سایه آینهدار غمها و شادیهای عصر ما
سایه، در عین بهرهوری خلّاق از بوطیقای حافظ، همواره در آن کوشیده است که آرزوها و غمهای انسان عصر ما را در شعر خویش تصویر کند؛ برخلاف تمامی کسانی که با جمالشناسی شعر حافظ، به تکرار سخنان او و دیگران پرداختهاند.
سایه بیآنکه مدعی خلق جهانی ویژهٔ خویش باشد، آینهدار غمها و شادیهای انسان عصر ماست و اگر کسانی باشند که بر باد رفتن آرزوهای بزرگ انسان عدالتخواه قرن بیستم را با تمام وجود خود تجربه کرده باشند، وقتی از زبان سایه میشنوند:
چه جای گل که درخت کهن ز ریشه بسوخت
ازین سموم نفسکش که در جوانه گرفت
همدلیشان با سایه کم از همدلی دردمندان دورهٔ «امیر مبارزالدین» با خواجهٔ شیراز نیست. آنجا که فرمود:
ازین سموم که بر طرف بوستان بگذشت
عجب که بوی گلی هست و رنگ یاسمنی
آنچه هنر سایه را در برابر تمام غزلسرایان بعد از حافظ امتیاز بخشیده، همین است که او ظرایف بوطیقای حافظ را در خدمت تصویرگری بهارها و زمستانهای تاریخی انسان درآورده است و در این راه سرآمد همهٔ اقران خویش، در طول این هفتصد سال، بوده است. میبینید که بدینگونه سایه در جهان ویژهٔ خویش، یکی از نوادر قرون و اعصار است.
محمدرضا شفیعی کدکنی
[دفترچۀ بیست و سومین جایزۀ ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار، اهداشده به امیرهوشنگ ابتهاج (ه. ا. سایه)، انتشارات دکتر محمود افشار، ص ۲۸-۲۹]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی
@AfsharFoundation
سایه، در عین بهرهوری خلّاق از بوطیقای حافظ، همواره در آن کوشیده است که آرزوها و غمهای انسان عصر ما را در شعر خویش تصویر کند؛ برخلاف تمامی کسانی که با جمالشناسی شعر حافظ، به تکرار سخنان او و دیگران پرداختهاند.
سایه بیآنکه مدعی خلق جهانی ویژهٔ خویش باشد، آینهدار غمها و شادیهای انسان عصر ماست و اگر کسانی باشند که بر باد رفتن آرزوهای بزرگ انسان عدالتخواه قرن بیستم را با تمام وجود خود تجربه کرده باشند، وقتی از زبان سایه میشنوند:
چه جای گل که درخت کهن ز ریشه بسوخت
ازین سموم نفسکش که در جوانه گرفت
همدلیشان با سایه کم از همدلی دردمندان دورهٔ «امیر مبارزالدین» با خواجهٔ شیراز نیست. آنجا که فرمود:
ازین سموم که بر طرف بوستان بگذشت
عجب که بوی گلی هست و رنگ یاسمنی
آنچه هنر سایه را در برابر تمام غزلسرایان بعد از حافظ امتیاز بخشیده، همین است که او ظرایف بوطیقای حافظ را در خدمت تصویرگری بهارها و زمستانهای تاریخی انسان درآورده است و در این راه سرآمد همهٔ اقران خویش، در طول این هفتصد سال، بوده است. میبینید که بدینگونه سایه در جهان ویژهٔ خویش، یکی از نوادر قرون و اعصار است.
محمدرضا شفیعی کدکنی
[دفترچۀ بیست و سومین جایزۀ ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار، اهداشده به امیرهوشنگ ابتهاج (ه. ا. سایه)، انتشارات دکتر محمود افشار، ص ۲۸-۲۹]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی
@AfsharFoundation
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
امیرهوشنگ ابتهاج (ه. ا. سایه)، سخنسرای نامور معاصر و منتخب بیست و سومین جایزۀ ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار
@AfsharFoundation
@AfsharFoundation
فارسی در چین
در چین کمتر اثر تاریخی اسلامی و مسجد قدیمی است که هویّت آشکار ایرانی یا کتیبۀ فارسی نداشته باشد؛ زیرا اسلام در چین با زبان فارسی و بهوسیلۀ ایرانیان گسترش یافت. البته آثار ایرانی پیش از اسلام در چین و مخصوصاً آثار و جایگاههای مانوی که اینک بهعنوان بودایی وانمود میشود و این کار ناآگاهانه هم نیست، جای خود دارد.
در سفری دراز که تابستان امسال به غرب چین و مسلمانستانهای آنجا برآوردم در مساجد و آثار قدیم اسلامی هیچ کتیبۀ تاریخی به زبان عربی ندیدم و از این حیث در چین زبان عربی با زبان فارسی هیچ قابل مقایسه نیست. بناهای قدیمی ایرانی و اسلامی از مساجد و مدارس و بازماندۀ مقابر و تکایا و خانقاههای متروک که امروزه نادانسته همه را مسجد تلقی میکنند (کما اینکه سلالههای عرفانی موجود را هم از قبیل نقشبندیه و قادریه و غیره جزو مذاهب فقهی در شمار میآورند) بیشترینۀ آنها اگر کتیبه داشته باشند یا آن را باقی گذاشته باشند، فارسی و عموماً مشتمل بر مادهتاریخهای منظوم است. در بقعه و خانقاه آفاق خواجه و حظیرۀ مشایخ سلسله در کاشغر (که به غلط یا مصلحت آن را بهعنوان آرامگاه شیان فی -خاتون خوشبو-، ملکۀ تقریباً موهوم چین، شهرت دادهاند) کتیبهها و الواح متعدّد فارسی، همچنین مادهتاریخهای منظوم و بعضی بهطرز ابجد و تصریح هست که دشوارترین انواع مادهتاریخسازی به شمار میآید. در اعتکافخانۀ منضم به زاویۀ خانقاه مادهتاریخی است به شعر فارسی مورَّخ به سال ۱۳۴۸ قمری بر لوح گرهانداز از آجر تراش. این کتیبه و نظائر متعدّد آن و متون و قرائن بسیار دیگر، همچنین یادبادهای مُعمَّران و سالخوردگان قوم از آن روزگاران مسلّم میدارد که زبان فارسی تا حدود پنجاه سال قبل و پیش از ۱۹۳۶ که تدریس آن بهوسیلۀ حکومت شن سی تسای تحریم گردید، علاوه بر زبان رسمی در حوزههای فقاهتی و آثار و تألیفات اسلامی، زبان رسمی فرهنگی و ادبی مناطق مسلماننشین بوده است و هرگز زبان عربی چنین جایگاهی در گذشته نداشته است.
[نامۀ بختیار: مقالات، ترجمهها و یادداشتهای دکتر مظفّر بختیار، به کوشش دکتر حمید رضایی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۳۹۹، ص ۲۱۹-۲۲۰]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی
@AfsharFoundation
در چین کمتر اثر تاریخی اسلامی و مسجد قدیمی است که هویّت آشکار ایرانی یا کتیبۀ فارسی نداشته باشد؛ زیرا اسلام در چین با زبان فارسی و بهوسیلۀ ایرانیان گسترش یافت. البته آثار ایرانی پیش از اسلام در چین و مخصوصاً آثار و جایگاههای مانوی که اینک بهعنوان بودایی وانمود میشود و این کار ناآگاهانه هم نیست، جای خود دارد.
در سفری دراز که تابستان امسال به غرب چین و مسلمانستانهای آنجا برآوردم در مساجد و آثار قدیم اسلامی هیچ کتیبۀ تاریخی به زبان عربی ندیدم و از این حیث در چین زبان عربی با زبان فارسی هیچ قابل مقایسه نیست. بناهای قدیمی ایرانی و اسلامی از مساجد و مدارس و بازماندۀ مقابر و تکایا و خانقاههای متروک که امروزه نادانسته همه را مسجد تلقی میکنند (کما اینکه سلالههای عرفانی موجود را هم از قبیل نقشبندیه و قادریه و غیره جزو مذاهب فقهی در شمار میآورند) بیشترینۀ آنها اگر کتیبه داشته باشند یا آن را باقی گذاشته باشند، فارسی و عموماً مشتمل بر مادهتاریخهای منظوم است. در بقعه و خانقاه آفاق خواجه و حظیرۀ مشایخ سلسله در کاشغر (که به غلط یا مصلحت آن را بهعنوان آرامگاه شیان فی -خاتون خوشبو-، ملکۀ تقریباً موهوم چین، شهرت دادهاند) کتیبهها و الواح متعدّد فارسی، همچنین مادهتاریخهای منظوم و بعضی بهطرز ابجد و تصریح هست که دشوارترین انواع مادهتاریخسازی به شمار میآید. در اعتکافخانۀ منضم به زاویۀ خانقاه مادهتاریخی است به شعر فارسی مورَّخ به سال ۱۳۴۸ قمری بر لوح گرهانداز از آجر تراش. این کتیبه و نظائر متعدّد آن و متون و قرائن بسیار دیگر، همچنین یادبادهای مُعمَّران و سالخوردگان قوم از آن روزگاران مسلّم میدارد که زبان فارسی تا حدود پنجاه سال قبل و پیش از ۱۹۳۶ که تدریس آن بهوسیلۀ حکومت شن سی تسای تحریم گردید، علاوه بر زبان رسمی در حوزههای فقاهتی و آثار و تألیفات اسلامی، زبان رسمی فرهنگی و ادبی مناطق مسلماننشین بوده است و هرگز زبان عربی چنین جایگاهی در گذشته نداشته است.
[نامۀ بختیار: مقالات، ترجمهها و یادداشتهای دکتر مظفّر بختیار، به کوشش دکتر حمید رضایی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۳۹۹، ص ۲۱۹-۲۲۰]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی
@AfsharFoundation
آثار ملّی
...اگر ما دعوی سربلندی داریم به آن عمل کنیم و یکی از لوازم آن احترام آثار گذشتگان است. حفظ این آثار تنها محض تفنّن و تفرّج نیست، اسباب آبروی ماست. معرّف عظمت و لیاقت ملّت است. بهعلاوه میتواند برای ما مایۀ انتفاع مادی شود. امروز که بحمد الله در مملکت امنیت برقرار و راهها هم ساخته شده، مسافرت در مملکت ما سهل میشود و هر سال چندین هزار نفر از خارجیان به ایران به گردش خواهند آمد و به سیاحت این ابنیه و آثار خواهند رفت، هر گاه آنها را درست نگاه بداریم در نزد ملل دنیا اسباب سرافرازی ما خواهد بود. ملّت و مملکت ما در انظار آنها قدر و منزلت خواهد داشت. وجود این آثار سیّاحان و اهل تفنّن و تفرّج را به ایران جلب خواهد نمود؛ میآیند و پولها خرج میکنند و اگر ما بدانیم چه بکنیم، انواع و اقسام فواید مادی و معنوی میتوانیم از این راه ببریم، چنانکه سایر ملل از آثار قدیمۀ خود میبرند. از این گذشته این ابنیه و نقوش و تزئینات آنها برای اهل ذوق و صنعت همواره باید سرمشق و مصدر باشد. ایرانیها باید صنایع قدیمۀ خود را احیاء کنند و حفظ نمایند و دوباره مثل پدران خردمند خود هنرمند شوند. البتّه اخذ علوم مغربزمینی بسیار خوب و لازم است، امّا آن اندازه هم نباید مفتون صنایع اروپایی بشویم که هنرهای ملّی خودمان را بهکلّی فراموش کنیم. خلاصه حفظ آثار ملّی متوقّف بر این است که مردم حس و ذوق این کار را داشته باشند و بیدار کردن این حس یکی از وظایفی است که انجمن آثار ملّی بر عهده دارد و از این راه امیدوار است به مقصود خود برسد. همه چیز را نباید از دولت متوقّع بود، مردم نیز خود باید همّت داشته باشند.
[سیاستنامۀ ذکاءالملک: مقالهها، نامهها و سخنرانیهای سیاسی محمّدعلی فروغی، بهکوشش ایرج افشار، هرمز همایونپور، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۱، ص ۲۶۶-۲۶۷]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی
@AfsharFoundation
...اگر ما دعوی سربلندی داریم به آن عمل کنیم و یکی از لوازم آن احترام آثار گذشتگان است. حفظ این آثار تنها محض تفنّن و تفرّج نیست، اسباب آبروی ماست. معرّف عظمت و لیاقت ملّت است. بهعلاوه میتواند برای ما مایۀ انتفاع مادی شود. امروز که بحمد الله در مملکت امنیت برقرار و راهها هم ساخته شده، مسافرت در مملکت ما سهل میشود و هر سال چندین هزار نفر از خارجیان به ایران به گردش خواهند آمد و به سیاحت این ابنیه و آثار خواهند رفت، هر گاه آنها را درست نگاه بداریم در نزد ملل دنیا اسباب سرافرازی ما خواهد بود. ملّت و مملکت ما در انظار آنها قدر و منزلت خواهد داشت. وجود این آثار سیّاحان و اهل تفنّن و تفرّج را به ایران جلب خواهد نمود؛ میآیند و پولها خرج میکنند و اگر ما بدانیم چه بکنیم، انواع و اقسام فواید مادی و معنوی میتوانیم از این راه ببریم، چنانکه سایر ملل از آثار قدیمۀ خود میبرند. از این گذشته این ابنیه و نقوش و تزئینات آنها برای اهل ذوق و صنعت همواره باید سرمشق و مصدر باشد. ایرانیها باید صنایع قدیمۀ خود را احیاء کنند و حفظ نمایند و دوباره مثل پدران خردمند خود هنرمند شوند. البتّه اخذ علوم مغربزمینی بسیار خوب و لازم است، امّا آن اندازه هم نباید مفتون صنایع اروپایی بشویم که هنرهای ملّی خودمان را بهکلّی فراموش کنیم. خلاصه حفظ آثار ملّی متوقّف بر این است که مردم حس و ذوق این کار را داشته باشند و بیدار کردن این حس یکی از وظایفی است که انجمن آثار ملّی بر عهده دارد و از این راه امیدوار است به مقصود خود برسد. همه چیز را نباید از دولت متوقّع بود، مردم نیز خود باید همّت داشته باشند.
[سیاستنامۀ ذکاءالملک: مقالهها، نامهها و سخنرانیهای سیاسی محمّدعلی فروغی، بهکوشش ایرج افشار، هرمز همایونپور، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۱، ص ۲۶۶-۲۶۷]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی
@AfsharFoundation
همانگونه که هر سالی چهار فصل دارد، تکامل تاریخ را نیز چهار فصل است... در گاهشماری تقویمی با اندکی محاسبه میتوان به انتظار بهار نشست و سالهای کبیسه را نیز از پیش در شمار آورد، اما در گاهشماری تکامل تاریخ، بهارها و پاییزها قابل پیشبینی ریاضی و نجومی نیست. قدر مسلّم این است که آرزوهای بزرگ انسانی همواره زنده خواهند بود و تا حیات با جلوههای گوناگونش در روی زمین ادامه دارد، این آرزوهای بزرگ ابعاد اجتنابناپذیر حیات انسان خواهد بود. بهارها و پاییزهای تاریخ با بهار و پاییزهای تقویم تفاوت بنیادی دارد.
سایه از شاعرانی است که ستایشگر آن بهار تاریخیاند و «به نام گل سرخ» آواز میخوانند، در زمستانی که اخوان ثالث تصویر آن را با شعر خویش جاودانه کرده است. از منظر گاهشماری تکامل تاریخ و از چشمانداز خلاقیتهای هنری، انسان هم به شعر زمستان اخوان نیاز دارد و هم به بهاریههایی از آن دست، تا لحظۀ روحی شما کدامیک از لحظههای بیشمار دنیای درون انسان باشد و در کدام فصل تاریخی حیات را تجربه کند. سایه یکی از ستایشگران آن بهار تاریخی است، بیآنکه از کنار این «دیِ دیوانه» بیاعتنا عبور کرده باشد.
محمدرضا شفیعی کدکنی
[دفترچۀ بیست و سومین جایزۀ ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار، اهداشده به امیرهوشنگ ابتهاج (ه. ا. سایه)، انتشارات دکتر محمود افشار، ص ۲۸-۲۹]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی
@AfsharFoundation
سایه از شاعرانی است که ستایشگر آن بهار تاریخیاند و «به نام گل سرخ» آواز میخوانند، در زمستانی که اخوان ثالث تصویر آن را با شعر خویش جاودانه کرده است. از منظر گاهشماری تکامل تاریخ و از چشمانداز خلاقیتهای هنری، انسان هم به شعر زمستان اخوان نیاز دارد و هم به بهاریههایی از آن دست، تا لحظۀ روحی شما کدامیک از لحظههای بیشمار دنیای درون انسان باشد و در کدام فصل تاریخی حیات را تجربه کند. سایه یکی از ستایشگران آن بهار تاریخی است، بیآنکه از کنار این «دیِ دیوانه» بیاعتنا عبور کرده باشد.
محمدرضا شفیعی کدکنی
[دفترچۀ بیست و سومین جایزۀ ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار، اهداشده به امیرهوشنگ ابتهاج (ه. ا. سایه)، انتشارات دکتر محمود افشار، ص ۲۸-۲۹]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی
@AfsharFoundation
بیست و هشتم مردادماه سالروز درگذشت سیمین بهبهانی
سیمین بهبهانی در تهران زاده شد. او فارغالتحصیل رشتۀ حقوق از دانشگاه تهران بود و سالها در دبیرستانهای پایتخت به دبیری اشتغال داشت.
بهبهانی در سال ۱۳۴۸ به عضویت شورای شعر و موسیقی رادیو ایران و در ۱۳۵۷ به عضویت کانون نویسندگان ایران درآمد.
او شاعری غزلسرا بود و بخشی از شهرت وی در سرودن غزلهایی با اوزان تازه و غیرمتعارف بود.
از مجموعههای شعری وی میتوان به دشت ارژن، یک دریچه آزادی، رستاخیز و خطی ز سرعت و از آتش اشاره کرد. غزلی که میخوانید از سرودههای اوست:
شراب نور
ستاره دیده فروبست و آرمید، بیا
شراب نور به رگهای شب دوید، بیا
ز بس به دامن شب اشک انتظارم ریخت
گل سپیده شکفت و سحر دمید، بیا
شهاب یاد تو در آسمان خاطر من
پیاپی از همهسو خطّ زر کشید، بیا
ز بس نشستم و با شب حدیث غم گفتم
ز غصّه رنگ من و رنگ شب پرید، بیا
به وقت مرگم اگر تازه میکنی دیدار
بههوش باش که هنگام آن رسید، بیا
به گامهای کسان میبرم گمان که تویی
دلم ز سینه برون شد ز بس تپید، بیا
نیامدی که فلک خوشهخوشه پروین داشت
کنون که دست سحر دانهدانه چید، بیا
امید خاطر سیمینِ دلشکسته تویی
مرا مخواه ازین بیش ناامید، بیا
@AfsharFoundation
سیمین بهبهانی در تهران زاده شد. او فارغالتحصیل رشتۀ حقوق از دانشگاه تهران بود و سالها در دبیرستانهای پایتخت به دبیری اشتغال داشت.
بهبهانی در سال ۱۳۴۸ به عضویت شورای شعر و موسیقی رادیو ایران و در ۱۳۵۷ به عضویت کانون نویسندگان ایران درآمد.
او شاعری غزلسرا بود و بخشی از شهرت وی در سرودن غزلهایی با اوزان تازه و غیرمتعارف بود.
از مجموعههای شعری وی میتوان به دشت ارژن، یک دریچه آزادی، رستاخیز و خطی ز سرعت و از آتش اشاره کرد. غزلی که میخوانید از سرودههای اوست:
شراب نور
ستاره دیده فروبست و آرمید، بیا
شراب نور به رگهای شب دوید، بیا
ز بس به دامن شب اشک انتظارم ریخت
گل سپیده شکفت و سحر دمید، بیا
شهاب یاد تو در آسمان خاطر من
پیاپی از همهسو خطّ زر کشید، بیا
ز بس نشستم و با شب حدیث غم گفتم
ز غصّه رنگ من و رنگ شب پرید، بیا
به وقت مرگم اگر تازه میکنی دیدار
بههوش باش که هنگام آن رسید، بیا
به گامهای کسان میبرم گمان که تویی
دلم ز سینه برون شد ز بس تپید، بیا
نیامدی که فلک خوشهخوشه پروین داشت
کنون که دست سحر دانهدانه چید، بیا
امید خاطر سیمینِ دلشکسته تویی
مرا مخواه ازین بیش ناامید، بیا
@AfsharFoundation
امروز بحث به میان آمد که اشخاص بیطرف، بزرگترین ایرادشان به شما این است که در اواخر دورۀ زمامداری خود به تودهایها خیلی میدان داده بودید. آنها همهچیز را تهدید میکردند. ایرادکنندگان نتیجه میگیرند که اگر وقایع ۲۸ مردادماه ۳۲ نبود، ایران به طرف شورویها میرفت و پشت پردۀ آهنین قرار میگرفت. فرمودند:
اینها که اینطور فکر میکنند، شعور و فهم سیاسی ندارند. این تودهایها که میگویند، مگر چه کاری میکردند؟ بهاصطلاح آن مرد (۱)، نعره میکشیدند یا روزنامه میفروختند. ما که به آنها اجازۀ دیگری نمیدادیم و همیشه هم به عوامل انتظامی دستور میدادم که از کارهای خلاف رویۀ آنها جلوگیری کنند، امّا ملّیون وقتی اجازۀ میتینگ میخواستند، اجازه میدادم. نمیتوانستم اجازه ندهم.
بله عدهای از اینها نعره میکشیدند. مگر کار دیگری هم میکردند؟ خوب نعره بکشند. اساساً باید فکر کرد علّت وجودی یا سبب آمدن و بقای دولت من چه بود؟ مگر غیر از این بود که مرا ملّت پشتیبانی میکرد؟ دولت مگر غیر از ملّت پشتیبانی دیگری داشت؟ نه، نداشت. خارجیها که موافق نبودند. عدهای که نوکر خارجیها بودند و دستشان از کارها بهکلّی داشت کوتاه میشد، موافق نبودند.
[مجلس] سنا مگر با میل به دولت رأی میداد؟ از ترس ملّت بود که هروقت به مجلس شورا و سنا میرفتیم، رأی اعتماد میگرفتیم.
پس وقتی که ملّت دولتی را سر کار میآورد و دولت مبعوث ملّت است، نمیتواند صدای ملّت را خفه کند و نگذارد مردم حرف خودشان را بزنند. خفه کردن صدای مردم کار سیاست استعماری است. روش آنهاست که نفس کسی درنیاید تا هر کاری دلشان میخواهد بکنند. همانطوری که در دورۀ ۲۰ساله کردند و حالا هم میکنند تا قرارداد نفت ببندند و کنسرسیوم بیاورند و از این قبیل کارها.
وقتی اجازه داده شد که مردم حرفشان را بزنند و انتقاد کنند، آنوقت دولت هر کاری دلش خواست نمیتواند بکند. باید به هدف ملّت و آرزوهای ملّت توجه کند. موجودیّت دولت من روی افکار ملّت بود. پس نمیشد جلوی اظهار نظرهای مردم را گرفت و خفهشان کرد.
به تودهایها، اگر مارک معیّنی داشتند، اجازۀ صحبت داده نمیشد. دولت هروقت که حس میکرد از طرف جمعیت معیّنی خطر هست، قادر بود که جلویش را بگیرد.
(۱) سرتیب حسین آزموده.
[تقریرات مصدق در زندان دربارۀ حوادث زندگی خویش، یادداشتشده به اهتمام جلیل بزرگمهر، تنظیمشده به کوشش ایرج افشار، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰، ص ۱۶۶-۱۶۷]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی
@AfsharFoundation
اینها که اینطور فکر میکنند، شعور و فهم سیاسی ندارند. این تودهایها که میگویند، مگر چه کاری میکردند؟ بهاصطلاح آن مرد (۱)، نعره میکشیدند یا روزنامه میفروختند. ما که به آنها اجازۀ دیگری نمیدادیم و همیشه هم به عوامل انتظامی دستور میدادم که از کارهای خلاف رویۀ آنها جلوگیری کنند، امّا ملّیون وقتی اجازۀ میتینگ میخواستند، اجازه میدادم. نمیتوانستم اجازه ندهم.
بله عدهای از اینها نعره میکشیدند. مگر کار دیگری هم میکردند؟ خوب نعره بکشند. اساساً باید فکر کرد علّت وجودی یا سبب آمدن و بقای دولت من چه بود؟ مگر غیر از این بود که مرا ملّت پشتیبانی میکرد؟ دولت مگر غیر از ملّت پشتیبانی دیگری داشت؟ نه، نداشت. خارجیها که موافق نبودند. عدهای که نوکر خارجیها بودند و دستشان از کارها بهکلّی داشت کوتاه میشد، موافق نبودند.
[مجلس] سنا مگر با میل به دولت رأی میداد؟ از ترس ملّت بود که هروقت به مجلس شورا و سنا میرفتیم، رأی اعتماد میگرفتیم.
پس وقتی که ملّت دولتی را سر کار میآورد و دولت مبعوث ملّت است، نمیتواند صدای ملّت را خفه کند و نگذارد مردم حرف خودشان را بزنند. خفه کردن صدای مردم کار سیاست استعماری است. روش آنهاست که نفس کسی درنیاید تا هر کاری دلشان میخواهد بکنند. همانطوری که در دورۀ ۲۰ساله کردند و حالا هم میکنند تا قرارداد نفت ببندند و کنسرسیوم بیاورند و از این قبیل کارها.
وقتی اجازه داده شد که مردم حرفشان را بزنند و انتقاد کنند، آنوقت دولت هر کاری دلش خواست نمیتواند بکند. باید به هدف ملّت و آرزوهای ملّت توجه کند. موجودیّت دولت من روی افکار ملّت بود. پس نمیشد جلوی اظهار نظرهای مردم را گرفت و خفهشان کرد.
به تودهایها، اگر مارک معیّنی داشتند، اجازۀ صحبت داده نمیشد. دولت هروقت که حس میکرد از طرف جمعیت معیّنی خطر هست، قادر بود که جلویش را بگیرد.
(۱) سرتیب حسین آزموده.
[تقریرات مصدق در زندان دربارۀ حوادث زندگی خویش، یادداشتشده به اهتمام جلیل بزرگمهر، تنظیمشده به کوشش ایرج افشار، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰، ص ۱۶۶-۱۶۷]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی
@AfsharFoundation
شاهنامه و پایان ساسانیان
فصلنامۀ فرهنگیهنری رود، شمارۀ ۸، ص ۲۲
این اثر تحقیقی با بررسی همانندیها و تفاوتهای روایت تاریخی شاهنامه، از پادشاهی شیرویه تا فروپاشی ساسانیان و با مطالعۀ مهمترین منابع تاریخی، ازجمله تاریخهای سدههای نخستین اسلامی و نیز منابع بیزانسی، ارمنی و سریانی میکوشد جایگاه روایت شاهنامه از دورۀ ساسانیان را در میان دیگر روایات متون تاریخی بسنجد. این تحقیق بر آن است که روشن کند شاهنامه چه دادههای تاریخی مهمی از این دورۀ تاریخی عرضه میکند که در دیگر منابع نمیتوان یافت؟ و از همانندی یا تفاوت میان روایتها دربارۀ منابع آنها چه نتیجهای میتوان گرفت؟ و اینکه سبک و شیوۀ تاریخنگاری و روایت رخدادها در شاهنامه در سنجش با تاریخ سدههای نخستین اسلامی چگونه بوده است؟
در این اثر همچنین عوامل مختلف خوانش غیرتاریخی شاهنامه در دوران معاصر و همچنین دیدگاههای مختلفی که در این باره وجود دارد بررسی و جمعبندی شده است؛ از جمله رویکرد تقیزاده، پیرنیا (مشیرالدوله)، یارشاطر، زریاب خویی و... در این کتاب مطرح و بررسی شده است.
[شاهنامه و پایان ساسانیان: سنجش شاهنامه با منابع تاریخی از شورش بر خسروپرویز تا مرگ یزدگرد سوم، دکتر زاگرس زند، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی
@AfsharFoundation
فصلنامۀ فرهنگیهنری رود، شمارۀ ۸، ص ۲۲
این اثر تحقیقی با بررسی همانندیها و تفاوتهای روایت تاریخی شاهنامه، از پادشاهی شیرویه تا فروپاشی ساسانیان و با مطالعۀ مهمترین منابع تاریخی، ازجمله تاریخهای سدههای نخستین اسلامی و نیز منابع بیزانسی، ارمنی و سریانی میکوشد جایگاه روایت شاهنامه از دورۀ ساسانیان را در میان دیگر روایات متون تاریخی بسنجد. این تحقیق بر آن است که روشن کند شاهنامه چه دادههای تاریخی مهمی از این دورۀ تاریخی عرضه میکند که در دیگر منابع نمیتوان یافت؟ و از همانندی یا تفاوت میان روایتها دربارۀ منابع آنها چه نتیجهای میتوان گرفت؟ و اینکه سبک و شیوۀ تاریخنگاری و روایت رخدادها در شاهنامه در سنجش با تاریخ سدههای نخستین اسلامی چگونه بوده است؟
در این اثر همچنین عوامل مختلف خوانش غیرتاریخی شاهنامه در دوران معاصر و همچنین دیدگاههای مختلفی که در این باره وجود دارد بررسی و جمعبندی شده است؛ از جمله رویکرد تقیزاده، پیرنیا (مشیرالدوله)، یارشاطر، زریاب خویی و... در این کتاب مطرح و بررسی شده است.
[شاهنامه و پایان ساسانیان: سنجش شاهنامه با منابع تاریخی از شورش بر خسروپرویز تا مرگ یزدگرد سوم، دکتر زاگرس زند، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی
@AfsharFoundation
یکم شهریورماه زادروز دکتر بدرالزّمان قریب، منتخب هفدهمین جایزۀ تاریخی و ادبی دکتر محمود افشار
اگر داستان رستم ریشهاش در فرهنگ محلّی مردم سیستان باشد، ازآنجاییکه این ناحیه از دورانهای کهن به دست اقوام سکایی افتاده و این اقوام مهاجر نام آن را از زرنگیان به سکستان و سیستان تغییر دادهاند، پیدا شدن متن سغدی داستان رستم فرضیهای را که بنابر آن داستان اصلی رستم میراث فرهنگ آسیای میانه و فرهنگ اقوام ایرانی سکایی است و ریشۀ آن را در گذشتۀ بسیار دور اقوام سکایی ساکن در ماوراءالنهر جستوجو میکند، نزدیکتر به یقین میسازد. اگرچه در ادب مردم سکایی دوران وسطی که به زبان ختنی متجلّی است، نامی از رستم نرفته، ولی قوم همسایۀ سکاها، یعنی سغدیها یادبود آن قهرمان باستانی ایران شرقی را در نوشتههای خود گرامی داشته و دلاوریهای او را در این داستان کوتاه منعکس کردهاند. باآنکه داستان رستم در زمان ساسانیان ناشناخته نبوده و دیگر نویسندگان اسلامی نیز از او یاد کردهاند، تنها فردوسی بود که توانست با سخن سحرآفرین خود چهرۀ رنگرفتۀ رستم را درخشندگی دهد و خاطرۀ آن قهرمان را در دلها زنده کند و او را محبوب مردم سازد.
دکتر بدرالزّمان قریب
به نقل از:
[دفترچۀ هفدهمین جایزۀ تاریخی و ادبی دکتر محمود افشار، اهداشده به دکتر بدرالزّمان قریب، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۳۸۷، ص ۳۲]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی
@AfsharFoundation
اگر داستان رستم ریشهاش در فرهنگ محلّی مردم سیستان باشد، ازآنجاییکه این ناحیه از دورانهای کهن به دست اقوام سکایی افتاده و این اقوام مهاجر نام آن را از زرنگیان به سکستان و سیستان تغییر دادهاند، پیدا شدن متن سغدی داستان رستم فرضیهای را که بنابر آن داستان اصلی رستم میراث فرهنگ آسیای میانه و فرهنگ اقوام ایرانی سکایی است و ریشۀ آن را در گذشتۀ بسیار دور اقوام سکایی ساکن در ماوراءالنهر جستوجو میکند، نزدیکتر به یقین میسازد. اگرچه در ادب مردم سکایی دوران وسطی که به زبان ختنی متجلّی است، نامی از رستم نرفته، ولی قوم همسایۀ سکاها، یعنی سغدیها یادبود آن قهرمان باستانی ایران شرقی را در نوشتههای خود گرامی داشته و دلاوریهای او را در این داستان کوتاه منعکس کردهاند. باآنکه داستان رستم در زمان ساسانیان ناشناخته نبوده و دیگر نویسندگان اسلامی نیز از او یاد کردهاند، تنها فردوسی بود که توانست با سخن سحرآفرین خود چهرۀ رنگرفتۀ رستم را درخشندگی دهد و خاطرۀ آن قهرمان را در دلها زنده کند و او را محبوب مردم سازد.
دکتر بدرالزّمان قریب
به نقل از:
[دفترچۀ هفدهمین جایزۀ تاریخی و ادبی دکتر محمود افشار، اهداشده به دکتر بدرالزّمان قریب، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۳۸۷، ص ۳۲]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی
@AfsharFoundation
یکم شهریورماه سالروز درگذشت دکتر پرویز ناتل خانلری
بنیاد فرهنگ ایران در سال ۱۳۴۴ تأسیس شد و دکتر خانلری تا روزی که مدیریت آن را داشت، بیش از سیصد جلد کتاب در یازده مجموعه منتشر ساخت. ضمناً پژوهشکدهای برای تربیت محقق تأسیس کرد که در آن بهطور محض مباحث اساسی رشتههای ایرانشناسی در مرتبۀ تخصصی تدریس میشد. کوششهای بسیار مؤثری را برای گسترش زبان فارسی در افغانستان و هندوستان و پاکستان و سرزمینهای عربزبان (مخصوصاً مصر) آغاز کرد. گام استواری در بیرونکشی و تاریخگذاری واژههای زبان فارسی از میان متون کهن برای تألیف فرهنگ تاریخی برداشت و جلد اوّل آن کتاب گرانسنگ ماندگار را منتشر کرد.
در همین دوره خانلری ادارۀ امور فرهنگستان ادب و هنر را پذیرفت و به تأسیس انجمن تاریخ و انجمن موسیقی که از شعب آن بود اقدام کرد. عباس زریاب را به ریاست انجمن تاریخ برگزید و دکتر مهدی برکشلی را به ریاست انجمن موسیقی.
خانلری در سالهای پایانی زندگی که دچار شکستگی بدنی و خستگی معنوی شد، از کار و پژوهش علمی کناره نکرد. اجازه داد دوباره مجلۀ سخن تجدید چاپ شود. دورۀ سمک عیّار را دوباره به چاپ رسانید. مجموعهای از مقالات اساسی خود را تنظیم کرد که هفتاد سخن نام دارد و دو جلد از آن تاکنون پخش شده است. کتابهای دستور زبان و تاریخ زبان فارسیاش چندین بار چاپ شد. دیوان حافظ را به آراستگی بیشتری به دست مشتاقان رسانید.
[نادرهکاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰، ج ۲، ص ۹۷۶-۹۷۷]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی
@AfsharFoundation
بنیاد فرهنگ ایران در سال ۱۳۴۴ تأسیس شد و دکتر خانلری تا روزی که مدیریت آن را داشت، بیش از سیصد جلد کتاب در یازده مجموعه منتشر ساخت. ضمناً پژوهشکدهای برای تربیت محقق تأسیس کرد که در آن بهطور محض مباحث اساسی رشتههای ایرانشناسی در مرتبۀ تخصصی تدریس میشد. کوششهای بسیار مؤثری را برای گسترش زبان فارسی در افغانستان و هندوستان و پاکستان و سرزمینهای عربزبان (مخصوصاً مصر) آغاز کرد. گام استواری در بیرونکشی و تاریخگذاری واژههای زبان فارسی از میان متون کهن برای تألیف فرهنگ تاریخی برداشت و جلد اوّل آن کتاب گرانسنگ ماندگار را منتشر کرد.
در همین دوره خانلری ادارۀ امور فرهنگستان ادب و هنر را پذیرفت و به تأسیس انجمن تاریخ و انجمن موسیقی که از شعب آن بود اقدام کرد. عباس زریاب را به ریاست انجمن تاریخ برگزید و دکتر مهدی برکشلی را به ریاست انجمن موسیقی.
خانلری در سالهای پایانی زندگی که دچار شکستگی بدنی و خستگی معنوی شد، از کار و پژوهش علمی کناره نکرد. اجازه داد دوباره مجلۀ سخن تجدید چاپ شود. دورۀ سمک عیّار را دوباره به چاپ رسانید. مجموعهای از مقالات اساسی خود را تنظیم کرد که هفتاد سخن نام دارد و دو جلد از آن تاکنون پخش شده است. کتابهای دستور زبان و تاریخ زبان فارسیاش چندین بار چاپ شد. دیوان حافظ را به آراستگی بیشتری به دست مشتاقان رسانید.
[نادرهکاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰، ج ۲، ص ۹۷۶-۹۷۷]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی
@AfsharFoundation
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ایران ای سرای امید
بر بامت سپیده دمید
بنگر کزین ره پرخون
خورشیدی خجسته رسید
اگرچه دلها پرخونست
شکوه شادی افزونست
سپیدۀ ما گلگونست، وای گلگونست
که دست دشمن در خونست
ای ایران غمت مرساد
جاویدان شکوه تو باد
راه ما، راه حق، راه بهروزیست
اتّحاد، اتّحاد، رمز پیروزیست
صلح و آزادی جاودانه بر همه جهان خوش باد
یادگار خون عاشقان، ای بهار
ای بهار تازه جاودان در این چمن شکفته باش
هوشنگ ابتهاج (سایه)
سخنسرای نامور معاصر و منتخب بیستوسومین جایزهٔ ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار
@AfsharFoundation
بر بامت سپیده دمید
بنگر کزین ره پرخون
خورشیدی خجسته رسید
اگرچه دلها پرخونست
شکوه شادی افزونست
سپیدۀ ما گلگونست، وای گلگونست
که دست دشمن در خونست
ای ایران غمت مرساد
جاویدان شکوه تو باد
راه ما، راه حق، راه بهروزیست
اتّحاد، اتّحاد، رمز پیروزیست
صلح و آزادی جاودانه بر همه جهان خوش باد
یادگار خون عاشقان، ای بهار
ای بهار تازه جاودان در این چمن شکفته باش
هوشنگ ابتهاج (سایه)
سخنسرای نامور معاصر و منتخب بیستوسومین جایزهٔ ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار
@AfsharFoundation
چهارم شهریورماه سالروز درگذشت مهدی اخوان ثالث
باغ من
آسمانش را گرفته تنگ در آغوش
ابر، با آن پوستینِ سردِ نمناکش.
باغ بیبرگی،
روز و شب تنهاست،
با سکوت پاک غمناکش.
سازِ او باران، سرودش باد.
جامهاش شولای عریانیست.
ور جز اینش جامهای باید،
بافته بس شعلۀ زر تارِ پودش باد.
گو بروید، یا نروید، هرچه در هرجا که خواهد، یا نمیخواهد؛
باغبان و رهگذاری نیست.
باغ نومیدان،
چشم در راه بهاری نیست.
گر ز چشمش پرتوِ گرمی نمیتابد؛
ور به رویش برگِ لبخندی نمیروید؛
باغ بیبرگی که میگوید که زیبا نیست؟
داستان از میوههای سربهگردونسایِ اینک خفته در تابوتِ
پستِ خاک میگوید.
باغ بیبرگی
خندهاش خونیست اشکآمیز.
جاودان بر اسبِ یالافشانِ زردش، میچمد در آن
پادشاه فصلها، پاییز.
مهدی اخوان ثالث
تهران
خردادماه ۱۳۳۵
@AfsharFoundation
باغ من
آسمانش را گرفته تنگ در آغوش
ابر، با آن پوستینِ سردِ نمناکش.
باغ بیبرگی،
روز و شب تنهاست،
با سکوت پاک غمناکش.
سازِ او باران، سرودش باد.
جامهاش شولای عریانیست.
ور جز اینش جامهای باید،
بافته بس شعلۀ زر تارِ پودش باد.
گو بروید، یا نروید، هرچه در هرجا که خواهد، یا نمیخواهد؛
باغبان و رهگذاری نیست.
باغ نومیدان،
چشم در راه بهاری نیست.
گر ز چشمش پرتوِ گرمی نمیتابد؛
ور به رویش برگِ لبخندی نمیروید؛
باغ بیبرگی که میگوید که زیبا نیست؟
داستان از میوههای سربهگردونسایِ اینک خفته در تابوتِ
پستِ خاک میگوید.
باغ بیبرگی
خندهاش خونیست اشکآمیز.
جاودان بر اسبِ یالافشانِ زردش، میچمد در آن
پادشاه فصلها، پاییز.
مهدی اخوان ثالث
تهران
خردادماه ۱۳۳۵
@AfsharFoundation
خانۀ اندیشمندان علوم انسانی با همکاری انجمن سرو سایهفکن و انجمن دوستداران شاهنامۀ البرز برگزار میکند:
نقد کتاب
شاهنامه و پایان ساسانیان
با حضور:
دکتر صفورا برومند
دکتر بهرام پروین گنابادی
دکتر آرزو رسولی
و
دکتر زاگرس زند (مؤلف کتاب)
یکشنبه، ۶ شهریور ۱۴۰۱
ساعت ۱۸
تهران، خیابان ویلا، خانۀ اندیشمندان علوم انسانی، سالن حافظ
در این نشست کتاب شاهنامه و پایان ساسانیان با ۳۰ درصد تخفیف عرضه میشود.
برنامه حضوری برگزار میگردد و ورود برای عموم آزاد و رایگان است.
[شاهنامه و پایان ساسانیان: سنجش شاهنامه با منابع تاریخی از شورش بر خسروپرویز تا مرگ یزدگرد سوم، دکتر زاگرس زند، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰]
@AfsharFoundation
نقد کتاب
شاهنامه و پایان ساسانیان
با حضور:
دکتر صفورا برومند
دکتر بهرام پروین گنابادی
دکتر آرزو رسولی
و
دکتر زاگرس زند (مؤلف کتاب)
یکشنبه، ۶ شهریور ۱۴۰۱
ساعت ۱۸
تهران، خیابان ویلا، خانۀ اندیشمندان علوم انسانی، سالن حافظ
در این نشست کتاب شاهنامه و پایان ساسانیان با ۳۰ درصد تخفیف عرضه میشود.
برنامه حضوری برگزار میگردد و ورود برای عموم آزاد و رایگان است.
[شاهنامه و پایان ساسانیان: سنجش شاهنامه با منابع تاریخی از شورش بر خسروپرویز تا مرگ یزدگرد سوم، دکتر زاگرس زند، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰]
@AfsharFoundation
تحوّل در آداب کتابت و ترسّل به چاپ دوم رسید.
آداب، رسوم و باورهای رایج در میان کاتبان در بخشی از کتابهای «علم انشا» آمده است. رسائل، مکتوبات، منشآت، ترسّل، آیین و آداب کتابت عناوین کتابهایی است که در ادوار مختلف تاریخی در اینباره تألیف شده است. گردآوری این آداب میتواند به فهم و تفسیر بهتر نسخههای خطی، اسناد و کتیبههای تاریخی منجر شود و راه را برای انجام پژوهشهای گستردهتر در حوزۀ تاریخ کتابت، نسخهشناسی و سندشناسی باز کند.
[تحوّل در آداب کتابت و ترسّل، عمادالدین شیخالحکمایی، دکتر محیا شعیبی عمرانی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم، ۱۴۰۱]
علاقهمندان میتوانند از ششم تا نوزدهم شهریورماه، این کتاب را با ۳۰٪ تخفیف از دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار تهیه کنند.
برای سفارشهای بیش از سیصد هزار تومان ارسال رایگان است.
قیمت با تخفیف: ۵۹۰۰۰ تومان
تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۷۱۱۴-۲۲۷۱۶۸۳۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی
@AfsharFoundation
آداب، رسوم و باورهای رایج در میان کاتبان در بخشی از کتابهای «علم انشا» آمده است. رسائل، مکتوبات، منشآت، ترسّل، آیین و آداب کتابت عناوین کتابهایی است که در ادوار مختلف تاریخی در اینباره تألیف شده است. گردآوری این آداب میتواند به فهم و تفسیر بهتر نسخههای خطی، اسناد و کتیبههای تاریخی منجر شود و راه را برای انجام پژوهشهای گستردهتر در حوزۀ تاریخ کتابت، نسخهشناسی و سندشناسی باز کند.
[تحوّل در آداب کتابت و ترسّل، عمادالدین شیخالحکمایی، دکتر محیا شعیبی عمرانی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم، ۱۴۰۱]
علاقهمندان میتوانند از ششم تا نوزدهم شهریورماه، این کتاب را با ۳۰٪ تخفیف از دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار تهیه کنند.
برای سفارشهای بیش از سیصد هزار تومان ارسال رایگان است.
قیمت با تخفیف: ۵۹۰۰۰ تومان
تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۷۱۱۴-۲۲۷۱۶۸۳۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی
@AfsharFoundation
جنگنامۀ رستم و زنون.pdf
1.3 MB
جنگنامۀ رستم و زنون
فصلنامۀ فرهنگیهنری رود
شمارۀ ۸، ص ۲۰
رستم و زنون سومین داستان از دستنویس هفت لشکر گورانی و از آثار ارزشمند حماسههای ایرانی به زبان گورانی و به تعبیر دیگر، داستانی از شاهنامۀ گورانی یا شاهنامۀ کردی است. متن گورانی براساس دستنویس کتابخانۀ آستان قدس رضوی تصحیح شده است. مصحح افزون بر تصحیح این دستنویس، با دشواریهای خاص خود، متن گورانی را به فارسی برگردانده است. این متن دربردارندۀ متن گورانی، آوانگاری متن و ترجمۀ فارسی و یادداشتهای جامعی دربارۀ این داستان، جایگاه و خاستگاه اساطیری-حماسی و رگههای یونانی آن است.
[جنگنامۀ رستم و زنون، به کوشش دکتر آرش اکبری مفاخر، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی
@AfsharFoundation
فصلنامۀ فرهنگیهنری رود
شمارۀ ۸، ص ۲۰
رستم و زنون سومین داستان از دستنویس هفت لشکر گورانی و از آثار ارزشمند حماسههای ایرانی به زبان گورانی و به تعبیر دیگر، داستانی از شاهنامۀ گورانی یا شاهنامۀ کردی است. متن گورانی براساس دستنویس کتابخانۀ آستان قدس رضوی تصحیح شده است. مصحح افزون بر تصحیح این دستنویس، با دشواریهای خاص خود، متن گورانی را به فارسی برگردانده است. این متن دربردارندۀ متن گورانی، آوانگاری متن و ترجمۀ فارسی و یادداشتهای جامعی دربارۀ این داستان، جایگاه و خاستگاه اساطیری-حماسی و رگههای یونانی آن است.
[جنگنامۀ رستم و زنون، به کوشش دکتر آرش اکبری مفاخر، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی
@AfsharFoundation
انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار منتشر کرد:
عین الوقایع
محمدیوسف هروی، متخلص به ریاضی (۱۲۹۰-۱۳۳۰ق) که همچون پدر و نیاکانش از مردان کشوری و لشکری خاندان ابدالی بوده، عین الوقایع را به قصد بیان تاریخ افغانستان و جنگهای آن سامان از ۱۲۰۷ تا ۱۳۲۴ق نوشته و در آن بیشتر به اوضاع هرات و هزارهجات توجه داشته است. نویسنده که دو دهۀ پایانی عمر را در مشهد گذرانده، در کتاب خود به برخی وقایع ایران و دیگر کشورهای جهان هم پرداخته است.
[عین الوقایع: تاریخ افغانستان در سالهای ۱۲۰۷-۱۳۲۴ق، محمدیوسف ریاضی هروی، به کوشش محمدآصف فکرت هروی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۱]
علاقهمندان میتوانند از هشتم تا بیست و دوم شهریورماه، این کتاب را با ۳۰٪ تخفیف از دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار تهیه کنند.
برای سفارشهای بیش از سیصد هزار تومان ارسال رایگان است.
قیمت با تخفیف: ۹۴۰۰۰ تومان
تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۷۱۱۴-۲۲۷۱۶۸۳۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی
@AfsharFoundation
عین الوقایع
محمدیوسف هروی، متخلص به ریاضی (۱۲۹۰-۱۳۳۰ق) که همچون پدر و نیاکانش از مردان کشوری و لشکری خاندان ابدالی بوده، عین الوقایع را به قصد بیان تاریخ افغانستان و جنگهای آن سامان از ۱۲۰۷ تا ۱۳۲۴ق نوشته و در آن بیشتر به اوضاع هرات و هزارهجات توجه داشته است. نویسنده که دو دهۀ پایانی عمر را در مشهد گذرانده، در کتاب خود به برخی وقایع ایران و دیگر کشورهای جهان هم پرداخته است.
[عین الوقایع: تاریخ افغانستان در سالهای ۱۲۰۷-۱۳۲۴ق، محمدیوسف ریاضی هروی، به کوشش محمدآصف فکرت هروی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۱]
علاقهمندان میتوانند از هشتم تا بیست و دوم شهریورماه، این کتاب را با ۳۰٪ تخفیف از دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار تهیه کنند.
برای سفارشهای بیش از سیصد هزار تومان ارسال رایگان است.
قیمت با تخفیف: ۹۴۰۰۰ تومان
تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۷۱۱۴-۲۲۷۱۶۸۳۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی
@AfsharFoundation
پانایرانیزم در اندیشۀ دکتر محمود افشار
من از لفظ «پانایرانیزم» مفهوم و مطلب سیاسی را بدانگونه که ترکان از «پانتورانیزم» یا «پانتورکیزم» میطلبند نمیخواهم. «پانایرانیزم» در نظر من باید «ایدهآل» یا هدف اشتراک مساعی تمام ساکنین قلمرو زبان فارسی باشد در حفظ زبان و ادبیات مشترک باستانی و احیاء آن در بخشهایی که امروز مرده است و ایجاد همان ادبیات تا به حکم تجدد و تازه شدن محکوم به زوال نگردد. من از «پانایرانیزم» منظورم آن است که ملل و اقوامی که به زبان فارسی سخن میگویند یا میگفتهاند و ساختمان بزرگ ادبیات فارسی را به مشارکت یکدیگر برپا ساخته و باز استعداد آن را دارند که بزرگتر کنند از هم پراکنده یا نسبت به هم بیگانه نشوند، بلکه دست به دست هم داده این بنای بزرگ تاریخ را عظیمتر و بلندتر و زیباتر برآورند...
خلاصه مقصود من از «ایدهآل پانایرانیزم» یا پاسبانی قلمرو زبان فارسی یا هر عنوان دیگری که شما میخواهید بگذارید، این است که کلیۀ مردمی که به زبان فارسی سخن گفته یا میگویند، به زبانها یا لهجههای دیگر پیوستگی دارند، ولی زبان کتبی یا ادبی آنها فارسی است (مانند آذربایجان که هماکنون به ترکی صحبت مینمایند و به فارسی شعر میگویند و نگارش میکنند) با ما گرد این کانون بزرگ ادبی و تاریخی جمع باشیم و کسانی که میخواهند هر روز به عنوانی ما را اخلاقاً از هم پراکنده کنند از خود برانیم.
[آینده (سال سوم) مهر ۱۳۲۳- اسفند ۱۳۲۴، مؤسس و مدیر مسئول دکتر محمود افشار، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۱، ص ۴۰۴-۴۰۵]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی
@AfsharFoundation
من از لفظ «پانایرانیزم» مفهوم و مطلب سیاسی را بدانگونه که ترکان از «پانتورانیزم» یا «پانتورکیزم» میطلبند نمیخواهم. «پانایرانیزم» در نظر من باید «ایدهآل» یا هدف اشتراک مساعی تمام ساکنین قلمرو زبان فارسی باشد در حفظ زبان و ادبیات مشترک باستانی و احیاء آن در بخشهایی که امروز مرده است و ایجاد همان ادبیات تا به حکم تجدد و تازه شدن محکوم به زوال نگردد. من از «پانایرانیزم» منظورم آن است که ملل و اقوامی که به زبان فارسی سخن میگویند یا میگفتهاند و ساختمان بزرگ ادبیات فارسی را به مشارکت یکدیگر برپا ساخته و باز استعداد آن را دارند که بزرگتر کنند از هم پراکنده یا نسبت به هم بیگانه نشوند، بلکه دست به دست هم داده این بنای بزرگ تاریخ را عظیمتر و بلندتر و زیباتر برآورند...
خلاصه مقصود من از «ایدهآل پانایرانیزم» یا پاسبانی قلمرو زبان فارسی یا هر عنوان دیگری که شما میخواهید بگذارید، این است که کلیۀ مردمی که به زبان فارسی سخن گفته یا میگویند، به زبانها یا لهجههای دیگر پیوستگی دارند، ولی زبان کتبی یا ادبی آنها فارسی است (مانند آذربایجان که هماکنون به ترکی صحبت مینمایند و به فارسی شعر میگویند و نگارش میکنند) با ما گرد این کانون بزرگ ادبی و تاریخی جمع باشیم و کسانی که میخواهند هر روز به عنوانی ما را اخلاقاً از هم پراکنده کنند از خود برانیم.
[آینده (سال سوم) مهر ۱۳۲۳- اسفند ۱۳۲۴، مؤسس و مدیر مسئول دکتر محمود افشار، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۱، ص ۴۰۴-۴۰۵]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی
@AfsharFoundation
دهم شهریورماه، سالروز درگذشت دکتر احسان یارشاطر، بنیانگذار و سرویراستار دانشنامۀ ایرانیکا و استاد پیشین مطالعات ایرانی در دانشگاه کلمبیای نیویورک
در میان همۀ هنرهای ایرانی شعر بهسبب گستردگی دامنۀ آن از مقام ویژه و برجستگی خاصی برخوردار است؛ چه نهتنها کاملترین عرصۀ ظهور احساسات هنری و ذوقی مردم است، بلکه گنجینۀ ژرفترین اندیشهها و احساسات آنان نیز هست. با بهرهجویی از عامترین علایق هنری و گرایشهای فکری، شعر فارسی به صورت مهمترین صحنۀ تجلی جهانبینی مردم ایران درآمده است، تا آنجا که دیگر هنرهای ایرانی در مقایسه با شعر همه میدانی تنگ دارند و منظری محدود.
در نقاشی ایرانی با آن گونه استاد رنگ و خطی سر و کار داریم که مانند آدم خوشخوراک که جز به خوراکیهای لذیذ التفات ندارد، از نمایاندن روی زشت زندگی گریزان است. کار چنین نقاشی با نغمههای محزون موسیقی ایرانی که درد عمیق را با تفکری درونی و آرامیبخش و صفاپرور آمیخته اختلافی آشکار دارد. این محدودیتهایی را که در مورد نقاشی برشمردم، در شعر فارسی نمییابیم؛ شعری که آدمی را با همۀ شادی و اندوهش، با همۀ عشق و کینهاش، با همۀ عقل و جنونش در طی حیاتی ناپایدار در جهانی رازناک و بیکرانه و ناشناختنی وصف میکند. با جذب مایههای عرفانی، شعر فارسی به اندیشههای ژرفتر، به دیدگاهی وسیعتر و احساسی شریفتر دست مییابد. این مایۀ فلسفی و دید عرفانی شعر فارسی را نهتنها عرصۀ تجلی احساسات و عواطف هنری ساخته، بلکه آن را به پناهگاهی مبدل کرده است که در آن افراد جوینده و اندیشهگر میتوانند هم به طلب رضا و آرامش باطن و هم به دریافت الهام و ارشاد برخیزند.
گرچه موسیقی و معماری ایرانی نیز میتوانند بهحق مدعی ویژگیهای والا و الهامبخش باشند، اما این شعر فارسی است که بهعلت غنای معنی و ژرفای بینشش در طی قرون بر دیگر هنرهای ایرانی پیشی گرفته است. بهسبب چنین ویژگیها و به اعتبار وسیلۀ کار پربارش که کلمه باشد، گویاترین وسیلهای است که میتواند ما را به یافتن ویژگیهای مشترک هنرهای ایرانی رهنمون شود.
[«برخی از ویژگیهای شعر فارسی و هنر ایرانی»، ایراننامه، سال ۸، شمارۀ ۱ (زمستان ۱۳۶۸)، ص ۵۸-۶۷ ]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی
@AfsharFoundation
در میان همۀ هنرهای ایرانی شعر بهسبب گستردگی دامنۀ آن از مقام ویژه و برجستگی خاصی برخوردار است؛ چه نهتنها کاملترین عرصۀ ظهور احساسات هنری و ذوقی مردم است، بلکه گنجینۀ ژرفترین اندیشهها و احساسات آنان نیز هست. با بهرهجویی از عامترین علایق هنری و گرایشهای فکری، شعر فارسی به صورت مهمترین صحنۀ تجلی جهانبینی مردم ایران درآمده است، تا آنجا که دیگر هنرهای ایرانی در مقایسه با شعر همه میدانی تنگ دارند و منظری محدود.
در نقاشی ایرانی با آن گونه استاد رنگ و خطی سر و کار داریم که مانند آدم خوشخوراک که جز به خوراکیهای لذیذ التفات ندارد، از نمایاندن روی زشت زندگی گریزان است. کار چنین نقاشی با نغمههای محزون موسیقی ایرانی که درد عمیق را با تفکری درونی و آرامیبخش و صفاپرور آمیخته اختلافی آشکار دارد. این محدودیتهایی را که در مورد نقاشی برشمردم، در شعر فارسی نمییابیم؛ شعری که آدمی را با همۀ شادی و اندوهش، با همۀ عشق و کینهاش، با همۀ عقل و جنونش در طی حیاتی ناپایدار در جهانی رازناک و بیکرانه و ناشناختنی وصف میکند. با جذب مایههای عرفانی، شعر فارسی به اندیشههای ژرفتر، به دیدگاهی وسیعتر و احساسی شریفتر دست مییابد. این مایۀ فلسفی و دید عرفانی شعر فارسی را نهتنها عرصۀ تجلی احساسات و عواطف هنری ساخته، بلکه آن را به پناهگاهی مبدل کرده است که در آن افراد جوینده و اندیشهگر میتوانند هم به طلب رضا و آرامش باطن و هم به دریافت الهام و ارشاد برخیزند.
گرچه موسیقی و معماری ایرانی نیز میتوانند بهحق مدعی ویژگیهای والا و الهامبخش باشند، اما این شعر فارسی است که بهعلت غنای معنی و ژرفای بینشش در طی قرون بر دیگر هنرهای ایرانی پیشی گرفته است. بهسبب چنین ویژگیها و به اعتبار وسیلۀ کار پربارش که کلمه باشد، گویاترین وسیلهای است که میتواند ما را به یافتن ویژگیهای مشترک هنرهای ایرانی رهنمون شود.
[«برخی از ویژگیهای شعر فارسی و هنر ایرانی»، ایراننامه، سال ۸، شمارۀ ۱ (زمستان ۱۳۶۸)، ص ۵۸-۶۷ ]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی
@AfsharFoundation
هفت لشکر به چاپ دوم رسید.
هفت لشکر کتابی به نثر فارسی عامیانه و به طرز سخنپردازی نقالان است. طوماری جامع است که همۀ اساطیر ملّی و داستانهای حماسی ایرانی را از آغاز کار کیومرث تا پایان زندگی بهمن بازگو میکند. تاریخ کتابت یگانه دستنویس آن به دوران ناصرالدّینشاه قاجار باز میگردد، اما نشانههایی از فارسی کهنتر از عهد قاجار هم در آن نمودار است. کتاب گنجینهای ارزنده از واژگان و تعبیرات فارسی عامیانه و مصطلحات نقالان است و گذشته از این روایتهای آن برای پژوهش در اساطیر ملّی ایران و حماسههای فارسی ارزشمند است. مقدمه و تعلیقات کتاب هم سخنانی نو و خواندنی را در این موضوعات به خواننده عرضه میکند.
[هفت لشکر: طومار جامع نقالان از کیومرث تا بهمن، تصحیح و توضیح مهران افشاری، مهدی مداینی، انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۱]
علاقهمندان میتوانند از دوازدهم تا بیست و سوم شهریور، این کتاب را با ۳۰٪ تخفیف از دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار تهیه کنند.
قیمت با تخفیف: ۲۱۰۰۰۰ تومان
تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۷۱۱۴-۲۲۷۱۶۸۳۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی
@AfsharFoundation
هفت لشکر کتابی به نثر فارسی عامیانه و به طرز سخنپردازی نقالان است. طوماری جامع است که همۀ اساطیر ملّی و داستانهای حماسی ایرانی را از آغاز کار کیومرث تا پایان زندگی بهمن بازگو میکند. تاریخ کتابت یگانه دستنویس آن به دوران ناصرالدّینشاه قاجار باز میگردد، اما نشانههایی از فارسی کهنتر از عهد قاجار هم در آن نمودار است. کتاب گنجینهای ارزنده از واژگان و تعبیرات فارسی عامیانه و مصطلحات نقالان است و گذشته از این روایتهای آن برای پژوهش در اساطیر ملّی ایران و حماسههای فارسی ارزشمند است. مقدمه و تعلیقات کتاب هم سخنانی نو و خواندنی را در این موضوعات به خواننده عرضه میکند.
[هفت لشکر: طومار جامع نقالان از کیومرث تا بهمن، تصحیح و توضیح مهران افشاری، مهدی مداینی، انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۱]
علاقهمندان میتوانند از دوازدهم تا بیست و سوم شهریور، این کتاب را با ۳۰٪ تخفیف از دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار تهیه کنند.
قیمت با تخفیف: ۲۱۰۰۰۰ تومان
تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۷۱۱۴-۲۲۷۱۶۸۳۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی
@AfsharFoundation
انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار منتشر کرد:
لغت محلی شوشتر
لغت محلی شوشتر، کتابی است از مؤلفی ناشناخته که بنا بر قرائن موجود در متن، در اوايل دورۀ قاجار میزیسته و از نوادگان سیّد نعمتالله جزایری شوشتری است. اگرچه مؤلف در نقل بعضی از مدخلهای فارسی از فرهنگهای دیگر مانند فرهنگ جهانگیری و برهان قاطع بهره برده است، اما اهمّیت این کتاب در گردآوری پارهای از واژهها، مثلها، چیستانها و ذکر بخشهایی هرچند اندک از نظام آوایی و نکاتی از صرف و نحو گویش شوشتری است که در مطالعات گویشپژوهی مفید است. شرح بازیهای محلی و بعضی از آداب و رسوم شوشتر و اطلاعات تاریخی و جغرافیایی (بیشتر دربارۀ شوشتر و اطراف آن) از وجوه اهمیت این کتاب است.
[لغت محلی شوشتر، از مؤلفی ناشناخته در سدۀ سیزدهم هجری، تصحیح و تحقیق دکتر مهدی کدخدای طراحی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۱]
علاقهمندان میتوانند از چهاردهم تا بیست و هشتم شهریورماه، این کتاب را با ۳۰٪ تخفیف از دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار تهیه کنند.
برای سفارشهای بیش از سیصد هزار تومان ارسال رایگان است.
قیمت با تخفیف: ۱۷۵۰۰۰ تومان
تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۷۱۱۴-۲۲۷۱۶۸۳۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی
لغت محلی شوشتر
لغت محلی شوشتر، کتابی است از مؤلفی ناشناخته که بنا بر قرائن موجود در متن، در اوايل دورۀ قاجار میزیسته و از نوادگان سیّد نعمتالله جزایری شوشتری است. اگرچه مؤلف در نقل بعضی از مدخلهای فارسی از فرهنگهای دیگر مانند فرهنگ جهانگیری و برهان قاطع بهره برده است، اما اهمّیت این کتاب در گردآوری پارهای از واژهها، مثلها، چیستانها و ذکر بخشهایی هرچند اندک از نظام آوایی و نکاتی از صرف و نحو گویش شوشتری است که در مطالعات گویشپژوهی مفید است. شرح بازیهای محلی و بعضی از آداب و رسوم شوشتر و اطلاعات تاریخی و جغرافیایی (بیشتر دربارۀ شوشتر و اطراف آن) از وجوه اهمیت این کتاب است.
[لغت محلی شوشتر، از مؤلفی ناشناخته در سدۀ سیزدهم هجری، تصحیح و تحقیق دکتر مهدی کدخدای طراحی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۱]
علاقهمندان میتوانند از چهاردهم تا بیست و هشتم شهریورماه، این کتاب را با ۳۰٪ تخفیف از دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار تهیه کنند.
برای سفارشهای بیش از سیصد هزار تومان ارسال رایگان است.
قیمت با تخفیف: ۱۷۵۰۰۰ تومان
تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۷۱۱۴-۲۲۷۱۶۸۳۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی
به مناسبت آغاز سال تحصیلی جدید از پانزدهم شهریور تا دهم مهر کتابهای انتشارات دکتر محمود افشار با ۳۰٪ تخفیف عرضه خواهد شد.
علاقهمندان میتوانند با مراجعه به دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار یا سفارش تلفنی کتابهای انتشارات این بنیاد را با تخفیف ویژۀ آغاز سال تحصیلی جدید تهیه کنند.
سفارش کتاب از طریق ارسال پیام مستقیم (دایرکت) به صفحۀ اینستاگرام بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار نیز امکانپذیر است.
برای سفارشهای بیش از سیصد هزار تومان ارسال رایگان است.
فهرست تازهترین کتابهای انتشارات دکتر محمود افشار را از طریق پیوند زیر ملاحظه کنید:
https://b2n.ir/Mordad1400.05.09
نشانی: تهران، خیابان ولیعصر، سهراه زعفرانیه، خیابان عارفنسب، کوی دبیرسیاقی (لادن)، پلاک ۶
تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۷۱۱۴-۲۲۷۱۶۸۳۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملی
@AfsharFoundation
علاقهمندان میتوانند با مراجعه به دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار یا سفارش تلفنی کتابهای انتشارات این بنیاد را با تخفیف ویژۀ آغاز سال تحصیلی جدید تهیه کنند.
سفارش کتاب از طریق ارسال پیام مستقیم (دایرکت) به صفحۀ اینستاگرام بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار نیز امکانپذیر است.
برای سفارشهای بیش از سیصد هزار تومان ارسال رایگان است.
فهرست تازهترین کتابهای انتشارات دکتر محمود افشار را از طریق پیوند زیر ملاحظه کنید:
https://b2n.ir/Mordad1400.05.09
نشانی: تهران، خیابان ولیعصر، سهراه زعفرانیه، خیابان عارفنسب، کوی دبیرسیاقی (لادن)، پلاک ۶
تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۷۱۱۴-۲۲۷۱۶۸۳۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملی
@AfsharFoundation