عتباتِ کلمات
1.5K subscribers
63 photos
31 videos
69 links
بسكه‌ دايم‌ حبّ اهل‌ بيت‌ دست ‌آويز ماست
در پی تسبيح‌ خاك‌ كربلا افتاده‌ایم ...

#فانی_كشميری

🔍اشعار کهن ، معاصر


https://t.me/HarfinoBot?start=7fcaf017e5c4be3
🕊 سخن بگو و بفرما 👆🏻🧕🏻
Download Telegram
جوانی خود مرا تنها امید زندگانی بود
دگر من با چه امیدی توانم زندگانی کرد
#شهریار
قربانِ دل شَوَم که جز اندیشهٔ تو را
در سینهٔ شکستهٔ خود جا نمی‌دهد
#فغفور_لاهیجی
نامِ من هر که بَرَد باعث بدنامی توست
رفتم از خاطر خَلقی که تو از یاد روی
#نادم_لاهیجی
گر بیخود آمدیم به کوی تو، عذر نیست
فرصت نیافتیم که خود را خبر کنیم
#اوجی_نطنزی
اگر مُردن نبودی زندگی با ما چه‌ها کردی ...
#کلیم_کاشانی
#صلی‌الله‌علیک‌یااباعبدالله
چشمم زِ عین بی‌بصری مانده بی‌نصیب
زان خاک در که سرمهٔ اهل بصیرت است
#محتشم_کاشانی
زِ انگشتم شمیم غنچه‌ی فردوس می‌آید
نمی‌دانم سحر بند گریبان که وا کردم ...
#طالب_آملی
کسی یا رب مبادا پایمال رشک همچشمی
حنا چندان که بوسد دستِ او خون می‌کند ما را
#بیدل_دهلوی
بی‌دیده راه گر نتوان رفت پس چرا
چشم از جهان چو بستی از او می‌توان گذشت
#کلیم_کاشانی
خوش‌آن‌زمان که درآید برون زِ مکمن غیب
شود جهان همه از یُمن مَقدمش چو جَنان
#وفایی_شوشتری
برای دیدن آن خوب ، آن خجسته‌ی مطلوب
چقدر باید از این روزهای بد بشمارم ؟

#حسین_منزوی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شفای من، درون خانه‌ای زِ خانه‌های شهر نیست
شفای من درون قلب عابران چار راه نیست
شفای من درون ابرهای روی کوه‌هاست
شفای من درون برف‌هاست
#رضا_براهنی
مشّاطگان به لاک فرو می‌روند اگر
آلوده‌ی مداد کنی چشم ماه را ...
#معنی_زنجانی
فدایش تا نکردم جانِ محنت‌ دیده‌‌ی خود را
ندانستم که می‌‌آید به کاری، زندگانی هم ...
#عالی_شیرازی
خون شد دلم، که نیست یکی با زبان دلت
باید تو را زبانِ دگر یا دلِ دگر ...
#آذر_بیگدلی
بوسید لبِ ساغر و ته‌جرعه به من داد
یعنی که ببین بوسه به پیغام همین است
#عالی_شیرازی
از الفتِ رفیقان با بی‌کسی بسازید
کس هم‌عنانِ کس نیست، از مرگ امتحان شد
#بیدل_دهلوی
#صلی‌الله‌علیک‌یااباعبدالله
هنوز نقش وجود مرا به پرده‌ی هستی
نبسته بود زمانه،‌ كه دل به مهر تو بستم
#مهرداد_اوستا
صد عُقده، زهدِ خشک به کارم فکنده بود
ذکرش به خیر باد که تسبیحِ من گسیخت
#صائب_تبریزی
‏بال پریدنم اگر هدیه نمی‌دهی دگر
‏می‌شکنی زِ من چرا پای دویدن؟ این مَکُن
#حسین_منزوی
صد صبح رستخیز به یادِ نگاه تو
از بادهٔ شبانهٔ ما جوش می‌زند ...
#اسیر_شهرستانی