بیهوده نیست روی زمینم نهاده‌اند
بارم که روی شانه‌ی عالم زیادی‌ام
#فاضل_نظری

همچنان که برگ خشکیده نماند بر درخت
مایه‌ی رنج تو باشم رفع زحمت می‌کنم
#کاظم_بهمنی

چه کنم دل چو هوای تو کُند شب همه‌شب
سر اگر بی‌‌تو به دیوار غریبی نزنم ...؟
#حسین_منزوی

شاخ خشکیم به ما سردی عالم چه کند
پیش ما برگ و بری نیست که سرما ببرد
#وحشی_بافقی

و شاید من سر از کاخ عزیزی در می‌آوردم 
اگر تشخیص می‌دادم چو یوسف راه را از چاه
#سیدحمیدرضابرقعی

‏حال شبهای مرا بی‌خبری کی داند؟
که شبی روز نکردست به هجران کسی
#هلالی_جغتایی

نیّت به روشنایی چشم شما خوش است
چندان که آفتابِ تمام‌ست فالتان ...
#حسین_منزوی

درون اشکِ من افتاد نقشِ اندامش
به خنده گفت: که نیلوفری زِ آب دمید
#رهی_معیری

بر سینه‌ام گذار سرت را که حس کنم
نازل شده‌ست سوره‌ای از کفر و دین به من
#علیرضا_بدیع

جهان من از گریه‌ات خیسِ باران
تو با سَقف کاشانه‌ی من چه کردی؟
#افشین_یداللهی

#صلی‌الله‌علیک‌یااباعبدالله
چو ذرّه مهر تو از خاک برگرفت مرا
همین بود شرفم ورنه من همان خاکم
#اهلی_شیرازی

تو را هوای به آغوش من رسیدن نیست
وگرنه فاصله‌ی ما هنوز یک قدم است
#فاضل_نظری

نخواهی کاست گر با وصلِ خود بار غم ما را
خدا افزون کند در هجر تو صبر کم ما را
#محمد_قهرمان

کسی ‌که نیک و بد هوشیار و مست بپوشد
خدا عیوب وی از چشم هر که هست بپوشد
#بیدل_دهلوی

امشب ندانم ای بت زیبا چه می‌کنی؟
ما بی‌‌تو خون خوریم ، تو بی‌ما چه می‌کنی؟
#عماد_خراسانی

تو مَبین که خاکم از خستگی و شکستگی‌ها
تو بِخواه تا به سویت زِ هوا سبک‌تر آیم ...
#حسین_منزوی

دشنامِ خلق را ندهم جُز دعا جواب ...
#طالب_آملی

در آرزوی دهان تو بس که دلتنگم
نفس به سینه‌ی من ره بَرَد به دشواری
#بیدل_دهلوی

ای ابر اگر از خانه‌ی آن یار گذشتی
با گریه بزن بوسه به جای همه‌ی ما
#فاضل_نظری

مژگان بهم آوردم و رفتم به خیالت ...
#بیدل

هر نسيمی كه نصيب از گُل و باران ببرد
مي تواند خبر از مصر به كنعان ببرد ...
#حامد_عسکری