب نیست
چون جویبار ساخته‌ام با نوای اشک ...
#رهی_معیری

خیالت ساده‌دل‌تر بود و با ما از تو یکروتر ...
#شهریار

ما را غلط به لشکر اصحاب فیل کرد
از دور دید کعبه چو کوهِ گناهِ ما ...
#صائب_تبریزی

دارم امید عفوْ گَرَم هست صد گناه
بر اعتماد آنکه مرا پیشوا علی‌ست
#ابن‌یمین

نمی‌دانم شهادتگاه شوق کیست این وادی
که رفتنهای خون بسمل اینجا کاروان دارد
#بیدل_دهلوى

برم پناه به کم‌طاعتانِ دردی‌نوش
ازین نمازگزارانِ جانماز به‌ دوش

#تشبیهی_کاشی
📚 کاروان هند

#صلی‌الله‌علیک‌یااباعبدالله
نهاده خلق حرم سوی کعبه روی عبادت
من از میان همه روی دل به سوی تو کردم
#جامی

ما پراکندگان مجموعیم
یار ما غایب است و در نظر است
#سعدی

از یاد غیر، آتش غیرت به ما زدی
قربان شیوه‌های تو نامهربان روم
#حزین_لاهیجی

غیر از خدا که هرگز در فکر او نبودی
هر چیز از تو گم شد ، وقت‌ِ نماز پیداست
#صائب_تبریزی

دیگران از دوری ظاهر اگر از دل روند
ما زِ یاد همنشینان در مقابل می‌رویم
#صائب_تبریزی

جمال شخص نه چشم است و زلف و عارض و خال
هزار نکته در این کار و بار دلداریست ...
#حافظ

ما سبکروحان لباسی از هوا پوشیده‌ایم
می‌کِشد هرکس نفس، دارد به کف ‌دامانِ ما
#شوکت_بخارایی

به هزار خنجرم ار عیان، زند از دلم رَوَد آن زمان
که نوازد آن مه مهربان، به یکی نگاه نهانیم ...
#هاتف_اصفهانی

بنگر که خلق را به که داد و چگونه گفت
روزی که خطبه کرد نبی بر سر غدیر

دست علی گرفت و بدو داد جای خویش
گر دست او گرفت تو جز دست او مگیر

#ناصرخسرو

شهری به تیغ غمزه خونخوار و لعلِ لب
مجروح می‌کنی و نمک می‌پراکنی ...
#سعدی

هیچ تعریفی تو را زین بِه نمی‌دانم که شد
در تو پیدا گوهر پاک امیرالمؤمنین ...
#صائب_تبريزی