ما با امـیدِ صـُبح وصـالِ تو زنـده‌ایم ...
#هوشنگ_ابتهاج

#یاصاحب‌الزمان 🎊
بِشکُف که چتر باز کنی بر سرِ جهـان
ای باغ نرگس ! ای همه چون غنچه در نقاب
#حسین_منزوی

سال ما روزی و مَه ساعتی و هفته دَمی است
عُمر هجریم که در وصلِ تو کم آمده‌ایم .‌‌‌‌..
#طالب_آملی

در انتظار تو تنها چراغ خانه‌ی ماست
که روشن است در این کوچه‌های ظلمانی
#قیصرامین‌پور

چو غنچه گرچه فروبستگی است کارِ جهان
تو همچو بادِ بهاری گره‌گشا می‌باش ...
#حافظ

فکرم به مُنتَهای جَمالت نمی‌رسد ...
#سعدی

کلیم بَخت تو آنگاه می‌شود بیدار
که یار سَر به کنارت نهاده خواب کند
#کلیم_‌کاشانی

در سجده اوفتیم چو بینیم رویِ یار
امروز یڪ نمازِ تماشا قضا کنیم ...
#فصیحی_هروی

اگر چه در دلِ آن سنگ جای ما نشده‌ست
خوشا به من که دلم کاروانسرا نشده‌ست
#سجاد_سامانی

هرکه پا کج می‌گذارد ما دلِ خود می‌خوریم
شیشهء ناموسِ عالم در بغل داریم ما ...
#صائب_تبریزی

شبی به روز بگیرم کمند زُلفت و گویم
بیار بوسه که اِمروز نیست روز مدارا
#اوحدی

از عکسِ تنت جیب قبا آینه‌زار است
پیراهن از اندامِ تو لبریزِ بهار است
#اسیر_شهرستانی

ما نبینیم کسی را که نَبیند ما را ...
#صائب

حاجتِ مشّاطه نيست روی دلارام را ...
#سعدی

به دیده غیرِ تو را ، راه کی توانم داد؟
خیالِ تو چو شب و روز دیده‌بانِ من است
#جامی

بَس حلقه زدم بَر در و حرفی نشنیدم
من هیچ‌کسم یا که درین خانه کسی‌نیست؟
#بیدل_شیرازی

در وصل هم کنار خیالیم چاره چیست؟
#بیدل

خود را به قدرِ وُسع فراموش کرده‌ام
چندین چراغ دارم و خاموش کرده‌ام ...
#حسین_جنتی

هرگز آیا به خواب خواهم دید
یک شبِ دیگر اندَر آغوشت ...؟
#انوری

بیرون میا زِ خانه به هنگامِ نیم‌روز
رشک آیدم که سایه به پابوس می‌رسد
#غالب_دهلوی

به سینه می‌زندَم سر، دلی که کرده هوایت
دلـی که کرده هـوای کرشـمه‌های صدایت
#حسین_منزوی