دموکراسی از زاویهای دیگر
گفتگوی بهمن شریفزاده، علی نانوایی و لیلا حسینزاده
📆 دوشنبه؛ ۲۶ آبان ۱۳۹۹
🕑 ساعت: ۱۴
مشاهده از طریق صفحه اینستاگرام ماهنامه بهارجاودانه:
Instagram.com/bahar_javdaneh
@baharejavdane
گفتگوی بهمن شریفزاده، علی نانوایی و لیلا حسینزاده
📆 دوشنبه؛ ۲۶ آبان ۱۳۹۹
🕑 ساعت: ۱۴
مشاهده از طریق صفحه اینستاگرام ماهنامه بهارجاودانه:
Instagram.com/bahar_javdaneh
@baharejavdane
لینک گفتگوی بهمن شریفزاده، علی نانوایی و لیلا حسینزاده با موضوع دموکراسی
بخش اول/قسمت اول:
https://www.instagram.com/tv/CHsNTztBcSF/?igshid=18xn5ccgu7hxe
بخش اول/قسمت دوم:
https://www.instagram.com/tv/CHsQHEjhINN/?igshid=sprbi5e1dtjw
بخش اول/قسمت سوم:
https://www.instagram.com/tv/CHsTbd7B6mT/?igshid=b517uwevaqsl
بخش اول/قسمت چهارم:
https://www.instagram.com/tv/CHsV0oJhyJQ/?igshid=18rvcnxstdvmv
بخش دوم:
instagram.com/tv/CHpv29bDtnq/?igshid=173z467hb5xiy
بخش سوم:
instagram.com/tv/CHp0M5QDj-R/?igshid=tvfew3xy0v08
@baharejavedane
بخش اول/قسمت اول:
https://www.instagram.com/tv/CHsNTztBcSF/?igshid=18xn5ccgu7hxe
بخش اول/قسمت دوم:
https://www.instagram.com/tv/CHsQHEjhINN/?igshid=sprbi5e1dtjw
بخش اول/قسمت سوم:
https://www.instagram.com/tv/CHsTbd7B6mT/?igshid=b517uwevaqsl
بخش اول/قسمت چهارم:
https://www.instagram.com/tv/CHsV0oJhyJQ/?igshid=18rvcnxstdvmv
بخش دوم:
instagram.com/tv/CHpv29bDtnq/?igshid=173z467hb5xiy
بخش سوم:
instagram.com/tv/CHp0M5QDj-R/?igshid=tvfew3xy0v08
@baharejavedane
دومین دوره همایش ملی ادبیات انسان شهر
گفتگو با استاد بهمن شریفزاده
پژوهشگر و استاد حوزه و دانشگاه
🔺 موضوع گفتگو: حافظ و بیداری
🗓 شنبه ۱۵ آذرماه - ساعت ۲۰
🔷 لینک پخش زنده آپارات:
🌐 aparat.com/adabiat_ensan_shahr/live
✔️ لینک اسکای روم (گزینه میهمان فعال است):
🌐 skyroom.online/ch/seifdar76/adabiat-ensan-shahr
@baharejavedane
گفتگو با استاد بهمن شریفزاده
پژوهشگر و استاد حوزه و دانشگاه
🔺 موضوع گفتگو: حافظ و بیداری
🗓 شنبه ۱۵ آذرماه - ساعت ۲۰
🔷 لینک پخش زنده آپارات:
🌐 aparat.com/adabiat_ensan_shahr/live
✔️ لینک اسکای روم (گزینه میهمان فعال است):
🌐 skyroom.online/ch/seifdar76/adabiat-ensan-shahr
@baharejavedane
به اطلاع مخاطبان عزیز میرساند:
به دلیل مشکلات مالی، از این پس نشریه بهار جاودانه از ماهنامه به فصلنامه تغییر وضعیت داده و شماره فصل زمستان به زودی منتشر خواهد شد.
@baharejavedane
به دلیل مشکلات مالی، از این پس نشریه بهار جاودانه از ماهنامه به فصلنامه تغییر وضعیت داده و شماره فصل زمستان به زودی منتشر خواهد شد.
@baharejavedane
سلسله مباحث "اندیشه سیاسی بهار"
گفتگوی حجتالاسلام مهران رهنما با استاد بهمن شریفزاده
زمان: دوشنبهها؛ ساعت ۱۴
پخش زنده(لایو) از طریق:
Instagram.com/bahmansharifzade
Instagram.com/mehran.rahnama.khanghah
@baharejavedane
گفتگوی حجتالاسلام مهران رهنما با استاد بهمن شریفزاده
زمان: دوشنبهها؛ ساعت ۱۴
پخش زنده(لایو) از طریق:
Instagram.com/bahmansharifzade
Instagram.com/mehran.rahnama.khanghah
@baharejavedane
شماره چهاردهم «بهارجاودانه» منتشر شد.
گفتگوهای اختصاصی با مصطفی آزمایش، محمدعلی ایازی، محمدعلی الستی و یادداشتهایی از سعید زیباکلام و خسرو معتضد از جمله مطالب این شماره میباشد.
@baharejavedane
گفتگوهای اختصاصی با مصطفی آزمایش، محمدعلی ایازی، محمدعلی الستی و یادداشتهایی از سعید زیباکلام و خسرو معتضد از جمله مطالب این شماره میباشد.
@baharejavedane
در شماره چهاردهم ماهنامه «بهارجاودانه» میخوانید:
۱- بخش اجتماعی(۱):
❇️«ضرورت افزایش انتخابات در نظام مردمسالار» در گفتگو با محمدعلی الستی
❇️«توسعه کمی و کیفی دموکراسی» در گفتگو با مصطفی آزمایش
❇️«حق ذاتی انتخاب و نظارت در ساحت جمهوریت» در گفتگو با محمدعلی ایازی
❇️«مشروعیت اعتراض در نظام مردمسالار» در گفتگو با علی نانوایی و لیلا حسینزاده
❇️«مردم کجای کارند؟!» در تبادل نظر بهمن شریفزاده و علی مهدیان
۲- بخش اجتماعی(۲):
✴️«رئیسجمهور و پروتکل برای دیدن وزیران و زیردستان» یادداشتی از خسرو معتضد
✴️«جمهوری اسلامی و مردمسالاری موج سوم» یادداشتی از مسعود شفیعیکیا
✴️«شمار انتخابات در دیگر کشورها» گزارشی از سهیلا قربانی
✴️«موانع آزادی اندیشه و اندیشیدن» یادداشتی از سعید زیباکلام
۳- علمی:
🔴«ماشین خردورز» یادداشتی از مریم کربلایی
https://t.me/baharejavedane/495
@baharejavedane
۱- بخش اجتماعی(۱):
❇️«ضرورت افزایش انتخابات در نظام مردمسالار» در گفتگو با محمدعلی الستی
❇️«توسعه کمی و کیفی دموکراسی» در گفتگو با مصطفی آزمایش
❇️«حق ذاتی انتخاب و نظارت در ساحت جمهوریت» در گفتگو با محمدعلی ایازی
❇️«مشروعیت اعتراض در نظام مردمسالار» در گفتگو با علی نانوایی و لیلا حسینزاده
❇️«مردم کجای کارند؟!» در تبادل نظر بهمن شریفزاده و علی مهدیان
۲- بخش اجتماعی(۲):
✴️«رئیسجمهور و پروتکل برای دیدن وزیران و زیردستان» یادداشتی از خسرو معتضد
✴️«جمهوری اسلامی و مردمسالاری موج سوم» یادداشتی از مسعود شفیعیکیا
✴️«شمار انتخابات در دیگر کشورها» گزارشی از سهیلا قربانی
✴️«موانع آزادی اندیشه و اندیشیدن» یادداشتی از سعید زیباکلام
۳- علمی:
🔴«ماشین خردورز» یادداشتی از مریم کربلایی
https://t.me/baharejavedane/495
@baharejavedane
Telegram
بهارجاودانه
شماره چهاردهم «بهارجاودانه» منتشر شد.
گفتگوهای اختصاصی با مصطفی آزمایش، محمدعلی ایازی، محمدعلی الستی و یادداشتهایی از سعید زیباکلام و خسرو معتضد از جمله مطالب این شماره میباشد.
@baharejavedane
گفتگوهای اختصاصی با مصطفی آزمایش، محمدعلی ایازی، محمدعلی الستی و یادداشتهایی از سعید زیباکلام و خسرو معتضد از جمله مطالب این شماره میباشد.
@baharejavedane
مصطفی آزمایش: اتخاذ تصمیمهای مهم اجتماعی، تنها در صورتی میتواند از سلامت کامل برخوردار باشد که مبتنی بر اراده اکثریت مردم باشد/ حقوق شهروندی اگر بر مبنای عقیده و ایدئولوژی سنجیده شود، اصل شهروندی و لواحق آن از جمله مشارکت در تعیین سرنوشت به محاق میرود
متن کامل گفتگو با دکتر مصطفی آزمایش را در شماره چهاردهم «بهار جاودانه» بخوانید
@baharejavedane
متن کامل گفتگو با دکتر مصطفی آزمایش را در شماره چهاردهم «بهار جاودانه» بخوانید
@baharejavedane
سعید زیباکلام:«ما به شدت اشتباه کردهایم که گمان بردهایم با برخوردهای غیر دموکراتیک و ایجاد سکوت و آرامش ظاهری یکپارچگی و وحدت سراسری در ایران وجود دارد. به استثنای چین و کره شمالی کدام نظام سیاسی را سراغ دارید که همه آحاد مردم بدون استثنا اعتقادی به نظام سیاسی کشورشان داشته باشند؟!»
متن کامل یادداشت دکتر سعید زیباکلام را در شماره چهاردهم «بهارجاودانه» بخوانید
@baharejavedane
متن کامل یادداشت دکتر سعید زیباکلام را در شماره چهاردهم «بهارجاودانه» بخوانید
@baharejavedane
محمدعلی ایازی: در معرض انتقاد قرار دادن صاحبان قدرت در همه ردهها کمک میکند به اینکه زمینه بازخواست از صاحب قدرت فراهم شود/ برای همه جاهایی که حق انتخاب برای مردم است، حق عزل هم وجود دارد
متن کامل گفتگو با حجتالاسلام محمدعلی ایازی را در شماره چهاردهم «بهارجاودانه» بخوانید
@baharejavedane
متن کامل گفتگو با حجتالاسلام محمدعلی ایازی را در شماره چهاردهم «بهارجاودانه» بخوانید
@baharejavedane
محمدعلی الستی(جامعهشناس و استاد دانشگاه): جمهوری اسلامی یعنی جمهوریتی که اسلام تضمین میکند در جای جایش، رای و انتخاب مردم باشد/ من بیایم از جمهوریخواهی صحبت کنم تا رای مردم را بگیرم و بعد بگویم مردم از خودشان ساقط کردند و دیگر من هستم؟!/ آنچه مردم تشخیص میدهند، اساساً درست است
متن کامل گفتگو با دکتر محمدعلی الستی را در شماره چهاردهم «بهارجاودانه» بخوانید
@baharejavedane
متن کامل گفتگو با دکتر محمدعلی الستی را در شماره چهاردهم «بهارجاودانه» بخوانید
@baharejavedane
لیلا حسینزاده(فعال سیاسی و دانشجویی): گروههای مختلف مردمی، امکان تشکلیابی ندارند تا نمایندهای برای حکمرانی بفرستند/ دولت خاتمی فضایی را که مردم در آن تعریف میشوند از طبقه کارگر تهی کرد؛ دولت احمدینژاد حق دسترسی به منابع سرزمینی را از مردم سلب کرد
علی نانوایی(فعال سیاسی و دانشجویی): فضایی برای ارائه آلترناتیو وجود ندارد/ نهادهایی که مردم انتخاب کردند باید اختیاراتی داشته باشد، اما هر موقع امکانش باشد اختیارات آنها به انحای مختلف محدود میشود
متن کامل گفتگو با لیلا حسینزاده و علی نانوایی را در شماره چهاردهم «بهارجاودانه» بخوانید
@baharejavedane
علی نانوایی(فعال سیاسی و دانشجویی): فضایی برای ارائه آلترناتیو وجود ندارد/ نهادهایی که مردم انتخاب کردند باید اختیاراتی داشته باشد، اما هر موقع امکانش باشد اختیارات آنها به انحای مختلف محدود میشود
متن کامل گفتگو با لیلا حسینزاده و علی نانوایی را در شماره چهاردهم «بهارجاودانه» بخوانید
@baharejavedane
بهمن شریفزاده: انتخاب رهبر و رئیسجمهور به معنای انتخاب حاکم نیست؛ حاکم خود مردم هستند و آنها وکیل مردمند/ در این ۴۲ ساله انقلاب، همینطور دارد از حوزه اختیارات مردم کم و کمتر میشود/ راه اعتراض به مردم نمیدهید آنوقت میگوئید چرا این جوان آتش زده است؟!
علی مهدیان: اگر حاکم به معنای وکیل باشد، چطور حق دارد من را توبیخ و تنبیه و اعدام کند؟/ مردم در نوع حکومت آزادند ولی از آن به بعد خودشان را در اختیار یک کسی میگذارند/ ماجرای بنزین جنگ بود، اعتراض مردمی نبود
متن کامل مناظره بهمن شریفزاده و علی مهدیان (برگزارشده توسط بسیج دانشگاه صنعتی شریف) را در شماره چهاردهم «بهارجاودانه» بخوانید
@baharejavedane
علی مهدیان: اگر حاکم به معنای وکیل باشد، چطور حق دارد من را توبیخ و تنبیه و اعدام کند؟/ مردم در نوع حکومت آزادند ولی از آن به بعد خودشان را در اختیار یک کسی میگذارند/ ماجرای بنزین جنگ بود، اعتراض مردمی نبود
متن کامل مناظره بهمن شریفزاده و علی مهدیان (برگزارشده توسط بسیج دانشگاه صنعتی شریف) را در شماره چهاردهم «بهارجاودانه» بخوانید
@baharejavedane
Forwarded from بهار جاودانه
راههای تهیه نشریه بهار جاودانه
به اطلاع مخاطبان عزیز میرساند، با توجه مشکلات پیش آمده در توزیع ماهنامه «بهارجاودانه» در حال حاضر فقط از طریق راههای ذیل میتوانید نشریه را تهیه فرمائید:
✳️شهر تهران:
۱- مراجعه به کیوسکهای بین میدان انقلاب و تئاتر شهر
۲- مراجعه به دفتر نشریه واقع در: خیابان انقلاب، خیابان ابوریحان، کوچه رستمی، پلاک۲، واحد۱
✳️سایر شهرها:
۱- واریز بهای هر نسخه از نشریه (۲۰ هزار تومان) بعلاوه هزینه پست(۵ هزار تومان) به شماره کارت ذیل به نام {بهمن شریفزاده}
6037691593597065
و ارسال تصویر فیش واریزی به آیدی تلگرام زیر
@b_javdaneh
۲- سفارش از طریق سایت «عطرا کالا» به نشانی:
Kalaatra.ir
🔴 ضمنا امکان تهیه نسخه الکترونیکی نشریه فعلا وجود ندارد.
@baharejavedane
به اطلاع مخاطبان عزیز میرساند، با توجه مشکلات پیش آمده در توزیع ماهنامه «بهارجاودانه» در حال حاضر فقط از طریق راههای ذیل میتوانید نشریه را تهیه فرمائید:
✳️شهر تهران:
۱- مراجعه به کیوسکهای بین میدان انقلاب و تئاتر شهر
۲- مراجعه به دفتر نشریه واقع در: خیابان انقلاب، خیابان ابوریحان، کوچه رستمی، پلاک۲، واحد۱
✳️سایر شهرها:
۱- واریز بهای هر نسخه از نشریه (۲۰ هزار تومان) بعلاوه هزینه پست(۵ هزار تومان) به شماره کارت ذیل به نام {بهمن شریفزاده}
6037691593597065
و ارسال تصویر فیش واریزی به آیدی تلگرام زیر
@b_javdaneh
۲- سفارش از طریق سایت «عطرا کالا» به نشانی:
Kalaatra.ir
🔴 ضمنا امکان تهیه نسخه الکترونیکی نشریه فعلا وجود ندارد.
@baharejavedane
نگاهی نو؛ آیا احمدینژاد خودشیفته است؟!
بهمن شریفزاده:
احمدی نژاد در پاسخ به این پرسش که آیا به فلسفه علاقه مند شدید یا بودید، نگاه قابل توجهی را مطرح میکند. او نه فقط همه را واجد توان و قوه فلسفیدن میداند، بلکه همه را مشغول فلسفیدن میداند بدون آنکه خود به این تلاش، نام فلسفه دهند یا به فلسفی بودن تلاش خود، توجه داشته باشند. او با طرح این نگاه به جای اظهار نظر درباره نقل قول خبرنگار از مشابهت او با هگل، همه انسانها را به تلاش فلسفی متصف میکند و با این پاسخ، امتیاز موهوم در ذهن حکایتگر را برطرف میسازد. این شبیه نکته بسیار مهمی است که دانشمندان منطق درباره ذاتی بودن منطق در انسان میگویند و با طرح این گزاره به کارگیری منطق را به همگان نسبت میدهند. اکنون احمدی نژاد، تلاش فلسفی را هم تلاشی همگانی معرفی میکند که حائز توجه است؛ جالبتر اینکه در مثالی که برای اثبات ادعایش می آورد به پرسش خبرنگار از امکان بیرونی حقیقی اشاره کرده و آن را به درستی در شمار پرسشهای فلسفی قرار میدهد.
اصولا در اختلال خودشیفتگی، تلاش بر تخصیص فضیلت به خود برای تمییز خود از دیگران است و این در حالی است که احمدی نژاد با تعمیم فلسفه به همه انسانها، امتیاز مورد نظر خبرنگار را برطرف کرده است. تعمیم فضیلت به همگان، تلاشی در نقطه مقابل خودشیفتگی است و این یک روش زیبای اخلاقی برای رهایی از اسارت خودبرتربینی است که برآمده از نگاه معرفتی او به انسان است و با نگاه نخبگانی معمول که فضیلت ها را ویژه نخبگان میداند، متفاوت است.
از سویی شنیدن تمجید کسی را به خودشیفتگی مبتلا میکند که پیوسته تمجید شده و میشود و هرگز نقد و اشکالی به گوشش نمیرسد؛ اما احمدی نژادی که چندبرابر تمجیدی که به گوشش میرسد، توهین و ناسزا و نقد از زبان افراد گوناگون در رسانه های رسمی و غیر رسمی شنیده و می شنود، چگونه گرفتار خودشیفتگی میشود؟!
@baharejavedane
بهمن شریفزاده:
احمدی نژاد در پاسخ به این پرسش که آیا به فلسفه علاقه مند شدید یا بودید، نگاه قابل توجهی را مطرح میکند. او نه فقط همه را واجد توان و قوه فلسفیدن میداند، بلکه همه را مشغول فلسفیدن میداند بدون آنکه خود به این تلاش، نام فلسفه دهند یا به فلسفی بودن تلاش خود، توجه داشته باشند. او با طرح این نگاه به جای اظهار نظر درباره نقل قول خبرنگار از مشابهت او با هگل، همه انسانها را به تلاش فلسفی متصف میکند و با این پاسخ، امتیاز موهوم در ذهن حکایتگر را برطرف میسازد. این شبیه نکته بسیار مهمی است که دانشمندان منطق درباره ذاتی بودن منطق در انسان میگویند و با طرح این گزاره به کارگیری منطق را به همگان نسبت میدهند. اکنون احمدی نژاد، تلاش فلسفی را هم تلاشی همگانی معرفی میکند که حائز توجه است؛ جالبتر اینکه در مثالی که برای اثبات ادعایش می آورد به پرسش خبرنگار از امکان بیرونی حقیقی اشاره کرده و آن را به درستی در شمار پرسشهای فلسفی قرار میدهد.
اصولا در اختلال خودشیفتگی، تلاش بر تخصیص فضیلت به خود برای تمییز خود از دیگران است و این در حالی است که احمدی نژاد با تعمیم فلسفه به همه انسانها، امتیاز مورد نظر خبرنگار را برطرف کرده است. تعمیم فضیلت به همگان، تلاشی در نقطه مقابل خودشیفتگی است و این یک روش زیبای اخلاقی برای رهایی از اسارت خودبرتربینی است که برآمده از نگاه معرفتی او به انسان است و با نگاه نخبگانی معمول که فضیلت ها را ویژه نخبگان میداند، متفاوت است.
از سویی شنیدن تمجید کسی را به خودشیفتگی مبتلا میکند که پیوسته تمجید شده و میشود و هرگز نقد و اشکالی به گوشش نمیرسد؛ اما احمدی نژادی که چندبرابر تمجیدی که به گوشش میرسد، توهین و ناسزا و نقد از زبان افراد گوناگون در رسانه های رسمی و غیر رسمی شنیده و می شنود، چگونه گرفتار خودشیفتگی میشود؟!
@baharejavedane
پاسخ دکتر اکبر جباری به یادداشت استاد بهمن شریفزاده:
اصراری برای اثبات تشخیصم درباره اختلال روانی اقای احمدینژاد ندارم، اما نکاتی را در پاسخ به دوست فاضل و ارجمندم جناب اقای شریفزاده عرض میکنم، شاید اسباب تاملات بیشتری را فراهم سازد.
✅ ۱- جمله احمدینژاد مبنی بر اینکه "همه علاقهمند به فلسفه هستند" در پاسخ به سوال خبرنگار بود که پرسید ایا به فلسفه علاقهمندید، نه در خصوص موضوع تشبیه ایشان به هگل. اقای احمدینژاد در تشبیه شدن به هگل، سکوت میکند و چنانکه میدانیم، سکوت در چنین مقامی بوضوح به معنای تایید و التذاذ از تشبیه است.
✅ ۲- بحث از خودشیفتگی، بحثی تخصصی است و احتمالا اقای شریفزاده، معنای عامیانه انرا مد نظر دارند که بیشتر به نوعی خودخواهی و دوست داشتن خود اشاره دارد، که اتفاقا چیز بدی هم نیست و لازمه حیات ادمی است، و به قول علما حب نفس است.
اما خودشیفتگی در معنای مصطلح نزد روانکاوان نتیجه سرمایه گذاری لیبیدویی مفرط بر روی ایگو است که ماحصل انقطاع لیبیدوی فرد از جهان خارج، و معطوف شدن به خود است. اغلب روانکاوان، نشانه های خودشیفتگی را نیز در مواردی میدانند که ظهور هر تعداد این نشانه ها در فرد، میزان و شدت و ضعف خودشیفتگی را نیز نشان میدهد.
✅ ۳- چنانکه خود اقای شریفزاده نیز میدانند، ما چیزی به نام "امکان بیرونی" در مقابل "امکان واقعی" نداریم. حداقل در ادبیات فلسفی چنین تقسیم بندی نداریم. اشکالی هم ندارد، هرکسی مجاز است برای خود جعل مفهوم کند. خیلی هم خوب است. اما به شرط آنکه تاب و توان گفتگو با دیگران داشته باشد. نه صرفا یک جوان یا عدهای مرید تو را فیلسوف خطاب کنند و در میان انها جعل مفهوم کنی. اینها همگی علائم خودشیفتگی است. چنانکه میدانید، فلسفه در ذات خود دیالوگ است. گفتگویی عمیق که جعل مفاهیم نیز در بین الاذهانیت شکل میگیرد.
✅ ۴- بله. همه انسانها به معنای عام کلمه، فیلسوف هستند و علاقهمند به فلسفه، اما فلسفه در معنای خاص آن، خیر. چنین نیست و حتی در معنای خاص لفظ، بسیاری از فلسفه خوانده ها هم فیلسوف نیستند. اگر اسمی از هگل به میان نمیآمد، هیچ اشکالی نبود و ایشان در معنای عام لفظ، میتوانست فیلسوفی کند. اما نه بلافاصله بعد از استعمال نام دشوارترین فیلسوف تاریخ. من گمان میکنم، همین توجیهات آقای شریفزاده، و امثال آن، یکی از علل شکل گیری اختلال در اقای احمدینژاد است. اقای شریف زاده میدانند که من بارها در جلسات خصوصی به ایشان عرض کردهام که کاش احمدینژاد میآمد و نزد شما زانو میزد و فلسفه و کلا درس می آموخت، نه اینکه شما درصدد توجیه حرفهای بعضا بیبنیان ایشان برآیید. نه در شان فلسفه و حکمت است و نه در شان شما که دنبال توجیه و تبیین حرفهای عامیانه یک مرد سیاسی باشید.
✅ ۵- فضیلت این نیست که فلسفه ناخوانده، صحبت از فلسفه کنیم. طرفه آنکه مرد سیاسی بهتر است که چندان هم فیلسوف نباشد، چرا که فلسفه فراغتی میخواهد که مرد سیاسی نمیتواند و نباید چنین فراغتی داشته باشد. سیاست عرصه عمل و فعالیت است، در حالیکه فیلسوف باید بنشیند و فارغ از عمل، بیاندیشد. ارسطو به مثابه معلم اول، بدرستی چنین توصیفی از فیلسوف دارد.
✅ ۶- آقای شریفزاده فرمودهاند، احمدینژاد چون در معرض نقد و توهینهای بیشمار در جامعه و رسانهها است، لذا امکانی برای خودشیفتگی ایشان وجود ندارد!
به گمانم باز بدلیل عدم آشنایی ایشان با مفهوم خودشیفتگی، چنین قضاوتی کردهاند.
🔻اولا، چنانکه گفته امد، خودشیفتگی ارتباطی با شنیدن نقد یا توهین ندارد، بلکه یک مکانیزم دفاعی شخصیتی است که به مثابه اختلال با توجه به زمینههای ژنتیک، محیط، باورها و ... ظهور و بروز مییابد. این بدان معناست که فرد خودشیفته، میتواند در معرض انواع و اقسام نقدها و توهینها هم باشد، ولی در عین حال خودشیفته باشد و اتفاقا منجر به تشدید خودشیفتگی او شود، چرا که در انقطاع و نا امیدی از جهان خارج، رو به خود میآورد.
🔻ثانیا، مورد نقد و انتقاد بودن مرد سیاسی کمی متفاوت از سایر افراد جامعه است. مگر ما در میان رهبران و حاکمان فاسد و دیکتاتور، که بطور مستمر در معرض نقد و انتقاد هستند و در عین حال خودشیفتگی دارند، کم سراغ داریم؟ همین برادر گرامی "کیم جونگ اون" رهبر کره شمالی. صبح تا شب از سرتاسر دنیا نقد و انتقاد و توهین میشنود، اما ایا این چیزی از خودشیفتگی او کم میکند؟
🔻ثالثا، نقد و انتقادی که در قالب دیالوگ و در نزد دوستداران نباشد، اتفاقا منجر به تشدید خودشیفتگی میشود. و چنانکه میدانم و میدانید هیچکدام از اطرافیان ایشان، نه توان مخالفت و نقد دارند و نه علاقهای. لذا از شما همواره میخواستم به عنوان یک عالم و اهل تفکر، وقتی نزد ایشان حضور می یابید، یا به ایشان اموزش بدهید و یا از ایشان انتقاد کنید. البته نیک میدانم که چنین چیزی امکان نداشت، چون شما نیز حذف میشدید.
@baharejavedane
اصراری برای اثبات تشخیصم درباره اختلال روانی اقای احمدینژاد ندارم، اما نکاتی را در پاسخ به دوست فاضل و ارجمندم جناب اقای شریفزاده عرض میکنم، شاید اسباب تاملات بیشتری را فراهم سازد.
✅ ۱- جمله احمدینژاد مبنی بر اینکه "همه علاقهمند به فلسفه هستند" در پاسخ به سوال خبرنگار بود که پرسید ایا به فلسفه علاقهمندید، نه در خصوص موضوع تشبیه ایشان به هگل. اقای احمدینژاد در تشبیه شدن به هگل، سکوت میکند و چنانکه میدانیم، سکوت در چنین مقامی بوضوح به معنای تایید و التذاذ از تشبیه است.
✅ ۲- بحث از خودشیفتگی، بحثی تخصصی است و احتمالا اقای شریفزاده، معنای عامیانه انرا مد نظر دارند که بیشتر به نوعی خودخواهی و دوست داشتن خود اشاره دارد، که اتفاقا چیز بدی هم نیست و لازمه حیات ادمی است، و به قول علما حب نفس است.
اما خودشیفتگی در معنای مصطلح نزد روانکاوان نتیجه سرمایه گذاری لیبیدویی مفرط بر روی ایگو است که ماحصل انقطاع لیبیدوی فرد از جهان خارج، و معطوف شدن به خود است. اغلب روانکاوان، نشانه های خودشیفتگی را نیز در مواردی میدانند که ظهور هر تعداد این نشانه ها در فرد، میزان و شدت و ضعف خودشیفتگی را نیز نشان میدهد.
✅ ۳- چنانکه خود اقای شریفزاده نیز میدانند، ما چیزی به نام "امکان بیرونی" در مقابل "امکان واقعی" نداریم. حداقل در ادبیات فلسفی چنین تقسیم بندی نداریم. اشکالی هم ندارد، هرکسی مجاز است برای خود جعل مفهوم کند. خیلی هم خوب است. اما به شرط آنکه تاب و توان گفتگو با دیگران داشته باشد. نه صرفا یک جوان یا عدهای مرید تو را فیلسوف خطاب کنند و در میان انها جعل مفهوم کنی. اینها همگی علائم خودشیفتگی است. چنانکه میدانید، فلسفه در ذات خود دیالوگ است. گفتگویی عمیق که جعل مفاهیم نیز در بین الاذهانیت شکل میگیرد.
✅ ۴- بله. همه انسانها به معنای عام کلمه، فیلسوف هستند و علاقهمند به فلسفه، اما فلسفه در معنای خاص آن، خیر. چنین نیست و حتی در معنای خاص لفظ، بسیاری از فلسفه خوانده ها هم فیلسوف نیستند. اگر اسمی از هگل به میان نمیآمد، هیچ اشکالی نبود و ایشان در معنای عام لفظ، میتوانست فیلسوفی کند. اما نه بلافاصله بعد از استعمال نام دشوارترین فیلسوف تاریخ. من گمان میکنم، همین توجیهات آقای شریفزاده، و امثال آن، یکی از علل شکل گیری اختلال در اقای احمدینژاد است. اقای شریف زاده میدانند که من بارها در جلسات خصوصی به ایشان عرض کردهام که کاش احمدینژاد میآمد و نزد شما زانو میزد و فلسفه و کلا درس می آموخت، نه اینکه شما درصدد توجیه حرفهای بعضا بیبنیان ایشان برآیید. نه در شان فلسفه و حکمت است و نه در شان شما که دنبال توجیه و تبیین حرفهای عامیانه یک مرد سیاسی باشید.
✅ ۵- فضیلت این نیست که فلسفه ناخوانده، صحبت از فلسفه کنیم. طرفه آنکه مرد سیاسی بهتر است که چندان هم فیلسوف نباشد، چرا که فلسفه فراغتی میخواهد که مرد سیاسی نمیتواند و نباید چنین فراغتی داشته باشد. سیاست عرصه عمل و فعالیت است، در حالیکه فیلسوف باید بنشیند و فارغ از عمل، بیاندیشد. ارسطو به مثابه معلم اول، بدرستی چنین توصیفی از فیلسوف دارد.
✅ ۶- آقای شریفزاده فرمودهاند، احمدینژاد چون در معرض نقد و توهینهای بیشمار در جامعه و رسانهها است، لذا امکانی برای خودشیفتگی ایشان وجود ندارد!
به گمانم باز بدلیل عدم آشنایی ایشان با مفهوم خودشیفتگی، چنین قضاوتی کردهاند.
🔻اولا، چنانکه گفته امد، خودشیفتگی ارتباطی با شنیدن نقد یا توهین ندارد، بلکه یک مکانیزم دفاعی شخصیتی است که به مثابه اختلال با توجه به زمینههای ژنتیک، محیط، باورها و ... ظهور و بروز مییابد. این بدان معناست که فرد خودشیفته، میتواند در معرض انواع و اقسام نقدها و توهینها هم باشد، ولی در عین حال خودشیفته باشد و اتفاقا منجر به تشدید خودشیفتگی او شود، چرا که در انقطاع و نا امیدی از جهان خارج، رو به خود میآورد.
🔻ثانیا، مورد نقد و انتقاد بودن مرد سیاسی کمی متفاوت از سایر افراد جامعه است. مگر ما در میان رهبران و حاکمان فاسد و دیکتاتور، که بطور مستمر در معرض نقد و انتقاد هستند و در عین حال خودشیفتگی دارند، کم سراغ داریم؟ همین برادر گرامی "کیم جونگ اون" رهبر کره شمالی. صبح تا شب از سرتاسر دنیا نقد و انتقاد و توهین میشنود، اما ایا این چیزی از خودشیفتگی او کم میکند؟
🔻ثالثا، نقد و انتقادی که در قالب دیالوگ و در نزد دوستداران نباشد، اتفاقا منجر به تشدید خودشیفتگی میشود. و چنانکه میدانم و میدانید هیچکدام از اطرافیان ایشان، نه توان مخالفت و نقد دارند و نه علاقهای. لذا از شما همواره میخواستم به عنوان یک عالم و اهل تفکر، وقتی نزد ایشان حضور می یابید، یا به ایشان اموزش بدهید و یا از ایشان انتقاد کنید. البته نیک میدانم که چنین چیزی امکان نداشت، چون شما نیز حذف میشدید.
@baharejavedane
ادامه پاسخ دکتر اکبر جباری به یادداشت استاد بهمن شریفزاده:
🔻و در پایان باید عرض کنم، اقای شریف زاده عزیز، شما نیک میدانید که به شما علاقهمندم و برایتان احترام زیادی قائلم. لذا از شما انتظار دارم، در این خصوص جانب حق را بگیرید و به دوستان و اطرافیان اقای احمدینژاد که اینروزها از هیچ اتهامی به من پرهیز نکردهاند، بگویید در جلساتی که در دفتر حضرتعالی خدمت میرسیدیم، چه میگذشت و من چه انتقاداتی داشتم. و باز شما میدانید که من یک صدم از انچه میدانم را ننوشتم و نگفتم.
@baharejavedane
🔻و در پایان باید عرض کنم، اقای شریف زاده عزیز، شما نیک میدانید که به شما علاقهمندم و برایتان احترام زیادی قائلم. لذا از شما انتظار دارم، در این خصوص جانب حق را بگیرید و به دوستان و اطرافیان اقای احمدینژاد که اینروزها از هیچ اتهامی به من پرهیز نکردهاند، بگویید در جلساتی که در دفتر حضرتعالی خدمت میرسیدیم، چه میگذشت و من چه انتقاداتی داشتم. و باز شما میدانید که من یک صدم از انچه میدانم را ننوشتم و نگفتم.
@baharejavedane
پاسخ استاد شریفزاده به جوابیه دکتر اکبر جباری
سلام و درود به برادر محترم دکتر جباری عزیز
نخست: بی شک خودشیفتگی با «حب الذات= دوست داشتن خود» متفاوت است و هم از این رو آن را وابسته به تخصیص فضیلت در خود دانستم که منجر به حصر توجه به خویش میشود به گونه ای که به ندیدن دیگران(حقیر دیدن آنها) می انجامد. خودشیفته چنان محصور در خویش میشود که دیگر توان دیدن دیگران را ندارد در حالیکه حب الذات، مقتضی حصر فضیلت در خود و انکار آن در دیگران نیست و دقیقا برای همین، اختلال روانی فردخودشیفته به خاطر دوست داشتن خود(حتی در حد شیفتگی) نیست بلکه به خاطر حصر نگاه در خود است؛ یعنی این حصر نگاه و تنگ نظری است که اختلال افراد خودشیفته است. با تکیه بر همین معناست که احمدی نژاد را دور از خودشیفتگی میدانم؛ زیرا بارها شاهد مخالفت دیگران با او در جلسات بحث و گفتگو بوده ام و دیده ام که او هیچ نظری را رد نمیکند بلکه آن را در سازگاری با نگاه خود تفسیر میکند تا جایی که نوعی تکثرگرایی در اندیشه او یافته و باور کرده ام.
دوم: فلسفیدن همه انسانها مقتضی فیلسوف نامیدن ایشان نیست؛ اما علت تعلق خاطر همگان به حقیقت فلسفه هست که آنها را در مرتبت نازل فلسفه قرار میدهد که دکتر احمدی نژاد هم در پاسخ به پرسش از علاقه مندی به فلسفه بر آن تأکید کرده است. اتفاقا منظور دانشمندان منطق از داشتن ذاتی منطق هم همین است نه آنکه مردم را به خاطر این تعلق ذاتی بتوان از دانشمندان منطق به شمار آورد.
سوم: اظهارنظر نکردن نسبت به تشبیه مذکور با سکوتی که آن را تقریر میخوانند خیلی متفاوت است. اولی چه بسا از روی بی تفاوتی باشد که بارها آن را آزمودم به ویژه آنکه خبرنگار پس از نقل تشبیه بدون لحظه ای فاصله از علاقه مندی دکتر به فلسفه می پرسد که این اقتضای آن دارد که پاسخ دکتر در تعمیم فلسفیدن به همه انسانها ناظر به آن تشبیه هم هست به ویژه وقتی مبینیم که پیش از تشبیه هم خبرنگار از علاقه مندی دکتر به فلسفه می گوید.
چهارم: احمدی نژاد فقط علاقه مندیش به فلسفه را تأیید کرده و ادعایی بر فیلسوف بودن ندارد تا با اصطلاحات فیلسوفان سخن گوید و با آنها به مباحثه فلسفی بنشیند، پس خرده گرفتن بر او به خاطر به کاربردن واژه امکان بیرونی که مقصود از آن امکان حقیقی دربرابر امکان اعتباری است، چندان مسموع نیست
به هرحال بنده از این گفتگو هرگز رایحه خودشیفتگی استشمام نکردم.
@baharejavedane
سلام و درود به برادر محترم دکتر جباری عزیز
نخست: بی شک خودشیفتگی با «حب الذات= دوست داشتن خود» متفاوت است و هم از این رو آن را وابسته به تخصیص فضیلت در خود دانستم که منجر به حصر توجه به خویش میشود به گونه ای که به ندیدن دیگران(حقیر دیدن آنها) می انجامد. خودشیفته چنان محصور در خویش میشود که دیگر توان دیدن دیگران را ندارد در حالیکه حب الذات، مقتضی حصر فضیلت در خود و انکار آن در دیگران نیست و دقیقا برای همین، اختلال روانی فردخودشیفته به خاطر دوست داشتن خود(حتی در حد شیفتگی) نیست بلکه به خاطر حصر نگاه در خود است؛ یعنی این حصر نگاه و تنگ نظری است که اختلال افراد خودشیفته است. با تکیه بر همین معناست که احمدی نژاد را دور از خودشیفتگی میدانم؛ زیرا بارها شاهد مخالفت دیگران با او در جلسات بحث و گفتگو بوده ام و دیده ام که او هیچ نظری را رد نمیکند بلکه آن را در سازگاری با نگاه خود تفسیر میکند تا جایی که نوعی تکثرگرایی در اندیشه او یافته و باور کرده ام.
دوم: فلسفیدن همه انسانها مقتضی فیلسوف نامیدن ایشان نیست؛ اما علت تعلق خاطر همگان به حقیقت فلسفه هست که آنها را در مرتبت نازل فلسفه قرار میدهد که دکتر احمدی نژاد هم در پاسخ به پرسش از علاقه مندی به فلسفه بر آن تأکید کرده است. اتفاقا منظور دانشمندان منطق از داشتن ذاتی منطق هم همین است نه آنکه مردم را به خاطر این تعلق ذاتی بتوان از دانشمندان منطق به شمار آورد.
سوم: اظهارنظر نکردن نسبت به تشبیه مذکور با سکوتی که آن را تقریر میخوانند خیلی متفاوت است. اولی چه بسا از روی بی تفاوتی باشد که بارها آن را آزمودم به ویژه آنکه خبرنگار پس از نقل تشبیه بدون لحظه ای فاصله از علاقه مندی دکتر به فلسفه می پرسد که این اقتضای آن دارد که پاسخ دکتر در تعمیم فلسفیدن به همه انسانها ناظر به آن تشبیه هم هست به ویژه وقتی مبینیم که پیش از تشبیه هم خبرنگار از علاقه مندی دکتر به فلسفه می گوید.
چهارم: احمدی نژاد فقط علاقه مندیش به فلسفه را تأیید کرده و ادعایی بر فیلسوف بودن ندارد تا با اصطلاحات فیلسوفان سخن گوید و با آنها به مباحثه فلسفی بنشیند، پس خرده گرفتن بر او به خاطر به کاربردن واژه امکان بیرونی که مقصود از آن امکان حقیقی دربرابر امکان اعتباری است، چندان مسموع نیست
به هرحال بنده از این گفتگو هرگز رایحه خودشیفتگی استشمام نکردم.
@baharejavedane
یادداشت وارده
کامبیز ترابیزاده:
در ارتباط با جوابیه آقای دکتر جباری، ظاهرا ایشان سکوت دکتر احمدی نژاد در برابر تشبیهشان به هگل توسط خبرنگار را معیار خودشیفتگی دانسته اند. ارائه این به اصطلاح سند و تطبیق آن با خودشیفتگی، آن هم به ضمانت یک نگاه علمی و روانشناسانه، به خودی خود نفی علمی بودن نگاه ایشان است. قضاوتی اینچنین صرفا بر اساس یک نشانه نه تنها نادیده گرفتن اصول علم روانشناسی است که نافی اخلاق و آگاهی و منطق نیز هست. نمی دانم رشته ایشان چيست اما اگر استاد روانشناسی هم باشند، بهتر است در نگاه علمی خود به جد بازنگری کنند. چه بسا اطلاعات موجود در ویکی پدیا نیز اگر چه ناقص اما بسیار علمی تر از نگاه ایشان است. چگونه سکوت در برابر یک سوال میتواند به عنوان علائم و نشانه های اختلال شخصیت خودشیفتگی در علم روانشناسی منتج به تشخیص این بیماری شود؟!
نکته اول اینکه آیا همه ما در یک مصاحبه در حال ضبط مانند زمانی که در شرایط عادی در حال گفتگو یا نوشتن هستیم نظرات دقیق خود را ابراز میکنيم و ثبت شدن و نتیجه احتمالی جمله ای که میگوییم یا سکوتمان به عنوان یک فشار روانی تاثیری در بیان نظرمان نمیگذارد؟ از اینگذشته آیا دلیل سکوت دکتر احمدی نژاد نمیتواند به سادگی متوجه تشبیه خبرنگار نشدن یا دقت نکردن به تشابه مورد نظر وی باشد؟ یا آیا سکوت ایشان نمیتواند حتی به معنی پذیرفتن آن تشابه اما با حفظ نسبیت آن باشد؟ به عنوان نمونه وقتی به کسی می گوییم مانند کوه ایستاده ایم واقعا به این معنی است که ما به بزرگی و ایستادگی کوه هستیم یا وقتی می گوییم فلان دارو به تلخی زهر مار است آیا واقعا نسبتی یکسان از تلخی این دو را قیاس میکنیم؟ آیا نمی توان از سکوت ایشان به این نتیجه رسید که برداشت ایشان از سوال خبرنگار و حتی منظور خبرنگار صرفا هم سو بودن یا پذیرفتن اصول فلسفی هگل بوده است؟ و بسیاری آیاهای دیگر...
طبیعتا این جانب هرگز دکتر احمدی نژاد را کامل ندیده ام که همه ما در جستجوی آگاهی و دانایی طی مسیر می کنیم و در نتیجه با این نوشته به دنبال دفاع یک سویه از ایشان نیستم. حتی در زمان ریاست جمهوری ایشان در مقاطعی ایراداتی مانند کاغذ پاره خواندن تحریمها و تاکید چند باره و در نتیجه تحریک آمریکا به تحریمهای بیشتر به ایشان داشته ام. یا اخیرا در مصاحبه ایشان با رسانه لبنانی در موضوع حمایت از دولت سوریه و حزب الله لبنان محافظه کاری بیش از حد ایشان را منتفی ندانستم و با اینکه یکی از مهمترین دلایل مهر و ارادت مردم دنیا به ایشان را شجاعتشان می دانم اما هنوز به خود اجازه نمی دهم ایشان را با برچسب محافظه کاری قضاوت کنم چرا که دلیلش به سادگی میتواند اقتضائات سیاسی مانند پرهیز از شروع جنگ رسانه های غربی و اسرائیلی علیه ایشان باشد.
با این وصف چگونه آقای دکتر جباری میتوانند به صرف سکوت ایشان، چنین قضاوتی کنند و ایشان را به رنج بردن از یک اختلال روانی متهم کنند؟ از ایشان دعوت می کنم باری دیگر جمله "سکوت در چنین مقامی به وضوح به معنای تایید تشبیه است" را عمیق تر بررسی کنند، با این یادآوری که تلاش خودآگاه یا ناخودآگاه ایشان با استفاده از جمله "چنانکه می دانیم" هیچ کمکی به پذیرفتن بینش ایشان در جمله بعد نمیکند.
@baharejavedane
کامبیز ترابیزاده:
در ارتباط با جوابیه آقای دکتر جباری، ظاهرا ایشان سکوت دکتر احمدی نژاد در برابر تشبیهشان به هگل توسط خبرنگار را معیار خودشیفتگی دانسته اند. ارائه این به اصطلاح سند و تطبیق آن با خودشیفتگی، آن هم به ضمانت یک نگاه علمی و روانشناسانه، به خودی خود نفی علمی بودن نگاه ایشان است. قضاوتی اینچنین صرفا بر اساس یک نشانه نه تنها نادیده گرفتن اصول علم روانشناسی است که نافی اخلاق و آگاهی و منطق نیز هست. نمی دانم رشته ایشان چيست اما اگر استاد روانشناسی هم باشند، بهتر است در نگاه علمی خود به جد بازنگری کنند. چه بسا اطلاعات موجود در ویکی پدیا نیز اگر چه ناقص اما بسیار علمی تر از نگاه ایشان است. چگونه سکوت در برابر یک سوال میتواند به عنوان علائم و نشانه های اختلال شخصیت خودشیفتگی در علم روانشناسی منتج به تشخیص این بیماری شود؟!
نکته اول اینکه آیا همه ما در یک مصاحبه در حال ضبط مانند زمانی که در شرایط عادی در حال گفتگو یا نوشتن هستیم نظرات دقیق خود را ابراز میکنيم و ثبت شدن و نتیجه احتمالی جمله ای که میگوییم یا سکوتمان به عنوان یک فشار روانی تاثیری در بیان نظرمان نمیگذارد؟ از اینگذشته آیا دلیل سکوت دکتر احمدی نژاد نمیتواند به سادگی متوجه تشبیه خبرنگار نشدن یا دقت نکردن به تشابه مورد نظر وی باشد؟ یا آیا سکوت ایشان نمیتواند حتی به معنی پذیرفتن آن تشابه اما با حفظ نسبیت آن باشد؟ به عنوان نمونه وقتی به کسی می گوییم مانند کوه ایستاده ایم واقعا به این معنی است که ما به بزرگی و ایستادگی کوه هستیم یا وقتی می گوییم فلان دارو به تلخی زهر مار است آیا واقعا نسبتی یکسان از تلخی این دو را قیاس میکنیم؟ آیا نمی توان از سکوت ایشان به این نتیجه رسید که برداشت ایشان از سوال خبرنگار و حتی منظور خبرنگار صرفا هم سو بودن یا پذیرفتن اصول فلسفی هگل بوده است؟ و بسیاری آیاهای دیگر...
طبیعتا این جانب هرگز دکتر احمدی نژاد را کامل ندیده ام که همه ما در جستجوی آگاهی و دانایی طی مسیر می کنیم و در نتیجه با این نوشته به دنبال دفاع یک سویه از ایشان نیستم. حتی در زمان ریاست جمهوری ایشان در مقاطعی ایراداتی مانند کاغذ پاره خواندن تحریمها و تاکید چند باره و در نتیجه تحریک آمریکا به تحریمهای بیشتر به ایشان داشته ام. یا اخیرا در مصاحبه ایشان با رسانه لبنانی در موضوع حمایت از دولت سوریه و حزب الله لبنان محافظه کاری بیش از حد ایشان را منتفی ندانستم و با اینکه یکی از مهمترین دلایل مهر و ارادت مردم دنیا به ایشان را شجاعتشان می دانم اما هنوز به خود اجازه نمی دهم ایشان را با برچسب محافظه کاری قضاوت کنم چرا که دلیلش به سادگی میتواند اقتضائات سیاسی مانند پرهیز از شروع جنگ رسانه های غربی و اسرائیلی علیه ایشان باشد.
با این وصف چگونه آقای دکتر جباری میتوانند به صرف سکوت ایشان، چنین قضاوتی کنند و ایشان را به رنج بردن از یک اختلال روانی متهم کنند؟ از ایشان دعوت می کنم باری دیگر جمله "سکوت در چنین مقامی به وضوح به معنای تایید تشبیه است" را عمیق تر بررسی کنند، با این یادآوری که تلاش خودآگاه یا ناخودآگاه ایشان با استفاده از جمله "چنانکه می دانیم" هیچ کمکی به پذیرفتن بینش ایشان در جمله بعد نمیکند.
@baharejavedane