یاد آن عهد که دل در خم گیسوی تو بود
شبِ من موی تو و روزِ خوشم روی تو بود
#صائب_تبريزی

جهان تاریک شد در دیده‌ام تا بُرقع افکندی
که عالم تار گردد چون تمامِ ماه می‌گیرد ...
#تأثیر_تبریزی

#یازهرا 🏴
از آن به دیده ما در حجاب خواهد ماند
که چشم را نزند آفتابِ مدفن او ...
#غلامرضا_شکوهی

#صلی‌الله‌علیک‌یا‌اباعبدالله
نمی‌کشیم سر از آستان خانه تو
کجا رویم ، سر ما و آستانه تو ...
#هلالی_جغتایی

شعله‌ها در دل است و لب خاموش
دوزخی آرمیده را مانم ...
#مسیح_کاشانی

هر شب و روزی که بی‌تو می‌رود از عمر
بر نفسی می‌رود هزار ندامت ...
#سعدی

سوگوارانیم و کاری برنمی‌آید جُز آه ... 🥀
#حامد_عسکری

۱۷۶ 🖤🕊

انگشت نمای خَلق بودن
زشت‌ست ولیک با تو زیباست
#سعدی

مرو به خواب که خوابت زِ چشم برباید
گرَت مشاهده خویش در خیال آید ...
#سعدی

چون لفظِ بر زبان ، که پرید از حضورِ ذهن
هم نیستیم خاطرِ او ، هم مزاحمیم ...
#سجاد_شهیدی

اسلام و کفر ، موى سیاه و سفیدِ توست
چون لفّ و نشر موى تو هر شب مشوّشم
#حسین_زحمتکش

غمگین نیَم که خلق شمارند بد مرا
نزدیک می‌کند به خدا دستِ رد مرا
#صائب_تبریزی

درین چمن که گُلی در بغل بود همه را
چو غنچه چند کُنم من به خود هم‌آغوشی
#سلیم‌_تهرانی

زِ بس چون غنچه از پاسِ حیا سر در گریبانم
نگاهِ من به چشم آن سهی بالا نمی‌افتد ...
#رهی_معیری

همچو چنگ ار به کناری ندهی کام دلم
از لبِ خویش چو نی یک نفسی بنوازم
#حافظ

از تنگی دل است که کم گریه می‌کنم
مینای غنچه زود نریزد گلاب را ...
#صائب_تبریزی

#صلی‌الله‌علیک‌یا‌اباعبدالله
ما چو قدر وصلت ای جان و جهان نشناختیم
لاجرم در بوتهٔ هجران تو بگداختیم ‌‌‌..‌‌.
#عراقی

زِ بس محرومی‌ام زان شاخِ گُل افزوده ، می‌ترسم
زِ بار نااُمیدی بشکَند شاخ تمنّایم ...
#قدسی_مشهدی

خوش آنکه گیرم ، تنگش در آغوش
بر گردن او ، دستم حمایل ...
#مشتاق_اصفهانی

پریشان روزگارم ، اشک غم پرورد را مانم
#بیدل