•✾~🍃🌺🍃~✾•

شبی که عشق تو در سینه‌ام شکوفا شد
درون دیده تکاپوی هفت دریا شد

نشان کشتی دل رفته رفته گم می‌شد
به نام نامی تو بزم عشق برپا شد

سماع پیچش گل‌ها به عرش قد می‌داد
فرشته هلهله زن در صف تماشا شد

تو بودی و من بودم و شراره و فریاد
در اوج شور و شعف سینه نا‌شکیبا شد

به یک اشاره‌ی ابروی تو جهان لرزید
تمام هستی و رخساره‌ات چه زیبا شد

به زیر تابش مهتابیت زدم فالی
که وعده به خورشید گرم فردا شد

پیام آمدنت با نسیم صبح آمد
و قصه‌ی "افسونگر"ی که یک معما شد

شعر: #افسونگر
@Afsoungaram
دکلمه: #افسانه
@yasesefidam

میلاد شب هلهله و مژده‌ی شیرین
رقص زحل و شادی مستانه‌ی پروین

آواز پر قاصدک و خنده‌ی پونه
قدقامت پروانه و شمع و گلِ نسرین

تقویم ورق خورده و خورشید تو سر زد
چشمان جهان روشن از آن ماه بلورین

انگور هزار ساله‌ی شعر و غزل و نور
تن مرمر و قد ململی و ساقه‌ی سیمین

ای حبه‌ی یاقوت و شراب گس شاتوت
چشمان° عسل و لب° شکر و شیره‌ی نوشین

سرسبزترین شعر شمال، نم نم باران
نقشینه‌ی پرنقش تنت، دامن چین چین

میلاد تو میلاد شب عشق و سرور است
میلاد دف و کف زدن و شادی و تحسین

پیشِ قدمت کِل بکشیم‌، مشک ببیزیم
خیرات سرت پخش کنیم سکه‌ی زرین

دلخواهی و دلداری و دلبندی و دلپاک
تو باغ گل لاله و ما حصار و پرچین

میلاد تو فرخنده و میمون و مبارک
شهزاده‌ی "افسونگر" من، جام گلازین

شعر: #افسونگر
@Afsoungaram
دکلمه: #افسانه
@yasesefidam

•✾~🍃🌺🍃~✾•

الا یا ایها الساقی، بده جامی که دلخونم
چرا هر دم نمیبینی، دو چشم خیس جیحونم؟

شعر: #افسونگر
@Afsoungaram
دکلمه: #پریا_نامی

•✾~🍃🌺🍃~✾•

چون عدالت خط بطلان می‌خورد
کره خر جو را دو چندان می‌خورد

یک نفر تا خرخره تپانده است
یک نفر اینجا غم نان می‌خورد

#افسونگر
@Afsoungaram

•✾~🍃🌺🍃~✾•

مهمان هوای اشتیاقم کرده
سرشار ترانه‌های باغم کرده

رُژگونه‌ی گیلاس و تب تابستان
بی طاقت و تاب و داغِ داغم کرده

#افسونگر
@Afsoungaram

🌹صبح تابستونیتون به شادی. 🌹😊

•✾~🍃🌺🍃~✾•

فغان و حسرت غم داره ایران
تب داغ جهنم داره ایران

هجوم شب چرا پایان ندارد؟
دو چشم خیس شبنم داره ایران

#افسونگر
@Afsoungaram

•✾~🍃🌺🍃~✾•

سری بر شانه‌ی غم دارم اینجا
خزان یاس و مریم دارم اینجا

وطن غرقاب اشک و آه و اندوه
گلایل های ماتم دارم اینجا

#افسونگر
@Afsoungaram

•✾🍃🌺🍃✾•

غرق گل یاس و ناز شو اول صبح
یک غنچه‌ی نیمه باز شو اول صبح

تحریرگر الهه ی ناز بنان
طناز و ترانه ساز شو اول صبح

#افسونگر‌

صبح بخیر مهربون‌ها. 🌹

•✾~🍃🌺🍃~✾•

پریشان بافه‌ی مو! دلبری کن
خودت را بی نیاز روسری کن

دو مژگان بلندت را به هم زن
دو ابروی کجت را خنجری کن

حریر نازک دلداگی را
حجاب سینه‌های مرمری کن

شرابِ نابِ باغِ ارغوانم
برقص‌آ و دمی رامشگری کن

یکی یکدانه‌‌ی گلبرگ و بوسه
بلا بالا، بیا اغواگری کن

لوند و دلبر و شیرین و طناز
بزن آتش، بکُش، غارتگری کن

انار سرخ کرمانشاهی من
به اعجازِ لبت پیغمبری کن

لبالب از عسل کن جام ما را
شبی را تا سحر افسونگری کن

#افسونگر
@Afsoungaram

•✾~🍃🌺🍃~✾•

من هنوز آه ای خدای مهربان
عاشق وارسته‌ی آن کوچه‌ام

باز تا مرز شکستن می‌روم
دوره گرد خسته‌ی آن کوچه‌ام

در حریم کوچه باغ خاطره
باز احساس تغزل می‌کنم

در هوای عطر خیز عاشقی
من به سبک لاله‌ها گل می‌کنم

باز می‌خوانم سرود عشق را
من به گوش دختران ایل نور

سفره‌ی احساس را می‌گسترم
در کنار چشمه‌ساران بلور

در بهار مهربانی‌های تو
باز هم قصد شکفتن می‌کنم

در حریر نارک دلدادگی
باز هم آهنگ خفتن می‌کنم

باز هم کشکول خود را می‌کنم
مامن بوی شقایق، عطر سیب

می‌فشانم دامنی از لاله را
بر مزار یک پرستوی نجیب

#افسونگر‌
@Afsoungaram

•✾~🍃🌺🍃~✾•
شهریوری از انار میچسبد و بس
آواز خوشِ هَزار میچسبد و بس

خورشید گشوده سفره‌ی صبح بخیر
"صبحانه کنار یار میچسبد و بس"

#افسونگر‌
@Afsoungaram
صبحگاهان به شادی. 😊🌹

ای بر پدرت دنیا.

🎤 #افسونگر
@Afsoungaram

•✾~🍃🌺🍃~✾•

🔥شب چهارشنبه سوریتون مبارک🔥


به نام سرزمین شهد انگور
به نام راویان شادی و شور

به حق سالکان عشق و مستی
تمام باورم ایران پرستی

هزاران سنت و رسم قدیمی
میان مردم گرم و صمیمی

همه خوش یُمن و زیبا و دل انگیز
از عشق و شادی و امید، لبریز

یکی از این رسوم ذکر پیوست
شب چهار شنبه‌ی پایان سال است

شب جشن و سرور و آتش و نور
شب رقص و نوای تار و تنبور

شب سوزاندن هرچه پلیدی
تاحالا از روی آتش پریدی؟

در آیین کهن، پایان هر سال
به امیدِ دگرگونیِ احوال

غبار از خانه و دل می‌زدودند
ترنم‌های شادی می‌سرودند

نشان از هرچه زشتی پاک می‌شد
در آتش سوخته و بر خاک می‌شد

از آتش با سلامت می‌پریدند
چنین گفته، چنین هم می‌شنیدند

که ای آتش بسوزان دشمنم را
جدا از درد و غم کن دامنم را

هر آنچه ضعف و زردی دارم از تو
اگر دنیای سردی دارم از تو

ولی از تو برایم سرخی و نور
نشاط و شادی و شیرینی و شور

به لطف حضرت محبوبِ یزدان
همه خوشحال و خوب و شاد و خندان

تو ای هم میهنم، خوب و عزیزی
تو که با غم همیشه در ستیزی

شب چهارشنبه‌ی نزدیک نوروز
گُلِ آتش به ناپاکی بیفروز‌

زن و مرد و جوان و پیر و کودک
شب چهارشنبه سوریتون مبارک

#افسونگر
@Afsoungaram

•✾~🍃🌺🍃~✾•

دعای هنگامه‌ی آمدن سال نو
به زبان پارسی. 🌹


نوروزتون عطرآگینِ پیک پیکِ تغزل‌های عاشقانه. ❤️


#افسونگر
@Afsoungaram

•✾~🍃🌺🍃~✾•

به دوشت بار غم، پاهای خسته
نم  باران  به  چشمانت نشسته

وطن کنج قفس آشفته حالی!
درون سینه‌ات قلبی شکسته؟

#افسونگر
@Afsoungaram

•✾~🍃🌺🍃~✾•

از پشت زخمه‌های پرده‌ی تاریک هجمه‌ای
از دلمه‌های نور پگاهان به ضرب صبح
تا هر طغرای خسته‌ی آفتاب واپسین
تا خاک پای درختی به رسم یاد

قد میکشد جوانه امید پیچکی
با شوق بوسه به داغی سرخ نرده‌ها
بالیده به انگشت گرم روشنی
دامن دران و جامه‌کشان، سر به آسمان
تا در کرانه‌ی رودی روان به خاک
اندازه‌ی جرقه‌ی مالیدن ابریشمین ردا
عریان شود به تمنای دیده‌ای
تسلیم این قاعده باید که بوده‌ای

#افسونگر

•✾~🍃🌺🍃~✾•

درودهایم بر شمایانی که نورید و شور...
و از دودمان آتشستان انگور...

لبخندم تقدیم سروینه خرامان باغ مهربانی و سلامم به پیشگاه نازنینان نازدانه و ناز آیین و نازک خیال امپراتوری عشق و شور و شیرینی.

شبانگاه یکم فروردینتان آکنده از هلهله‌ی مژده بهار.

و اینک در بازتاب خاطره انگیز تمام خوب و بد سالی که گذشت،
آنجا که دلمان بارها شکفت به نور...
در کنار سفره‌ی دلهایی از جنس بلور...
و مردمی از تبار شعر و شادی و شور...

باز هم هفت‌سین مان را به پهنای ایران قشنگمان می‌گسترانیم،
و امیدوارانه انتظار میکشیم تا مشاطه‌ی طبیعت به اعجاز،
غم از چهره سرزمین مادری نوروز بزداید.

آن روز پسرکان سرزمینمان خنیاگر عشق خواهند بود،
و دخترکان به شادی خواهند رقصید.

زنان مشک میبیزند و سپند بر آتش میریزند و کل میکشند،
و مردان گلاب می افشانند و شادباش میگویند.

پدران و مادران، خنکای شربت شاتوت و شهد انگور خواهند نوشید و از رامشگری سیبهای سرخ در جویبارها لذت خواهند برد.

ما با این امید، نوروز ۱۴۰۲ را گرامی میداریم و امیدوارانه بهار را میستاییم و خوشامد میگوییم.

•✾~🍃🌺🍃~✾•

نوروزتان شادا شادا...
و اندیشه‌ای متعالی،
با شادی بی پایان، بادا بادا...

#افسونگر
🔆۱۴۰۲/۰۱/۰۱

•✾~🍃🌺🍃~✾•

در واپسین ستیزه‌ی سرد سپاهِ شب
هنگامه‌ی سقوطِ سلوکِ ستاره‌ای

در آخرین خروش و سروشِ تبِ سیاه
سر میدهد سپیده سرودِ دوباره‌ای

#افسونگر
@Afsoungaram

•✾~🍃🌺🍃~✾•
سالی به سکون
در انزوایی حزن انگیز
با تب لرزه‌های زخم

نزول زهر خندی زاهدانه
و راهزنی مرموز
که می‌زدود
زرع از زمین زرین
و زلال
از چشمان نظرباز


ساز پاییزی
بداهه‌ای تازه دارد
برای نوازش دخترکی زری پوش
که "افسون" زلفانش
تلخ گذر زمان را
به طنز می‌آمیزد

#افسونگر
@Afsoungaram

•✾~🍃🌺🍃~✾•

یادآورِ شعر نابِ پاییز سلام
زیباییِ جنگلِ غزل ریز سلام

من باشم و ماه مهر و مهرانه‌ی تو
ای صبحِ طلاکوبِ دل‌انگیز سلام

#افسونگر‌
@Afsoungaram