Forwarded from دولت ایرانی
🔴 پناهیان:«آموزش و پرورش باید تعطیل شود که نتوانسته به دانش آموزان آموزش دهد که زندگی ما گره خورده به مظلومین دنیا، هر دانش آموز ایرانی باید بگوید همه مظلومین دنیا منتظر ما ایرانی ها هستند تا آنها را نجات دهیم.»
➖ پ ن:
به نظر من هم باید آموزش پرورش تعطیل شود اما نه به سبب اتهام ابلهانه مزبور، به این اتهام که در لابلای این همه کتاب دینی و فرمول های ریاضی و فیزیک و شیمی که هر سال با ضرب و زور به خورد دانش آموزان میدهد، نتوانسته یا نخواسته دانش آموزان را متوجه همین یک خط کند که «حکومت حداقلی یعنی استبداد و استبداد یعنی هماوردی با خدا و شرک» اگر آموزش پرورش همین یک خط را به دانش آموزان یاد میداد سن مهاجرت ایرانیان به دانش آموزان مدارس نمیرسید و گرفتار نگاه عاقل اندر سفیه آدم های کهبلی مثل پناهیان و دار و دسته اش هم نمیشدیم.
#علیرضا_مکرمی
🇮🇷 t.me/dolat_irani
➖ پ ن:
به نظر من هم باید آموزش پرورش تعطیل شود اما نه به سبب اتهام ابلهانه مزبور، به این اتهام که در لابلای این همه کتاب دینی و فرمول های ریاضی و فیزیک و شیمی که هر سال با ضرب و زور به خورد دانش آموزان میدهد، نتوانسته یا نخواسته دانش آموزان را متوجه همین یک خط کند که «حکومت حداقلی یعنی استبداد و استبداد یعنی هماوردی با خدا و شرک» اگر آموزش پرورش همین یک خط را به دانش آموزان یاد میداد سن مهاجرت ایرانیان به دانش آموزان مدارس نمیرسید و گرفتار نگاه عاقل اندر سفیه آدم های کهبلی مثل پناهیان و دار و دسته اش هم نمیشدیم.
#علیرضا_مکرمی
🇮🇷 t.me/dolat_irani
Forwarded from دولت ایرانی
🔴 صبر زیرکانه آمریکا و غزه ثانی ایران
✍ #علیرضا_مکرمی
🔸نخستین تصاویر انفجار مهیب پایگاه ارتش آمریکا در حومه میدان نفتی العمر سوریه مخابره شد. گزارشها خبر از چند حمله راکتی دیگر به پایگاه آمریکا در منطقه التنف میدهند. مقامات آمریکایی همچنان یکصدا روی این عبارت تاکید دارند: «اگر در مناقشه حماس و اسرائیل، ایران به متحدین اسرائیل حمله کند به شدت دفاع خواهیم کرد»، اتحاد رسانه ای و صبر زیرکانه آمریکایی ها هدف مشخصی را دنبال میکند؛ القای این گزاره به جهان که منبعد هرگونه حمله آمریکا به مواضع ایران اقدامی دفاعی و مشروع خواهد بود.
🔸کمترین نفع معنوی یا نظامی در ورود ایران به جنگ اسرائیل و حماس قابل تصور نیست، اما حیات استراتژیک روس ها به رخداد این موضوع گره خورده است. فهم این نکته که پوتین اینبار چه خواب آشفته ای برای ایران دیده چندان دشوار نیست. ورود مستقیم ایران به جنگ اسرائیل_حماس قدرت چانه زنی پوتین در برابر بایدن را تقویت میکند و به سرعت حیرت انگیزی معادلات جنگ اوکراین را به نفع روسها تغییر خواهد داد، البته تا اینجای کار هم تغییراتی به نفع روسها حاصل شده، چه آنکه حماس و حزب الله متحد ایران و ایران متحد استراتژیک روسیه به شمار میرود. اما تجربه میگوید این میزان انتفاع طمع روسها را تامین نمیکند.
🔸حماس با آزادی چند گروگان زن آمریکایی و اسراییلی و اعلام اینکه حدود پنجاه نفر از گروگانهای اسرائیلی در دست دیگر گروههای مسلح پراکنده در غزه قرار دارد تلاش کرد این پیام را به جهان مخابره کند که در صورت عدم حمله زمینی اسرائیل به غزه و پایان رسمی جنگ، درباره آزادی گروگانهایی که در اسارت خود دارد حاضر به مذاکره است و نیز دولت اسرائیل برای آزادی دیگر گروگانها نیاز به همکاری و مهلت به حماس برای مذاکره با دیگر گروههای مسلح فلسطینی دارد، اما به نظر میرسد حماس در تفوق این سیاست به موقع عمل نکرده باشد. در واقع اعتراف رسمی حماس به وجود تشتت نظامی در داخل باریکه غزه، متحدین اسرائیل را نسبت به لزوم پاکسازی و خلع سلاح کامل سرتاسر غزه مصمم تر کرده است.
🔸در حال حاضر غزه به طور کامل توسط نیروهای زرهی و دریایی و هوایی اسرائیل محاصره شده است، بنیامین نتانیاهو از خلع سلاح غزه و آزادی گروگانهای اسرائیلی به عنوان آخرین هدیه او به اسرائیلی ها قبل از بازنشستگی سیاسی اش نام برده، گویا هنوز هیبت عملیات برق آسای سال ۱۹۷۶ ارتش اسرائیل در فرودگاه انتبه پایتخت کشور اوگاندا و آزادی سریع گروگانها توسط یگان ویژه سایرت متکل به فرماندهی یوناتان نتانیاهو برادر بزرگ بنیامین نتانیاهو خاطر اسرائیلی ها را به نشئه می اندازد.
🔸حماس در اثر آلودگی به آرمانگرایی کور و عواملی چون محاسبات غلط، ناآگاهی نسبت ژئوپلتیک جنگ و فقدان دکترین نظامی علمی و پایدار، نتیجه جنگ را از پیش باخته است، حتی اگر مذاکرات مصر و قطر به عدم حمله زمینی اسراییل به غزه و پایان جنگ منتج شود باز هم در این قضاوت تلخ تغییری حاصل نمیشود. حماس آغازگر جنگی شد که پایانش دست او نبود و نابخردانه هزینه ای سنگین برای ملت مظلوم غزه تراشید، با حمله به غیر نظامیان به موازات اسرائیلی ها اعتبار اخلاقی اش را در جهان از دست داد و به تبع آن مشروعیت حملات پیش دستانه را به رژیم اسرائیل هدیه کرد. اسرائیل منبعد بر طبق «دکترین حمله پیش دستانه» با خیال آسوده به سمت هرگونه حرکت مشکوک در خاک غزه شلیک و کشته خواهد گرفت و محاصره کامل غزه نیز ادامه خواهد یافت.
🔸 بدیهی است در پسا جنگ خانمانسوز، مردم غزه خواهند فهمید که به رغم همه ادعاها و انتظارات، در میانه آشوبها از سمت جمهوری اسلامی آبی آنچنان که باید برایشان گرم نمیشود جز مشتی رجز و هیاهوی باطل. این سرنوشت تلخ سهم تمام گروههای سیاسی مشابه حماس است که «عصبیت» مانع از «اندیشه صحیح» آنها شده باشد چه آنکه بروز این سطح از نابخردی، ترجمان خودکشی جمعی در مقابل دشمنی غدار است.
🔸به نظر میرسد هرگونه پیش بینی درباره آینده تحولات منطقه بستگی به سرنوشت صبر زیرکانه آمریکایی ها دارد، اگر نزد آمریکایی ها هزینه فایده حمله نظامی به ایران مقرون به صرفه آید ناگزیر با چراغ سبز آمریکا به اسراییل، تبادل چند موشک بین تهران و تل آویو به جنگ مستقیم آمریکا و ایران ختم شده و در ادامه آن ایران مستعد است که چون حماس در پساطوفانی گذرا به غزه ای ثانی بدل شود.
➖مطالعه «تقدس آرمان، آرمانگرایی کور» ، «نقطه انتاج جنگ» و «سیاستمداری همگام با اکثریت خاموش» به قلم همین نویسنده پیشنهاد میشود.
🇮🇷 t.me/dolat_irani
✍ #علیرضا_مکرمی
🔸نخستین تصاویر انفجار مهیب پایگاه ارتش آمریکا در حومه میدان نفتی العمر سوریه مخابره شد. گزارشها خبر از چند حمله راکتی دیگر به پایگاه آمریکا در منطقه التنف میدهند. مقامات آمریکایی همچنان یکصدا روی این عبارت تاکید دارند: «اگر در مناقشه حماس و اسرائیل، ایران به متحدین اسرائیل حمله کند به شدت دفاع خواهیم کرد»، اتحاد رسانه ای و صبر زیرکانه آمریکایی ها هدف مشخصی را دنبال میکند؛ القای این گزاره به جهان که منبعد هرگونه حمله آمریکا به مواضع ایران اقدامی دفاعی و مشروع خواهد بود.
🔸کمترین نفع معنوی یا نظامی در ورود ایران به جنگ اسرائیل و حماس قابل تصور نیست، اما حیات استراتژیک روس ها به رخداد این موضوع گره خورده است. فهم این نکته که پوتین اینبار چه خواب آشفته ای برای ایران دیده چندان دشوار نیست. ورود مستقیم ایران به جنگ اسرائیل_حماس قدرت چانه زنی پوتین در برابر بایدن را تقویت میکند و به سرعت حیرت انگیزی معادلات جنگ اوکراین را به نفع روسها تغییر خواهد داد، البته تا اینجای کار هم تغییراتی به نفع روسها حاصل شده، چه آنکه حماس و حزب الله متحد ایران و ایران متحد استراتژیک روسیه به شمار میرود. اما تجربه میگوید این میزان انتفاع طمع روسها را تامین نمیکند.
🔸حماس با آزادی چند گروگان زن آمریکایی و اسراییلی و اعلام اینکه حدود پنجاه نفر از گروگانهای اسرائیلی در دست دیگر گروههای مسلح پراکنده در غزه قرار دارد تلاش کرد این پیام را به جهان مخابره کند که در صورت عدم حمله زمینی اسرائیل به غزه و پایان رسمی جنگ، درباره آزادی گروگانهایی که در اسارت خود دارد حاضر به مذاکره است و نیز دولت اسرائیل برای آزادی دیگر گروگانها نیاز به همکاری و مهلت به حماس برای مذاکره با دیگر گروههای مسلح فلسطینی دارد، اما به نظر میرسد حماس در تفوق این سیاست به موقع عمل نکرده باشد. در واقع اعتراف رسمی حماس به وجود تشتت نظامی در داخل باریکه غزه، متحدین اسرائیل را نسبت به لزوم پاکسازی و خلع سلاح کامل سرتاسر غزه مصمم تر کرده است.
🔸در حال حاضر غزه به طور کامل توسط نیروهای زرهی و دریایی و هوایی اسرائیل محاصره شده است، بنیامین نتانیاهو از خلع سلاح غزه و آزادی گروگانهای اسرائیلی به عنوان آخرین هدیه او به اسرائیلی ها قبل از بازنشستگی سیاسی اش نام برده، گویا هنوز هیبت عملیات برق آسای سال ۱۹۷۶ ارتش اسرائیل در فرودگاه انتبه پایتخت کشور اوگاندا و آزادی سریع گروگانها توسط یگان ویژه سایرت متکل به فرماندهی یوناتان نتانیاهو برادر بزرگ بنیامین نتانیاهو خاطر اسرائیلی ها را به نشئه می اندازد.
🔸حماس در اثر آلودگی به آرمانگرایی کور و عواملی چون محاسبات غلط، ناآگاهی نسبت ژئوپلتیک جنگ و فقدان دکترین نظامی علمی و پایدار، نتیجه جنگ را از پیش باخته است، حتی اگر مذاکرات مصر و قطر به عدم حمله زمینی اسراییل به غزه و پایان جنگ منتج شود باز هم در این قضاوت تلخ تغییری حاصل نمیشود. حماس آغازگر جنگی شد که پایانش دست او نبود و نابخردانه هزینه ای سنگین برای ملت مظلوم غزه تراشید، با حمله به غیر نظامیان به موازات اسرائیلی ها اعتبار اخلاقی اش را در جهان از دست داد و به تبع آن مشروعیت حملات پیش دستانه را به رژیم اسرائیل هدیه کرد. اسرائیل منبعد بر طبق «دکترین حمله پیش دستانه» با خیال آسوده به سمت هرگونه حرکت مشکوک در خاک غزه شلیک و کشته خواهد گرفت و محاصره کامل غزه نیز ادامه خواهد یافت.
🔸 بدیهی است در پسا جنگ خانمانسوز، مردم غزه خواهند فهمید که به رغم همه ادعاها و انتظارات، در میانه آشوبها از سمت جمهوری اسلامی آبی آنچنان که باید برایشان گرم نمیشود جز مشتی رجز و هیاهوی باطل. این سرنوشت تلخ سهم تمام گروههای سیاسی مشابه حماس است که «عصبیت» مانع از «اندیشه صحیح» آنها شده باشد چه آنکه بروز این سطح از نابخردی، ترجمان خودکشی جمعی در مقابل دشمنی غدار است.
🔸به نظر میرسد هرگونه پیش بینی درباره آینده تحولات منطقه بستگی به سرنوشت صبر زیرکانه آمریکایی ها دارد، اگر نزد آمریکایی ها هزینه فایده حمله نظامی به ایران مقرون به صرفه آید ناگزیر با چراغ سبز آمریکا به اسراییل، تبادل چند موشک بین تهران و تل آویو به جنگ مستقیم آمریکا و ایران ختم شده و در ادامه آن ایران مستعد است که چون حماس در پساطوفانی گذرا به غزه ای ثانی بدل شود.
➖مطالعه «تقدس آرمان، آرمانگرایی کور» ، «نقطه انتاج جنگ» و «سیاستمداری همگام با اکثریت خاموش» به قلم همین نویسنده پیشنهاد میشود.
🇮🇷 t.me/dolat_irani
🔴 آیا با اهریمن می توان به مصاف شر رفت؟
✍ #صلاح_الدین_خدیو
🔸خالد مشعل یکی از رهبران حماس در گفتگو با تلویزیون البلد می گوید، ما روی حمایت چین و روسیه حساب می کنیم. روس ها از حمله ما سود بردند، زیرا توجه آمریکا را از جنگ اوکراین منحرف کردیم.
چینی ها هم در فکر اجرای نقشەی جنگی ما در تایوان هستند.
🔸چین و روسیه برخلاف دولت های غربی در بحران اخیر از محکوم کردن حماس خودداری کردەاند. همچنین با حمایت از تلاش برای برقراری آتش بس می کوشند حماس را از مخمصەی محاصره و اشغال غزه نجات دهند.
مواضع مسکو و پکن بازتابی از منافع راهبردی و ژئوپولتیک آنهاست. خاورمیانەی بحرانی بە معنای کاهش تمرکز آمریکا بر اروپا و شرق آسیاست.
همچنین همدلی آنها با مسالەی فلسطین به افزایش ضریب نفوذ آنها در غرب آسیا و خاورمیانەی عربی منجر می شود.
🔸رقابت قدرت های بزرگ بر سر نفوذ و ژئوپولتیک نوعی بازی بزرگان است و مانند بازی شطرنج از طریق حرکت دادن مهرەها انجام می شود.
با علم به این واقعیت ها می توان به جنبەی تبلیغاتی و کارزار پروپاگاندای مشعل پی برد.
با این وجود نمی توان از خرج کردن اعتبار اخلاقی مسالەی فلسطین به پای اشغال گری چشم پوشید.
🔸آیا یک رهبر جنبش فلسطین که فلسفەی وجودی آن مقاومت علیه اشغال گری است، مجاز است از اشغال گری روسیه و چین در اوکراین و تایوان دفاع کند؟
سوگمندانه آقای مشعل دفاع و سفید شویی اشغال گری ترکیه در عفرین را نیز در کارنامەی خود دارد!
🔸نیک می دانیم که تایوان دمکراتیک ترین کشور آسیاست. همچنین بر اساس ردەبندی واحد اطلاعات اکونومیست، دهمین دمکراسی پروپیمان جهان محسوب می شود.
اوکراین هم یک دمکراسی معیوب در حال رشد است که در قیاس با روسیەی استبدادی، کشوری باز محسوب می شود.
عفرین و سریکانی و گری سپی هم دمکراسی های میکروسکوپی شورایی بودند که توسط استبداد اردوغان بلعیده شدند.
🔸اگر همسایەای خودکامە در کنار یک دمکراسی جوان و کوچک قرار داشته باشد بر اساس سیاست قدرت باید آن را ببلعد؟
با منطق متناقض مشعل، اسرائیل هم می تواند نوار غزه را مورد تاخت و تاز قرار دهد!
مگر این که قائل به وجود اشغال گری خوب و بد باشیم!
این نسبی گرایی ها البته قبل از هر چیز به ضرر طرف ضعیف تر و اینجا فلسطینی ها تمام می شود.
🔸منازعەی چین و تایوان و روسیە و اوکراین فارغ از ابعاد ژئوپولتیک و استراتژیک آن، نبردی ایدئولوژیک و فرهنگی میان جهان های غربی و شرقی است.
مسالەی فلسطین اما قسمی مقاتله میان شمال و جنوب جهانی است. شمال دارا و توانا در مقابل جنوب فقیر و ناتوان.
بیش از نیم قرن از منسوخ شدن تئوری سه جهان مائو که بر اساس آن چین رهبر جهان سوم در مبارزه علیه استعمارگری جهان اول - آمریکا و اروپای غربی - و بی عدالتی جهان دوم - شوروی و اروپای شرقی - می گذرد.
از منحل شدن ستاد زحمتکشان جهان در مسکوی سوسیالیستی هم بیش از سی سال گذشته است.
به عبارتی هر دو کشور اکنون به نوعی بخشی از شمال - بالاشهر جهان - هستند.
🔸تقسیم جهان بر اساس دو شکاف افقی شمال و جنوب - اقتصاد - و عمودی شرق و غرب - فرهنگ و سیاست - حاوی بصیرت های مهمی است.
در جدول فرضی موصوف، روسیه و چین در شمال شرق - ترکیب نسبتا موفق اقتصاد بازار و دولت اقتدارگرا- و جهان غربی در شمال غرب - ترکیب لیبرال دمکراسی و بازار - قرار می گیرند.
ظاهرا آقای مشعل گوشەی جنوب شرق - ترکیب استبداد و گرسنگی - را برای جریان متبوع خود برگزیده است.
اگر جای او بودم به مربع مقابل، یعنی جنوب غرب می رفتم و به خانەی دمکراسی های فقیر می پیوستم. ارج و اعتبار بودن در خانەی دمکراسی ها ارزشی بی بدیل دارد و از اعتبار اخلاقی مسالەی فلسطین که با رنج و حرمان چند نسل گره خورده نمی کاست.
اشغال گری و استبداد هر دو شرند و نمی توان به کمک اهریمن به مصاف اهریمنی دیگر رفت.
@sharname1
🇮🇷 t.me/dolat_irani
✍ #صلاح_الدین_خدیو
🔸خالد مشعل یکی از رهبران حماس در گفتگو با تلویزیون البلد می گوید، ما روی حمایت چین و روسیه حساب می کنیم. روس ها از حمله ما سود بردند، زیرا توجه آمریکا را از جنگ اوکراین منحرف کردیم.
چینی ها هم در فکر اجرای نقشەی جنگی ما در تایوان هستند.
🔸چین و روسیه برخلاف دولت های غربی در بحران اخیر از محکوم کردن حماس خودداری کردەاند. همچنین با حمایت از تلاش برای برقراری آتش بس می کوشند حماس را از مخمصەی محاصره و اشغال غزه نجات دهند.
مواضع مسکو و پکن بازتابی از منافع راهبردی و ژئوپولتیک آنهاست. خاورمیانەی بحرانی بە معنای کاهش تمرکز آمریکا بر اروپا و شرق آسیاست.
همچنین همدلی آنها با مسالەی فلسطین به افزایش ضریب نفوذ آنها در غرب آسیا و خاورمیانەی عربی منجر می شود.
🔸رقابت قدرت های بزرگ بر سر نفوذ و ژئوپولتیک نوعی بازی بزرگان است و مانند بازی شطرنج از طریق حرکت دادن مهرەها انجام می شود.
با علم به این واقعیت ها می توان به جنبەی تبلیغاتی و کارزار پروپاگاندای مشعل پی برد.
با این وجود نمی توان از خرج کردن اعتبار اخلاقی مسالەی فلسطین به پای اشغال گری چشم پوشید.
🔸آیا یک رهبر جنبش فلسطین که فلسفەی وجودی آن مقاومت علیه اشغال گری است، مجاز است از اشغال گری روسیه و چین در اوکراین و تایوان دفاع کند؟
سوگمندانه آقای مشعل دفاع و سفید شویی اشغال گری ترکیه در عفرین را نیز در کارنامەی خود دارد!
🔸نیک می دانیم که تایوان دمکراتیک ترین کشور آسیاست. همچنین بر اساس ردەبندی واحد اطلاعات اکونومیست، دهمین دمکراسی پروپیمان جهان محسوب می شود.
اوکراین هم یک دمکراسی معیوب در حال رشد است که در قیاس با روسیەی استبدادی، کشوری باز محسوب می شود.
عفرین و سریکانی و گری سپی هم دمکراسی های میکروسکوپی شورایی بودند که توسط استبداد اردوغان بلعیده شدند.
🔸اگر همسایەای خودکامە در کنار یک دمکراسی جوان و کوچک قرار داشته باشد بر اساس سیاست قدرت باید آن را ببلعد؟
با منطق متناقض مشعل، اسرائیل هم می تواند نوار غزه را مورد تاخت و تاز قرار دهد!
مگر این که قائل به وجود اشغال گری خوب و بد باشیم!
این نسبی گرایی ها البته قبل از هر چیز به ضرر طرف ضعیف تر و اینجا فلسطینی ها تمام می شود.
🔸منازعەی چین و تایوان و روسیە و اوکراین فارغ از ابعاد ژئوپولتیک و استراتژیک آن، نبردی ایدئولوژیک و فرهنگی میان جهان های غربی و شرقی است.
مسالەی فلسطین اما قسمی مقاتله میان شمال و جنوب جهانی است. شمال دارا و توانا در مقابل جنوب فقیر و ناتوان.
بیش از نیم قرن از منسوخ شدن تئوری سه جهان مائو که بر اساس آن چین رهبر جهان سوم در مبارزه علیه استعمارگری جهان اول - آمریکا و اروپای غربی - و بی عدالتی جهان دوم - شوروی و اروپای شرقی - می گذرد.
از منحل شدن ستاد زحمتکشان جهان در مسکوی سوسیالیستی هم بیش از سی سال گذشته است.
به عبارتی هر دو کشور اکنون به نوعی بخشی از شمال - بالاشهر جهان - هستند.
🔸تقسیم جهان بر اساس دو شکاف افقی شمال و جنوب - اقتصاد - و عمودی شرق و غرب - فرهنگ و سیاست - حاوی بصیرت های مهمی است.
در جدول فرضی موصوف، روسیه و چین در شمال شرق - ترکیب نسبتا موفق اقتصاد بازار و دولت اقتدارگرا- و جهان غربی در شمال غرب - ترکیب لیبرال دمکراسی و بازار - قرار می گیرند.
ظاهرا آقای مشعل گوشەی جنوب شرق - ترکیب استبداد و گرسنگی - را برای جریان متبوع خود برگزیده است.
اگر جای او بودم به مربع مقابل، یعنی جنوب غرب می رفتم و به خانەی دمکراسی های فقیر می پیوستم. ارج و اعتبار بودن در خانەی دمکراسی ها ارزشی بی بدیل دارد و از اعتبار اخلاقی مسالەی فلسطین که با رنج و حرمان چند نسل گره خورده نمی کاست.
اشغال گری و استبداد هر دو شرند و نمی توان به کمک اهریمن به مصاف اهریمنی دیگر رفت.
@sharname1
🇮🇷 t.me/dolat_irani
Telegram
دولت ایرانی
🔸این کانال از تمام آزادی خواهان و استبداد ستیزان بدون نگاه به اختلافات گذشته حمایت میکند.
🔸نوشته های #علیرضا_مکرمی
دانش آموخته علوم سیاسی، فقه و مبانی حقوق اسلامی و بهداشت عمومی
آرشیو؛
@A_mokarrami
ارتباط؛
@mokarrami_a
گروه نظرات:
@dolateirani20
🔸نوشته های #علیرضا_مکرمی
دانش آموخته علوم سیاسی، فقه و مبانی حقوق اسلامی و بهداشت عمومی
آرشیو؛
@A_mokarrami
ارتباط؛
@mokarrami_a
گروه نظرات:
@dolateirani20
Forwarded from دولت ایرانی
🔴 جنگ غزه و دموکراسی املاء
✍ #علیرضا_مکرمی
🔸با پیشروی ارتش رژیم اسرائیل، غزه تقریبا به دو نیمه شمالی و جنوبی تقسیم شده، اسرائیل پس از تصرف اولیه مناطق آزاد و کمتر مسکونی غزه، شروط حذف حماس، استقرار دائمی پلیس بین الملل و خلع سلاح کامل نوار غزه را در قِبال عقب نشینی به مرزهای قبل از جنگ به طرف فلسطینی تحمیل خواهد کرد، وقوع این اتفاق برای حاکمیت ایران یعنی «نقطه، سرخط!»
🔸در املاهای دوران دبستان معمولا بدون نقطه گذاشتن در پایان جمله فوری از سر خط بعدی شروع به نوشتن میکردیم، البته آموزگارمان هم ایرادی نمیگرفت چون میدانست که دلیل این کار عجله و شرم دانش آموز از عقب افتادن از املا بود. اما به نظر من معلم ها باید بر روی نقطه گذاشتن حسابی گیر میدادند تا یاد بگیریم هیچگاه و به هیچ بهانه ای بدون نقطه، سر خط بر نگردیم. گذاشتن نقطه یعنی شروعی نو و متفاوت از پایان، یعنی مکثی کوتاه برای اصلاح اشتباهات خطوط قبل! گفتن «نقطه، سر خط» از طرف معلم ها باعث زیبایی چیدمان برگه ی املا و فهم صحیح مفاهیم میشود.
🔸هرچند مراعات «اصل نقطه» در املا و فن نگارش اهمیت والایی دارد اما جنس فابریک آن را باید در پهنه سیاست به کار بست، یعنی کاربست «دموکراسی در املا»، مردم باید املا بگویند و حاکمان فقط بنویسند تا عرصه و اعیان سیاست به تناسب و چیدمان صحیح خود برسد، سالهاست مردم ایران چونان معلمی مهربان و صبور، آرام به حاکمیت میگویند؛ «نقطه سر خط»، اتفاقا مردم به حسب وظیفه و تجربه، بر گذاشتن «نقطه» خیلی هم تاکید داشتند و گاهی جهت تنبُّه همچون انتخابات۱۴۰۰؛ با حذف ارفاق نمره ها از حاکمیت کم کرده اند، اما هنوز عالیجنابان حاکمیت چونان دانش آموزی چموش و تُخس، همچنان به نمره تجدیدی راغب تر می باشند! حال تکلیف مردم چه میتواند باشد؟
🔸البته همیشه لازم نیست مردم کاری بکنند، چون روزگار قهار در برابر حلقه چموشان تعارف به خرج نمی دهد، گاهی همچون اسرائیل خبیث را مامور میکند تا با زور و نیشتر موشک، نقطه ی قرمزی را بر صفحه املا یشان گذارده و با زبونی، به سر خط بازشان گرداند! بلکه مایه عبرتی گردند برای همه آنانی که حرص قدرت چشم و گوششان را از ساحت مردم برتافته است.
🇮🇷 t.me/dolat_irani
✍ #علیرضا_مکرمی
🔸با پیشروی ارتش رژیم اسرائیل، غزه تقریبا به دو نیمه شمالی و جنوبی تقسیم شده، اسرائیل پس از تصرف اولیه مناطق آزاد و کمتر مسکونی غزه، شروط حذف حماس، استقرار دائمی پلیس بین الملل و خلع سلاح کامل نوار غزه را در قِبال عقب نشینی به مرزهای قبل از جنگ به طرف فلسطینی تحمیل خواهد کرد، وقوع این اتفاق برای حاکمیت ایران یعنی «نقطه، سرخط!»
🔸در املاهای دوران دبستان معمولا بدون نقطه گذاشتن در پایان جمله فوری از سر خط بعدی شروع به نوشتن میکردیم، البته آموزگارمان هم ایرادی نمیگرفت چون میدانست که دلیل این کار عجله و شرم دانش آموز از عقب افتادن از املا بود. اما به نظر من معلم ها باید بر روی نقطه گذاشتن حسابی گیر میدادند تا یاد بگیریم هیچگاه و به هیچ بهانه ای بدون نقطه، سر خط بر نگردیم. گذاشتن نقطه یعنی شروعی نو و متفاوت از پایان، یعنی مکثی کوتاه برای اصلاح اشتباهات خطوط قبل! گفتن «نقطه، سر خط» از طرف معلم ها باعث زیبایی چیدمان برگه ی املا و فهم صحیح مفاهیم میشود.
🔸هرچند مراعات «اصل نقطه» در املا و فن نگارش اهمیت والایی دارد اما جنس فابریک آن را باید در پهنه سیاست به کار بست، یعنی کاربست «دموکراسی در املا»، مردم باید املا بگویند و حاکمان فقط بنویسند تا عرصه و اعیان سیاست به تناسب و چیدمان صحیح خود برسد، سالهاست مردم ایران چونان معلمی مهربان و صبور، آرام به حاکمیت میگویند؛ «نقطه سر خط»، اتفاقا مردم به حسب وظیفه و تجربه، بر گذاشتن «نقطه» خیلی هم تاکید داشتند و گاهی جهت تنبُّه همچون انتخابات۱۴۰۰؛ با حذف ارفاق نمره ها از حاکمیت کم کرده اند، اما هنوز عالیجنابان حاکمیت چونان دانش آموزی چموش و تُخس، همچنان به نمره تجدیدی راغب تر می باشند! حال تکلیف مردم چه میتواند باشد؟
🔸البته همیشه لازم نیست مردم کاری بکنند، چون روزگار قهار در برابر حلقه چموشان تعارف به خرج نمی دهد، گاهی همچون اسرائیل خبیث را مامور میکند تا با زور و نیشتر موشک، نقطه ی قرمزی را بر صفحه املا یشان گذارده و با زبونی، به سر خط بازشان گرداند! بلکه مایه عبرتی گردند برای همه آنانی که حرص قدرت چشم و گوششان را از ساحت مردم برتافته است.
🇮🇷 t.me/dolat_irani
Forwarded from دولت ایرانی
#بازنشر
🔴 دین و عدالت
✍ #علیرضا_مکرمی
🔸عدالت فوق همه مفاهیم انسانی و برنامه های اجرایی است، حتی برتر از دین می باشد، دین برنامه و روش است و عدالت معیار و هدف، عدالت به مدد عقل و فطرت جمعی انسانها قابل فهم است، لذا شاخص سلامت دین، عدالت است، نه ولي فقیه قابل قیاس با معصوم است و نه اشتباه خوارج در تشخیص عدالت ناقض این اصل بدیهی است که عدالت فوق ولی فقیه که به طریق اولی فوق دین است.
🔸ولایت مداران امروزی فرق ولایت با ولی را درک نکرده و نوعی تقدس آسمانی بر ولی را برتافته اند، در حالی که ولایت یک مفهوم دینی و ولی یک شخص مسئول است و نظارت بر عملکرد او با معیار عدل یک اصل بدیهی است. صد البته سطح نظارت عمومی بر مفاهیم قدیم و نوین دینی و عملکرد عینی مسئولان به سطح عقل اجتماعی و رشد درک مردم نسبت به عدالت بستگی دارد.
🔸ضدیت ولایت فقیه با دیکتاتوری منوط به قابل نظارت و قابل عزل و نصب بودن آن توسط عموم دارد، اگر دیکتاتوری با لعابی از مفاهیم مذهبی توجیه شود آنگاه چیزی کثیف تر از دیکتاتوری رخ میدهد. کسانی که دین و ولایت و شخص ولی آنهم از نوع غیرمعصومش را غیرقابل نظارت مردمی تعریف میکنند، در واقع ولی فقیه را فوق عدالت و عقل جمعی جانمایی میکنند. این نحله ولایتمداران صرفا انسانهایی گمراه محسوب نمیشوند که رسما عمال و ایادی شیطانند.
🔸کسانی که حق و عدالت را با اشخاص می سنجند و نه اشخاص را با حق و عدالت، در کلام مولا علی(ع) سپاه معاویه صفتان تاریخ را تشکیل میدهند. در اندیشه آزادی خواهی و عدالت طلبی همواره عملکرد همه کس و همه مفاهیم با اصل عدالت سنجیده میشود و نظارت عملی بر عملکرد ولی فقیه نیز به طریق معمول با شاخص عدالت صورت می پذیرد. شاید هنوز در برخی رفتارهای خارج از عدالت ولی فقیه محل بحث و تردید باشد، اما در این رهیافت شکی نیست که هرگونه تعریفی خارج از دایره نظارت عمومی نسبت به ولایت و ولی فقیه درست در نقطه مقابل عدالت و عین ضلالت است.
🇮🇷 @dolat_irani
🔴 دین و عدالت
✍ #علیرضا_مکرمی
🔸عدالت فوق همه مفاهیم انسانی و برنامه های اجرایی است، حتی برتر از دین می باشد، دین برنامه و روش است و عدالت معیار و هدف، عدالت به مدد عقل و فطرت جمعی انسانها قابل فهم است، لذا شاخص سلامت دین، عدالت است، نه ولي فقیه قابل قیاس با معصوم است و نه اشتباه خوارج در تشخیص عدالت ناقض این اصل بدیهی است که عدالت فوق ولی فقیه که به طریق اولی فوق دین است.
🔸ولایت مداران امروزی فرق ولایت با ولی را درک نکرده و نوعی تقدس آسمانی بر ولی را برتافته اند، در حالی که ولایت یک مفهوم دینی و ولی یک شخص مسئول است و نظارت بر عملکرد او با معیار عدل یک اصل بدیهی است. صد البته سطح نظارت عمومی بر مفاهیم قدیم و نوین دینی و عملکرد عینی مسئولان به سطح عقل اجتماعی و رشد درک مردم نسبت به عدالت بستگی دارد.
🔸ضدیت ولایت فقیه با دیکتاتوری منوط به قابل نظارت و قابل عزل و نصب بودن آن توسط عموم دارد، اگر دیکتاتوری با لعابی از مفاهیم مذهبی توجیه شود آنگاه چیزی کثیف تر از دیکتاتوری رخ میدهد. کسانی که دین و ولایت و شخص ولی آنهم از نوع غیرمعصومش را غیرقابل نظارت مردمی تعریف میکنند، در واقع ولی فقیه را فوق عدالت و عقل جمعی جانمایی میکنند. این نحله ولایتمداران صرفا انسانهایی گمراه محسوب نمیشوند که رسما عمال و ایادی شیطانند.
🔸کسانی که حق و عدالت را با اشخاص می سنجند و نه اشخاص را با حق و عدالت، در کلام مولا علی(ع) سپاه معاویه صفتان تاریخ را تشکیل میدهند. در اندیشه آزادی خواهی و عدالت طلبی همواره عملکرد همه کس و همه مفاهیم با اصل عدالت سنجیده میشود و نظارت عملی بر عملکرد ولی فقیه نیز به طریق معمول با شاخص عدالت صورت می پذیرد. شاید هنوز در برخی رفتارهای خارج از عدالت ولی فقیه محل بحث و تردید باشد، اما در این رهیافت شکی نیست که هرگونه تعریفی خارج از دایره نظارت عمومی نسبت به ولایت و ولی فقیه درست در نقطه مقابل عدالت و عین ضلالت است.
🇮🇷 @dolat_irani
Forwarded from دولت ایرانی
🔴 حال شما هم از موشک بهم خورده!؟
✍ #علیرضا_مکرمی
🔸 از آنجا که وزارت بهداشت درباره سلامت همه مردم مسئولیت قانونی دارد، پیشنهاد میشود برای رهبران موشکی ایران فراخوان چکاب سلامت روانی بفرستد، لابد اینان درد و مرضی دارند که چند سالی است مدام با موشک پرانی بیخود و بی جهت آبروی ایران و ایرانی را میبرند، همین شاهکار اخیرشان کافیست تا به همگونی روانی شان شک ببریم، راست راست به چشم مردم نگاه میکنند و میگویند؛ هر دو حمله هماهنگ شده بود! یعنی هماهنگ شده بود که ایران اول یک نقطه از خاک پاکستان را بزند و بعد پاکستان هفت نقطه از خاک ایران را به توبره ببندد! پرده های سیاسی برافتد و دو همسایه تمرین کنند به هم پریدن را! مقام شارلاتان طالبان هم ژست سیاسی بگیرد و دو جمهوری اسلامی پاکستان و ایران را از موضع بزرگتر توصیه به خویشتن داری کند! در وسط این بلبشو چنانچه عده ای بیگناه هم نفله شوند اصلا محلی از اعراب ندارد!
🔸آقایان با این مدل موشک پرانی کم کم دارند ما را به این باور میرسانند که ساختار سیاسی ما از اساس ظرفیت لازم برای داشتن موشک را ندارد همانگونه که حماس نداشت! کشورهای عرب منطقه لابد حق دارند که به آمریکا و اسرائیل بیشتر از ما اعتماد کنند.
🔸هر دو حمله هماهنگ شده بود!؟ حتی یک احمق محض سیاسی هم به این فرمول مزخرف رضایت نمیدهد! چه اینبار راست بگویند و چه مثل همیشه دروغ، خاک عالم بر سرشان باد! توجیه الان موشک پرانی شان به پاکستان و جواب دندان شکن پاکستان شده عین توجیه مخفی کاری هسته ای حضرات در اوان دهه هشتاد! آن موقع هم در ماجرای پیدا شدن سانتریفیوژهای آلوده به اورانیوم ۶۰ درصدی در جواب ماموران آژانس گفتند؛ «ما کار خطایی نکرده ایم سانتریفیوژهای وارداتی همگی دست دوم بودند و آلوده به اورانیوم با غنای بالا، ولی چون موقع خرید کارتن هایشان نو بود ما فکر کردیم نو هستند و از فروشنده پاکستانی فریب خوردیم!» ۲۲ سال تمام فاصله بین این دو اتفاق مضحک را پر کرده اما می بینید ترابط تاریخی را!؟ آنجا هم رد پای پاکستان در میان بود. از آن موقع به بعد آمریکایی ها مدام در مذاکرات میگویند ایران حتما اورانیوم های غنی شده را قبل از ورود بازرسان آژانس جایی قایم کرده چون اصلا نمیتوان پذیرفت که ایرانیان آنقدر احمق باشند که کسی بتواند سانتریفیوژ دست دوم به جای نو به آنها غالب کند و ما در مقام جواب مجبور بودیم بگوییم؛ «باور کنید ما احمق بودیم و فریب خوردیم!» محمود احمدی نژاد راست میگوید که تمام تحریم های دوره صدارت ایشان به خاطر داستان کذایی اورانیوم های گمشده در دولت ماقبل بود، که با این حساب شاکله اصلی دفاعیات هسته ای ایران از دولت خاتمی تا الان بر این دو محور استوار بوده؛ ما اولا باید ثابت میکردیم که در جریان واردات سانتریفیوژهای آلوده، طرف بازنده معامله بودیم، فریب خوردیم و عین احمق ها آش نخورده و دهن سوخته شدیم و دوما ثابت میکردیم که ارتکاب این سطح از حماقت هسته ای دلیلی نمیشود که انرژی هسته ای حق مسلم ما نباشد!
🔸میبینید حماقت در سیاست ورزی چه بلایی بر سر آدم می آورد؟ همانطور که آنموقع روند اعتمادزایی و رفع تحریم ها بسته به قبول ارتکاب حماقت از طرف ما توسط طرف های اروپایی و آمریکایی واقع گشت الان هم توجیه ما در برابر جواب دندان شکن پاکستان این شده که بگوییم همه چیز با پاکستانی ها هماهنگ شده بود و بی خیال تسبیح بچرخانیم و سوت زنان رد گم کنیم!
🔸 سوگمندانه باید بگوییم حمله کور ایران به خاک پاکستان و عراق نشان داد اسرائیل مورچه وار به تمام اهدافش دارد نزدیک میشود، از بلایی که بر سر حماس آوردند چنان ترسی بر دل سخت ترین دشمنشان نشسته که حاضر است در روز روشن به خاک کشور هسته ای پاکستان موشک بزند و پای عواقب تلخش زانو بزند اما دریغ از پرتاب یک خمپاره به سمت اسرائیل در دل شب! حتی ادعاهای قبلی شان را پس بگیرد و صریح بگوید؛ حماس و حزب الله و حوثی ها مستقل اند و از ما فرمان نمیبرند و مسئولیت حملاتشان با خودشان است! همچنان که چهار سال پیش برایشان خیلی مهم بود که پایگاه آمریکایی ها حتما خالی باشد اما پر و خالی بودن یک هواپیما آنقدر مهم نبود که کار هواپیما به موشک دوم نرسد! سوابق نگارنده نشان میدهد کسی نیست که ارزش استراتژیک نظامی و سیاسی موشک را نفهمیده باشد اما با اینهمه از دیماه ۹۸ به این طرف مثل خیلی از شماها حالش به شدت از موشک و موشک پرانها بهم میخورد!
🇮🇷 @dolat_irani
✍ #علیرضا_مکرمی
🔸 از آنجا که وزارت بهداشت درباره سلامت همه مردم مسئولیت قانونی دارد، پیشنهاد میشود برای رهبران موشکی ایران فراخوان چکاب سلامت روانی بفرستد، لابد اینان درد و مرضی دارند که چند سالی است مدام با موشک پرانی بیخود و بی جهت آبروی ایران و ایرانی را میبرند، همین شاهکار اخیرشان کافیست تا به همگونی روانی شان شک ببریم، راست راست به چشم مردم نگاه میکنند و میگویند؛ هر دو حمله هماهنگ شده بود! یعنی هماهنگ شده بود که ایران اول یک نقطه از خاک پاکستان را بزند و بعد پاکستان هفت نقطه از خاک ایران را به توبره ببندد! پرده های سیاسی برافتد و دو همسایه تمرین کنند به هم پریدن را! مقام شارلاتان طالبان هم ژست سیاسی بگیرد و دو جمهوری اسلامی پاکستان و ایران را از موضع بزرگتر توصیه به خویشتن داری کند! در وسط این بلبشو چنانچه عده ای بیگناه هم نفله شوند اصلا محلی از اعراب ندارد!
🔸آقایان با این مدل موشک پرانی کم کم دارند ما را به این باور میرسانند که ساختار سیاسی ما از اساس ظرفیت لازم برای داشتن موشک را ندارد همانگونه که حماس نداشت! کشورهای عرب منطقه لابد حق دارند که به آمریکا و اسرائیل بیشتر از ما اعتماد کنند.
🔸هر دو حمله هماهنگ شده بود!؟ حتی یک احمق محض سیاسی هم به این فرمول مزخرف رضایت نمیدهد! چه اینبار راست بگویند و چه مثل همیشه دروغ، خاک عالم بر سرشان باد! توجیه الان موشک پرانی شان به پاکستان و جواب دندان شکن پاکستان شده عین توجیه مخفی کاری هسته ای حضرات در اوان دهه هشتاد! آن موقع هم در ماجرای پیدا شدن سانتریفیوژهای آلوده به اورانیوم ۶۰ درصدی در جواب ماموران آژانس گفتند؛ «ما کار خطایی نکرده ایم سانتریفیوژهای وارداتی همگی دست دوم بودند و آلوده به اورانیوم با غنای بالا، ولی چون موقع خرید کارتن هایشان نو بود ما فکر کردیم نو هستند و از فروشنده پاکستانی فریب خوردیم!» ۲۲ سال تمام فاصله بین این دو اتفاق مضحک را پر کرده اما می بینید ترابط تاریخی را!؟ آنجا هم رد پای پاکستان در میان بود. از آن موقع به بعد آمریکایی ها مدام در مذاکرات میگویند ایران حتما اورانیوم های غنی شده را قبل از ورود بازرسان آژانس جایی قایم کرده چون اصلا نمیتوان پذیرفت که ایرانیان آنقدر احمق باشند که کسی بتواند سانتریفیوژ دست دوم به جای نو به آنها غالب کند و ما در مقام جواب مجبور بودیم بگوییم؛ «باور کنید ما احمق بودیم و فریب خوردیم!» محمود احمدی نژاد راست میگوید که تمام تحریم های دوره صدارت ایشان به خاطر داستان کذایی اورانیوم های گمشده در دولت ماقبل بود، که با این حساب شاکله اصلی دفاعیات هسته ای ایران از دولت خاتمی تا الان بر این دو محور استوار بوده؛ ما اولا باید ثابت میکردیم که در جریان واردات سانتریفیوژهای آلوده، طرف بازنده معامله بودیم، فریب خوردیم و عین احمق ها آش نخورده و دهن سوخته شدیم و دوما ثابت میکردیم که ارتکاب این سطح از حماقت هسته ای دلیلی نمیشود که انرژی هسته ای حق مسلم ما نباشد!
🔸میبینید حماقت در سیاست ورزی چه بلایی بر سر آدم می آورد؟ همانطور که آنموقع روند اعتمادزایی و رفع تحریم ها بسته به قبول ارتکاب حماقت از طرف ما توسط طرف های اروپایی و آمریکایی واقع گشت الان هم توجیه ما در برابر جواب دندان شکن پاکستان این شده که بگوییم همه چیز با پاکستانی ها هماهنگ شده بود و بی خیال تسبیح بچرخانیم و سوت زنان رد گم کنیم!
🔸 سوگمندانه باید بگوییم حمله کور ایران به خاک پاکستان و عراق نشان داد اسرائیل مورچه وار به تمام اهدافش دارد نزدیک میشود، از بلایی که بر سر حماس آوردند چنان ترسی بر دل سخت ترین دشمنشان نشسته که حاضر است در روز روشن به خاک کشور هسته ای پاکستان موشک بزند و پای عواقب تلخش زانو بزند اما دریغ از پرتاب یک خمپاره به سمت اسرائیل در دل شب! حتی ادعاهای قبلی شان را پس بگیرد و صریح بگوید؛ حماس و حزب الله و حوثی ها مستقل اند و از ما فرمان نمیبرند و مسئولیت حملاتشان با خودشان است! همچنان که چهار سال پیش برایشان خیلی مهم بود که پایگاه آمریکایی ها حتما خالی باشد اما پر و خالی بودن یک هواپیما آنقدر مهم نبود که کار هواپیما به موشک دوم نرسد! سوابق نگارنده نشان میدهد کسی نیست که ارزش استراتژیک نظامی و سیاسی موشک را نفهمیده باشد اما با اینهمه از دیماه ۹۸ به این طرف مثل خیلی از شماها حالش به شدت از موشک و موشک پرانها بهم میخورد!
🇮🇷 @dolat_irani
Parde Neshin
Alireza Ghorbani
این جا برای از تو نوشتن هوا کم است
دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است!
اکسیر من! نه اینکه مرا شعر تازه نیست
من از تو می نویسم و این کیمیا کم است
سرشارم از خیال ولی این کفاف نیست
در شعر من حقیقت یک ماجرا کم است
تا این غزل شبیه غزل های من شود
چیزی شبیه عطر حضور شما کم است
گاهی ترا کنار خود احساس می کنم
اما چقدر ل خوشی ی خواب ها کم است!
خون هر آن غزل که نگفتم به پای توست
آیا هنوز آمدنت را بها کم است!
شعر: #محمد_علی_بهمنی
آواز: #علیرضا_قربانی
آهنگساز: #مهیار_علیزاده
همراه ما باشید در:
@yellowbusiness
🌕تجارت زرد🌕
دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است!
اکسیر من! نه اینکه مرا شعر تازه نیست
من از تو می نویسم و این کیمیا کم است
سرشارم از خیال ولی این کفاف نیست
در شعر من حقیقت یک ماجرا کم است
تا این غزل شبیه غزل های من شود
چیزی شبیه عطر حضور شما کم است
گاهی ترا کنار خود احساس می کنم
اما چقدر ل خوشی ی خواب ها کم است!
خون هر آن غزل که نگفتم به پای توست
آیا هنوز آمدنت را بها کم است!
شعر: #محمد_علی_بهمنی
آواز: #علیرضا_قربانی
آهنگساز: #مهیار_علیزاده
همراه ما باشید در:
@yellowbusiness
🌕تجارت زرد🌕
Forwarded from جوشِ دریا
🔻وضعیت بیدولتی
مساله نه لجبازی که یک رویکرد زمینی است. هیچ گروهی نیست که بگوید وضعیت ایران بحرانی و حاد نیست. همه به این اندازه معتقدند. تقریبا همه نیز معترفند ایران فاقد دولت است. فاقد دولت بودن یعنی به هر دلیلی(که از نظر من متاثر از اتفاق ۴۵ سال پیش است) مساله فراتر از انگیزههای خیر و شر افراد است. در نتیجه به رفتن گروهی و آمدن گروه دیگری محتاج نیستیم. بلکه به رفتن «گروهی» و احیای «دولت» نیازمندیم.
مسیر احیای دولت برای ملتی که خود به تخریب خود کمر بسته بود رنجآور و دردناک است. دولت نقطهنظری است که نه شخصی که «ملی» میاندیشد.
«ملی اندیشیدن» را بسیاری بسانِ شعار در نظر گرفتهاند. اما چارچوبش ساده است: «همه فارغ از هر عقیدهای که دارند شهروندند، حقوق هیچ کس را نمیتوان زیر پا گذاشت. احدی حق ندارد حق و توان یک ملت را برای اعمال حاکمیت ملی زیر سوال ببرد و به هیچ معیاری نمیتوان امنیت و منافع ملی را زیر سوال برد.»
نگرش فتح یک دولت با احیای دولت متفاوت است. آن که تنها میخواهد فتح کند با بیابانی خالی مواجه میشود که نمیداند پرچمش را در کجا بکوبد. آن که میخواهد احیا کند متکی بر اصول خود است. نگرش فتح سالهاست که راه حلهای گوناگون را آزمون میکند: «اگر خیابان فتح شود چه؟ اگر اداره فتح شود چه؟ اگر....»
نگرش فتح به ۲۲ بهمن ۵۷ مینگرد، بیتوجه به آن که آنجا چیزی بود که فتح شود. آنجا که ارتش بیانیه بیطرفی مینوشت یک نظم مستقر بود و نه بینظمی. ظرفی بود که میشد در آن چیزی را حل کرد. وقتی ظرفی نیست حل کردن یک قدرت در یک خلا تلاش بیهوده است.
احیای دولت هم به معنی گرفتن ژست «متولی ایران» نیست. وقتی دولت نیست، نقش متولی را نیز نمیتوان ایفا کرد. فهم خلا دردناک است و هر نمایش کمیکی به ستایش دستگاه سرکوبی میانجامد که خلا را نگاه داشته.
احیای دولت نیازمند احیای سیاست است و البته سیاست تلاش برای درگیر نگاه داشتن چند گروه ورشکسته نیست. سیاست بستر است، فضای تنفس جامعه است. این که گروههای سیاسی ما اکثرا شامل چند چریک ماقبل مدرناند که در اوقات فراغت بمب میساختند خود معلول انحلال سیاست است. فضایی نیست که چیزی در آن رشد کند، با به بازی گرفتن چند گروه رانتی و فاندبگیر ورشکسته نیز چیزی تغییر نمیکند. اصل مساله برقرار است.
سیاست عرصه برابری است: با مثالی روشن کنم، در اوج دوره همبستگی یکی از گلایههای طرفداران اسماعیلیون این بود که مثلا فلان فرد چه جایگاهی دارد که کنار "حامد" بنشیند؟ به طریق اولی چنین پرسشی البته در مورد خود او نیز مطرح بود. هیچ مکانیسمی نبود و چون نبود به سهولت برابری را زیر سوال میبردند. آن کس بهتر است که رسانه بیشتر تریبون بدهد یا جایزه بیشتری برده باشد یا حداکثر در نظرسنجی درصدی بیشتر آورده باشد. مشخص بود که همه "بادِ هواست" کدام رسانه معیار است؟ کدام نظرسنجی معیار است؟ کدام جایزه معیار است؟
در اوج همبستگی وقتی این پرسشها پرسیده میشد به نظر مته به خشخاش گذاشتن بود، اما آنچه حاصلِ هیجان است با هیجان میرود و رفت.
سیاست عرصه ایده و همکاری و همراهی و ناهمراهی است. اشخاص حاملان ایدهها هستند، ایدهها وامدار اشخاص نیستند. وقتی ایدهها روشن نباشد روابط شخصی میشود. ایکس به ایگرگ نزدیک است. و همین وضعیتی است که در ایران حاکم است. هیچ کس ایدهای ندارد چون دولتی نیست.
#علیرضا_غلامحسینی
#دولت
#وضعیت_بیدولتی
#حکمرانی_غلط
#حامد_اسماعیلیون
جوش دریا
مساله نه لجبازی که یک رویکرد زمینی است. هیچ گروهی نیست که بگوید وضعیت ایران بحرانی و حاد نیست. همه به این اندازه معتقدند. تقریبا همه نیز معترفند ایران فاقد دولت است. فاقد دولت بودن یعنی به هر دلیلی(که از نظر من متاثر از اتفاق ۴۵ سال پیش است) مساله فراتر از انگیزههای خیر و شر افراد است. در نتیجه به رفتن گروهی و آمدن گروه دیگری محتاج نیستیم. بلکه به رفتن «گروهی» و احیای «دولت» نیازمندیم.
مسیر احیای دولت برای ملتی که خود به تخریب خود کمر بسته بود رنجآور و دردناک است. دولت نقطهنظری است که نه شخصی که «ملی» میاندیشد.
«ملی اندیشیدن» را بسیاری بسانِ شعار در نظر گرفتهاند. اما چارچوبش ساده است: «همه فارغ از هر عقیدهای که دارند شهروندند، حقوق هیچ کس را نمیتوان زیر پا گذاشت. احدی حق ندارد حق و توان یک ملت را برای اعمال حاکمیت ملی زیر سوال ببرد و به هیچ معیاری نمیتوان امنیت و منافع ملی را زیر سوال برد.»
نگرش فتح یک دولت با احیای دولت متفاوت است. آن که تنها میخواهد فتح کند با بیابانی خالی مواجه میشود که نمیداند پرچمش را در کجا بکوبد. آن که میخواهد احیا کند متکی بر اصول خود است. نگرش فتح سالهاست که راه حلهای گوناگون را آزمون میکند: «اگر خیابان فتح شود چه؟ اگر اداره فتح شود چه؟ اگر....»
نگرش فتح به ۲۲ بهمن ۵۷ مینگرد، بیتوجه به آن که آنجا چیزی بود که فتح شود. آنجا که ارتش بیانیه بیطرفی مینوشت یک نظم مستقر بود و نه بینظمی. ظرفی بود که میشد در آن چیزی را حل کرد. وقتی ظرفی نیست حل کردن یک قدرت در یک خلا تلاش بیهوده است.
احیای دولت هم به معنی گرفتن ژست «متولی ایران» نیست. وقتی دولت نیست، نقش متولی را نیز نمیتوان ایفا کرد. فهم خلا دردناک است و هر نمایش کمیکی به ستایش دستگاه سرکوبی میانجامد که خلا را نگاه داشته.
احیای دولت نیازمند احیای سیاست است و البته سیاست تلاش برای درگیر نگاه داشتن چند گروه ورشکسته نیست. سیاست بستر است، فضای تنفس جامعه است. این که گروههای سیاسی ما اکثرا شامل چند چریک ماقبل مدرناند که در اوقات فراغت بمب میساختند خود معلول انحلال سیاست است. فضایی نیست که چیزی در آن رشد کند، با به بازی گرفتن چند گروه رانتی و فاندبگیر ورشکسته نیز چیزی تغییر نمیکند. اصل مساله برقرار است.
سیاست عرصه برابری است: با مثالی روشن کنم، در اوج دوره همبستگی یکی از گلایههای طرفداران اسماعیلیون این بود که مثلا فلان فرد چه جایگاهی دارد که کنار "حامد" بنشیند؟ به طریق اولی چنین پرسشی البته در مورد خود او نیز مطرح بود. هیچ مکانیسمی نبود و چون نبود به سهولت برابری را زیر سوال میبردند. آن کس بهتر است که رسانه بیشتر تریبون بدهد یا جایزه بیشتری برده باشد یا حداکثر در نظرسنجی درصدی بیشتر آورده باشد. مشخص بود که همه "بادِ هواست" کدام رسانه معیار است؟ کدام نظرسنجی معیار است؟ کدام جایزه معیار است؟
در اوج همبستگی وقتی این پرسشها پرسیده میشد به نظر مته به خشخاش گذاشتن بود، اما آنچه حاصلِ هیجان است با هیجان میرود و رفت.
سیاست عرصه ایده و همکاری و همراهی و ناهمراهی است. اشخاص حاملان ایدهها هستند، ایدهها وامدار اشخاص نیستند. وقتی ایدهها روشن نباشد روابط شخصی میشود. ایکس به ایگرگ نزدیک است. و همین وضعیتی است که در ایران حاکم است. هیچ کس ایدهای ندارد چون دولتی نیست.
#علیرضا_غلامحسینی
#دولت
#وضعیت_بیدولتی
#حکمرانی_غلط
#حامد_اسماعیلیون
جوش دریا
Forwarded from کانال شخصی یاشار سلطانی
معاون قالیباف در خانه ۶/۵ میلیون دلاری در کانادا
حاشیه همیشه همراه قالیباف و اطرافیانش است.از فرزندش در کانادا تا خیریه همسرش، عیسی شریفی و هولدینگ یاس و…
یکی از آن افراد هم #علیرضا_نادری معاون شهرسازی قالیباف در شهرداری بود که در کانادا زندگی میکند.
ارزش این ملک ۶.۵ میلیون دلار است، البته یکی از املاک چند میلیون دلاری اش!
@yashar_soltani | یاشار سلطانی
حاشیه همیشه همراه قالیباف و اطرافیانش است.از فرزندش در کانادا تا خیریه همسرش، عیسی شریفی و هولدینگ یاس و…
یکی از آن افراد هم #علیرضا_نادری معاون شهرسازی قالیباف در شهرداری بود که در کانادا زندگی میکند.
ارزش این ملک ۶.۵ میلیون دلار است، البته یکی از املاک چند میلیون دلاری اش!
@yashar_soltani | یاشار سلطانی
Forwarded from دولت ایرانی
🔸سوء استفاده سیاسی از عواطف مذهبی مردم به اوج خود رسیده است، آقایان در این چند دهه تا میشد از دیگ مذهب حاتم بخشی کردند و امروز چنان با چنگال مشغول کندن ته دیگ اند که گویی تا دیگ را سوراخ و از حیز انتفاع خارج نکنند ول کن ماجرا نیستند.
هر کس به کاندیدهای تاییدصلاحیت شده رای بدهد یا حتی روی برگه فحش بنویسد و یا همانجور سفید بگذارد به محض آنکه برگه را در صندوق انداخت جز مشارکت کنندگان در انتخابات دسته بندی میشود، نفس «رای به کاندیدا» فرع مسئله است، اصل مشارکت در انتخابات است که به معنی اجازه دادن به مسئولان ارشد نظام برای ادامه راه غلط گذشته است،از این منظر هر مشارکت کننده باید در یوم الحساب پاسخگو باشد.مشارکت در انتخابات یعنی انتخاب مجدد مسئولان ارشد فعلی در قیاس با منتقدین و مخالفین سیاسی آنهاست،این در حالیست که منتقدین ردصلاحیت شده و زندانیان سیاسی دلسوزتر و اگاهتر نسبت به آینده مردم و اصلح می باشند.
💠پيامبر اكرم(ص):
«هر كس از ميان مسلمانان فرماندارى را برگزيند در حالى كه میداند ديگرى نسبت به او اولويّت دارد،خيانت به خدا،رسول او و جميع مسلمانان كرده است»
📚سنن بيهقى،ج10،ص11
✍ #علیرضا_مکرمی
🇮🇷 @dolat_irani
هر کس به کاندیدهای تاییدصلاحیت شده رای بدهد یا حتی روی برگه فحش بنویسد و یا همانجور سفید بگذارد به محض آنکه برگه را در صندوق انداخت جز مشارکت کنندگان در انتخابات دسته بندی میشود، نفس «رای به کاندیدا» فرع مسئله است، اصل مشارکت در انتخابات است که به معنی اجازه دادن به مسئولان ارشد نظام برای ادامه راه غلط گذشته است،از این منظر هر مشارکت کننده باید در یوم الحساب پاسخگو باشد.مشارکت در انتخابات یعنی انتخاب مجدد مسئولان ارشد فعلی در قیاس با منتقدین و مخالفین سیاسی آنهاست،این در حالیست که منتقدین ردصلاحیت شده و زندانیان سیاسی دلسوزتر و اگاهتر نسبت به آینده مردم و اصلح می باشند.
💠پيامبر اكرم(ص):
«هر كس از ميان مسلمانان فرماندارى را برگزيند در حالى كه میداند ديگرى نسبت به او اولويّت دارد،خيانت به خدا،رسول او و جميع مسلمانان كرده است»
📚سنن بيهقى،ج10،ص11
✍ #علیرضا_مکرمی
🇮🇷 @dolat_irani
Forwarded from مکتوبات
🔻چرا «احتمالا» مشارکت پایین دیگر مهم نیست؟
#علیرضا_ملوندی
🔸همدلانه و دور از فضای فحش دادن و نقد و... اگر بخواهم علت بیاهمیت شدن مشارکت پایین مردم در انتخابات را لااقل برای بخش مهمی از نظام ببینم اینطور حدس میزنم:
🔹سیستم طی سالهای اخیر به این نتیجه رسیده که هزینه کاهش مشارکت عمومی در عرصه سیاسی، کمتر از التهابات سیاسی اجتماعی در هر انتخابات و مهمتر از اون تغییر سیاستها و راهبردهای نظام است.
🔸بهنظر میرسد نظام ترجیح میهد سیاستهای مشخص و بلندمدت داشته باشد حتی اگر مشارکت عمومی کم باشد.
🔹از طرف دیگر تجربه اغلب کشورهای منطقه و برخی کشورهای فرامنطقهای مثل چین و روسیه، به نظام نشان داده اگر در کنار اقتدار حاکمیتی در تامین معاش موفق باشد، موضوع کمرنگ بودن انتخابات و دموکراسی ضربه اساسی به بقای سیستم نمیزند بلکه محکمتر هم سر جایش باقی میماند.
🔸ممکن است بگویید تجربه این سالها نشان داده که نظام نهتنها قافیه انتخابات و مشارکت را باخته بلکه در کارآمدی هم شکست خورده؛ اما احتمالا با این پاسخ مواجه میشوید که عیب ندارد و اگر چند سال سیاستها و مدیریت کشور ثابت و بدون التهاب باشد بالاخره جواب میگیریم.
🔹بر همین مبنا تصور میکنم کم کم به این سمت میرویم که انتخابات ریاستجمهوری یا برچیده و یا به شکل کم التهاب و با کمترین دوقطبی و تضاد و هیجان ولو با مشارکت کم برگزار شود.
🔸براندازی هم به دلایل گوناگون تا سالها منتفی است و به همین دلیل راحتتر میتوان این ایده را پیش برد.
🔹در همین چارچوب میشود حذف چهرههای قدرتمند سیاسی که ممکن است مجری سیاستها نباشند یا در تعارض با بقیه بخشهای سیستم قرار بگیرند و یا موجسازی اجتماعی جدی داشته باشند هم قابل فهمتر میشود.
🔸عزل یک مجری ضعیف و بدون پشتوانه مردمی بسیار راحتتر و کمدردسرتر از حذف فردی محبوب و قدرتمند است.
🔹اینها که نوشتم تلاشم برای فهم همدلانهتر چیزی است که شاهدش هستیم. نه اینکه لزوما من موافقش باشم و نه اینکه حتی ایده درستی باشد.
https://t.me/makshufmedia/213
@maktubaaat
#علیرضا_ملوندی
🔸همدلانه و دور از فضای فحش دادن و نقد و... اگر بخواهم علت بیاهمیت شدن مشارکت پایین مردم در انتخابات را لااقل برای بخش مهمی از نظام ببینم اینطور حدس میزنم:
🔹سیستم طی سالهای اخیر به این نتیجه رسیده که هزینه کاهش مشارکت عمومی در عرصه سیاسی، کمتر از التهابات سیاسی اجتماعی در هر انتخابات و مهمتر از اون تغییر سیاستها و راهبردهای نظام است.
🔸بهنظر میرسد نظام ترجیح میهد سیاستهای مشخص و بلندمدت داشته باشد حتی اگر مشارکت عمومی کم باشد.
🔹از طرف دیگر تجربه اغلب کشورهای منطقه و برخی کشورهای فرامنطقهای مثل چین و روسیه، به نظام نشان داده اگر در کنار اقتدار حاکمیتی در تامین معاش موفق باشد، موضوع کمرنگ بودن انتخابات و دموکراسی ضربه اساسی به بقای سیستم نمیزند بلکه محکمتر هم سر جایش باقی میماند.
🔸ممکن است بگویید تجربه این سالها نشان داده که نظام نهتنها قافیه انتخابات و مشارکت را باخته بلکه در کارآمدی هم شکست خورده؛ اما احتمالا با این پاسخ مواجه میشوید که عیب ندارد و اگر چند سال سیاستها و مدیریت کشور ثابت و بدون التهاب باشد بالاخره جواب میگیریم.
🔹بر همین مبنا تصور میکنم کم کم به این سمت میرویم که انتخابات ریاستجمهوری یا برچیده و یا به شکل کم التهاب و با کمترین دوقطبی و تضاد و هیجان ولو با مشارکت کم برگزار شود.
🔸براندازی هم به دلایل گوناگون تا سالها منتفی است و به همین دلیل راحتتر میتوان این ایده را پیش برد.
🔹در همین چارچوب میشود حذف چهرههای قدرتمند سیاسی که ممکن است مجری سیاستها نباشند یا در تعارض با بقیه بخشهای سیستم قرار بگیرند و یا موجسازی اجتماعی جدی داشته باشند هم قابل فهمتر میشود.
🔸عزل یک مجری ضعیف و بدون پشتوانه مردمی بسیار راحتتر و کمدردسرتر از حذف فردی محبوب و قدرتمند است.
🔹اینها که نوشتم تلاشم برای فهم همدلانهتر چیزی است که شاهدش هستیم. نه اینکه لزوما من موافقش باشم و نه اینکه حتی ایده درستی باشد.
https://t.me/makshufmedia/213
@maktubaaat
Telegram
مکشوف مدیا
Forwarded from آینده