شرحِ صحیفه‌ی غمِ ما گر مُطوّل است
مَعـذوردار! در شبِ یلدا نوشته‌ایم ....
#صحبت_لاری

زِ نور عاریت ماه چشم پوشیدیم
نگاهبانی شام سیاه خود کردیم
#محمد_قهرمان

بی تماشای تو با اینهمه غمها چه کنم؟
تو نباشی گُل من با شبِ یلدا چه کنم؟
#فرامرزعرب‌عامری

اگرچه شکِ عجيبی به «داشتن» دارم
سعادتی‌ست «تو را داشتن»، که من دارم!
#غلامرضا_طریقی

خوش آنکه در صفِ خوبان نشسته باشی و من
نظر کنم به تو ، نازم به انتخابِ خودم ...‌
#بهجت_دهلوی

هرکس شبی بی‌یار بنشیند شَبش یلداست...
#مهدی_فرجی

رویت ز جنّت آیه‌ای ، مویت زِ شب پیرایه‌ای 
هر صبح رویت سایه‌ای ، از شام یلدا ریخته
#ادیب_الممالک

اَشکی چکانده‌ام به دو خط عُمر مختصر
آتش زدم زِ باب طهارت رساله را
#محمد_سهرابی

من گُنگِ خـواب دیده و عالم تمام کـَر
من عاجزم زِ گفتن و خلق از شنیدنش
#مجدالملک_لواسانی

خواب اگر می‌بَرَدَت حاجت پرسیدن نیست
تکیه فرمای هر آنجا که رضایت باشد....
#خواجوی_کرمانی

بندی به پای دارم و باری گران به دوش
در حیرتم که شُهره به "بی بند و باری"ام..
#غلامرضا_شکوهی

تا ببیند باز در مستی جهان را چشمِ من
بارها از شیشه‌ی مشروب عینک ساختم....
#بنیامین‌دیلم‌کتولی

چنان موافـق طَبـــع منی و در دلِ من
نشسته‌ای که گمان می‌برم در آغوشی
#سعدی

گر چه از آغوش تو سهمی ندارم جز خیال
بوی گیسوی تو را می جویم از پیراهنَم ...
#فاضل_نظری

شهر را گشتم که مانند تــو را پیـدا کنم
هیچ‌کس حتّی‌شبیهت نیست،فوق‌‌العاده‌ای
#سجاد_سامانی

هر گوشه صد مسیح در احیای خلق و من
زآن غمزه عمرهاست که بِسمل فتاده‌ام ...
#طالب_آملی

نامی ندارد آن کمر از لُطف و نازکی
مویی‌ست بَس ضعیف که نامش کمر شده‌ست
#طالب_آملی

جواب کن به جز مرا ، صدا بزن شَبی مرا
و جای تازه باز کن میان زندگانیت ..‌
#کاظم_بهمنی

آغوش تو برای زمستانِ من بس‌ است
من زیر ِبار هیچ بهاری نمی‌روم ...
#فرامرزعرب‌عامری

‌عیسی دَمی کُجاست که اِحیای ما کُند ...
#حافظ