Azita
1.06K subscribers
501 photos
44 videos
13 files
81 links
روز مره های یه مادر خانه دار فاقد محتوای فاخر
Download Telegram
عموم اومد خونمون یهو خس خس کرد و افتاد
تو رو خدا دعا کنید
روستاییم
آمبولانس تا بیاد
تو روقران دعا کنید
تازه اورژانس اومده
توروخدا دعا کنید تموم نکنه
لیوان چای دستش بود داشت می‌خندید
یهو من دیدم سرش تو یقشه صداش کردم
جواب نداد هی خس خس پاشدم گرفتمش رو‌مبل کجش کردیم
هی نفس عمیق کشید دیگه هیچی
تموم کرد😔
قلبم داره کنده میشه
من و برادر شوهرم گرفته بودیمش هی میگفتم عمو نفس بکش نفس بکش
رو صورتش خنده بود چندتا نفس محکم و خس خس و تموم
نوبتی هی قلبشو ماساژ دادیم ،داد زدم عمو برگردی ها
عموم یه پسر معلول داره ،یه پسر۱۸ سالش هم تصادف کرد فوت کرد،ویه دختر داره
همیشه خونه ما بود انقد ک‌عموم خونه ما بود بابام نبود😔
یه صلوات،یه فاتحه
دوست داشتید برای عموم بفرستید
ممنون از همتون برای همه چی🌺
ببخشید جوابتون رو ندادم
زنعموم
یعنی از دیشب فقط میگه خدایا شکرت ،من می‌دونم برمیگرده هنوز امید داره برگرده
یه قطره اشک هم نرخته
نمیدونم چرا انقد پلک هام باد کرده و ورم کردخ
زود دیر میشه قدر هم دیگه رو بدونید
جوری زندگی کنید که وقتی مردید همه از مرگتون ناراحت بشن نه اینکه بگن خوب شد مرد
کاش دیشب بغلت کرده بودم
همیشه منو بغل میکردی ک دختر منی
تا بهت زنگ میزدم اومده بودی پشت و پناه بودی