ادب‌سار
14.7K subscribers
4.88K photos
121 videos
21 files
834 links
آرمان ادب‌سار
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی

instagram.com/AdabSar

گردانندگان:
بابک
مجید دُری @MajidDorri
پریسا امام‌وردیلو @New_View

فروشگاه ادبسار: @AdabSar1
Download Telegram
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی

برگردان نامه‌ی دیوانی(اداری) به پارسی


«هوالقادر»
همواره شایستگی و لیاقت در عرصه مدیریت از جایگاه رفیعی برخوردار بوده و شاخص تعیین کننده‌ای در واگذاری مسئولیت‌هاست.

جناب آقای....
باسلام و تحیّت
ویژگی‌های برجسته شخصیتی و اجرایی حضرتعالی سبب گردید تا این مسئولیت مهم بر دوش و دست-های توانایتان دوام و قوام گیرد. رجاء واثق دارد با عنایت به سوابق و خدمات ارزنده آن مقام عالی در سالیان متمادی خدمت در عرصه آبادانی استان و بطور خاص و مشهود ، مدیریت توانمند و اثربخش جنابعالی در بحران‌های اخیر استان شاهد توسعه و گسترش فعالیت‌های حوزه عمران و سازندگی در دیار عزیزمان باشیم. این بالندگی را به شما تبریک عرض می‌نمایم و مزید توفیقات روزافزون‌تان را از پروردگار یکتای بی‌همتا مسئلت دارم.


🖋 #برگردان_به_پارسی


به نام مهرآفرین

شایستگی  و برازندگی در پهنه‌ی راهبری، همواره از جایگاه والایی برخوردار بوده و نمودارِ کارسازی در واگذاری سرپرستی است.

کیا … ارجمند/سَروَر … وَرجاوَند
با درود
ویژگی‌های برجسته‌ی رفتاری و کارکردی شما، زمینه‌ساز شد تا این کار بزرگ بر دوش و دست‌های توانمند شما استوار گردد.
با آگاهی از پیشینه و کارهای ارزنده‌ی آن بزرگوار در سالیان بسیارِ یاری‌رسانی و کوشایی در زمینه‌ی آبادانی استان، و به‌ویژه راهبری توانمند و کارساز شما در پیشامدهای چندی پیشِ استان، امید بسیار داریم که بیننده‌ی پیشرفت و پویایی در گستره‌ی آبادانی و سازندگی دیار دلبندمان باشیم.
این بالندگی را به شما شادباش می‌گوییم و افزونی بهروزی‌های روزافزونتان را از پروردگار یکتای بی‌همتا خواهانیم.

#مجید_دری
#پارسی_پاک
#تبریک #تشکر #نامه_نگاری
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
ادب‌سار
🌸🍀 جشن بهاربد، جشن داد و دَهِش «جشن بهاربُد»، بزرگ‌ترین جشن بهار پس از نوروز و پایانی بزرگ بر نخستین گاهنبار سال در ایران باستان بود و در «دی بمهر روز» از اردیبهشت یا پانزدهم این ماه برگزار می‌شد. جشن‌های شش‌گانه‌ی گاهنباری در ایران هر یک در پنج روز برگزار…
🍀🌸
چو یک نیمه از ماه اردیبهشت
گذشت و جهان گشت همچون بهشت

از آن پس از آن جشنگه گشت باز
بیامد به نزدیک دریا فراز

بدانگه که خورشید بنمود چهر
به روزی که خوانی ورا دی بمهر

B2n.ir/Baharbod

🌸🍀 نیمه‌ی اردیبهشت در ایران «جشن بهاربُد» یا #جشن_میان_بهار برگزار می‌شد که روز پایانی جشن گاهانباری میدیوزرم یا جشن آفرینش آسمان و گرامیداشت پیام‌آوری زرتشت بود.

🌸🍀 امروز در بسیاری از شهرها و روستاها جشن‌های پراکنده‌ای در نیمه‌های اردیبهشت برگزار می‌شود که گمان می‌رود دنباله‌ی #جشن_بهاربد باشند. برخی از آیین‌های این جشن‌ها امروز دگرگون شده‌اند.

🌸🍀 در آدینه‌ای که گذشت و زیر بارانی پیوسته، یکی از این جشن‌ها در روستای پیرکندی از روستاهای شهر خوی در آذربادگان(آذربایجان) برگزار شد. هر سال در نیمه‌های اردیبهشت و در تپه‌ای به نام «تپه‌ننه» که یک نیایشگاه باستانی در بالای آن است جشنی شاد و زنانه برگزار می‌شود. ما به درستی نمی‌دانیم که این جشن دنباله‌ی میان‌بهار است یا نه و اگر نیست در چه زمانی و با چه انگیزه‌ای پدید آمده است.

🌸🍀 درباره‌ی این نیایشگاه نوشته‌اند زنی ناموَر در آن خفته و در گواهی‌های(مستندات) مانداکِ(میراث) فرهنگی نوشته شده که پیشینه‌‌ی این آرامگاه به سده‌های چهارم تا هشتم فّرارّفتِ ماهی(هجری قمری) برمی‌گردد. ولی اینکه زنی بزرگ در گوشه‌ای از این سرزمین خفته و مزار باستانی‌اش بهانه‌ای برای جشن باشد به جشن‌های باستانی و ایرانی همانند است نه اسلامی. از سویی یکی از روش‌های ایرانیان پس از تازش این بود که برای جلوگیری از ویران شدن نیایشگاه‌ها و جاهای باارزش به دست تازیان آن را به اسلام گره می‌زدند.

🌸🍀 در جشن سالانه‌ی تپه‌ننه بالا رفتن از تپه برای بازدید و نیایش، پایکوبی و دست‌افشانی گروهی، شادی، خواندن گروهی آوازهای بومی، تازه شدن دیدارها و همکاری در پختن آش که امروز کمرنگ شده است و چیدن سبزی‌های کوهی رواگ(رواج) دارد. تا جایی که بسیاری از زنان آذری‌تبار از شهرهای گوناگون کشور در این زمان خود را به این جشن می‌رسانند زیرا که بهانه‌ای برای گردهمایی بزرگ زنان این بخش از ایران است. برگزاری چنین جشن‌هایی اگرچه گمنام یا کوچک نشان می‌دهد که ایرانیانِ شادخو با سده‌ها سرکوب هنوز به ریشه‌های خود وابسته‌اند.


گزارش و فرتور: #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #اردیبهشتگان


🍀🌸 @AdabSar
اگر شهرْیاریّ و گر پیشکار
تو ناپایْداریّ و او پایْدار

چه با رنج باشیْ چه با تاج و تخت
ببایَدْت بستن به فرجامْ رخت

اگر زآهنی چرخْ بگدازَدَت
چو گشتی کهن نیز ننوازَدَت

چو سروِ دلارای گردد به خَم
خروشان شود نرگسانِ دُژَم

همان چهره‌ی ارغوان زعفران
سبک مردمِ شاد گردد گران
#فردوسی

امید که:
همیشه دلت باد چون نوبهار


گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوش‌نویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🌺
🌸🌺
🪐📚
سراینده باش و فزاینده باش
شب و روز با رامش و خنده باش

چنان رو که پرسند روز شمار
نپیچی سر از شرم پروردگار

به داد و دهش گیتی آباد دار
دل زیردستان خود شاد دار

که بر کس نماند جهان جاودان
نه بر تاجدار و نه بر موبدان
#فردوسی


۲۵ اردیبهشت
روز بزرگداشت «فردوسی»
این یگانه‌ی سپهر خردپیشگی
پراکننده‌ی آیین میهن‌دوستی و مهروَرزی
و پاسدار سرفرازی و بالندگی زبان پارسی گرامی باد!

#روز_فردوسی
🪐📚 @AdabSar
📚💫 ایرانی که فردوسی پاس داشت


فردوسی با سرودن شاهنامه، ایران نو را به ایران کهن پیوسته است. اگر فردوسی نمی‌بود و در یکی از باریک‌ترین و دشوارترین روزگاران تاریخ ایران سر برنمی‌افراشت، می‌توانم گفت که شاید امروز ایرانی در جغرافیای جهان ديده نمی‌شد. در واقع او ایران نو را پایه ریخت؛ چون فردوسی در روزگاری می‌زیست که ایران پاره‌پاره شده بود و سرزمینی که به چنین سرنوشتی دچار می‌آید، بیم آن می‌رود که از هم بپاشد. بنابراین در پاسخ به این‌که چرا ایران ماند، می‌توان گفت چون فردوسی سربرآورد.
درست است که فردوسی شهریار و شاهنشاه نبود، اما هنرمندی سخنور بود که با نیرویی برتر از زمین یعنی با فرهنگ و هنر، جغرافیای زمینی و مرزی ایران را از فروپاشی رهانید؛ چرا که در آن زمان رشته‌های پیشین پاره شده بود و ایران به ده‌ها سرزمین گسیخته شده بود، سرزمین‌هایی را که با یکدیگر پیوندی نداشتند، فردوسی با رشته‌ی نیرومندتر و استوارتر، یعنی سخن خود و شاهنامه ایرانیان را به یکدیگر پیوست.
فردوسی تنها فرهنگ و زبان ایران را از گزند گران و آسیبی که آواروار به این کشور فروافتاده بود نرهانید، بلکه ایران مرزی و جغرافیایی را هم پاسداشت، در زنهار هنر خویش گرفت و دگربار پیوند ایران یکپارچه را در فرهنگ اندیشه و هنر با ایران کهن زنده کرد.


#میرجلال_الدین_کزازی
#روز_فردوسی

📚💫 @AdabSar

آنگه که رخ افروخت ابرمرد دَری
چون وَرد شکفت ازو رخ زرد دری
شهنامه‌ی اوست در اَوستای ادب
بی هیچ گمان مِهینه فَرگردِ دری

☀️📚

آن پیر خرد که نیز میر سخن است
ز افسونگری‌اش جهان به زیر سخن است
او کیست که از سخن جهان در آکند؟
او پسر هژیر تیزویر سخن است


سراینده #میرجلال_الدین_کزازی
ریزنگاره (مینیاتور) #حسین_بهزاد


#روز_فردوسی #چکامه_پارسی

☀️📚 @AdabSar
چند سخن درباره‌ی زبان پارسی
در پاسداشت #روز_فردوسی


زبان شکرین و شیوای پارسی که می‌توانیم بی‌درنگ آن را نغزترین و توانمندترین زبان زیباشناختی در جهان بدانیم، سرشت و ساختاری دوگانه و ناسازوارانه دارد: از سویی زبانی است بسیار سوده و ساده، نغز و نازک، با زنگ و آهنگی دلاویز و خنیایی و گوشنواز؛ از دیگر سوی، زبانی استوار و سخت‌جان و پایدار که تندبادهایی سهمناک و ستیزآمیز را از سر گذرانیده و در درازنای سده‌ها و هزاره‌ها برپای مانده و باری گران و تن‌فرسای را بر دوش کشیده است که فرهنگ گرانسنگ و نازشخیز ایرانی است.

زبان پارسی، زبانی است توانمند و بی‌نیاز. این توانمندی در زبان پارسی، برمی‌گردد به سامانه و دستگاه واژه‌سازی در این زبان که بسیار نیرومند و کارآمد و آفرینش‌گرایانه و بی‌کرانه است. ما می‌توانیم بی‌شمار در پارسی، واژه بسازیم.

می‌توان از واژه‌های بیگانه بپرهیزید؛ برای واژگانی که به هر انگیزه‌ای در این زبان راه جسته‌اند، برابرهای پارسی بیابیم؛ اندک‌اندک این واژه‌ها را از زبان پارسی برانیم و آن واژگان دیگر را به جای آن‌ها بنشانیم.

زبان پارسی مانند بسیاری از زبان‌های جهان کالبدینه نیست؛ بدینسان که پیمانه‌ها و ریخت‌های از پیش نهاده برای واژه‌سازی در این زبان نمی‌بینیم. زبان پارسی بسیار نرمش‌پذیر است؛ به موم می‌ماند. هرچه مایه و توان و دانش شما در زبان پارسی بیشتر باشد، این زبان را آسان‌تر و مایه‌ورتر می‌توانید به کار بگیرید.

زبان پارسی، مایه‌ورترین و نغزترین سامانه‌ی سرودینه و سراودین (شعری) جهان را، در چندی چونی، در خود پدید آورده است و آوازه‌ی ایران را تا دورترین سرزمین‌های گیتی درگسترده است و سخنورانی بزرگ و ورجاوند را، در آفرینش شاهکارهای جاودان ادبی به کار آمده است؛ شاهکارها و سخنورانی که به هیچ گمان گزافه همانند و همالی برایشان در سراسر جهان نمی‌توان یافت.

شگرفی و شاهواری این زبان و سختگی و ستواری آن تا بدان پایه بوده است که سخن پارسی و ادبِ در پیوسته آن را آنچنان مایه بخشیده است که فرازنای فرخنده‌ی فرهنگ و هنر ایران و ستیغ استوار و سر بر سپهر این هنر و فرهنگ گردیده است.

ناتوانی، کمبود و بی‌توشی از زبان پارسی نیست، از کسانی است که این زبان را به کار می‌گیرند.


#میرجلال_الدین_کزازی
بریده‌هایی از یادداشت «اندر چرایی سره‌گویی و سره‌نویسی»

@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻النگو= دستبند، دست‌آویز، دستیاره، دستینه، دستبانچه، بازوبند، دست‌آورنجن، دست‌برنجن، دست‌رنجن، دستانه، چوری(خراسانی)

نمونه:
🔺النگوهایش تماما از طلا بودند=
دست‌آویزهایش همه از زر بودند
همه‌ی دستانه‌هایش زرین بودند

🔺مسی کز وی مرا «دستینه» سازند
به از سیمی که در دستم گدازند #نظامی

🔺پیش آمد بعد سه روز آن زنش
پس نهاد آنجا دو «دست‌ابرنجن»ش #عطار

🔺ز دست این دل پر شیون خویش
همی پیچم چو «دست‌اورنجن» خویش #عطار


گردآوری و نگارش #مجید_دری
#پارسی_پاک
#النگو
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
💫🪐 ۲۸ اردیبهشت
روز بزرگداشت «خیام»
این خداوندگارِ دانش و فرزانگی
و بزرگ‌پیامبرِ پارسی‌سُرایی گرامی باد.
#خیام همچون فردوسی در چامه‌ها و نوشته‌های خود دانسته و آگاهانه یا سراسر پارسی می‌نوشت و می‌سرود یا از واژه‌های بیگانه بسیار کم بهره می‌برد.
چند نمونه از آن‌ها را بخوانیم:


ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود
نی نام ز ما و نی نشان خواهد بود
💫
از تن چو برفت جان پاک من و تو
خشتی دو نهند بر مغاک من و تو
و آنگاه برای خشت گور دگران
در کالبدی کشند خاک من و تو
💫
یک چند به کودکی به استاد شدیم
یک چند به استادی خود شاد شدیم
پایان سخن شنو که ما را چه رسید
از خاک درآمدیم و بر باد شدیم
💫
هم دانه‌ی امید به خرمن ماند
هم باغ و سرای بی تو و من ماند
سیم و زر خویش از درمی تا به جُوی
با دوست بخور، گرنه به دشمن ماند
💫
تا چند زنم به‌روی دریاها خشت؟
بیزار شدم ز بت‌پرستان کنشت
خیام، که گفت دوزخی خواهد بود؟
که رفت به دوزخ و که آمد ز بهشت؟
💫
هان کوزه‌گرا بپای اگر هشیاری
تا چند کنی بر گِل مردم خواری
انگشت فریدون و کف کیخسرو
بر چرخ نهاده‌ای، چه می‌پنداری؟
💫
ای کاش که جای آرمیدن بودی
یا این ره دور را رسیدن بودی
کاش از پی صدهزار سال از دل خاک
چون سبزه امید بردمیدن بودی
💫
زنهار به کس مگو تو این راز نهفت
هر لاله که پژمرد نخواهد بشکفت
💫
برشی از نوروزنامه: شها، به جشن فروردین، به ماه فروردین آزادی گزین. یزدان و دین کیان سروش آورد تو را دانایی و بینایی به کاردانی و دیر زیو، با خوی هژیر و شادباش بر تخت زرین و انوشه خور به جام جمشید…
داد و راستی نگاه‌دار سرت سبز باد و جوانی چو خوید، اسپت کامگار و پیروز و تیغت روشن و کاری به دشمن و بازت گیرا و خجسته به شکار و کارت راست چون تیر؛ و هم کشوری بگير نو، بر تخت با درم و دينار!
پیشت هنری و دانا گرامی و درم خوار و سَرایت آباد و زندگانی بسیار.

#روز_خیام
فرتور(عکس): تندیس خیام در دانشگاه اوکلاهاما، ساخته‌ی هنرمندانه‌ی «حسین فخیمی»
b2n.ir/StatueofKhayyam

🪐💫 @AdabSar
اگر شهرْیاریّ و گر زیردست
به جز خاکِ تیره نیابی نشست

کجا آن بزرگانِ با تاج و تخت؟
کجا آن سوارانِ پیروزبخت؟

کجا آن خرَدمندْگُندآوران؟
کجا آن سراَفراز و جنگی‌سران؟

کجا آن گزیده‌ْنیاکانِ ما؟
کجا آن دلیران و پاکانِ ما؟

همه خاک دارند بالین و خشت
خُنُک آن‌که جز تخمِ نیکی نکشت
#فردوسی

امید که همواره:
دل و جانِ تو خانه‌ی سور باد


گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوش‌نویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی

@AdabSar
🌺
🌺🌺

سودت نکند به خانه دَربِنشَستن
دامَنْت به دامنم بِباید بستن

کان روز که دستِ ما به دامان تو است
ما را نتوان ز دامنت بُگسَستن


#ابوسعید_ابوالخیر
#چکامه_پارسی

◾️▫️ @AdabSar
🔶🔹 در ستایش گزیده‌گویی


در روزگاری زندگی می‌کنیم که پیشرفت روزافزون فناوری‌ و شتاب بالای نوآوری و نویابی‌های آدمی، به‌ناچار مردمان را به‌سوی کم‌گویی و گزیده‌گویی کشانده است و دیگر زمان و پروایی برای شنیدن و خواندن پرگویی‌ها و پرچانه‌گی‌های همیشگی، برای کسی نمانده است.
به دیگر سخن، امروزه کمینه‌گرایی(مینیمالیسم) اندک‌اندک جای بیشینه‌گرایی(ماکسیمالیسم) را در میان مردمان گرفته است و گزافه‌گویی نیست اگر بگوییم همین برخوردهای ساده و دوری از رودربایستی‌ها می‌تواند زندگی را ساده‌تر و پیوندها را دوستانه‌تر گرداند.

برای نمونه پیش از این اگر می‌خواستیم کسی را از مرگ کسی آگاه کنیم، برایش این‌چنین می‌نوشتیم:
- «معرف حضور مبارک و انورتان هست که حاج‌حسن‌آقا به مرگ مفاجات بدرود حیات گفته و از دنیای فانی به‌سوی دار باقی شتافته و روی در نقاب خاک کشیده است!»
اگر گزارش را به‌درستی بررسی کنیم، تنها آگاهی سودمندی که در آن پیدا می‌کنیم این است:
- «حسن مُرد!»

از همین‌روست که از دیرباز تاکنون خردمندان و بزرگان همواره مردمان را به کم‌گفتن و گزیده‌گفتن سِپارش کرده‌اند و «نظامی» چامه‌سرای بزرگ ایرانی نیز چنین می‌سراید:
کم گوی و گزیده گوی چون دُر
تا ز اندک تو جهان شود پُر
یک دست گل دماغ‌پرور
از خرمن صد(سَد) گیاه بهتر


#مجید_دری
#پیام_پارسی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
ادب‌سار
پویایی هر زبان زمانی آغاز می‌شود که از ایستایی دوری گزیند. «ضیاالدین هاجری» 🖋📋 واژه‌های بیگانه در دستور زبان پارسی            «بخش یازدهم»            گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی #فعل_ماضی_استمراری : پویه‌ی گذشته‌ی پیوسته، کرواز گذشته‌ی پیوار #فعل_ماضی_التزامی…
پویایی هر زبان زمانی آغاز می‌شود که از ایستایی دوری گزیند. «ضیاالدین هاجری»


🖋📋 واژه‌های بیگانه در دستور زبان پارسی
           «بخش دوازدهم»
           گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی


#فونتیک : آوایی، آواشناسی
#قیاسی : روشمند، باآیین، دستوری، سنجشی
#قید : بند، بندواژه، بستانه(پیشنهاد نگارنده)، مایه‌افزا
#قید_استثنا : بندِ جداکرد
#قید_استفهام : پرسش‌بند، بندِ پرسشی

#قید_الزامی : بند واداری، بند بایستگی
#قید_تاکید و ایجاب : بایستگی، سَختاری، بند استواری
#قید_ترتیب : بندآرایی، بند دهناد، بند سامانی
#قید_تشبیه : بندِ مانِست، همانندگی
#قید_تمنی : بند آرزویی ،بند خواست

#قید_زمان : بند گاه، بند زمان
#قید_تردید (شک و ظن) : بند شایدی، بند گمانی
#قید_علت : بند چرایی، بند شوندی
#قید_مختص : بند ویژه
#قید_مساوات : بند برابری

#قید_مشترک : بند همباز، هنبازبند
#قید_مقدار : بند چندی
#قید_مکان : بند جا، بند گِواک
#قید_نفی_و_انکار : بند ناپذیری، بند نایی
#قید_نفی : نایش بند، بند نایش


دنباله دارد
#پارسی_پاک


🖋📋 برجسته‌ترین بازخن‌ها (منابع):
۱- پیوست‌های فرهنگ ساختاری زبان پارسی، ضیاالدین هاجری
۲- فرهنگ نظام با ریشه‌شناسی، محمدعلی داعی‌الاسلام
۳- فرهنگ ریشه‌شناختی اخترشناسی، محمد حیدری ملایری


📋🖋 @AdabSar

☀️ ارغاسوان، جشن آغاز گرما


🌴 نخستین جشن خرداد در ایران با گذشت شست روز از آغاز نوروز و در اورمزدروز (یکم) خرداد برگزار می‌شد.

🌴 به این جشن که بهانه‌اش آغاز گرما بود، ارغاسوان می‌گفتند. گویا ارغا به چم رود است. نام‌های دیگرش اریجاسوان و شست‌بهار بودند. اریجاسوان(اریجهاس چوزان) به چم جامه بیرون کردن از تن به شَوَند(دلیل) گرما است.

🌴 ارغاسوان جشنی با ریشه‌ی خوارزمی است و ابوریحان آن را همراه جشن‌های سُغدی آورده است. این جشن شاد در پیوند با زمان‌بندی کشت و کشاورزی بود و با کاشت کنجد آغاز می‌شد. ماه خرداد، ماه رسیدن و رویش و زمانی ارزشمند برای کشاورزی بود. اکنون نیز در روزی به نام شست‌بهار در بسیاری از استان‌ها کاشت دانه‌های روغنی همچون کنجد، پنبه، کرچک و... انجام می‌شود و در شماری از شهرها این روز را در کنار رودها و درختان می‌گذرانند.

🌴 از این جشن همچون بسیاری از جشن‌های کهن آگاهی اندکی داریم و همین اندک را وامدار ابوریحان بیرونی هستیم که خوشبختانه سرنوشت بسیاری از پژوهش‌هایش نابودی نبود.


#پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #جشن_گرما
#خردادگان #ارغاسوان

🌱 فرتور: کشت کنجد در آغاز گرم شدن هوا

🌾 @AdabSar