عتباتِ کلمات
1.86K subscribers
66 photos
34 videos
75 links
بسكه‌ دايم‌ حبّ اهل‌ بيت‌ دست ‌آويز ماست
در پی تسبيح‌ خاك‌ كربلا افتاده‌ایم ...

#فانی_كشميری
🔍اشعار کهن ، معاصر
:
💌 t.me/HidenChat_Bot?start=113357248
Download Telegram
تنم خستی و دل بستی و اندر بند جان هستی
کنون با غير بنشستی و من سر نيز دربازم ...
#اوحدی
دستی که به دست من بپیوندد نیست
صبحی که به روی ظلمتم خندد نیست
#حسین_منزوی
جُز در صفایِ اشک دلم وا نمی‌شود
باران به دامن است هوایِ گرفته را
#شهریار
شب‌ها دو لبِ من به‌ هم از ناله نیاید
تا او همه ‌شب خفته دهن‌ بر‌ دهنِ کیست
#فصیحی_هروی
از بس به کار ما گره افکنده‌اند خَلق
پهلو تهی کنیم زِ بند قبای خویش
#صائب_تبریزی
مرغِ شب با سایه مهتاب اگر سرخوش بُوَد
من خوشم با سایه زلفِ خیال‌انگیزِ او ...
#رهی_معیری
هیچ از این خوبانِ گندم‌گون نصیب ما نشد
ما سیه‌بختان مگر اولادِ آدم نیستیم؟ ...
#ادهم_ترکمان
با ما سری به وصل درآور که گیسویت
در پا از آن فتاد که با ما سری نداشت
#کمال_خجندی
گاه از نگاه و گه زِ تغافل روم زِ دست
مستی‌چنین‌خوش‌است‌و‌خمار‌اینچنین‌خوش‌است
#اسیر_شهرستانی
مایه خوشدلی آن‌جاست که دلدار آن‌جاست
می‌کنم جهد که خود را مگر آن‌جا فکنم
#حافظ
به‌جای فاتحه ، دنبالِ خویش آه گذاشت
کسی‌که بر سرِ خلقِ خدا کلاه گذاشت ‌...
#حسین_جنتی
#صلی‌الله‌علیک‌یااباعبدالله
زِ دوری تا بکی ، ما را چنین مهجور می‌داری؟
#هلالی_جغتایی
بیا سر در گریبان هم از دنیا بیاساییم
مگر ما را خدا با هم در آن دنیا برانگیزد
#فاضل_نظری
خوش آن‌روزی که چون گویند پیشت حرف مشتاقان
حدیث دردِ من هم از کناری در میان افتد ...
#وحشی_بافقی
از سَرم تا نگذرد می کم نگردد رعشه‌ام
همچو ماهی در میان آب خوابم می‌برد
#صائب_تبریزی
بوسه به پیغام داد و گشت پشیمان
همّت او را ببین و طالع ما را ...
#طغرای_مشهدی
دو نگه چون به هم آمیخت همان آغوش است
#جلال_عضد
مخالطِ همه کس باش تا بخندی خوش
نه پای‌بندِ یکی کز غمش بگریی زار ...
#سعدی
به هرزه بی می و معشوق عمر می‌گذرد
بطالتم بس از امروز کار خواهم کرد ...
#حافظ
تبِ خواهش تنم را می‌گدازد ، کو؟ کدام آغوش
حریفِ تا سحرگاهِ گناهم می‌شود امشب؟
#حسین_منزوی
از حرف خود به تیغ نگردیم چون قلم
هر چند دل دو نیم بود حرف ما یکی است
#صائب_تبریزی