عتباتِ کلمات
1.84K subscribers
66 photos
34 videos
75 links
بسكه‌ دايم‌ حبّ اهل‌ بيت‌ دست ‌آويز ماست
در پی تسبيح‌ خاك‌ كربلا افتاده‌ایم ...

#فانی_كشميری
🔍اشعار کهن ، معاصر
:
💌 t.me/HidenChat_Bot?start=113357248
Download Telegram
شمیم وحشی گیسوی کولی‌ات نازم
که خوابناک‌تر از عطرهای صحرایی است
مجال بوسه به لب‌های خویشتن بدهیم
که این بلیغ‌ترین مبحث شناسایی است
#حسین_منزوی
بسته‌ام از جهانیان بر دلِ تنگِ من دری
تا نکُنم به هیچکس گوشهٔ چشم خاطری
#سعدی
چو دلبری کنی آغاز من نخست دَهَم دل
ولی تو سنگدل اوّل دلِ رقیب ستانی
#محتشم_کاشانی
زِ سوز سینه کبابم ، زِ سیل دیده خرابم
تو شمع بزم کسانی و من در آتش و آبم
#هلالی_جغتایی
تا در سر زلفش نکنی جانِ گرامی
پیشِ تو حدیثِ شبِ یلدا نتوان کرد
#خواجوی_کرمانی
هنوز با همه دردم امید درمانست
که آخری بود آخر شبان یلدا را
#سعدی
کباب لذّت خاموشی‌ام از گفتگو بَس کن
بهم آوردن لبها به یادم می‌دهد بوسی
#بیدل_دهلوی
#صلی‌الله‌علیک‌یااباعبدالله
شادم به مرگ خود که هلاک تو می‌شوم
با زندگی خوشم که بمیرم برای تو
#صائب_تبریزی
جمالت را نمی‌بینم
خیالت می‌کُشد امّا
#یازهرا 🏴🕯
ای فُلک عاشقی زِ چه پهلو گرفته‌ای
ای بحر عشق از چه به غم خو گرفته‌ای
تاريک شد دو چشم علی بی‌طلوع تو
چندی‌است از عزيز دلت رو گرفته‌ای
#محمد_سهرابی
زمستان پوستین افزود بر تن کدخدایان را
ولیکن پوست خواهد کَند ما یکلا قبایان را
#شهریار
از بسکه بی‌تو شب همه شب گریه می‌کنم
شرمنده‌ام زِ دیده شب‌‌زنده‌دار خویش ...
#اهلی_شیرازی
ما خرابیم و طبیب دگرانست مسیح ...
#محتشم‌_کاشانی
کَس دل نمی‌دهد به حبیبی که بی‌وفاست
اوّل حبیبِ من به‌ خدا بی‌وفا نبود ...
#شهریار
#یازهرا‌ 🏴
جارو نکن عزیز من این خانه را به زور
بر دامنت نگیر دو دردانه را به زور
بگذار موی دخترمان را چنان که هست
دستت نگیر فاطمه‌جان شانه را به زور
بنشین کنار بی‌کسی‌ام چون نمی‌شود
آباد کرد خانه‌ی ویرانه را به زور
پژمرده‌ای و از همه‌ی اسم‌های تو
یادآور است روی تو "ریحانه" را به زور
مردی که کنده بود در قلعه را زِ جا
وا می‌کند پس از تو در خانه را به زور
ساقی پُر است جامِ نفس بعد فاطمه
دیگر نزن تعارف پیمانه را به زور ...
#حسین_زحمتکش
رفت از دار فنا بشكسته دل آزرده تن
آن كه بُد آزردنش ايذاء ختم‌الانبياء

#وحید_خراسانی
اَللّهُمَّ صَلّ عَلی
فاطمَة وَ اَبیها
وَ بَعْلِها وَ بَنیها
وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها
بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِهِ عِلْمُکَ ...♡
کوه طاقت بودم امّا تا فراقت رو نمود
هر سرِ مویم تو گوئی تیشه فرهاد داشت
#کلیم_کاشانی
غلامِ مردمِ چشمم که با سیاه‌دلی
هزار قطره بِبارَد چو دردِ دل شِمُرَم
#حافظ
چون صبح زندگی را هرکس دَمی شمارد
هرگز جدا نسازد از خویشتن کفن را ...
#تأثیر_تبریزی