ما پیروان مکتب آل محبّتیم
دلدادگی‌ست مذهب ما یا علی مدد
#فاضل_نظری

سوز دل ، اشک روان ، آه سحر ، ناله شب
این همه از نظر لطفِ شما می‏‌بینم ...
#حافظ

دارم عقیقِ صبر به زیر زبانِ خویش
مانند خضر ، تشنهٔ آب بقا نیَم ...
#صائب_تبریزی

#صلی‌الله‌علیک‌یا‌اباعبدالله
دور از بهشتِ روی تو در دوزخِ غمم
هر موی من زِ آتش عشقت زبانه‌ایست
#اهلی_شیرازی

گشاده‌روی به هر در شدم چو آینه ، لیک
چو پشتِ آینه از کَس نیافتم رویی ...
#قدسی_مشهدی

سرم از خدای خواهد که به پایش اندر افتد
که در آب مُرده بهتر که در آرزوی آبی ...
#سعدی

به ما سرتاسر هر هفته می خوردن شگون دارد
نمی‌باشد تفاوت شنبه و آدینه عاشق را ...
#قصاب_کاشانی

شب وعده داد مست و بِرَه دیده دوختم
دل ساختم کباب و نیامد بسوختم ...
#اهلی_شیرازی

گر زِ هفت آسمان گزند آید
راست بر عضو مستمند آید
#سعدى

دوش می‌گفت که خونت شبِ دیگر ریزم
امشب امید که یاد از سخن دوشش باد
#هاتف_اصفهانی

یک جو وفا ندیدم از روی خوب هرگز
دیدم تمام هر کس این دارد آن ندارد
#هاتف_اصفهانی

رفت و نرفته نکهت گیسوی او هنوز
غرق گُل است بسترم از بوی او هنوز
#رهی_معیری

در دیر بوالفضولیم ، در کعبه ناقبولیم
یارب شکست دل کن محرابِ معبد ما
#بیدل_دهلوی

شراب تلخ می‌خواهم که مردافکن بود زورش
که تا یک دم بیاسایم زِ دنیا و شر و شورش
#حافظ

گشته‌است در میانه‌روی عمرِ ما تمام
ما از پلِ صراط همین جا گذشته‌ایم
#صائب_تبریزی

چو گُل ‌در وقتِ پیری می‌کشی خمیازه‌ی حسرت
مکُن ای غنچه صرفِ خواب شبهای جوانی را ...
#بیدل_دهلوی

به اندک روی گرمی ، پشت بر گُل می‌کُند شبنم
چرا در آشنایی اینقدر کَس بی‌وفا باشد؟ ...
#صائب_تبریزی

#صلی‌الله‌علیک‌یا‌اباعبدالله
سر مویی نظر آخر به کرم با ما کُن
ای که در هر بُنِ موییت دل مسکینیست
#سعدی

نشسته‌ایم و به یادت کشیم خط به زمین
زنیم شانه به گیسوی انتظارکشی ...
#اشرف_مازندرانی

یک ذرّه مانده بود زِ من در شب فراق
آن ذرّه هم بر آتش هجران سپند بود
#هلالی_جغتایی

یک بزم را ببوی سخن مست می‌کنم
چون شیشه هر کجا که سرِ حرف وا کُنم
#کلیم_کاشانی