خوش آن‌که باده بنوشد به روی چون ماهش
پس از پیاله ببوسد دهانِ دل‌خواهش ...
#فروغی_بسطامی

آن در که جبرئیل امین بود خادمش
اهلِ ستم به پهلوی خیرالنسا زدند
#محتشم_کاشانی

مباد صبحِ قیامت شفاعتم نکنی
به غیر عاطفه از مادر انتظاری نیست

#یازهرا‌ 🏴
من از ضریح زلف تو حاجت گرفته‌ام ...
#محمد_سهرابی

#صلی‌الله‌علیک‌یااباعبدالله
یک دَم نمی‌رود که نه در خاطری ولیک
بسیار فرق باشد از اندیشه تا وصول
#سعدی

تا دل به مهرت داده‌ام در بحر فکر افتاده‌ام
چون در نماز استاده‌ام گویی به محرابم دری
#سعدی

دل‌ گفت به این بی‌کسی آخر تو چه چیزی
گفتم‌ گُلم و دورفکنده‌ست بهارم ...
#بیدل‌_دهلوی

جهان در سرمه خوابید از خیالِ چشمِ فتانت ...
#بیدل

خوابِ پریشان ما قابل تعبیر نیست
شانه مگر بشکند این همه اوهام را
#محمد_سهرابی

نیست یک نقطهٔ بیکار درین صفحهٔ خاک
ما درین غمکده یارب به چه کار آمده‌ایم؟
#صائب_تبریزی

تا دمِ بادِ صبحدم زلف تو می‌زند به هم
جمع چگونه می‌شود حالِ دلِ مُشوَّشان
#فروغی_بسطامی

خطاست اینکه دل دوستان بیازاری
ولیک قاتل عمد از خطا چه غم دارد ؟

سعدی

@tasian53_135

نادیده می‌کنی چو فِتَد دیده بر مَنَت
جانم فدای دیدن و نادیده کردنت ...
#هلالی_جغتایی

نماند از سردمهری‌های دوران در جگر آهم
درختی را که سرما سوخت ، دودش برنمی‌آید
#صائب_تبریزی

بگذار سر به سینه‌ی من تا بگویمت
اندوه چیست ، عشق کدام است ، غم کجاست
#فریدون_مشیری

#صلی‌الله‌علیک‌یااباعبدالله
زِ تربتی که درو کشتهٔ محبّت توست
عجب نباشد اگر بوی جان رسد به مشام
#میلی_مشهدی

زلیخا همتی در عرصهٔ عالم نمی‌یابد
به امید که آید یوسف از چاه وطن بیرون؟
#صائب_تبریزی

تو در کنارِ کسی درنیامدی به خیال
کمر همیشه در آغوشِ پیچ و تاب چراست؟
#کلیم_کاشانی