ﭘﻨﺒﻪ ﺭﺍ ﮔﻔﺘﻢ ﭼﻪ ﺷﺪ ﭼﻮﻥ ﮔﻞ ﺷﮑﻔﺘﯽ؟ﮔﻔﺖ:ﺩﻭﺵ
خوﺍﺏ ﺩﯾﺪﻡ ﺑﺮ ﺗﻦ ﻣﺤﺒﻮﺏ ﭘﯿﺮﺍﻫﻦ ﺷﺪﻡ...!
#حسین_جنتی

چو سؤالِ بوسه کردم به کرشمه گفت با من :
"تو نه مردِ این حدیثی،فإذا فَرَغتَ فانصَب"
#اثیرالدین_اخسیکتی

کلفت نقاب عافیت غنچه می‌درد
ترسم فشار دل ‌کند از هم جدا لبم
#بیدل

مرنج چشم اگر از تو برنمی‌دارم
که آرزوی تو بسیار بوده‌ است مرا
#میلی_مشهدی

بنشین به ‌‌جای خویش که تا ایستاده‌ای
پیش تو از ادب ننشیند غبار ما
#طالب_آملی

گر نیست هستی‌ام ز تو چون عکس، پس چرا؟
وقتی که دورم از تو فنایِ مشخصم
#صیدی_تهرانی

به بوی غنچه نسبت کرده‌ام طرز کلامت را
زبان برگ گل در عذر این تقصیر می‌خواهم
#بیدل_دهلوی

به خواب هم نکنم ترکِ گرد او گشتن
که بالش از پَرِ پروانه زیر سر دارم
#حکیم‌الملک_شهرت

گذاریدَم همانجایی که میرَم بر مداریدَم
نمی خواهم که بر دوشِ کسی باری زِ من باشد
#وحشی_بافقى

که گفته است که عاشق ز یار بوسه نخواهد؟
غلط رسیده به عرضت، چرا نخواسته باشد؟
#میرزا_ابراهیم_ادهم

داریم خنده بر لب و کوهِ غمی به ‌دل
چون مطربِ عروسیِ ماتم‌رسیده‌ایم
#وحید_قزوینی

میان این‌همه یاری که در کنار من است
فقط "غم" است که با من کنار می‌آید
#یاسر_قنبرلو

سری در جیب شک بردم فرو، وآندم که برکردم
یقین عالمی بر باد رفت از هول تردیدم...
#علی_اکبر_یاغی_تبار

یک‌ لحظه بی‌ وضو نبوَد شیخِ شوخ‌ چشم
نفسِ یزید دارد و وسواسِ بایزید..
#سالک_قزوینی

گریه کردم در غمت؛ چشم جهانی خیره ماند...
پس نمای چشم با آیینه کاری بهتر است!
#حسین_دهلوی

از روزگارِ خویش ندانم جز این قَدَر
خوابم زِ یاد رفته و تعبیرم آرزوست!
#اقبال_لاهورى

طفلِ اشکم آنچنان عادت به دامن کرده است
کز کنارم راستْ تا دامانِ محشرْ می‌رود...
#کلیم_کاشانی

به‌قدر التفات مِهر، دارد ذره پیدایی
به یادت گر نمی‌آیم، یقینم شد که من رفتم
#بیدل_دهلوی

کهنه‌سازی از نوا افتاده‌ام، در گوشه‌ای
بوسه بر دستت زنم گر در فغان آری مرا
#محمد_قهرمان

هرچند این که سخت شکستی دل من است
غمگین مشو! که شیشه برای شکستن است
#حسین_دهلوی

‏احوال ما دگرگون از جز و مدِّ مستی‌ست
گاهی چراغ شامیم، گه شمعِ صبحگاهیم
#کلیم_کاشانی