عتباتِ کلمات
@Aklmt
1.86K
subscribers
66
photos
34
videos
75
links
بسكه دايم حبّ اهل بيت دست آويز ماست
در پی تسبيح خاك كربلا افتادهایم ...
#فانی_كشميری
🔍
اشعار کهن ، معاصر
:
💌
t.me/HidenChat_Bot?start=113357248
Download Telegram
Join
عتباتِ کلمات
1.86K subscribers
عتباتِ کلمات
از تنگدلی پاس دلِ تنگ ندارم
چندان کشم اندوه که اندوه کَسم نیست
#رهی_معیری
عتباتِ کلمات
خیالت همچو سلطانی ، شد اندر دل خرامانی
چنانک آید سلیمانی ، درون مسجد اقصی ...
#مولوی
عتباتِ کلمات
بر لوح مزارم بنویسید پس از مرگ
کای وای زِ محرومی دیدار و دگر هیچ
#عرفی_شیرازی
عتباتِ کلمات
#صلیاللهعلیکیااباعبدالله
در آتش عشق تو اگر مست نسوزیم
سوزانده شدن باد سزای همهی ما
#فاضل_نظری
عتباتِ کلمات
روز وصلش باید از شرم آب گردیدن که ما
در فراقش زندگی کردیم و جانی داشتیم
#بیدل_دهلوی
عتباتِ کلمات
سرو قدی کو که آید جا در آغوشم کُند
یاد عمر رفته از خاطر فراموشم کُند
#سیدای_نسفی
عتباتِ کلمات
با تیرهدلی کَس نشود مَحرم چشمش
ای سُرمه چرا حلقه بر این در زدهای باز
#بیدل_دهلوی
عتباتِ کلمات
✈️
🖤
عتباتِ کلمات
Forwarded from
دلشدگان
به دنبال کسی جامانده از پرواز می گردم...
Ps752
🖤
عتباتِ کلمات
هر چه از دل میخورم از روزیام کم میکنند
در حریم سینهی من دل نبودی کاشکی ...
#صائب_تبریزی
عتباتِ کلمات
شوریده روزگار و پراکنده خاطریم ...
#کمال_خجندی
عتباتِ کلمات
تا به چند از لبِ میگون تو ای بیانصاف
روزی ما لب خمیازه مکیدن باشد؟
#صائب_تبریزی
عتباتِ کلمات
خواهی که به طبعت همه کَس دارد دوست
با هرکه دراوفتی چنان باش که اوست ...
#سعدی
عتباتِ کلمات
در دل تنگم خموشی میکند انبار حرف
مَحرمی کو تا بگویم اندک از بسیار حرف
#فیض_کاشانی
عتباتِ کلمات
از حجاب عشق نتوانیم بالا کرد سر
در تماشاگاه لیلی بید مجنونیم ما ...
#صائب_تبریزی
عتباتِ کلمات
آمدمت که بنگرم باز نظر به خود کنم
سیر نمیشود نظر بس که لطیف منظری
#سعدی
عتباتِ کلمات
تسلّیبخش طفلان نیست جز نزدیکی
مادر
نباشد عیب ، دور از مردمک ، بیتابی اشکم
#طغری_مشهدی
عتباتِ کلمات
سراسر جمله عالم پُر زنانند
زنی چون
فاطمه
خیرالنّسا کو ؟
سراسر جمله عالم پُر شهیدست
شهیدی چون
حسینِ
کربلا کو ؟
#سنایی
عتباتِ کلمات
زِ گاهواره تسلیم کُن سفینهٔ خویش
میان بحر بلا در کنار
مـــــــادر
باش
#صائب_تبریزی
عتباتِ کلمات
#مادر
هنوز یاد تو سرمایهی حیات من است ...
💔
عتباتِ کلمات
دو آتشهست سرشکم زِ سوز سینهٔ من
گرفتهاند در این باغ از گلاب گلاب ...
#محمد_سهرابی