میان عینک و چشم امتیاز آزرم است
زِ شیشه کم بود آن دیده کز حیا خالی‌ست
#قصاب_کاشانی

زبان گر یک نفس خامش کنم، دل می‌کُند یادت
گر از یادت دمی غافل شوم از دل زبان رنجد
#حزین_لاهیجی

هر جزوم از شکسته‌دلی موج می‌زند
من شیشه ریزه‌ام حذر از پای‌مالی‌ام
#بیدل‌_دهلوی

زِ خط بر مصحف حُسنت فزون شد رغبت دل‌ها
که با اِعراب طفلان خوب‌تر خوانند قرآن را ...
#فضولی_بغدادی

سوال کردی و گفتی بگو که بُرده دلت را
دلم بده که بگویم جواب مسئله‌ی تو ...
#محتشم_کاشانی

جفا که با من دل‌خسته می‌کنی سهل است
غرض وفاست که با مردمِ دگر نکُنی ...
#هلالی_جغتایی

#یازهرا ✨🌸
پاکی تو و زِ پرده عزّت تو را ندید
جز دیده‌های پاک، خوشا دیده‌های پاک
#جامی

با صد زبان نداریم یارای شکوه کردن
چون غنچه دل پُر از خون زین ماجراست ما را
#صائب_تبریزى

کرمان🖤

به روزِ واقعه تابوت ما زِ سرو کنید
که می‌رویم به داغِ بلندبالایی ...
#حافظ

#صلی‌الله‌علیک‌یااباعبدالله
همچو شهیدان تنش به خاک نپوسد
هر که به تیغِ غمِ تو یافت شهادت
#اوحدی

همچو شمع آتش‌زبانم لیک وقت عرضِ حال
می‌نشینم منتظر تا گریه راهی وا کند ...
#کلیم_کاشانی

به شهر آوازه‌ی لطفِ تو با هر ناکس افتاده
زِ هر کَس این سخن تا نشنوم ای‌کاش کَر باشم
#آذر_بیگدلی

اُفتاده باش، لیک نه‌چندان که همچو خاک
پامال هر نبهره شوی از فروتنی ...
#رهی_معیری

به دور ما که همه خونِ دل به ساغرهاست
زِ چشم ساقی غمگین که بوسه خواهید چید؟
#هوشنگ_ابتهاج

به گردن گیرم از وی روز محشر خون خلقی را
که ترسم دست غیری آشنا گردد به دامانش
#آذر_بیگدلی

خود را شکفته دار به هر حالتی که هست
خونی که می‌خوری به دلِ روزگار کُن ...
#صائب_تبریزی

پرنده‌ها همه در آسمان غبار شدند ...
#سعید_بیابانکی
✈️🖤

یابد اندر دهر همچون خضر عمرِ جاودان
هر که در آغوش خود یک‌شب تو را تنگ آورد
#طغرل_احراری

یا رب که آبِ میکده از ما دریغ داشت؟
مفتی درین معامله گویا یزید بود ...
#حزین_لاهیجی