کانال رضا معمار، یکی از برجسته ترین اعضای کاوچ سرفینگ جهان و ایران:
در ﺳﺎﻋﺖ 4 ﻋﺼﺮ !
ﺩﺭ ﺳﺎﻋﺖ 4 ﻋﺼﺮ !
ﺳﻪ ﺷﻨﺒﻪ 15 ﺗﯿﺮ ﺩﺭ ﺗﻬﺮﺍﻥ
ﻧﺎﻣﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﻭﺍﮔﻨﺮ ﻭ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺍﻡ ﻧﯿﻨﻮﻥ - ﻭﻧﻮﺱ ﭘﺎﺭﯾﺲ
ﺑﺎ ﻣﺸﺎﺭﮐﺖ ﺷﻤﺎ، ﻫﻢ ﺧﻮﺍﻧﯽ ﻭ ﻫﻢ ﻓﻬﻤﯽ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ .
ﺩﻭﺭﻫﻤﯽ ﺭﺍﯾﮕﺎﻥ ﺍﺳﺖ، ﺍﻣﺎ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﯼ ﻗﺒﻠﯽ، ﮐﯿﻔﯿﺖ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﻻ ﻣﯽ ﺑﺮﺩ .
_______________
ﺭﻭﺡ ﻫﺎ ﻭ ﺟﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﺑﺰﺭﮒ ﺩﺭ ﻧﺎﻣﻪﻫﺎﯼ ﻣﺎﻧﺪﻧﯽ ﺷﺎﻥ، ﻣﺎﻧﺪﮔﺎﺭﺗﺮ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ .
ﻧﺎﻣﻪ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺩﻭﺳﺖ ﻭ ﻫﻤﺪﻡ ﻓﮑﺮﯼ ﯾﺎ ﺣﺘﯽ ﺭﻗﯿﺐ ﻭ ﺣﺮﯾﻔﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺣﺮﻓﺖ ﺧﻮﻭﺏ ﮔﻮﺵ ﻣﯽﺩﻫﺪ، ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺗﻠﻨﮕﺮﯼ ﻋﻤﯿﻖﺗﺮ ﺍﺯ ﺯﺧﻤﻪﯼ ﮐﺘﺎﺏ ﺑﺮ ﺗﺎﺭ ﻭ ﭘﻮﺩ ﺭﻭﺡ ﻭ ﺟﺎﻧﺖ ﺑﺎﺷﺪ .
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺭﺷﺘﻪ ﺩﻭﺭﻫﻤﯽ ﻫﺎ، ﺑﺎ ﻣﺸﺎﺭﮐﺖ ﻫﺮ ﯾﮏ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ، ﻫﺮ ﺑﺎﺭ ﺑﺎ ﺟﺎﻥ ﻭ ﺭﻭﺣﯽ ﺗﺎﺯﻩ ﺗﺮ ﺁﺷﻨﺎ ﻣﯽﺷﻮﯾﻢ ﻭ ﺩﻏﺪﻏﻪ ﻫﺎﯾﯽ " ﻧﻮ " ﺗﺮ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﺷﻨﺎﺳﯿﻢ ﻭ ﻣﯽ ﮐﺎﻭﯾﻢ
ﺩﺭ ﺳﺎﻋﺖ 4 ﻋﺼﺮ !
ﺳﻪ ﺷﻨﺒﻪ 15 ﺗﯿﺮ ﺩﺭ ﺗﻬﺮﺍﻥ
ﻧﺎﻣﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﻭﺍﮔﻨﺮ ﻭ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺍﻡ ﻧﯿﻨﻮﻥ - ﻭﻧﻮﺱ ﭘﺎﺭﯾﺲ
ﺑﺎ ﻣﺸﺎﺭﮐﺖ ﺷﻤﺎ، ﻫﻢ ﺧﻮﺍﻧﯽ ﻭ ﻫﻢ ﻓﻬﻤﯽ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ .
ﺩﻭﺭﻫﻤﯽ ﺭﺍﯾﮕﺎﻥ ﺍﺳﺖ، ﺍﻣﺎ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﯼ ﻗﺒﻠﯽ، ﮐﯿﻔﯿﺖ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﻻ ﻣﯽ ﺑﺮﺩ .
_______________
ﺭﻭﺡ ﻫﺎ ﻭ ﺟﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﺑﺰﺭﮒ ﺩﺭ ﻧﺎﻣﻪﻫﺎﯼ ﻣﺎﻧﺪﻧﯽ ﺷﺎﻥ، ﻣﺎﻧﺪﮔﺎﺭﺗﺮ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ .
ﻧﺎﻣﻪ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺩﻭﺳﺖ ﻭ ﻫﻤﺪﻡ ﻓﮑﺮﯼ ﯾﺎ ﺣﺘﯽ ﺭﻗﯿﺐ ﻭ ﺣﺮﯾﻔﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺣﺮﻓﺖ ﺧﻮﻭﺏ ﮔﻮﺵ ﻣﯽﺩﻫﺪ، ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺗﻠﻨﮕﺮﯼ ﻋﻤﯿﻖﺗﺮ ﺍﺯ ﺯﺧﻤﻪﯼ ﮐﺘﺎﺏ ﺑﺮ ﺗﺎﺭ ﻭ ﭘﻮﺩ ﺭﻭﺡ ﻭ ﺟﺎﻧﺖ ﺑﺎﺷﺪ .
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺭﺷﺘﻪ ﺩﻭﺭﻫﻤﯽ ﻫﺎ، ﺑﺎ ﻣﺸﺎﺭﮐﺖ ﻫﺮ ﯾﮏ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ، ﻫﺮ ﺑﺎﺭ ﺑﺎ ﺟﺎﻥ ﻭ ﺭﻭﺣﯽ ﺗﺎﺯﻩ ﺗﺮ ﺁﺷﻨﺎ ﻣﯽﺷﻮﯾﻢ ﻭ ﺩﻏﺪﻏﻪ ﻫﺎﯾﯽ " ﻧﻮ " ﺗﺮ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﺷﻨﺎﺳﯿﻢ ﻭ ﻣﯽ ﮐﺎﻭﯾﻢ
گوش دادن به درختان
http://eco-literacy.net/listening-to-the-trees/
نوشته ای به قلم سحرآمیز
هرمان هسه، شاعر و رمان نویس آلمانی
نویسنده ی توانای شاهکار «سیذارتا»
در سایت :
Www.eco-literacy.net
سایت سواد اکولوژیک،
سایتی وزین و مستقل،
که با تلاش خود می خواهد سواد ما را در مورد بخش بزرگی از همسایگان و خانه و کاشانه مان بالا ببرد.
سواد اکولوژیک (یا سواد محیطی) به معنای آشنایی با ساز و کار زیستکره و تاثیری که از آن میپذیریم و بر آن میگذاریم است. با توجه به روند گستردهی تخریب چرخههای حیات از سوی انسان که هستی ما و فرزندان ما و بسیاری از موجودات زندهی دیگر را تهدید میکند، گسترش سواد اکولوژیک از مهمترین نیازهای جامعهی بشری و به ویژه جامعهی ایران به شمار میرود و گسترش آن به همکاری همهی شهروندان نیازمند است. در همین راستا، لطفا اگر مطالب منتشر شده در «یوتوپیا: سواد اکولوژیک برای همگان» را «مفید» مییابید، آنها را در شبکههای اجتماعی «همخوان» یا «بازنشر» کنید و به دوستان خود معرفی کنید.
http://eco-literacy.net/listening-to-the-trees/
نوشته ای به قلم سحرآمیز
هرمان هسه، شاعر و رمان نویس آلمانی
نویسنده ی توانای شاهکار «سیذارتا»
در سایت :
Www.eco-literacy.net
سایت سواد اکولوژیک،
سایتی وزین و مستقل،
که با تلاش خود می خواهد سواد ما را در مورد بخش بزرگی از همسایگان و خانه و کاشانه مان بالا ببرد.
سواد اکولوژیک (یا سواد محیطی) به معنای آشنایی با ساز و کار زیستکره و تاثیری که از آن میپذیریم و بر آن میگذاریم است. با توجه به روند گستردهی تخریب چرخههای حیات از سوی انسان که هستی ما و فرزندان ما و بسیاری از موجودات زندهی دیگر را تهدید میکند، گسترش سواد اکولوژیک از مهمترین نیازهای جامعهی بشری و به ویژه جامعهی ایران به شمار میرود و گسترش آن به همکاری همهی شهروندان نیازمند است. در همین راستا، لطفا اگر مطالب منتشر شده در «یوتوپیا: سواد اکولوژیک برای همگان» را «مفید» مییابید، آنها را در شبکههای اجتماعی «همخوان» یا «بازنشر» کنید و به دوستان خود معرفی کنید.
مجلهٔ یوتوپیا
گوش دادن به درختان - مجلهٔ یوتوپیا
متنِ زیر ترجمهی یکی از یادداشتهایِ به یاد ماندنی و زیبایِ هرمان هسه است که در کتابِ «درختان: بازتابها و شعرها» منتشر شده است. متنِ اصلی به زبانِ آلمانی است، ولی متنِ زیر از نسخهی انگلیسی ترجمه شده که جهتِ مقایسه در انتهایِ این نوشته قید کردهایم.
________________________________________________________________________________
آدرس سایت «عدم خشونت»:
www.ghkeshani.com
کارهای این قلم را می توان با کلیک در بالای سمت چپ سایت بالا ، دید و دانلود کرد.
______________________________________
آدرس کانال تلگرامی:
https://telegram.me/GahFerestGhKeshani
آدرس سایت «عدم خشونت»:
www.ghkeshani.com
کارهای این قلم را می توان با کلیک در بالای سمت چپ سایت بالا ، دید و دانلود کرد.
______________________________________
آدرس کانال تلگرامی:
https://telegram.me/GahFerestGhKeshani
Telegram
گاه فرست غلامعلی کشانی
اینجا گاهی مطالبی می بینید که شاید در زندگیِ عملیتان، مفید باشند.
در صورت مفید دیدن، می توانید گاه فرست را معرفی کنید.
کتاب ها در سایت عدم خشونت:
ghkeshani.com
و
t.me/ahestegisadegi
t.me/ghkesh : تماس
در صورت مفید دیدن، می توانید گاه فرست را معرفی کنید.
کتاب ها در سایت عدم خشونت:
ghkeshani.com
و
t.me/ahestegisadegi
t.me/ghkesh : تماس
دوستان، لطفا صبور باشید و زود تصمیم نگیرید. نوشته ی زیر را تا آخر بخوانید. شاید چیزکی در گوشه کنارش، برای تان داشته باشد:
سفرنوشت
سفرنوشتها و تصاويری از سفرهای من به گوشه و كنار جهان، به دنبال زيبايیهای طبيعت، مناظر بكر،بناهای باستانی و مردم بومی
https://telegram.me/safarnevesht
سفرنوشتها و تصاويری از سفرهای من به گوشه و كنار جهان، به دنبال زيبايیهای طبيعت، مناظر بكر،بناهای باستانی و مردم بومی
https://telegram.me/safarnevesht
Telegram
سفرنوشت
👤Ahmad Khani
🇮🇷 Iranian Traveller
🌍 100+ Countries
قصه و راهنمای سفر⬇
www.safarnevesht.com
🇮🇷 Iranian Traveller
🌍 100+ Countries
قصه و راهنمای سفر⬇
www.safarnevesht.com
Forwarded from The Best
مرگ محمد علی٬ مرگ حبیب و جامعه چاک خورده ما
حسین قاضیان
محمد علی (یا همان که در کشور ما به اشتباه به نام «محمد علی کلی» مشهور است) همین هفته پیش در آمریکا درگذشت. چند روز پیش هم٬ حبیب محبیان که از آمریکا برگشته بود٬ در ایران درگذشت. محمد علی بوکسور بود و حبیب خواننده پاپ اما آیا مرگ این دو چیزی برای مقایسه دارد؟
محمد علی تغییر دین داد و از مسیحیت به اسلام گروید. چیزی حدود نیم قرن پیش. اما هنوز بخشی از تاریخ کشوری است که اکثریتش مسیحیاند و یکی از نامزدهای ریاست جمهوریش به دنبال محدود کردن ورود مسلمانان به خاک آمریکا.
محمد علی با جنگ آمریکا علیه ویتنام مخالفت کرد. از پیوستن به ارتش و از رفتن به جنگ سرباز زد. ابتدا به زندان هم محکوم شد و عنوان قهرمانی از او ستانده شد. دادگاه عالی امریکا این حکم را به نفع محمد علی لغو کرد.
با این همه٬ محمد علی از تاریخ کشورش بیرون گذاشته نشد. او در سال ۲۰۰۵ از دست رئیس جمهور٬ جورج بوش٬ مدال آزادی گرفت. با آن که چند سال پس از قهرمانی در المپیک (رم ۱۹۶۰) قهرمانی جهان از او ستانده شده بود٬ در المپیک آتلانتا مشعل المپیک را او بود که روشن میکرد. در رثای مرگش٬ همه جا٬ از بالاترین مقامات رسمی تا رسانههای همگانی از او سخن میرفت. در همهی سالهای اخیر به صورت عمومی محترم شمرده میشد. او به بخشی از تاریخ افتخارات کشوری بدل شده بود که با بخش دیگری از تاریخ شرمساریش جنگیده بود٬ چرا که آمریکا همهی اینهاست: مجموعهی افتخارات و شرمساریها.
سرنوشت پرفراز و نشیب محمد علی٬ سرشت جامعه و تاریخ آمریکاست. بر خلاف ما که از تاریخ و جامعهی خود منها می کنیم و میبریم و دور میریزیم٬ آمریکاییان تلاش میکنند برگهای جدا شده از بخشی از تاریخشان را گرد آورند و دوباره از نو بیافرینند٬ حتی اگر این برگها٬ برگهای شرمساری از برده داری باشد یا کشتار بومیان اولیه این سرزمین یا بمباران اتمی علیه ژاپنیها در جنگ جهانی دوم.
این کوششها فقط هم تلاشی نظری نیست که در کتابهای کتابخانهها به خواب ابدی برود. تلاشی است اجتماعی برای آن که گروههای هر چه بیشتری از مردم کشور و بخشهای بیشتری از تاریخ آن در برگرفته شوند. تلاشی است از خلال هنر٬ ادبیات٬ رسانهها٬ فعالیتهای مدنی و سیاسی که در نهایت به ایجاد حس تعلق میانجامد و سیاست دربرگیری را به جای سیاست طرد و منها کردن مینشاند.
به همین دلایل٬ مردم آمریکا با این همه گونهگونی طیف اجتماعی خود٬ و به رغم همهی انتقادهایی که به نظام حاکم٬ به گردانندگانش و به بسیاری از وجوهش دارند و بسیاریشان از تغییر هم ناامید شدهاند٬ باز هم به آن دلبسته و وابستهاند و در نهایت به آن افتخار میکنند٬ افتخاری که نمایشش را در پرچم همه جا حاضر آن در زندگی مردم معمولی میتوان دید.
حالا این را مقایسه کنید با کشوری که در نزدیک به ۴ دهه٬ یک رئیس جمهورش را تبعید کرده و از تاریخ حذف میکند٬ رئیس جمهور دیگرش را به کنج عزلت و نفرت میراند و از این که عکس یکی دیگرشان در رسانهها ظاهر شود در هراس است. رئیس جمهور ماقبل آخرش را از ترس آبروریزی قایم میکند و نخست وزیر اولش را از صفحهی تاریخ رسمی بیرون گذاشته و نخست وزیر دومش را به زندان اندر انداخته است.
از قلمرو سیاست هم که بیرون بیاییم میبنیم سیاست رسمی کشور بسیاری از میراث علم و فرهنگ و هنر را سانسور کرده٬ بخشی از هنر و هنرمندانش٬ از معاصر و کلاسیک را٬ قیچی کرده است و تلاش میکند دور بریزد.
یکی از خیلِ آن بسیار قیچیشدهها٬ حبیب خواننده بود. همین روزها بود که حبیب رفت بیآن که مجالی پیدا کند برای خواندن در وطنی که مشتاقانه به آن بازگشته بود تا مرد تنهای شب نباشد. پس از انقلاب٬ او نیز مانند بسیاری از خوانندگان پاپ جایی در این کشور نداشت. باید منها میشد٬ چه میماند٬ مانند آنان که ماندند٬ و چه میرفت مانند آنان که رفتند و دیگر راه بازگشت به وطن ندارند. ماندگان و رفتگان باید به حاشیه رانده شوند٬ باید پشت پردهی فیلتر و پارازیت و سانسور زندگی کنند حتی اگر در قلوب بسیاری از مردم جا داشته باشند. همین گونه است که ما با منها کردن بخشی از فرهنگمان٬ تاریخمان و مردممان٬ جامعهی خود را قاچ میدهیم و آن را چون پیکری چاک - چاک٬ زخمی می کنیم.
ﺍﯾﻦﻫﺎ ﻫﻤﻪ ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎﯼ ﺗﻔﺮﯾﻖﻫﺎ ﻭ ﺍﺯ ﻫﻢ ﮔﺴﺴﺘﻦﻫﺎﯼ ﻣﮑﺮﺭ ﻣﺎﺳﺖ . ﺍﻣﺎ ﻃﺮﻓﻪ ﺁﻥ ﺟﺎ ﮐﻪ ﭘﯿﺮﺍﻣﻮﻥ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻫﻢ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﯿﻢ ﺑﻪ ﻫﻢ ﺑﭙﯿﻮﻧﺪﯾﻢ ﻭ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺗﻔﺮﯾﻖ ﺟﻤﻊ ﺑﺰﻧﯿﻢ٬ ﺑﺨﺸﯽ ﺍﺯ ﺗﺎﺭﯾﺦﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻣﺎﯾﻪﯼ ﺷﺮﻣﺴﺎﺭﯼ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺳﮑﻮﺕ ﺑﺮﮔﺰﺍﺭ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ ﯾﺎ ﺑﺎ ﮐﻤﺎﻝ ﻭﻗﺎﺣﺖ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﻓﺎﻉ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ . ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺗﺮﺗﯿﺐ٬ ﺧﻮﺩ ﺑﺨﺸﯽ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺳﯿﺎﺳﺖ ﻃﺮﺩ ﻭ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻦ ﻣﯽﺷﻮﯾﻢ . ﺳﯿﺎﺳﺘﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻬﺎ٬ ﺗﻨﻬﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺟﺎ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﺩ ﺗﺎﺭﯾﺨﯽ ﺍﺳﺖ ﺩﺳﺖﭼﯿﻦ ﺷﺪﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻔﺎﺧﺮﻫﺎﯼ ﭘﻮﺷﺎﻟﯽ ﺩﺳﺖﭼﯿﻦ ﮐﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﻭ ﺑﻪ ﺟﺎﻥ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ ﺍﻓﺘﺎﺩﻥﻫﺎﯼ ﺍﻣﺮﻭﺯﯼ.
حسین قاضیان
محمد علی (یا همان که در کشور ما به اشتباه به نام «محمد علی کلی» مشهور است) همین هفته پیش در آمریکا درگذشت. چند روز پیش هم٬ حبیب محبیان که از آمریکا برگشته بود٬ در ایران درگذشت. محمد علی بوکسور بود و حبیب خواننده پاپ اما آیا مرگ این دو چیزی برای مقایسه دارد؟
محمد علی تغییر دین داد و از مسیحیت به اسلام گروید. چیزی حدود نیم قرن پیش. اما هنوز بخشی از تاریخ کشوری است که اکثریتش مسیحیاند و یکی از نامزدهای ریاست جمهوریش به دنبال محدود کردن ورود مسلمانان به خاک آمریکا.
محمد علی با جنگ آمریکا علیه ویتنام مخالفت کرد. از پیوستن به ارتش و از رفتن به جنگ سرباز زد. ابتدا به زندان هم محکوم شد و عنوان قهرمانی از او ستانده شد. دادگاه عالی امریکا این حکم را به نفع محمد علی لغو کرد.
با این همه٬ محمد علی از تاریخ کشورش بیرون گذاشته نشد. او در سال ۲۰۰۵ از دست رئیس جمهور٬ جورج بوش٬ مدال آزادی گرفت. با آن که چند سال پس از قهرمانی در المپیک (رم ۱۹۶۰) قهرمانی جهان از او ستانده شده بود٬ در المپیک آتلانتا مشعل المپیک را او بود که روشن میکرد. در رثای مرگش٬ همه جا٬ از بالاترین مقامات رسمی تا رسانههای همگانی از او سخن میرفت. در همهی سالهای اخیر به صورت عمومی محترم شمرده میشد. او به بخشی از تاریخ افتخارات کشوری بدل شده بود که با بخش دیگری از تاریخ شرمساریش جنگیده بود٬ چرا که آمریکا همهی اینهاست: مجموعهی افتخارات و شرمساریها.
سرنوشت پرفراز و نشیب محمد علی٬ سرشت جامعه و تاریخ آمریکاست. بر خلاف ما که از تاریخ و جامعهی خود منها می کنیم و میبریم و دور میریزیم٬ آمریکاییان تلاش میکنند برگهای جدا شده از بخشی از تاریخشان را گرد آورند و دوباره از نو بیافرینند٬ حتی اگر این برگها٬ برگهای شرمساری از برده داری باشد یا کشتار بومیان اولیه این سرزمین یا بمباران اتمی علیه ژاپنیها در جنگ جهانی دوم.
این کوششها فقط هم تلاشی نظری نیست که در کتابهای کتابخانهها به خواب ابدی برود. تلاشی است اجتماعی برای آن که گروههای هر چه بیشتری از مردم کشور و بخشهای بیشتری از تاریخ آن در برگرفته شوند. تلاشی است از خلال هنر٬ ادبیات٬ رسانهها٬ فعالیتهای مدنی و سیاسی که در نهایت به ایجاد حس تعلق میانجامد و سیاست دربرگیری را به جای سیاست طرد و منها کردن مینشاند.
به همین دلایل٬ مردم آمریکا با این همه گونهگونی طیف اجتماعی خود٬ و به رغم همهی انتقادهایی که به نظام حاکم٬ به گردانندگانش و به بسیاری از وجوهش دارند و بسیاریشان از تغییر هم ناامید شدهاند٬ باز هم به آن دلبسته و وابستهاند و در نهایت به آن افتخار میکنند٬ افتخاری که نمایشش را در پرچم همه جا حاضر آن در زندگی مردم معمولی میتوان دید.
حالا این را مقایسه کنید با کشوری که در نزدیک به ۴ دهه٬ یک رئیس جمهورش را تبعید کرده و از تاریخ حذف میکند٬ رئیس جمهور دیگرش را به کنج عزلت و نفرت میراند و از این که عکس یکی دیگرشان در رسانهها ظاهر شود در هراس است. رئیس جمهور ماقبل آخرش را از ترس آبروریزی قایم میکند و نخست وزیر اولش را از صفحهی تاریخ رسمی بیرون گذاشته و نخست وزیر دومش را به زندان اندر انداخته است.
از قلمرو سیاست هم که بیرون بیاییم میبنیم سیاست رسمی کشور بسیاری از میراث علم و فرهنگ و هنر را سانسور کرده٬ بخشی از هنر و هنرمندانش٬ از معاصر و کلاسیک را٬ قیچی کرده است و تلاش میکند دور بریزد.
یکی از خیلِ آن بسیار قیچیشدهها٬ حبیب خواننده بود. همین روزها بود که حبیب رفت بیآن که مجالی پیدا کند برای خواندن در وطنی که مشتاقانه به آن بازگشته بود تا مرد تنهای شب نباشد. پس از انقلاب٬ او نیز مانند بسیاری از خوانندگان پاپ جایی در این کشور نداشت. باید منها میشد٬ چه میماند٬ مانند آنان که ماندند٬ و چه میرفت مانند آنان که رفتند و دیگر راه بازگشت به وطن ندارند. ماندگان و رفتگان باید به حاشیه رانده شوند٬ باید پشت پردهی فیلتر و پارازیت و سانسور زندگی کنند حتی اگر در قلوب بسیاری از مردم جا داشته باشند. همین گونه است که ما با منها کردن بخشی از فرهنگمان٬ تاریخمان و مردممان٬ جامعهی خود را قاچ میدهیم و آن را چون پیکری چاک - چاک٬ زخمی می کنیم.
ﺍﯾﻦﻫﺎ ﻫﻤﻪ ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎﯼ ﺗﻔﺮﯾﻖﻫﺎ ﻭ ﺍﺯ ﻫﻢ ﮔﺴﺴﺘﻦﻫﺎﯼ ﻣﮑﺮﺭ ﻣﺎﺳﺖ . ﺍﻣﺎ ﻃﺮﻓﻪ ﺁﻥ ﺟﺎ ﮐﻪ ﭘﯿﺮﺍﻣﻮﻥ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻫﻢ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﯿﻢ ﺑﻪ ﻫﻢ ﺑﭙﯿﻮﻧﺪﯾﻢ ﻭ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺗﻔﺮﯾﻖ ﺟﻤﻊ ﺑﺰﻧﯿﻢ٬ ﺑﺨﺸﯽ ﺍﺯ ﺗﺎﺭﯾﺦﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻣﺎﯾﻪﯼ ﺷﺮﻣﺴﺎﺭﯼ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺳﮑﻮﺕ ﺑﺮﮔﺰﺍﺭ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ ﯾﺎ ﺑﺎ ﮐﻤﺎﻝ ﻭﻗﺎﺣﺖ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﻓﺎﻉ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ . ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺗﺮﺗﯿﺐ٬ ﺧﻮﺩ ﺑﺨﺸﯽ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺳﯿﺎﺳﺖ ﻃﺮﺩ ﻭ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻦ ﻣﯽﺷﻮﯾﻢ . ﺳﯿﺎﺳﺘﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻬﺎ٬ ﺗﻨﻬﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺟﺎ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﺩ ﺗﺎﺭﯾﺨﯽ ﺍﺳﺖ ﺩﺳﺖﭼﯿﻦ ﺷﺪﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻔﺎﺧﺮﻫﺎﯼ ﭘﻮﺷﺎﻟﯽ ﺩﺳﺖﭼﯿﻦ ﮐﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﻭ ﺑﻪ ﺟﺎﻥ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ ﺍﻓﺘﺎﺩﻥﻫﺎﯼ ﺍﻣﺮﻭﺯﯼ.
Forwarded from رخداد تازه اندیشه
رخداد تازه برگزار میکند:
نشست پژوهشی نحوهٔ تولید فضاهای جنسیتی: مقایسهٔ میدانهای مادر و قزوین
آناهید شیرخدایی
در جلسهٔ پنجم از مجموعه نشستهای کارگروه جنسیت و قدرت در اندیشکدهٔ رخدادتازه، این هفته در روز سهشنبه ۲۵ خردادماه ساعت ۱۸ تا ۲۰ به بررسی «نحوهٔ تولید فضاهای جنسیتی: مقایسهٔ میدانهای مادر و قزوین» خواهیم پرداخت. در این نشست آناهید شیرخدایی پژوهشگر و دانشآموختهی مطالعات شهری نتایج پژوهش خود را با ما در میان خواهد گذاشت.
سعی خواهیم کرد طبق معمول، نشست را رأس ساعت ۶ آغاز کنیم. حضور بهموقع و همفکری شما مغتنم خواهد بود.(ورودیه ۵۰۰۰ تومان)
برای اطلاعات بیشتر دربارهٔ این نشست به سایت رخداد(لینک زیر)مراجعه کنید.
http://rokhdadtaze.com/archive/meeting/producing-gender-spaces/
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال تلگرام رخداد تازه
@RokhdadTaze
دریافت پیشنهادات و انتقادات
👇👇👇👇👇
@BaRokhdad
اگر ایدههای رخداد را دوست دارید، برای حمایت از رخداد با ما تماس بگیرید.
http://rokhdadtaze.com/contact-us/
نشست پژوهشی نحوهٔ تولید فضاهای جنسیتی: مقایسهٔ میدانهای مادر و قزوین
آناهید شیرخدایی
در جلسهٔ پنجم از مجموعه نشستهای کارگروه جنسیت و قدرت در اندیشکدهٔ رخدادتازه، این هفته در روز سهشنبه ۲۵ خردادماه ساعت ۱۸ تا ۲۰ به بررسی «نحوهٔ تولید فضاهای جنسیتی: مقایسهٔ میدانهای مادر و قزوین» خواهیم پرداخت. در این نشست آناهید شیرخدایی پژوهشگر و دانشآموختهی مطالعات شهری نتایج پژوهش خود را با ما در میان خواهد گذاشت.
سعی خواهیم کرد طبق معمول، نشست را رأس ساعت ۶ آغاز کنیم. حضور بهموقع و همفکری شما مغتنم خواهد بود.(ورودیه ۵۰۰۰ تومان)
برای اطلاعات بیشتر دربارهٔ این نشست به سایت رخداد(لینک زیر)مراجعه کنید.
http://rokhdadtaze.com/archive/meeting/producing-gender-spaces/
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال تلگرام رخداد تازه
@RokhdadTaze
دریافت پیشنهادات و انتقادات
👇👇👇👇👇
@BaRokhdad
اگر ایدههای رخداد را دوست دارید، برای حمایت از رخداد با ما تماس بگیرید.
http://rokhdadtaze.com/contact-us/
___________________________________
باز هم از کاوچ سرفینگ بشنویم،
باز هم از رضا معمار و مهمان الهام بخش اش بشنویم! :
__________________________________
در زیر آگهی دورهمی ی هفتگی ی بین المللی ی تهران را شاهدیم که باز هم دری بروی چشمان مان باز می کند تا با دنیایی نو، آشنا شویم،
دنیاهایی نو تر، چشمان مان را باز تر می کند! :
باز هم از کاوچ سرفینگ بشنویم،
باز هم از رضا معمار و مهمان الهام بخش اش بشنویم! :
__________________________________
در زیر آگهی دورهمی ی هفتگی ی بین المللی ی تهران را شاهدیم که باز هم دری بروی چشمان مان باز می کند تا با دنیایی نو، آشنا شویم،
دنیاهایی نو تر، چشمان مان را باز تر می کند! :
امید حاتمی ریاضیدان و جهانگرد ایرانی مهمان ویژه دورهمی این پنجشنبه ما در آمفی تیاتر پارک لاله تهران است( ساعت 18:00):
https://www.couchsurfing.com/events/omid-hatami-in-188th-tehran-int-weekly-gathering
https://www.couchsurfing.com/events/omid-hatami-in-188th-tehran-int-weekly-gathering
Couchsurfing
Omid Hatami in 188th Tehran Int. Weekly Gathering | Tehran, Tehran, Iran, Islamic Republic Of | Couchsurfing
Omid Hatami in 188th Tehran Int. Weekly Gathering in Tehran, Tehran, Iran, Islamic Republic Of at Jun 30, 2016, 6:00 PM (IRDT). *What?
This is THE International weekly gathering of CouchSurfers in Tehran formerly held as part of "Omar Khayyam Night in Tehran".…
This is THE International weekly gathering of CouchSurfers in Tehran formerly held as part of "Omar Khayyam Night in Tehran".…