عتباتِ کلمات
@Aklmt
1.74K
subscribers
66
photos
34
videos
75
links
بسكه دايم حبّ اهل بيت دست آويز ماست
در پی تسبيح خاك كربلا افتادهایم ...
#فانی_كشميری
🔍
اشعار کهن ، معاصر
:
💌
t.me/HidenChat_Bot?start=113357248
Download Telegram
Join
عتباتِ کلمات
1.74K subscribers
عتباتِ کلمات
بیا سر در گریبان هم از دنیا بیاساییم
مگر ما را خدا با هم در آن دنیا برانگیزد
#فاضل_نظری
عتباتِ کلمات
خوش آنروزی که چون گویند پیشت حرف مشتاقان
حدیث دردِ من هم از کناری در میان افتد ...
#وحشی_بافقی
عتباتِ کلمات
از سَرم تا نگذرد می کم نگردد رعشهام
همچو ماهی در میان آب خوابم میبرد
#صائب_تبریزی
عتباتِ کلمات
بوسه به پیغام داد و گشت پشیمان
همّت او را ببین و طالع ما را ...
#طغرای_مشهدی
عتباتِ کلمات
دو نگه چون به هم آمیخت همان آغوش است
#جلال_عضد
عتباتِ کلمات
مخالطِ همه کس باش تا بخندی خوش
نه پایبندِ یکی کز غمش بگریی زار ...
#سعدی
عتباتِ کلمات
به هرزه بی می و معشوق عمر میگذرد
بطالتم بس از امروز کار خواهم کرد ...
#حافظ
عتباتِ کلمات
تبِ خواهش تنم را میگدازد ، کو؟ کدام آغوش
حریفِ تا سحرگاهِ گناهم میشود امشب؟
#حسین_منزوی
عتباتِ کلمات
از حرف خود به تیغ نگردیم چون قلم
هر چند دل دو نیم بود حرف ما یکی است
#صائب_تبریزی
عتباتِ کلمات
بخت مرا از تیرگی ، صبح فراق و شام غم
پرورده چون طفل یتیم ، این در کنار آن در بغل
#قدسی_مشهدی
عتباتِ کلمات
روزی که زیر خاک تن ما نهان شود
وانها که کردهایم یکایک عیان شود
#سعدی
عتباتِ کلمات
#صلیاللهعلیکیااباعبدالله
آخر نگهی به سوی ما کُن
ای دولتِ خاص و حسرتِ عام
#سعدی
عتباتِ کلمات
داریم صبر اندک و بیش از شمار شوق
پوشیده نیست از تو قلیل و کثیر ما ...
#کمال_خجندی
عتباتِ کلمات
دم مَزن از عشق اگر ره میدهی بر دیده خواب
#وحشی_بافقی
عتباتِ کلمات
اظهار دوستی زبانی کُند چو خصم
باور کنم محبّتش ، از بس که سادهام
#قدسی_مشهدی
عتباتِ کلمات
عجب صیدی در آن تاریکی شب شد نصیب ما
گره از موی تا وا کرد ، ما بستیم مضمون را
#محمد_عزیزی
عتباتِ کلمات
صد سیل وصل آمده و صد کشت تازه شد
هرگز نبود نشو و نما در گیاهِ ما ...
#نظیری_نیشابوری
عتباتِ کلمات
تب بوسهایم از آن لب ، به غنیمت است امشب
که نه آگهم که فردا ، چه نشسته در کمینم ...
#حسین_منزوی
عتباتِ کلمات
زِ فرط حوصله سر رفتهام چو خم شراب
مرا همیشه دل بیدماغ میفهمد ...
#محمد_سهرابی
عتباتِ کلمات
بر آن سرم که نیاسایم از مشقت راه
روم به شهر دگر چون هلال اول ماه
#وحشی_بافقی
عتباتِ کلمات
نیست بر لوح دلم جُز الف قامت دوست
چه کُنم حرف دگر یاد نداد استادم ...
#حافظ